خیانت ترامپ به شهروندان آمریکایی/ اقتصاد آمریکا، بازنده اصلی نظام تحریم و تعرفه است
استاد دانشگاه تهران گفت: جنگ تجاری آمریکا علیه چین ناشی از درماندگی اقتصادی و منفی بودن تراز تجاری است و این موضوع عصبانیت ترامپ را به دنبال داشته است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم درحالیکه "تحریم " طی سالهای بعد از جنگ جهانی دوم همواره به عنوان یکی از سلاحهای چند منظوره بکار گرفته شده ، بررسی آثار اقتصادی و اجتماعی آن علاوه بر کشورهای هدف بر کشور تحریم کننده نیز قابل ارزیابی است. بررسی تاریخچه تحریم نشان می دهد هرچند ایالات متحده آمریکا را باید به عنوان آقای تحریم در دنیا شناخت که عطش بکارگیری آن همچنان از کاخ سفید دنبال می شود علاوه بر تبعات اقتصادی و اجتماعی برای کشوری نظیر کوبا آثار اقتصادی غیرقابل انکاری بر اقتصاد آمریکا داشته است ، چنانکه مطالعات در کوبا تصریح کرد تحریم پنجاه و پنج ساله این کشور بیش از یک تریلیون دلار به اقتصاد آمریکا زیان وارد کرده است .
در باره آثار تحریم آمریکا بر اقتصاد این کشور با محسن طباطبایی مزدآبادی استاد دانشگاه تهران به گفتگو نشسته ایم.
تحریم از چه زمانی به عنوان سلاح شناخته شد؟
در چند دهه گذشته دنیا به سمت جهانی شدن ادغام و اتصال، حرکت کرده است. درهم تنیدگی و وابستگی اقتصادی کشورها به هم منجر به ظهور سلاح جدیدی بهخصوص در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیستویکم در صحنه جهانی شده است. این سلاح جدید، امروزه با نامهای کموبیش مشابهی مانند: انزوای اقتصادی، محاصره اقتصادی، تحریم اقتصادی یا بایکوت اقتصادی خوانده میشود. تحریم اقتصادی بیش از هر چیز با نام ایالات متحده گره خورده است.
تاکنون چند تحریم در سطح جهانی اجرا شده است ؟
بررسی اجمالی تاریخ تحریمهای اقتصادی جهان نشاندهنده آن است که دولت آمریکا همواره بزرگترین سهم را در کاربرد سیاست تحریم اقتصادی داشته و در مجموع، دو سوم تحریمهای اقتصادی جهان را اعمال کرده است؛ به عبارت دقیقتر، از کل 115 مورد تحریم اقتصادی در فاصله جنگ جهانی اول تا سال 1990، 77 مورد آن؛ یعنی 67 درصد تحریمها توسط ایالات متحده آمریکا اعمال شده است. در دو دهه اخیر نیز تحریمهای ایالات متحده علیه کشورهای مختلف بالاخص جمهوری اسلامی ایران همواره بهکار گرفته شده است.
آیا اثر گذاری تحریم بر اقتصاد خود آمریکا ارزیابی شده است ؟
در مورد ناکارآمدی تحریمها و عدمدستیابی آنها به اهداف مورد نظر نیز تاکنون مطالب بسیاری نوشته شده است؛ برای مثال تحریم کوبا، یکی از طولانیترین تحریمهای ایالات متحده علیه یک کشور بوده و تا سال 2014 و از سرگیری گفتوگوهای واشنگتن- هاوانا ادامه یافت. بنا بر ادعای کوباییها این محاصره اقتصادی پنجاهوپنج ساله، یک تریلیون دلار به اقتصاد آمریکا زیان رسانده است.
این موضوع باعث شد مارک فالکوف؛ متخصص کوبا در مؤسسه سرمایهگذاری آمریکا و مشاور کمیسیون کسینجر در سال 2018 بیان کرد که من فکر میکنم ما از تحریم کوبا باید درس بگیریم و دیگر هرگز این کار را تکرار نکنیم اما با این وجود عطش تحریم و تعرفه ترامپ همچنان ادامه یافته است.
آمریکا اکنون از تعرفه به عنوان ابزار جدیدی در جنگ تجاری خود با کشورها استفاده می کند آثار بکارگیری آن در اقتصاد آمریکا چگونه است؟
در مورد تعرفه ها نیز وضع به همین منوال است؛ جنگ تجاری که آمریکا علیه چین راه انداخته در درجه اول ناشی از درماندگی اقتصادی این کشور است چرا که تراز تجاری آمریکا با چین منفی است و این موضوع رنج و عصبانیت ترامپ را به دنبال داشته است. رشد چشمگیر چین همواره به عنوان تهدیدی توسط آمریکا نگریسته میشود و این کشور را به سرقت از مشاغل آمریکا متهم میکنند.
