بازخوانی ماجرای کنسرت خیابانی همایون شجریان
همایون شجریان چندسالی است که آمادگیاش برای برگزاری کنسرت خیابانی را اعلام کرده و هر بار این اتفاق به دلایلی عملی نشد.
خبرگزاری تسنیم - یاسر یگانه
مشهور است که ما ایرانیان حافظههای تاریخیمان چندان قوی نیست. علت اصلیاش هم شاید مطالعهی کم و شفاهی ماندن بسیاری از رخدادهایِ تاریخمان باشد. شاید توجهِ اندک ما به مطالعه باعث شده که بسیاری از رخدادها را خیلی زود فراموش کنیم و از آنها درسهای لازم را نگیریم.
تابستان سال گذشته(1397) بود که همایون شجریان برای برگزاری کنسرتی خیابانی پیشقدم شد. او علت این کارش را «به کردن حال مردم بیان کرد.»
پس از مطرح کردن این حرف از سوی همایون شجریان، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم از او و تصمیمش اعلام حمایت کرد. در ادامه همایون با مسئولان شهرداری هم جلسهای برگزار کرد تا درخواستش را در آن جلسه هم پیگیری کند.
در نهایت هم همه چیز به سکوتِ مسئولان و فراموشیِ ماجرا انجامید.
همایون شجریان در سال 1393 هم همین درخواست را مطرح کرد و گفت که آماده برگزاری کنسرتی خیابانی بدون هیچ چشمداشت مالی است.
آنچه مشخص است اینکه همایون شجریان سرِ حرفی که زد، ماند و برای عملی شدنش تلاش کرد. اما آیا مسئولان فرهنگی کشور سرِحرفشان ماندند؟ همانهایی که خیلی زود اعلام حمایت کردند و گفتند که مجوز برگزاری کنسرت خیابانی را برای همایون شجریان صادر میکنند.
مسئولان شهرداری تهران هم علاقه زیادی به گرفتن عکس یادگاری با همایون شجریان داشتند؛ آیا همین مسئولان هم به وعدهها و حرفهایشان پایبند بودند؟
پاسخ مشخص است؛ نه مسئولان وزارت ارشاد حاضر بودند از موقعیت و صندلیشان برای به سرانجام رساندن چنین اتفاق بزرگی مایه بگذارند و نه مسئولان شهرداری.
و اینگونه بود که درخواست همایون شجریان هرگز عملی نشد.
بخش مهمی از آنچه در بالا اشاره شد، طیِ همین سال گذشته رخ داد. اما باز هم حافظهی تاریخی ضعیف، ما را به اشتباه انداخته است.
در چند روز گذشته همایون شجریان و علیرضا قربانی برای ضبط بخشی از موزیکویدیوی آلبوم مشترکشان به «ایران مال» رفتهاند. همین مسئله موجب مطرح شدن برخی هجمهها به این دوخواننده و به خصوص انتقاد به همایون شجریان شده است.
این هجمهها همایون شجریان را متهم به برگزاریِ کنسرتهای همایونی کرده است. در این حملهها اینگونه بیان شده که «ایران مال» نماد ثروت است و همایون شجریان برای نشان دادنِ مردمی بودنش باید به جای رفتن به «ایران مال» به مناطق جنوبی شهر برود.
در پاسخ به این اتهامها همایون شجریان دست به قلم شد. این شاید نخستین بار بود که همایون شجریان در مقابل هجمهها، واکنش نشان داد. در ادامه متن یادداشت همایون شجریان در پاسخ به هجمهها را میخوانید:
اینان بهسیاق آن قمهکشان قلم کشانند
«چند سالی میشود که بعد از هر حرکت و خبری از فعالیتهای صاحب این قلم، عدهای کمر به تخریب میبندند.
اینکه انگیزه و غایتشان چیست باشد برای فرصتی بهتر. همیشه بودهاند کسانی که به نقد اصولی و هنری کارهای من پرداختهاند و با نگاهی عالمانه و قلمی پاک و آزاده نقطه نظراتشان را به نگارش درآوردهاند اما گروهی نیز بودهاند که به مثال قدارهکشان و قمهکشان، قلم از پر شال برداشتهاند و با جوهر حسادت و تعصب کور و به قصد تخریب وارد عمل شدهاند. اینها به سیاق آن قمهکشان، قلمکشانند.
زمانی که برای کنسرت خیابانی بیمرز و محدوده و برای صدها هزار نفر علاقهمند درخواست دادم، گفتند به دنبال شهرت است و فرمودند به جای این بلندپروازیها چند شب در سالن کنسرت رایگان اجرا کند! ما صحبت از چه میکردیم و آنها چه پاسخی میدادند. مقصود من از اجرای خیابانی، بردن موسیقی به متن شهر بود. به خیابان. به جایی که هر رهگذری فارغ از همه چیز شنوندهام باشد. قصد من از ایدهی کنسرت خیابانی تنها رایگان بودن آن نبود و اینان درنیافتند که کنسرت خیابانی یعنی کنسرت برای رهگذران. چه فقیر و چه دارا. چه همدل و همراه و چه اهل احوالاتی دیگر. این یعنی معجزهی موسیقی که هیچ مرزی نمیشناسد. همه را برابر و یکسان زیر سقف لاجوردی خود جمع میکند. با هر زبان و فرهنگ و مسلکی. این یعنی صبح تا شبی نواختن و خواندن همانند نوازندهای تنگدست که در کوچه و خیابانی دارد موسیقیاش را به گوش همه میرساند نه خواندن و نواختن در سالنی خاص در زمانی خاص و با محدوده و مرزی مشخص. حکایت کنسرت خیابانی که این چنین با جوهر قلمکشان زهرآلود میشود، وای به حال حرکتهای دیگر که خدای ناکرده منافع مالی هم در پی داشته باشد.
