تنوع مدارس چه آسیبهایی را به دانشآموزان میزند؟
انتخاب مستقیم بهترین دبیران بدون توجه به مشکلات سایر مدارس، دریافت شهریههایی سرسامآور تحت عناوین مختلف و گشودن بابهایی برای تهیکردن جیب مردم، ایجاد بافتی از دبیران که برای درآمدزایی بیشتر با آمبولانس طی طریق میکنند از آسیبهای تنوع مدارس است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ حسین ثقفی، کارشناس آموزشی و از موافقان حذف تنوع مدارس در دومین یادداشت خود که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داد به بررسی مزایای حذف تنوع مدارس در کشور پرداخت.
مشروح این یادداشت را در ادامه میخوانید:
میدانیم که مدارس خاص ( سمپاد ،شاهد،نمونه دولتی و...) از زمانی که شکل گرفت سبب تولید معلم خاص، آموزشگاههای خاص،کتابهای کمک درسی خاص و شهریههای ویژه شد.
این مدارس خواسته یا ناخواسته باید در آموزش روالی غیر از مدارس عادی اتخاذ کنند زیرا جامعه هم چنین انتظاری از آنان دارد؛ از جمله انتخاب مستقیم بهترین دبیران بدون توجه به مشکلات سایر مدارس، دریافت شهریههایی سرسامآور تحت عناوین مختلف و گشودن بابهایی برای تهیکردن جیب مردم بی آنکه آموزش و پرورش وسایرمدارس از آن سهمی ببرند اشاعه خرده فرهنگ مخرب ثروت نمایی بین اولیا و مردم، ایجاد بافتی از دبیران که برای درآمدزایی بیشتر با آمبولانس طی طریق میکنند و ...
بهخاطر همین مدارس خاص، سازمانی جدا یافتند و خود را دقیقا و عمیقا "قوامون علم" دانستند؛ همسویی این مدارس با کنکور و تمرکز و توجه آنان به اخذ رتبه و رقابت در این راستا آفتی بزرگ برای عده کثیری از دانشآموزانی شد که در سایر مدارس تحصیل میکردند.
نکته شایان توجه اینکه از مدارس خاص آنهایی که به پایتخت نزدیکتر بودند هر ساله میتوانستند در ربودن گوی توفیق کنکور برای دانشآموزانشان از سایر مدارس پیشی گیرند.
هرچند پرورش علم و آگاهی ارزشمند است اما ارزش اصلی آن زمانی است که، اولاً بدانیم پس از کنکور این سرمایهها چه خواهند شد و آیا در بطن اصلی تولیدات علمی کشور فعال خواهند بود یا اینکه مدارس خاص، فقط نقش تسهلیگر را دارا هستند و تنها بنر قبولی و درصد آن در کنکور فصل تمایز و اثربخشی آنان با سایرمدارس به حساب میآید؟
دوما اینکه با وجود این مدارس و وام خواهیهای خاص آنان از آموزش و پرورش تا چه اندازه توانستهاند در تزریق نیروی انسانی کارآمد به عنوان دبیر به آموزش و پرورش ورودی داشته باشند؟
آسیب دیگر مدارس خاص،کمرنگ بودن مسائل پرورشی در آنهاست؛ در این مدارس، دانشآموزان زیر انبوه مطالب درسی کمرشان خمیده شده است و راه تنفسی برای ورود به مسائل پرورشی برایشان نمانده است.
معمولا دانشآموزان مدارس خاص، در ارتباطگیری با خانواده و جامعه نیز دچار مشکل هستند و زمینههای انزوا را در آنان میتوان به وضوح مشاهده کرد؛ حجم سنگین مواد درسی سبب شده است این دانشآموزان با فضای تفریح، ورزش و نشاط بیگانه باشند تا جاییکه در خوابهای شبانه خود بجای رویاهای شیرین کودکی، کابوسهای دهشتناک نمره و آزمون را مرور کنند!
حاصل چنین تربیتهایی افرادی کاملا فریز شده هستند که در جامعه تا نقطه اشتغال باید چتر حمایت خانواده را روی سر و تن خود حتما داشته باشند و اگر خانواده اندکی غفلت کند در اندک زمانی فرزندشان با انواع آسیبهای روانی و اجتماعی مواجه و درگیر خواهد شد.
حذف مدارس خاص،در مدت کوتاهی میتواند سبب حذف کنکور شود جز این باعث میشود در نظامی مبتنی بر احترام به اصل انسانیت، تعلیم و تربیت بطور عادلانه توسط حاکمیت در اختیار دانشآموزان قرارگیرد.
آموزش و پرورش نیز با چنین اقدامی فقط به رسالت خود برای تحقق سند تحول بنیادین و تکوین هویت ایرانی-اسلامی در دانش آموزان خواهد پرداخت و انرژی و نیروی کارآمد خود را از سایر مدارس دریغ نخواهد کرد.
با حذف مدارس خاص به ویژه سمپاد، فنسکشیهای صرفا هوش به کنار نهاده خواهد شد و افراد انسانی در بستری یکسان و در کنار هم درس، علم و زندگی را مرور خواهند کرد و در این همسویی اتحاد گفتمانی و همبستگی درونی نسل آینده افزون خواهد شد و دیگر شاهد نگاه ناعادلانه دانشآموزان به هم و باهم نخواهیم بود.
انتهای پیام/