مدیر سروش‌پلاس: صداوسیما سخت‌افزارمان را تأمین نکرد/ اینستاگرام جامعه‌شناس، فیلسوف تکنولوژی و روانشناس دارد

مدیر سروش‌پلاس: صداوسیما سخت‌افزارمان را تأمین نکرد/ اینستاگرام جامعه‌شناس، فیلسوف تکنولوژی و روانشناس دارد

مرتضی رحیمی گفت: در ۹۹ درصد شرکت‌های ایرانی هیچ حضوری از جامعه‌شناس، فیلسوف تکنولوژی و روانشناس نیست، در حالی که در شرکت‌های خارجی این امر متداول است. در پیام‌رسان‌هایی مثل تلگرام و اینستاگرام به‌طور قطع بدانید این ساز و کارها تعریف شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، تأثیرگذاری بالای رسانه بر فرهنگ افراد جامعه بر کسی پوشیده نیست. این تأثیر به‌قدری فراوان است که می‌توان اذعان داشت جامعه‌ای در عرصه فرهنگ پیشتاز است که سیاست‌گذاری‌های تعریف‌شده و متقنی در عرصه رسانه داشته باشد؛ به‌عکس این نیز صادق است؛ یعنی اگر متولیان جامعه برنامه‌ای جهت ارتقای عرصه رسانه نداشته باشند، به‌طور قطع آن جامعه با چالش‌های فرهنگی اساسی مواجه خواهد بود. عرصه فضای مجازی یکی از مصادیق رسانه است.

امروزه پس از سینما و تلویزیون موج سوم تأثیر بر جوامع به‌واسطه فضای مجازی به‌وجود آمده است به‌گونه‌ای که باید گفت فضای مجازی، به‌عنوان فضای دومی از زندگی واقعی است که مانند فضای واقعی، نیازمند فرهنگ است. منظور از فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی است که از سوی شبکه‌های اجتماعی تحمیل می‌شود و نه بخش‌های جدی فضای مجازی مانند سایت‌های خبری، از این روست که در عصر حاضر گرایش به شبکه‌های مجازی و تقویت ارکان آن مورد توجه کشورهای پیشرفته دنیا قرار گرفته است؛ همان کشورهایی که سعی دارند با القای فرهنگ مطلوب خود که همان الگوی غربی است، سایر جوامع را در پازل جهانی شدن «Globalization» قرار دهند؛ سرمایه‌گذاری کلان سیاست‌گذاران غربی و سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب و حمایت مالی و همه‌جانبه صهیونیست‌ها از این شبکه‌های مجازی تأییدی بر این حقیقت تلخ است.

در چنین فضایی عدم درک بایسته این شاهرگ اساسی کشور از سوی برخی متولیان امر و باز کردن مسیر شبکه‌های مجازی خارجی به‌روی کشور و نیز عدم تقویت سرویس‌های بومی و همچنین عدم ساماندهی مناسب شبکه ملی اینترنت جامعه را با چالش‌های متعددی روبه‌رو کرده است.

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگو با مرتضی رحیمی، مدیر عامل شبکه اجتماعی "سروش‌پلاس" به موضوع پیام‌رسان‌های داخلی و خارجی از منظر تأثیرگذاری فرهنگی و نیز بایسته‌های لازم در بسترسازی فرهنگی در شبکه‌های مجازی پرداخته است.

او که مدیرعامل سابق پیام‌رسان "سروش" بود، معتقد است مسئولان و متولیان فضای مجازی همتی در تقویت پیام‌رسان‌های داخلی ندارند. رحیمی با انتقاد از عملکرد صدا و سیما به عنوان متولی اصلی پیام‌رسان سروش  می‌گوید صدا و سیما سخت‌افزارهای مناسبی در اختیارمان قرار نداد.