طی سالهای اخیر، تراز تجاری چین همواره مثبت و آمریکا منفی بوده است. مازاد تجاری چین در سال 2017 با ایالات متحده، 275 میلیارد دلار و در مجموع مازاد تجارت جهانی آن، 422 میلیارد دلار بوده است؛ این بدان معناست که چین 65درصد از مازاد تجاری خود را از محل صادرات به آمریکا به دست میآورد. طبق اطلاعات بانک جهانی، چین اصلیترین صادرکننده به ایالات متحده با حجم صادرات 385 میلیارد دلار است.
بهعبارت دیگر، 16.4 درصد از کل تجارت خارجی آمریکا با کشور چین است اما آمریکا چهارمین صادرکننده و رتبه چهارم شرکای تجاری چین محسوب میشود. دولت ترامپ سعی میکند آمارها و شاخصهای اقتصادی را مطلوب و مثبت ارائه دهد اما تحقیقات نشان میدهد که واقعیت اقتصاد آمریکا مؤید این آمارها نیست.
آیا موسسات مطالعاتی در خود آمریکا نیز به آثار سوء تحریم های این کشور بر زندگی مردم آمریکا اذعان دارند ؟
واقعیت اقتصاد چیزی است که مردم آن را درک و لمس میکنند نه آمارهای ساختگی. در نظرسنجی که در ماه می 2019 در واشنگتنپست به چاپ رسید، اکثریت پاسخگویان، یعنی 80درصد دموکراتها، 66 درصد مستقلها و 33 درصد جمهوریخواهان شرکتکننده در این نظرسنجی اذعان کردند که سیستم فعلی اقتصادی آمریکا فقط برای افراد در مسند قدرت مفید و در خدمت آنهاست و نه برای تمام مردم ایالاتمتحده.
گزارشی که توسط گاردین در ماه می 2019 منتشر شده است نشان میدهد که علیرغم ادعاهای ترامپ برای کاهش نرخ بیکاری این کشور به کمترین حد در 50 سال اخیر، نرخ دستمزدها اکنون پایینتر از سال 2015 است. طبق این گزارش، 80 درصد کارگران آمریکایی مایحتاج خانواده خود را به صورت چک از فروشگاهها برمیدارند، هزینههای تحصیل، مراقبت از کودکان، مسکن و مراقبتهای بهداشتی، رو به افزایش است، دانشجویان در پرداخت وامهای دانشجویی درمانده شدهاند و به طور کلی، ترامپ شرایط سختی را برای اقتصاد خانوار رقم زده است. گاردین ادامه میدهد که مراقبت از کودک به مرز غیرممکن رسیده است.
در حال حاضر هزینه مراقبت از کودک به 1230دلار معادل حدود 14 میلیون تومان رسیده است، بیمه درمانی، وضعیت کابوسواری را میگذراند، 30میلیون آمریکایی بدون هیچ پوشش بیمهای زندگی میکنند که نسبت به سال گذشته بیش از یک میلیون به آنها اضافه شدهاند. گاردین به نقل از بررسیهای مؤسسه گالوپ بیان میکند که سال گذشته آمریکاییها 88 میلیارد دلار برای مراقبتهای بهداشتی، ماهانه وام گرفتهاند و ترس از عدمتوان پرداخت هزینههای رو به رشد پزشکی نه تنها قشر فقیر بلکه طبقه متوسط و حتی طبقه مرفه آمریکا را نیز فرا گرفته است.
ابعاد دیگر اثر گذاری جنگ تجاری آمریکا را چگونه ارزیابی می کنید ؟
جنگ تجاری ترامپ نه تنها اقتصاد شهری بلکه اقتصاد روستایی آمریکا را نیز با رکود مواجه کرده است. براساس اعلام وزارت زراعت و کشاورزی این کشور در سه ماهه نخست سال 2019، درآمد بخش کشاورزی حدود 12 میلیارد دلار کاهش یافته است. در ارتباط با تأثیر سیاستهای ترامپ بر روی شهرهای ایالاتمتحده رویکردهای ضد و نقیضی وجود دارد.
نشریه سیتی در گزارشی عنوان میکند که شاید بتوان ترامپ را شهریترین رئیسجمهور تاریخ ایالاتمتحده به شمار آورد. او در کوئین بزرگ شد، خانه رفیع خود را در قلب منهتن برپا کرد، کل زندگی خود را در نیویورک بوده است، ثروت شخصی وی با رونق شهرها گره خورده است و امپراطوری تجارت خود را اساساً از طریق توسعه املاک و مستغلات شهری بنا کرده است. او شهر را درک میکند اما شهرها به رویکرد اقتصادی قدیمی و از مد افتاده ترامپ روی خوشی نشان نمیدهند و شواهد نشان میدهد بیشتر سیاستهای وی در زمینه اقتصاد شهری شکست خورده است.