اوج هنر قلم کشان در کنسرت «سی» به عرصه نمایش درآمد و از خودی و غیر خودی شنیدیم و هیچ نگفتیم و هنوز ادامه دارد. به تازگی حضور حقیر همراه علیرضا قربانی در لوکیشن انتخابی مدیر هنری به منظور گرفتن چند عکس و مصاحبه، همراه تصاویر مرتبط با آیین رونمایی که آنهم تنها به دلیل خاص بودن طراحی کتابخانه و دالانی با معماری ایرانی از سوی ایشان پیشنهاد گردیده بود، برای قلمکشان ایجاد انگیزه کرده است. تا امروز که روزانه هزاران نفر از اقشار مختلف مردم به بازدید و خرید و عکس یادگاری می پرداختهاند خبری از ایشان نبود!!! تا عکسی از همایون در کتاب خانه دیده شد آتش خشم شعله زد!! اخبار کذب جان گرفتند که آهنگ مشترک در مال اجرا کردهایم؟؟؟ کاش تصاویر این اجرا را هم میگذاشتید!!
شنیدهها حاکی از تخلفات گسترده است!؟ چرا دایر است پس چنین جایی!؟ چرا تعطیلش نمیکنند تا مردم و هنرمندشان تکلیف خود را بدانند. قلم کشان محترم شما به من یاد ندهید چه بکنم چه نکنم. درسم را پس از سالها شاگردی و همنفسی با بزرگان ادب و هنر این مرز و بوم آموختهام. من فراتر از این مردم نیستم و هر جا آنان میتوانند حضور داشته باشند چنانچه لازم باشد من هم خواهم بود. چه آنجا کاخ سعد آباد و کنسرت «سی» باشد چه کتابخانهای در یک مرکز خرید عمومی و چه سالن مجلل اسپیناس، چه فرهنگسرای بهمن که در رکاب پدر و گروه آوا افتتاح شد، چه کنسرت در خیابان و ته ناکجا آباد که آرزوی من است.
عزیزان گرامی، دیر زمانی شد که این حقیر جان و تن و دل را به معشوق سپرده امروز از چیزی باک ندارد بگذارید باز هم قلم بفرسایند. غرض این بود که بدانید چگونه با همرنگ و مخفی شدن در لابلای نقدهای مثلاً سازنده و درخشان هر از گاهی به دنبال تخریب، ظهور میکنند.
من نه شایسته ستایش و تقدیر شما نازنینان هستم و نه حتی قابل برای تقبیح از سوی قلم کشان. بدانید این را و اینگونه فکر کنید که مبادا روزی دلهای نازک و مهربانتان از بخل این نامرادیها ترک بردارد.»
ایران مال اسپانسرِ آلبوم شجریان و قربانی نیست
برخی از رسانهها به اشتباه از ایران مال به عنوان اسپانسر آلبوم «افسانه چشمهایت» نام بردهاند. در حالی که اسپانسر این آلبوم شرکت دیگری است. همایون شجریان و علیرضا قربانی تنها برای ضبط یک کلیپ بخشی از فضای ایران مال را در نظر گرفتهاند.
چند پرسش
در اینجا بیان چند نکته را لازم میدانم؛
به راستی مگر مناطق جنوبی شهر تهران چند سالنِ استاندارد برای برگزاری کنسرت دارد؟ همایون یا هر خوانندهی دیگری، اگر بخواهد در مناطق جنوبی شهر هم کنسرت برگزار کند، در کدام سالن باید این کار را بکند؟
شاید تنها گزینه برای این کار فقط سالن فرهنگسرای بهمن است که آن هم زیرنظر شهرداری تهران است. به راستی مسئولان شهرداری برای ایجاد رونق و برگزاری برنامههای موسیقی در این سالن چه کردهاند؟
اصلا مگر در خودِ همین تهران چند سالن استاندارد کنسرت داریم؟ راستی شهرستانهای ما از نظر داشتنِ زیرساختها چگونهاند؟
مگر جز این است که خوانندگان مشهور ما برای برگزاری کنسرتهایشان در شهرستانها مجبورند به سالنهای ورزشی بروند؟ ما کدام زیرساختها را آماده کردهایم که اکنون انتظار داریم هنرمندانمان به مناطق جنوبی شهر بروند و آنجا کنسرت برگزار کنند.
همانگونه که همایون شجریان در متن یادداشتش اشاره کرده، ماجرای کنسرت خیابانی با کنسرت در سالن کاملا متفاوت است. وقتی هنرمندی مانند همایون شجریان برای انجام چنین کاری اعلام آمادگی میکند، باید مسئولان کشور قدر بدانند و زمینه را برای عملی شدنِ این رویداد فراهم کنند. البته چنین مهمی هنوز فراهم نشده و باید امیدوار بود که شاید در آینده شرایط برای این کار فراهم شود.
انتهای پیام/