وی همچنین در بخش‌های دیگری از این گفت‌وگو ضمن هشدار نسبت به پایه‌ریزی پیام‌رسان‌های خارجی می‌گوید بحث‌های هویتی در نسل جوان ما اهمیت دارد. وقتی جوان ما متأثر از فضای مجازی به مرحله دیسکلوژر (Disclosure) یا خودافشایی می‌رسد، دیگر نمی‌توانی روی او به عنوان شخص مسئولیت‌پذیری حساب کنید. این مسئله با همان تکنولوژی اتفاق افتاده است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید

* اکنون فضای مجازی و شبکه‌های مجازی تبدیل به مهم‌ترین بستر فرهنگی و سیاسی جوامع شده‌اند؛ در کشور ما به این بسترها تا چه حدی توجه شده است؟

فضای مجازی را نوعی تکنولوژی می‌دانم و تعریفم از تکنولوژی تعریفی عام است؛ هر روشی است که بر هویت انسانی تأثیر می‌گذارد؛ اگر با این تعریف عام سراغ تکنولوژی برویم،‌ نظام سیاسی و نظام آموزشی جزوی از تکنولوژی محسوب می‌شود؛ تکنولوژی حداقل بر چهار پایه تقسیم می‌شود: پایه اقتصادی،‌ فرهنگی،‌ سیاسی و اجتماعی. معمولاً این پایه‌ها نیاز به اولویت‌بندی دارند که در جاهای مختلف متفاوت است؛ یعنی مسلماً جریان سرمایه‌داری که در غرب به عنوان جریان اصلی محسوب می‌شود، موضوع اقتصادی برایش اولویت دارد، از این جهت فعالیت فرهنگی‌شان جهت افزایش راندمان اقتصادی‌شان است.

اما در جامعه ما به ویژه پس از انقلاب اسلامی، ناخودآگاه‌ بُعد فرهنگی اولویت یافت؛ یعنی هشت سال جنگ تحمیلی که شاید هزاران میلیارد برآورد خسارتش است، آورده فرهنگی‌اش انسجام و غرور ملی و سیاست عزت به جای ذلت در برابر غرب شد. از این جهت اولویت ما در توسعه پیام‌رسان، بسترهای فرهنگی است.  

در حوزه اخلاقیِ تکنولوژی دسته‌بندی کلی وجود دارد که شامل ابعاد هویتی، حریم خصوصی، دوستی، دموکراسی و فضای عمومی و جرایم اینترنتی است؛ این مسئله بحث کاملاً جهانی درباره تکنولوژی است به ویژه در خصوص سوشال نتوورک‌ها (social network) یا شبکه‌های مجازی؛ یعنی ممکن است به‌صورت مستقیم در شبکه اجتماعی نباشد، اما سرویس‌هایی که در این زمینه ارائه می‌دهد، در این پازل قرار می‌گیرند.

رابطه‌ای مستقیم بین تقویت ابعاد فرهنگی با کاهش جرائم اجتماعی وجود دارد

* بنابراین این تکنولوژی بر ارزش‌های حقیقی و حقوقی و نیز اخلاقی جامعه تأثیرگذارد است؟

موضوع مهمی که در کشور ما جا نیفتاده اما در ادبیات روز فلسفی جهان وجود دارد، این است که تکنولوژی به هیچ عنوان ابزار خنثایی نیست که شما از آن استفاده خوب یا بد کنید بلکه تکنولوژی در ذات طراحی‌اش کاملاً ارزش‌بار یا به اصطلاح value ladder است. ارزش‌ها نیز چیز عجیب و غریبی نیستند که در دنیای دیگری باشند بلکه ترجیحاتی است که ما داریم؛ یعنی ما ترجیح می‌دهیم مثلاً‌ به «فیچر» ما لایک اضافه شود یا خیر و اینها در تکنولوژی آینده انضمام می‌شوند.

تعریف خیلی ساده و سر راستی که راجع به ارزش و واقعیت وجود دارد، این است که ارزش‌ها، واقعیات آینده‌اند؛ یعنی چیزهایی که مردم آنها را درست و به‌جا می‌دانند. این مطالبه باعث می‌شود که بعداً امکاناتی به تکنولوژی اضافه شود تا ایمنی شما تأمین شود؛ مثل کمربند ایمنی. این مطالبات از سمت گروه‌های متعددی در جامعه شکل می‌گیرد.

وقتی تکنولوژی شکل می‌گیرد،‌ ارزش‌هایی که مورد درخواست مخاطب مختلف است، به عنوان محصول به تکنولوژی مدنظر پیوست می‌شوند؛ حداقل تعریف میانه‌رویی که ما بخواهیم از این اتفاق داشته باشیم، این است که تمایل زیادی در کاربر برای شکلی از رفتارها ایجاد می‌کند؛ مثلاً وقتی شما عکسی را در اینستاگرام منتشر می‌کنید، کاملاً رفتار اعتیادآور است و بر اساس آزمایشات،‌ دوپامین ترشح می‌شود و شما منتظرید که 100 تا لایک ابتدایی را بگیرید؛ یعنی این اپلیکیشن مورد استفاده شما نبوده، اما همین که در این اپلیکیشن این ساختار یا فیچرها را قرار می‌دهید که شما عکس بگیرید، "لایک" یا "نوتیف لایک" به شما بیاید، این حساسیت ایجاد می‌شود؛ این تنها مورد استفاده شما نیست. پس تکنولوژی به تنهایی دارای ساختار است، وقتی وارد جامعه می‌شود، با کلی ارزش‌های فرهنگی وارد می‌شود.

