اصفهان| پای درد دلهای روایتگر دفاع مقدس؛ خرمشهر یک حیثیت ملی برای شهدا بود
عبدالمحمود محمودی، فرزند عباسعلی با ۳ تاریخ تولد از راویان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به شمار میرود که به گفته خود، با افتخار از جمله افرادی بود که برای اعزام به جبهه اقدام به دستکاری نمودن شناسنامه خود کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، با گذشت 41 سال همچنان با آمدن نام دوران دفاع مقدس بر زبان، رشادتها و جانفشانیهای بزرگ مردانی در ذهن تداعی میشود که بدون هیچ چون و چرا و هیچ چشمداشتی جان بر کف و دل در میان آتش قرار دادند و از یک ملت و برای یک ملت به میدان نبرد رفتند.
در نگاهی آماری به شهدای جنگ تحمیلی دلیل نامگذاری اصفهان به شهر شهید پرور ایران مشخص میشود. شهر شهیدانی همچون حسین خرازی، احمد کاظمی، مصطفی ردانیپور و تمام 23 هزار شهیدی که عشق حقیقی را درک و مسیر رسیدن به معشوق را طی کردهاند.
در این میان به گفتوگو با یکی از رزمندگان و راویان هشت سال دفاع مقدس نشستیم که به گفته خود، با افتخار از جمله افرادی بود که برای اعزام به جبهه اقدام به دستکاری نمودن شناسنامهاش کرد.
عبدالمحمود محمودی، فرزند عباسعلی با 3 تاریخ تولد از راویان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به شمار میرود که شب عید غدیر 1350 به عنوان تولد حقیقی وی به ثبت رسیده و تحصیلات خود را تا مقطع دوم راهنمایی در روستای قهساره از توابع بخش مرکزی شهرستان اردستان در استان اصفهان گذرانده است.
عبدالمحمود محمودی، فرزند نخست خانواده پس از مقطع دوم راهنمایی به جبهه اعزام شد و در این میان سیکل خود را در خرمشهر و دیپلم خود را پس از دوران جنگ تحمیلی دریافت کرد، این در حالی است که وی دارای لیسانس علوم قرآنی از دانشگاه امام حسین (ع) اصفهان و فوق لیسانس علوم دفاعی از دانشگاه امام حسین (ع) تهران است.
در ادامه روایتگری وی از دوران هشت سال دفاع مقدس را میخوانید:
در ابتدای گفتوگو از او خواستیم از حال و هوای دوران دفاع مقدس و حضورش در جبههها صحبت کند. محمودی اظهار داشت: در آن زمان شهدای دفاع مقدس به عنوان یک الگو برای معمول افرادی همانند من به شمار میرفتند و این پیروزی حق در برابر باطل بود که تمامی ذهنها را مشغول کرده بود، به گونهای که باید به ظلم وارد شده در حق دین و کشور خود پایان دهیم و حق دینی و ملی خود را احقاق کنیم.
وی ادامه داد: فضای روانی معمول دانشآموزان در آن زمان این بود که ظلمی در حق ما شکل گرفته و امام (ره) که حاضر به فدای جان خود برایش هستیم، ایستادگی در برابر صدام را تکلیف کرده است. این در حالی است که قهرمان ذهنی افرادی همچون من بچه هایی بودند که با کمی اختلاف سن به جبهه رفته و مدتها بعد خبر شهادت و اسارت آنها به گوش رسید که در نهایت با این الگو پذیری و اعتقاد راستین به امام (ره) به جبهه رفتیم.
این رزمنده دفاع مقدس بیان کرد: در این راستا قریب به 18 بار برای ثبتنام اعزام به جبهه اقدام کردم به گونهای که در نخستین اقدام دانشآموز سال پنجم ابتدایی بودم و با خنده و شوخی حضار مواجه شدم اما در نهایت پس از دستکاری نمودن شناسنامه خود، در اعزام نوزدهم و در سن 14 سالگی به جبهه اعزام شدم.
وی در پاسخ به این سئوال که زیباترین خاطره و تلخترین خاطرهای که در این دوران داشتید چه بود، گفت: تلخترین خاطره در آن زمان شنیدن خبر رحلت امام خمینی (ره) و شیرینترین خاطره شنیدن خبر رهبری امام خامنهای بود. این در حالی است که شنیدن خبر قطعنامه یکی از تلخترین خاطرههای دوران دفاع مقدس و یکی از شیرینترین خاطرات آن دوران نیز برای من خواندن دعای کمیل در مسجد چهارده معصوم شهرک دارخوین بود.
چه اتفاقی شما را برای حضور در جبهه مصمم کرد؟ این سوالی بود که محمودی درباره آن اینچنین گفت: دستور امام (ره) در جهت تحقق حق و پیروزی حق در برابر باطل اصلیترین و مهمترین انگیزه من و امثال من برای حضور در جبههها بود.
