کارتهای سوخته پروژه امریکا در عراق و لبنان
غرب آسیاآنقدرمزیتهای گوناگون داردکه استعمارغربی بهویژه امریکانمیتواند طمع خودرا برای حفظ سیطره برآن پنهان کند و برای آن همه رسواییها رابه جان میخرد. به قول بشار اسد، خوبی ترامپ برای این منطقه و جهان آن است که آنچه در دل دارد را شفاف بیان می کند!
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت :غرب آسیا آنقدر مزیتهای گوناگون دارد که استعمار غربی بهویژه امریکا نمیتواند طمع خود را برای حفظ سیطره بر آن پنهان کند و برای آن همه رسواییها را به جان میخرد. به قول بشار اسد، خوبی ترامپ برای این منطقه و جهان آن است که آنچه در دل دارد را شفاف بیان میکند! ثروتهای غرب آسیا و ارزشهای ژئوپلتیک آن، به اندازهای است که ترامپ نقاب را کنار زده و بوی نفت و گاز او را به وجد میآورد. تا حدی که هر ابزار نامشروعی برای ویران کردن کشورها و ملتها و جنگ و خونریزی و فتنههای رنگارنگ و تروریسم تکفیری، وسیلههای این طمعورزی میشوند. فتنه اخیر در عراق و لبنان که تدارک و زمینههای ساختاری آن را از قبل دیده بودند، با اهداف بزرگ و کوچک به راه افتاد تا شاید بتوانند بخشی از شکستهای حداقل دو دهه گذشته را در هژمونی منطقهای بازیابی کنند. این درحالی است که قبلاً حکومتهای وابسته و مرعوب، احزاب مزدور و سپس سازمانهای تروریستی را در این منطقه به آزمون گذاشته و پس از شکست در تمامی این روشها و هزینههای گوناگون، سرافکنده و دست خالی به روشهای جدید فکر کردهاند. این بار برای به چالش کشیدن دولتها و نظم ناشی از معادله قدرت مقاومت منطقهای و وارونه کردن دستاوردهای آن، سازمانهای مدنی آموزش دیده را پیادهنظام و موتور محرک یک کودتای نرم قرار دادند تا در کنار بازماندههای بدنام و وحشی بعثی و داعشی و چهرههای مزدور، بتوانند نظام سیاسی عراق را به چالش بکشند یا در لبنان با تهماندههای حزبی وابسته به رشوههای سعودی یا مزدور رژیم صهیونیستی و صدها سازمان NGO تربیت شده بتوانند حزبالله را در یک پروسه هرج و مرج و خلأ حکومتی، به حاشیه برده و ضربات سیاسی و تحریمی و حتی نظامی را بر آن وارد کنند. بر کسی پوشیده نیست و حتی از زبان بلندگوهای آنها بیان شد که این فتنه در عراق و لبنان، یک تمرین برای تکرار پروژهای بزرگ در ایران و انتخابات پارلمانی است. حاصل تمامی تلاشها و سرمایههای مالی و فکری و رسانهای و سازماندهی و آموزش و اقدامات مبتذل و وحشیانه در عراق و لبنان، مواجه شدن با شکست و ناامیدی در اهداف پیشبینی شده بود، ولی مهمتر از همه اینکه بسیاری از ابزارهای اجتماعی، شبکههای ارتباطی، نیروهای انسانی و شیوههای کاری خود را در فتنههای جدید سوزاندند. در واقع متد عراق و لبنان را با فتنههای خود، هوشمندتر و با تجربهتر کرده و با شیوههای نوین شورشسازی و موجسواری از مطالبات مردمی، بصیرت و آگاهی مردم این دو کشور را ارتقا بخشیدند.
اکنون در عراق دهها شبکه کودتای نرم از بعثیها و داعشیها و جریانهای انحرافی مذهبی، چهرههای سیاسی در پارلمان و کابینه و ساختارهای نظامی و امنیتی و دستگاههای اجرایی و ساماندهیهای مجازی و رسانهای آنها، به کارتهای سوخته تبدیل شدهاند که به جز اینکه خوراک خوبی برای مراکز امنیتی در عراق هستند، با حذف آنها از میدان اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، روندهای مرتبط با حاکمیت در عراق، با موانع کمتری روبهرو خواهد شد.
فقط در یک مقوله، دهها مسئول عراقی که شبکهای از فساد را شامل میشدند و از وزیر و وکیل و مدیر و نماینده مجلس و استاندار و شوراهای استانی را شامل میشدند، از سوی دستگاه قضایی تحت پیگرد قرار گرفتهاند و مطالبه جدی برای اخراج امریکا و توقف مداخلات آن و حتی شرکتهای نفتی آنها در کنار توقف پرداخت حقوقهای قابل توجه به بازماندگان نظام صدام، که هزاران نفر را شامل میشوند و بودجه اصلی عراق را میبلعند، آغاز شده است. تکرار این فتنه نیز در هر نقطه دیگر برای امریکا و متحدانش پرهزینه خواهد بود.
انتهای پیام/