نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه| خطر در کمین جمهوریت
در شرایطی که تنها چهار سال به یکصد سالگی عمر جمهوری ترکیه باقی مانده است٬ شاهد آن هستیم که ترکیه از بسیاری از آرمانهای مهم آتاتورک و جمهوری٬ دور شده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.
خطر در کمین جمهوریت
فیکرت بیلا/ پایگاه خبری تحلیلی تی 24
تنها چهار سال به یکصدمین سالگرد تاسیس نظام جمهوری ترکیه باقی مانده است. یعنی همان چیزی که مصطفی کمال آتاتورک آن را بزرگترین اثر زندگی خود میدانست. ما در شرایطی به صد سالگی نظام جمهوری نزدیک میشویم که این نظام٬ از بخش قابل توجهی از اهداف و آرمانهای خود دور شده است.
مصطفی کمال آتاتورک به عنوان موسس نظام جمهوری ترکیه در شرایطی موجودیت این نظام را اعلام کرد که صدها مانع پیش روی او بود اما آتاتورک دو هدف بزرگ داشت و به خاطر آن اهداف به تلاش خود ادامه داد: هدف نخست آتاتورک این بود که دولت جدید جمهوری ترکیه را در ردیف دولتها و نظامهای سیاسی و اجتماعی معاصر جهان قرار دهد و جایگاه ترکیه را ارتقاء دهد و هدف دوم آتاتورک نیز این بود که حاکمیت سیاسی٬ از آنِ مردم باشد.
او برای رسیدن به این دو هدف بزرگ٬ دو راهکار روشن ارائه داد: تاسیس یک نظام سیاسی بر اساس اصل لاییسم و پرهیز از تصمیمگیریهای مبتنی بر تفکرات دینی در اداره کشور.
دومی هم٬ اهمیت دادن به خواستهها و اراده مردم. او میخواست جامعه سنتی باقی مانده از دوران امپراتوری عثمانی را به یک جامعه مدرن تبدیل کند و پیش از هر چیز به اراده مردم اهمیت میداد.
به همین خاطر با عزم و اراده راسخ٬ نظام عثمانی و ساختار سیاسی مبتنی بر اراده خلافت را از میان برداشت و جمهوری را تاسیس کرد و پس از آن نیز مجموعهای از اصلاحات سیاسی و حقوقی را انجام داد و کشور را بر اساس نظم و ساختار مبتنی بر آرای مجلس حقوق و قانون اساسی اداره کرد.
یکی از اهداف و اقدامات مهم آتاتورک برای نوسازی کشور ترکیه٬ ایجاد یک ساختار آموزشی یکپارچه و نوین و مبارزه با شیوههای آموزشی سنتی در تکایا و حجرهها و قرار دادن الفبای لاتین به عنوان الفبای رسمی بود.
او کاری کرد که خانوادهها فرزندان دختر را نیز به مدارس بفرستند و تمام این اهداف برای رسیدن به دولت و جامعه لاییک بود. اما امروز و در شرایطی که تنها چهار سال به یکصد سالگی عمر جمهوری ترکیه باقی مانده است٬ شاهد آن هستیم که ترکیه از بسیاری از آرمانهای مهم آتاتورک و جمهوری٬ دور شده است.
حزب عدالت و توسعه در 17 سال اخیر٬ بیش از هر چیزی٬ به لاییسم لطمه زده است. دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه به جای بها دادن به اصل لاییسم و شایستهسالاری٬ افراد را به توصیه سران طریقتهای دینی بر سر کار میآورد و حتی در نامگذاری اماکن و پروژهها در ضدیت با لاییسم عمل میکند.
جشنی برای یک جمهوری در حال سقوط
انور آیسَوَر/ روزنامه جمهوریت
جشن 29 اکتبر به عنوان سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه برای مردم کشور ما یک جشن مهم است. پیش از این٬ چنین سالگرد تاثیرگذار و مهمی در خیابانها و کوچهها و معابر شهرها و از سوی خود مردم جشن گرفته میشد.