سازمان ها و نهادهای فرهنگی , فیلترینگ صفحات مجازی ,

حرف جدی این است که محصولات تکنولوژیک به‌شدت مملو از ارزشند و یکی از مشکلات ما این است که تصور می‌کنیم فرهنگ استفاده از این ابزار را نمی‌دانیم. تکنولوژی مثل اسب تراواست که وقتی وارد جامعه‌ای می‌شود، تمام ارزش‌های نهادینه‌شده را باز می‌کند و کاربر ناخودآگاه در استفاده از آن ابزار، خودش متلبّس به ارزش‌هایی می‌شود که در آن تکنولوژی درهم تنیده است؛ زیرا حداقلش این است که تمایلی در استفاده آن صورت می‌گیرد؛ مثال ساده‌اش بین تلگرام و واتساپ است. در شبکه‌ای مثل واتساپ اگر به شما پیامی ارسال شود، شماره مخاطب به شما ارسال می‌شود. این مسئله در بحث حریم خصوصی و ذیل بحث اخلاقیِ تکنولوژی محسوب می‌شود. با این حساب گیرنده پیام حق دارد بداند چه کسی به وی پیام ارسال می‌کند.

اما در تلگرام این اتفاق نمی‌افتد. شما می‌توانید با یک آی‌دی به طرف مقابلتان بدون اینکه متوجه شماره شما بشود، پیام بدهید. بنابراین زمینه اخاذی اینترنتی، مزاحمت، کودک‌آزاری و ... در این فضا فراهم می‌شود. یعنی این ساختار حتی انسان‌های آرام را به‌سوی مسائل منفی سوق می‌دهد. البته نمی‌خواهم ادعا کنم حتماً سازنده‌ها در ذهنشان این بود که این ارزش را نهادینه کنند.  

اینستاگرام و تلگرام بر هویت نسل جوان تأثیر منفی گذاشت

* طی این سال‌ها خیلی درباره مشکلات فضای مجازی صحبت شده است، اما بر فرض اینکه همه دلسوزانه به این مسئله می‌پردازند و بازی قدرتی در بین نیست، چرا راهکارها به سمتی رفته که روز به روز اوضاع خراب‌تر می‌شود؟

اگر کمی جدی و آسیب‌شناسانه به حوزه فضای مجازی نگاه کنیم، واقعاً فضای خیلی مخربی است. ورود شبکه‌هایی مثل اینستاگرام به کشور اگر فقط از جنبه فرهنگی، اخلاقی و هویتی نگاه کنیم، بسیار آسیب‌زا شده  است. بحث‌های هویتی در نسل جوان ما اهمیت دارد. وقتی جوان ما متأثر از فضای مجازی به مرحله دیسکلوژر (Disclosure) یا خودافشایی می‌رسد، دیگر نمی‌توانی روی او به‌عنوان شخص مسئولیت‌پذیری حساب کنید. این مسئله با همان تکنولوژی اتفاق افتاده است.

بحث‌های هویتی در نسل جوان ما اهمیت دارد. وقتی جوان ما متأثر از فضای مجازی به مرحله دیسکلوژر (Disclosure) یا خودافشایی می‌رسد، دیگر نمی‌توانی روی او به عنوان شخص مسئولیت‌پذیری حساب کنید. این مسئله با همان تکنولوژی اتفاق افتاده است.

 

 

چگونه ما سازمان غذا و دارو داریم و برای استفاده از غذا و دارو لیستی ارائه می‌دهیم،‌ اما راجع به محصولات تکنولوژیک چنین چیزی وجود ندارد؟مسئله جدی است چرا که محصولات تکنولوژیک هویت شما را در استفاده تغییر می‌دهد. یعنی وقتی شما با تلگرام، اینستاگرام یا سروش کار می‌کنید، هویتتان تغییر می‌یابد؛ مثلاً اگر از گذشته ماشین وسیله حمل و نقل بود،‌ اکنون برای برخی وسیله فخرفروشی نیز محسوب می‌شود؛ یا مثال ملموس‌ترش این است که لباس علاوه بر اینکه وسیله پوشش افراد است،‌ هویت آنها را نیز نمایش می‌دهد. اگر این مسئله را باور کنیم،‌ در تکنولوژی نیز چنین مسئله‌ای صدق می‌کند.