آیا تحریم بر شهرهای آمریکا هم اثری داشته است ؟
در این زمینه موسسه بروکینگز به بررسی وضعیت شهرها در عصر ترامپ پرداخته و عنوان کرده است که بسیاری از متخصصان و صاحبنظران به شهرها توصیه کرده اند که برای درامان ماندن از هرج و مرج های سیاستهای ملی، راه خود را دولت فدرال جدا کنند و از برنامه ها و سیاستهای محلی به عنوان پادزهری برای سیاستهای مخرب ملی ترامپ استفاده کنند.
نیویورک تایمز از دریچه دیگری نیز به تاثیر سیاستهای ترامپ بر اقتصاد شهرهای آمریکا نگریسته است این روزنامه در یادداشتی در جولای 2018 با عنوان سیاستهای مهاجرتی ترامپ به شهرهای آمریکا خسارت می زند خاطر نشان می کند که سیاستهای ضدمهاجرتی و ضد پناهندگی ترامپ اقتصاد بسیاری از شهرهای آمریکا بویژه شهرهای منطقه میدوست یا غرب میانه را با مشکل مواجه کرده است چرا که مهاجران هم زمان بیشتری کار می کنند و هم بسیاری از مشاغل که از عهده آمریکاییها بر نمی آید به خوبی انجام می دهند در حقیقت این سیاست ترامپ نه تنها به کاهش بیکاری در بین مردم آمریکا کمکی نکرده بلکه بشدت زیانبار بوده است این گزارش یادآور می شود که مهاجران نسبت به مردم و شهروندان متولد آمریکا 50 درصد بیشتر نوآور و کارآفرین هستند.
40درصد شرکتهای فورچون 500 (فهرستی از 500 شرکت بزرگ از صنایع مختلف مستقر در ایالات متحده که سالانه توسط مجله فورچون رتبه بندی می شوند)توسط پناهندگان مهاجران و یا فرزندان آنها تاسیس می شود. طبق گزارش واشنگتن پست مهاجران مشاغل آمریکایی را نمی گیرند بلکه آنها را ایجاد می کنند.
گفته می شود ترامپ به عنوان یک سرمایه دار تنها منافع تفکر سرمایه داری را دنبال کرده و تهدیدی بر سرمایه های اجتماعی این کشور محسوب می شود؟
یادداشت دیگری که در سایت curbed در جولای 2019 منتشر شده است به اظهارات دونالد ترامپ که گفته بود شهر بالتیمور وضعیت منزجر کننده ای دارد، واکنش نشان داده است. این متخصص شهری و شهرگرایی می نویسد اظهارات ناامید کننده ترامپ این سوال را پیش می کشد که وی برای شهرهای آمریکا چه دستاوردی داشته است؟ این یادداشت عملکرد ترامپ بر روی شهرهای ایالات متدحه در حوزه های حمل و نقل مسکن و محیط زیست را بررسی کرده است.
یکی از سیاستهای شهری مهم ترامپ در واقع تحت عنوان مناطق فرصت قلمداد شده که سعی کرده از طریق معافیتهای مالیاتی سرمایه گذاری را در این مناطق فرصت تشویق کند و به کاهش فقر کمک کند اما نویسنده یاداشت مذکور عنوان می کند که حتی انتخاب این مناطق نیز به درستی صورت نگرفته و به نفع سرمایه داران بوده است موسسه مطالعات شهری آمریکا نیز تائید می کند که برخی از مناطق انتخاب شده اصلا فقیر نیستند برخی اصلا سکنه ندارند در حالیکه شهرهایی مانند داکوتای جنوبی می سی سی پی و آیداهو می توانستند انتخاب بهتری برای مناطق فرصت باشند.
زندگی شهروندان بویژه مسکن مورد انتقاد مخالفان ترامپ در انتخابات پیش رواست ، آن را چگونه ارزیابی می کنید؟
این گزارش ادامه می دهد که در زمینه حمل و نقل شهری جاییکه دموکراتها جایگزینی مهندس عمران با مهندسی اجتماعی را دنبال می کردند و دنبال پیاده کردن مردم از اتومبیلهایشان بودند دولت ترامپ به سیاست قدیمی و بی ارزش توسعه بزرگراه و آزادراهها برگشته است و در بودجه سال 2018 بیش از 50میلیارد دلار از بودجه حمل و نقل عمومی را کاهش داده است.
در زمینه مسکن عمومی بودجه پیشنهادی سال 2019 حاکی از کاهش 16.5 درصدی کمک به توسعه و حمایت از مسکن عمومی است که این امر با کاهش سرمایه صندوق بهره برداری مسکن عمومی و ساخت خانه برای اقشار ضعیف همراه بوده و به بی ثباتی قیمت مسکن و بی خانمانی دامن زده است.
انتهای پیام/