گزارش| نظام آموزشی ترکیه و دوقطبی محافظهکاران و کمالیستها
لاییکها و کمالیستها معتقدند که حزب عدالت و توسعه به دنبال آن است که محافظهکاران و فارغالتحصیلهای مدارس و دبیرستانهای دینی را به طبقه غالب و مقتدر ترکیه تبدیل کند و کمالیسم را از سیمای کشور بزداید.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ حالا 17 سال از دوران آغاز اقتدار حزب عدالت و توسعه سپری شده و این حزب به رهبری رجب طیب اردوغان٬ توانسته به شکل یکقبضه قدرت را در دست بگیرد.
ظاهراً تا اینجای کار٬ کسی نمیتواند اعتراضی داشته باشد. چرا که در هر حال٬ حزب حاکم با تکیه بر آرای هوادارانش بر سر کار آمده و صاحب قدرت شده است. بنابراین حق دارد کشور را اداره کند و صاحب اختیار قوه مجریه باشد.
واقعیت این است که این حزب با وجود همه انتقادات٬ توانسته در حوزههای خدمات٬ اقتصاد و توسعه اقتصادی و خودکفایی دفاعی٬ کارنامه نسبتاً قابل قبولی داشته باشد و در بخش سیاست خارجی نیز٬ با آن که جنجالهای منطقهای فراوانی به وجود آورده٬ ولی موقعیت و بقای ملی ترکیه را به خطر نیانداخته و در مقایسه با دوران احزاب پیشین٬ در موقعیت ضعیف قرار نگرفته است.
اما وقتی که پای توسعه سیاسی٬ آزادی بیان٬ استقلال دستگاه قضا و مسائل بنیادین آموزشی٬ فرهنگی و اجتماعی کشور به میان میآید٬ از هر سوی صدای اعتراض بلند میشود. چرا که منتقدین بر این باورند که حزب عدالت و توسعه در امر مهم و حساس حکومتداری و کشورداری٬ جانب عدالت و انصاف را رعایت نمیکند و در تمام امور٬ به شکلی قدم برمیدارد که تامینکننده و توسعه دهنده منافع هواداران و رای دهندگان محافظهکار و محدودکننده و پایمالگر حقوق رای دهندگان مخالف٬ لاییک و کمالیست است.
یکی از این حوزههای مهم نیز٬ حوزه آموزش است که حالا٬ دادِ بسیاری از خانوادههای منتقد حزب حاکم را درآورده است. چرا که لاییکها و کمالیستها معتقدند که حزب عدالت و توسعه به دنبال آن است که محافظهکاران و فارغالتحصیلهای مدارس و دبیرستانهای دینی را به طبقه غالب و مقتدر ترکیه تبدیل کند و کمالیسم را از سیمای کشور بزداید.
کشوری برای محافظهکاران
بسیار طبیعی است که حزب یا جریان سیاسی حاکم در هر کشوری٬ نگاهی قدرشناسانه به رای دهندگان و هواداران خود داشته باشد و بخواهد آنان را راضی نگه دارد. اما این مدیریت کشورداری در سرزمینی با چندین تفکر سیاسی کاملاً مخالف هم٬ یک عملیات پیچیده و ظریف و نیازمند به رعایت مجموعهای از قواعد است.
برخی از این قواعد٬ حقوقی و اخلاقی و بخشی نیز کاملاً سیاسی و در راستای آینده کشور و جریان حاکم است. اگر حزب حاکم٬ جانب عدالت و انصاف را رها کرده و در تقسیم منابع و منافع٬ بخشی از جامعه را محرومیت نگه دارد یا سهم کمتری به آنها اختصاص بدهد٬ چنین چیزی رفته رفته موجب نارضایتی و ناامنی خواهد شد.
حالا در ترکیه و در نظام آموزشی این کشور٬ اندک اندک این اتمسفر عاطفی و فکری شکل گرفته و میزان توجه دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه به مدارس ویژه دینی٬ با مدارس عادی قابل مقایسه نیست.