تمام ارکان و نهادهای دولتی و حکومتی در این جشن شرکت میکردند و هر سو که نگاه میکردی٬ پایکوبی و شادی مردم بود. اما از وقتی که حزب عدالت و توسعه قدرت را در دست گرفت٬ این جشن نیز رونق خود را از دست داده است و دولت به آن بهایی نمیدهد. من دوست دارم این جشن را به مردم عادی تبریک بگویم و نه به چند سیاستمدار متکبر که در یک مراسم تشریفاتی شرکت میکنند.
واقعیت این است که دوران امپراطوریها به پایان رسیده بود و همه جهان باید خود را با نظام سرمایهداری وفق میداد. تاریخ این کشور را نه از زبان کسانی که در مورد عثمانیها چیزهای ساختگی بیان میکنند٬ بلکه از زبان مورخین واقعی بشنوید.
اگر مصطفی کمال آتاتورک به موقع عمل نمیکرد و نظام جمهوری ترکیه را به جای نظام عثمانی تاسیس نمیکرد٬ شاید امروز ترکیه٬ کشوری ضعیف و استعماری بود اما هوش بالا و تشخیص درست رهبر٬ کاری کرد که نظام جمهوری در این کشور بر سر کار بیاید.
جمهوری ترکیه به خودی خود یک انقلاب بود اما متاسفانه اداره کشور به شیوه تک حزبی و مسدود کردن راه بر احزاب جدید٬ باعث آن شد که راستگرایان در ترکیه از همان سال اول ضرباتی به نظام جمهوری بزنند و بعدها نیز پس از تصویب قانون چند حزبی٬ همه احزاب از ترس کمونیسم٬ خود را تسلیم آمریکا کردهاند و با عضویت ترکیه در ناتو این روند پیچیده شد و کشور را به آمریکاییها تسلیم کردند.
در یک ارزیابی کلی میتوانم بگویم که راستگرایی بلای جان ترکیه شد و بعدها نیز حزب عدالت و توسعه روند تخریب و از بین بردن ارزشهای جمهوری را تکمیل کرد.
متاسفانه پس از تاسیس نظام جمهوری در ترکیه٬ مشکل کردها و علویان حل نشد٬ همسانی حقوق زن و مرد رعایت نشد و واقعاً چیزی برای جشن گرفتن٬ وجود ندارد.
هر چه زودتر باید در ترکیه احزب مخالف واقعی به شکل جدی سازماندهی شوند٬ حقوق شهروندی همسان برای همگان در نظر گرفته شود٬ دولت به شکل حقوق محور عمل کند٬ به اراده و خواستههای مردم بها داده شود و به زبان روز جهان٬ با کشورها تعامل شود.
از ترامپ خشمگین است٬ اما بر سر مرکل خالی میکند
عاکف بکی/ روزنامه قرار
آن کسی که مظلوم کوبانی را در حد یک ژنرال ترفیع درجه داده و نامه محرمانه او را همراه با نامه گستاخانه خودش برای اردوغان فرستاده٬ خود شخص دونالد ترامپ است و نه آنگلا مرکل.
آن کسی که با ی.پ.گ و فرماندهان نظامی آن مذاکره میکند و به مظلوم کوبانی اعتبار میدهد٬ ولادیمیر پوتین است و نه امانوئل ماکرون.
خلاصه این که آن دو کشوری که تمام خواستههایشان را بر ترکیه تحمیل میکنند و با دشمنان ترکیه در ارتباط هستند٬ آمریکا و روسیهاند. اما جالب اینجاست که رجب طیب اردوغان در برابر ترامپ و پوتین سکوت میکند٬ اما وقتی که به مرکل و ماکرون میرسد٬ به راحتی داد میزند و خشم خود را بر سر آنها خالی میکند.
انتهای پیام/