وقتی عاملی همچون فضای مجازی در هویت ما اثر می‌گذارد، به طور قطع از غذا و دارویی که ممکن است جسم ما را تحت تأثیر قرار دهد، اهمیتش بیشتر می‌شود.

آدم‌ها وقتی در این فضا تنفس می‌کنند، اشخاص بصری می‌شوند؛ شاهد بر اینکه اگر عکس‌نوشته داخل شبکه‌های مجازی وارد شود، نسبت به متن، بازدید بیشتری می‌شود. اگر حدیث چهارخطی به شما بدهند، نمی‌خوانید اما اگر عکس‌نوشته باشد،‌ استقبال می‌کنید. بخشی از منظورم درباره تغییر هویت همین است.

صدا و سیما سخت‌افزارهای مناسبی در اختیارمان قرار نداد

* چه عاملی سبب شد در ایران استقبال بیشتری از شبکه‌های مجازی خارجی به ویژه تلگرام نسبت به کشورهای دیگر صورت بگیرد و پیام‌رسانهای داخلی به حاشیه برود؟

تلگرام را کلاً مردم ایران ساختند. به این معنا که او فقط یک فیچر پایه داد و باورش نمی‌شد این قدرها هم مورد استقبال قرار بگیرد. همین الان 70 درصد استفاده مردم در سروش، در کانال‌هاست. یعنی هرچند این ابزارها به نیت پیام‌رسانی وارد بازار شدند، اما می‌بینیم جنبه رسانه‌ای آن بیشتر کاربرد دارد. چه کسی آنها را می‌سازد؟ کاربران. این کانال‌ها توسط کاربران ساخته می‌شوند مثل یوتیوب. همین الان در سروش 5.5 میلیون ویدئو وجود دارد. کدام شرکت می‌توانست شخصاً 5.5 میلیون ویدئو تولید و بارزگذاری کند؟ نباید محصول را تمام‌شده بدانیم،‌ مثل یخچال و دوچرخه نیست که سقف انقضاء داشته باشد. محصولات مجازی وقتی منتشر شد، تازه در جامعه ساخته می‌شود.

اگر جا بیفتد که تکنولوژی و ساختارش مملو از ارزش است،‌ می‌توان دستاودهای فرهنگی متعددی داشت. با این نوع نگاه است که می‌توان درک کرد نباید درون آن هر چیزی ریخت. با جانماز و سجاده نمی‌توان فیلم ارزشی ساخت. در تکنولوژی با فرم و محتوا مواجهیم؛ معتقدم اهمیت فرم خیلی بیشتر از محتواست. تا فرم قوی نداشته باشیم، محتوا هرچه غنی باشد، کار اثرگذاری نخواهد بود. فرم یعنی تکنولوژی که مستقل از محتواست.

مشکل ما اینجا است که برای فرم هزینه نمی‌کنیم؛ مثلاً مشکل ما با صدا و سیما این بود که سخت‌افزارهای مناسبی در اختیارمان قرار نداد، در حالی که هزینه سخت‌افزار جزو بدیهیات است. اگر سروش تمام فیچرها و کیفیت‌های آن به لحاظ سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مانند تلگرام شود، هیچ کاری نکردیم. یعنی ما هم مرتکب همان خرابکاری می‌شویم.

دلیل اصلی وجوب ورود شرکت‌های ایرانی در بحث شبکه‌های مجازی این است که همه‌چیز در طراحی تکنولوژی خوابیده است؛ یعنی این‌طور نیست که من از آن سوی دنیا یک تکنولوژی وارد کشورم کنم و تصور داشته باشم خنثی است و بعد تصمیم بگیرم استفاده خوب کنم یا بد.