شواهد نشان میدهد در سالیان اخیر٬ حزب حاکم در استخدام کارمند و کارگر٬ گزینش مدیران٬ انتصاب مدیران و کارگزاران در مسئولیتهای حساسی همچون سفارت و سایر حوزهها٬ خانوادههای محافظهکار و فرزندان آنان را در اولویت قرار داده و در تقسیم بودجه و اختصاص منابع نیز٬ به نفع جریان محافظهکار و دیندار٬ عمل کرده است.
علاوه بر بودجه عمومی٬ در شهردرایها و نهادهای محلی استانها نیز٬ همین اتفاق روی داده است. در استانهایی همچون قونیه و چندین استان دیگر٬ شهرداریهای این استانها که تحت هدایت حزب عدالت و توسعه هستند٬ بخشی از بودجه فرهنگی خود را در اختیار انجمنها و وقفهایی گذاشتهاند که برای تبلیغ مدارس دینی ترکیه کار میکنند و می خواهند خانوادهها را تشویق کنند که حتماً فرزندان خود را به این مدارس بفرستند.
توجه ویژه به مدارس دینی
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه دو روز پیش در یک سخنرانی عمومی اعلام کرد: «البته که توجه ویژه ما معطوف به مدارس امام خطیب و تربیت و پرورش یک نسل دیندار خواهد بود.»
این سخنان اردوغان مورد انتقاد بسیاری از تحلیلگران و فعالان سیاسی نزدیک به مکتب فکری لاییسم و کمالیسم قرار گرفته و آن را مصداق بی عدالتی در نظام آموزشی دانستند.
مدارس موسوم به امام خطیب٬ در نظام آموزشی ترکیه٬ آن دسته از مدارس راهنمایی و دبیرستان هستند که برخلاف مدارس عادی٬ دارای نظام آموزشی مختلط نیستند و دختران و پسران در کلاسهای مختلط نیستند.
هدف اولیه از ایجاد این مدارس٬ تربیت خطیبان و روحانیون دینی برای کار و فعالیت در سازمان بزرگ تشکیلات دینی ترکیه بود. اما حالا این هدف بزرگتر شده و فارغالتحصیلان این دسته از مدارس دینی٬ میتوانند در دانشگاهها٬ در هر رشتهای درس بخوانند و شغل دلخواه خود را داشته باشند.
در حال حاضر در مدارس راهنمایی دینی و دبیرستانهای دینی٬ مجموعاً٬ نزدیک به یک میلیون و پانصد هزار نفر دانش آموز در حال تحصیل هستند که آماری مهم و قابل توجه است و میتواند در 10 سال آتی٬ تغییرات مهمی در ترکیه به وجود بیاورد.
در مدارس دینی٬ علاوه بر دروس عادی٬ منابع فقهی اهل سنت مذهب حنفی هم تدریس میشوند و فرهنگ و منش و اخلاق دینی و مذهبی در این مدارس به گونهای است که علی القاعده از خروجی آن٬ یک طبقه اجتماعی طرفدار جریان لاییک و کمالیست٬ به وجود نمیآید و نه تنها در مشارکت اجتماعی و انتخاباتی٬ بلکه در حوزه مسئولیت اجرایی نیز٬ فعالیت آن٬ به نفع حزب حاکم خواهد بود.
مدارس دینی و آینده جامعه ترکیه
در سالیان آتی٬ با افزایش تعداد مدارس دینی در ترکیه و تجمیع و تمرکز بودجه و امکانات دولتی در این مدارس و هموار شدن مسیر رشد و استخدام برای فارغالتحصیلان این مدارس٬ با تصویر جدیدی از ترکیه روبرو خواهیم بود.
ترکیهای که در آن٬ دختران و زنان محجبه و مردان محافظهکار برآمده از ساختار مدارس دینی٬ تمام صحنههای دولتی و اجتماعی را در اختیار خواهند گرفت و قشر لاییک و نزدیک به سبک زندگی غربی و اروپایی٬ مجال محدودتری برای رشد و مشارکت در قدرت٬ در اختیار خواهد داشت.
اگر چه چنین تصویر چنین کشوری برای اتحادیه اروپا٬ جذابیتی نخواهد داشت اما بدون تردید معادلات و موازنات رقابت حزبی و سیاسی را به نفع حزب عدالت و توسعه تغییر خواهد داد و میزان نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی در ترکیه٬ بیشتر خواهد شد.
انتهای پیام/