این رزمنده دفاع مقدس در پاسخ به این سوال که زمانی که تصمیم برای رفتن به جبهه داشتید خانواده شما چه نظری داشتند؟ بیان کرد: از آنجایی که در آن زمان پدر من خود به عنوان یک رزمنده در جبهه حضور داشت، یک از مشوقهای من پدرم به شمار میرفت اما در جهت مخالف مادرم به دلیل تک پسر بودنم اصرار بر اعزام نوبتی به جبههداشت و معتقد بود که به صورت نوبتی به جبهه برویم. بیتردید پدرم یکی الگوهای زندگی من بود و این در حالی است که در بعضی از اعزامها ذغال بر پشت لبهای خود میکشیدم که بزرگتر به نظر بیایم.
او در شرح یکی از مهمترین عملیاتهایی که در آن حضور داشته اینچنین گفت: تک دشمن برای باز پسگیری خرمشهر یکی از مهمترین عملیاتهایی بود که در آن حضور داشتم. در پایان جنگ بعثیها در جهت گرفتن دوباره خرمشهر اراده کردند و در پی حملاتی بر این تصمیم خود مصمم بودند. حساسیت ما بر خرمشهر از جمله دلایلی است که بر مهم بودن این عملیات میافزاید، چرا که خرمشهر برای ما یک حیثیت ملی به شمار میرفت.
زمانی که متوجه شهادت دوستان خود شدید چه احساسی داشتید؟ محمودی در پاسخ به این سوال اینگونه بیان کرد: صادقانه هرکسی در آن زمان 2 احساس دارد، در نگاه نخست برای از دست دادن دوست و رفیق خود ناراحت است و احساس جا ماندگی، غربت و مردود شدن آدم را فرا میگیرید، همانند زمان اعلام نتایج امتحانات که دوست و همراهت به مرحله بالاتر رفته در حالی که تو در همان مکان پیشین باقی خواهی ماند.
وی ادامه داد: اما در نگاه دوم از ارتقای مرتبه و جایگاه دوست خود خوشحال هستیم و همانند زمانی بوده که دوست و همراهتان رتبه نخست کنکور را به دست آورده است، بیان دقیق این احساس در مدت زمان محدود غیر قابل انجام و نیازمند مدت زمان طولانی است.
مهمترین وصیتی که شهدا برای جوانان امروزی داشتند چه بود؟ این سوالی است که این رزمنده دفاع مقدس در پاسخ به آن گفت: شهید احمدرضا احدی رتبه نخست کنکور پزشکی سال 1364 بود که یکی از کوتاهترین و در عین حال عمیقترین وصیتنامههای دفاع مقدس را از بر دارد و کل وصیتنامه این شهید عبارت است از: "بسم الله الرحمن الرحیم، نگذارید حرف امام (ره) زمین بماند".
وی اظهار داشت: با مرور معمول وصیتنامه شهیدان، در بیش از 94 درصد وصیتنامهها به حجاب توصیه شده به گونهای که رتبه نخست توصیهها به ولایت اهل بیت و ولایت فقیه و دومین توصیه به حجاب بوده است ولی این در حالی است که امروزه کمکاریهای متعددی در حوزه حجاب اتفاق میافتد. حجاب یکی از مسلمات دین ما و همچنین توصیه 99 درصد شهدا به مردم است.
از او خواستیم دوران هشت سال دفاع مقدس را در قالب یک پاراگراف برای جوانان امروزی توضیح دهد. اینچنین گفت: بنا بر دستور امام (ره) و همچنین با استفاده از فرهنگ عاشورایی، جوانهایی در مقابل دنیاپرستها قرار گرفته و به پیروزی رسیدند ولی این در حالی است که امروزه در عرصه نبرد اقتصادی عدهای پولپرست با پشت کردن به فرمان امام (ره) و دنیاپرستی در حال کشاندن ما به سوی شکست هستند.
وی درباره دلیل حضورش در دنیای روایتگری نیز بیان کرد: بلافاصله پس از اتمام جنگ و در روزهایی که به "نه جنگ و نه صلح" معروف بود، خطهایی در شلمچه داشتیم که گردش در خط، پیدا کردن پیکر پاک شهدا و همچنین نقل کردن این اتفاقات در جمع دوستان خود سر آغاز خاطرهگویی و روایتگری شد و در ادامه نیز این اتفاق ادامه یافت.
در پایان از او خواستیم از خاطرات و حال و هوای روایتگریاش بگوید که اینگونه گفت: اگر کسی با فکر و اعتقاد روایتگری را برگزیده باشد استمرار حرکت حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) را برگزیده است، چرا که حیات حماسه عاشورا با روایتگریهای این بزرگواران رقم خورد.
انتهای پیام/ ع