شبکه‌های مجازی خارجی با استخدام جامعه‌شناسان و روانشناسان ذائقه‌سازی می‌کنند

* این حرف را قبول داریم که فرم باید در کنار محتوا باشد و در این بین فرم اولویت دارد؛ اما صحبت اینجاست که بالأخره اهداف فرهنگی پشت این ماجرا هست. افراد در فضای مجازی با فرهنگ‌های خاصی مواجه می‌شوند. آیا جهت‌دهی سروش با اهداف فرهنگی شکل گرفته است یا صرفاً نگاه مادی و فرمی دارد؟

این مسئله مربوط به یک روز یا دو روز نیست بلکه مسئله اصلی، توسعه تکنولوژی است. کار اصلی این است که ابتدا باید در ساختار سازمانی خودتان مکانی داشته باشید که نسبت به این دست موضوعات فکر کنند. تقریباً در 99 درصد شرکت‌های ایرانی هیچ حضوری از جامعه‌شناس، فیلسوف تکنولوژی و روانشناس نیست، این در حالی است که در شرکت‌های خارجی این امر متداول است. در پیام‌رسان‌هایی مثل تلگرام و اینستاگرام به طور قطع بدانید این ساز و کارها تعریف شده است و این مسئله را می‌توانید از ذائقه‌سازی‌ها و مهندسی‌های نرمی که در جوامع انجام می‌دهند، متوجه شوید.

فقدان مهندسین فرهنگی در عرصه فضای مجازی احساس می‌شود

 گویی شما می‌گویی من برای محصولم باید تایر هم قرار بدهم، در صورتی که طراح تایر در شرکتم نداشته باشم. در فرهنگ نیز همین‌گونه است. ما برای فرهنگ خیلی صحبت‌ها می‌کنیم، اما در جاهایی که باید از متخصص آن استفاده کنیم، نمی‌کنیم؛ متأسفانه متخصصانی در حوزه فرهنگ نداریم تا از بستر شبکه‌های اجتماعی، فرهنگ جامعه را اعتلا دهند. چند نفر در این زمینه تربیت شده‌اند تا ما از آنها استفاده کنیم؟ اکثراً مهندسی سیاسی داریم تا مهندسی فرهنگی.

متأسفانه متخصصانی در حوزه فرهنگ نداریم تا از بستر شبکه‌های اجتماعی، فرهنگ جامعه را اعتلا دهند. چند نفر در این زمینه تربیت شده‌اند تا ما از آنها استفاده کنیم؟ اکثراً مهندسی سیاسی داریم تا مهندسی فرهنگی.

 

 

ما سال‌ها در این کشور به ابعاد فنی توجه کردیم، از این جهت ابعاد مهندسی و کسب و کاری در جامعه رونق گرفت؛ امیدواریم طی دهه‌های آینده ابعاد اجتماعی و فرهنگی و اهمیت آنها در جامعه جا بیفتد. شاید تنها شرکتیم که در تمام این تخصص‌ها نیروی کار داریم. جنبه‌های حقوقی که به مباحث حریم خصوصی باز می‌گردد، مسئله‌ای امنیتی نیست بلکه جزو مباحث فرهنگی است؛ مثلاً بخش "ویترین" داریم که دغدغه ما در این باره حمایت از محتواهای فاخر فرهنگی و صنعتی است؛ اما باز شاهدیم که محتوای مناسبی تولید نمی‌شود.

* حالا این محتوا را باید مردم فراهم کنند یا مراکز دینی؟
معتقدم خود مردم باید ورود داشته باشند. هر کجا در لایه‌های حکومتی قرار گرفتیم، به مشکل برخوردیم. الان جشنواره عمّار را مشاهده کنید چگونه رشد کرده است. طبق دغدغه‌ای که داشت مجموعه‌ای شکل داد و تحولی در حوزه هنر ایجاد کرد. من خودم که سالهاست فعالیت می‌کنم، امیدی به مراکز و نهادهای رسمی حداقل در زمینه فرهنگی ندارم؛ باید خودجوش ورود کرد.

تلگرام موضوع ساده‌ای نیست. در اروپا یک شبکه اجتماعی وجود ندارد. آنها عاقلند و مزایا و معایب این فضا را خودشان تشخیص می‌دهند. اما کشور ما مستقل از دنیا عمل می‌کند. کل دیپلماسی ما، دیپلماسی ایمیلی است. اگر می‌خواهیم در زمینه فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پنجه در پنجه دشمن بیاندازیم، باید بفهمیم که این تکنولوژی بسیار پیچیده‌تر از فضای موشکی و هسته‌ای است؛ زیرا در کف میدان مبارزه می‌کنید.

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران