جای خالی بزرگان در کتابهای فارسی
حذف برخی متون از کتابهای فارسی، اعتراضاتی را به همراه داشته و برخی میگویند، اطلاعرسانی ناقص درباره این تغییرات انجام شده است؛ با این حال برخی کارشناسان معتقدند در بحث ادبیات معاصر، متنهای بسیار دید شده اما از شاعران و نویسندگان قدر و توانا نیست!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ اخیراً فهرستی از حذفیات کتاب درسی فارسی در فضای مجازی منتشر شده و بر این اساس دروسی مانند "غزل در این سرای بیکسی اثر هوشنگ ابتهاج"، "غزل جوانی، رهی معیری"، شعر "به کجا چنین شتابان، شفیعیکدکنی"، داستان "موسی و شبان" و "رباعیات خیام" و... از کتابهای درسی حذف شدهاند.
سرفصلها تعیین میکند چه محتوایی بماند یا حذف شود
معصومه نجفی پازوکی؛ سرپرست حوزه تربیت و یادگیری زبان و ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشیدرباره چرایی حذف این اشعار به تسنیم گفت: در تألیف کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه، سرفصلها، ما را در انتخاب محتوا هدایت میکنند؛ اینکه چه مباحثی از کتاب فارسی حذف شود و چه مباحثی باقی بماند در شورای برنامهریزی گروه ادبیات فارسی مشخص میشود یعنی زمانی که کتاب جدید تألیف میشود درباره ساختار و سرفصلهای آن در این شورا بحث و بررسی میشود، به عنوان مثال یکی از سرفصلها در دوره متوسطه ادبیات تعلیمی است که در داخل این سرفصل، مطالب مرتبط لحاظ میشود و هر مطلبی را نمیتوان قرار داد.
اطلاعرسانی ناقص درباره تغییرات کتاب فارسی
با این حال احسان رضایی؛ منتقد ادبی معتقد است نکته مغفولی که در ماجرای اخیر وجود دارد، اطلاعرسانی ناقصی است که در مورد تغییرات کتابهای درسی فارسی صورت گرفت؛ به این معنا که متن حذف شده از هر شاعر و ادیبی معرفی شد اما اینکه متن جایگزینی از همان شاعر و ادیب به کتابهای درسی فارسی راه پیدا کرده یا نه، ناگفته ماند؛ در حالی که با یک جستجوی ساده در پایگاه کتابهای درسی (chap.sch.ir) میشد دید که فیالمثل اگر شعر "مادر" ایرج میرزا دیگر در کتابهای درسی نیست، حالا از ایرج دو شعر "وطندوستی" در فارسی ششم (صفحه 56) و بخشهایی از "نصیحت به فرزند" در فارسی هشتم (ص 49) به کتابهای درسی راه پیدا کرده. طبیعتاً میشود در مورد این انتخابها و باقی موارد سؤال کرد اما اول باید تصویر دقیقی از وضعیت کتابهای درسی فارسی داشت.
درباره تغییرات کتاب درسی فارسی با حسین طریقت کارشناس و دبیر زبان و ادبیات فارسی گفتگویی را داشتیم تا بدانیم کتابهای جدیدالتألیف در مقایسه با کتابهای قدیمی چه نقاط ضعف یا قوتی دارند و اینکه آیا به ادبیات معاصر بیتوجهی شده است؟
آثار ماندگار از بزرگان ادبیات در کتابهای فارسی قدیم
تسنیم: در روزهای اخیر اعتراضات زیادی به حذفیات کتابهای فارسی انجام شد، در یک ارزیابی کلی کتابهای فارسی جدید در مقایسه با کتابهای قدیمی به لحاظ محتوا، ادبیات معاصر و توجه به شاعران بزرگ کشور چه وضعیتی دارند؟
کتابهای نظام قدیم در سال 74 وارد مدارس شد کتاب ادبیات فارسی نظام قدیم ساختار علمی داشت و روشمند بود و برای نخستین بار، تقسیمبندی فصلها بر اساس انواع ادبی بود، متنهای کتابها خاطره انگیز و تأثیرگذار بودند، به عنوان مثال کتاب ادبیات فارسی 2 کتابی پرمحتوا و از نظر ادبی پرمایه بود؛ این کتاب با متنهایی هم چون "داروگ" از نیما یوشیج، "سووشون " از سیمین دانشور, شعر " باغ بیبرگی" اخوان ثالث، شعر "جوانی" سروده رهی معیری، شعر معروف "به کجا چنین شتابان" سروده شفیعی کدکنی، غزلی از حافظ با مطلع "دل میرود زدستم ..." بخشی از سفرنامه "ابن بطوطه" و... ماندگار شد کتابی که تدریس آن لذت بخش بود و دانش آموزان نیز با آن ارتباط برقرار میکردند.
چهار تغییر کتابهای جدید فارسی
با استقرار نظام جدید، تغییراتی در کتابهای درسی ادبیات انجام شد که در چهار محور قابل بررسی است؛ نخست عنوان کتاب از ادبیات فارسی به فارسی تغییر یافت و عنوان ادبیات حذف شد؛ دوم، دو فصل ادبیات نمایشی و ادبیات معاصر حذف شدند؛ سوم، بخش تاریخ ادبیات کتاب حذف شد، به عنوان مثال در کتاب ادبیات نظام قدیم در آغاز برخی متنها چند سطر در باب خط فکرى، سبک و اندیشه پدیدآورنده اثر گنجانده میشد اما در کتاب فارسی فعلی، تاریخ ادبیات به ذکر نام کتاب و نویسنده محدود شده است.چهارم، رشته علوم انسانی کتاب ادبیات فارسی مجزایی ندارد و کتاب فارسی برای 4 رشته تجربی، ریاضی، انسانی و علوم معارف اسلامی یکسان است.
متون پرمحتوایی که از کتابهای جدید فارسی حذف شدند
در کتابهای نونگاشت فقط عنوان «ادبیات » از جلد کتابها حذف نشد ادبیت نیز از متنهای کتاب بار بست و رفت؛ در کتابهای نظام قدیم محتوای بیشتر متنها اعتراضی و انتقادی بود مثلاً "سووشون" سیمین دانشور که درونمایه آن ظلمستیزی بود، داستان "حلاج" متنی انتقادی از تذکرة الاولیا عطار،"حسنک وزیر" یکی از بهترین بخشهای تاریخ بیهقی که پیام آن حذف نخبگان از جامعه است و شعر "به کجا چنین شتابان" شفیعی کدکنی که خمودگی و منفعل بودن را نکوهش میکرد، همگی حذف شدهاند!
متون خنثی و بیاثر!
تسنیم: به جای متونی که حذف شدند، قطعاً مطالب دیگری جایگزین شدهاند ما بیشتر از حذفیات سخن گفتیم و به مطالب جایگزین شده اشاره نکردیم، مطالبی که جایگزین شدهاند را به لحاظ غنا و محتوا چطور میبینید؟
به جای این حذفیات، متون و داستانهایی جایگزین شده که ادبی هستند اما خنثی و بیاثرند مثلاً " میثاق دوستی" در کتاب فارسی2، این متن هیچ پیامی برای نسل امروز ندارد صرفاً چند نوجوان دور هم جمع شدهاند و یک دور همی و خوشگذرانی صرف است؛ از سوی دیگر برخی متنها نیز در کتاب مشاهده میشوند که اصلاً ادبی نیستند یعنی دارای نثری سست، کممایه و تهی از زیباییها و ظرافتهای ادبیاند، این متنها ادبیت ندارند مثلاً در کتاب فارسی 3، درسی به نام "جاسوسی که الاغ بود" داریم که محتوایی شعاری با طنزی سطحی دارد و بیشتر مناسب کتابهای دوره ابتدایی است یا درس "آن شب عزیز" که فاقد ظرافتهای ادبی است یک خاطره صرف با نثری ضعیف که نمیتواند روی مخاطب تأثیرگذار باشد.
فضای تکصدایی
ادبیات با حضور اندیشههای متنوع مجال شکوفایی پیدا میکند اما فضای حاکم در کتابهای فارسی نونگاشت، تک صدایی است و نویسندگانی از یک طیف خاص وارد کتاب شدهاند. به نوعی کتاب فارسی یک کتاب سفارشی است البته مدیرگروه دفتر ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی معتقد است که کتاب را براساس سند تحول بنیادین آماده کردندو انتخاب این افراد بر اساس سندهای بالا دستى بوده است اما به این موضوع توجه نداشته که این رویه باعث شده کتاب فارسی، کتابی تک صدایی باشد.
تسنیم: فصول کتاب فارسی به چه صورت است آیا روال منطقی در تقسیمبندی فصول و لحاظکردن محتوا براساس آن مشاهده میشود؟
دو فصل ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات پایداری مضامین مشترک دارند. در هر فصل 4 متن گنجانده شده است یعنی ما 4 متن با مضمون ادبیات پایداری داریم بعد در فصل ادبیات داستانی هم متنی با مضمون پایداری آمده است مانند داستان "ارمیا " در فارسی 3،
یا 4 متن به مضمون ادبیات انقلاب اسلامی داریم باز در فصل ادبیات داستانی کتاب فارسی 1، داستان " دیدار" با مضمون انقلاب اسلامی است یعنی در فصلهای دیگر کتاب نیز مضمونهای مشترک در حوزه ادبیات انقلاب و پایداری به چشم می خورد.
حذف بزرگان
در بحث ادبیات معاصر متنهای بسیاری دیده میشود اما از شاعران و نویسندگان قدر و توانا نیست، خط فکری کتاب ترویج فرهنگ شهادت و ایثارگری است اما متنهایی گزینش شده که تصویر خوبی از دفاع مقدس نشان نمیدهد این متنها باعث میشود هدف کتاب که ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است، محقق نشود به عنوان مثال ضرب آهنگ کتاب فارسی3، خشم، مرگ، خیانت و ریاکاری است و غزلی از سلمان هراتی در این کتاب آمده که بسامد واژگان آن درد، سوختن و مرگ است، در فارسی 1، درس خاک آزادگان بسامد واژگان آن خون، رگزدن، جانکندن و گردن زدن است، این متنها دافعه ایجاد میکند و دانشآموز آن را پس میزند؛ بهترین نمونه ادبیات پایداری داستان "پیرمرد و دریا" همینگوی است که مقاومت را به زیبایی بیان میکند و داستان پیرمردی است که در مقابل قهر طبیعت مقاومت میکند.
در کتابهای نونگاشت فصل سفر و زندگی به جای فصل ادبیات معاصر آمده است اما متون آن بسیار طولانی وخسته کننده است، آن چنان که ذوق و شوق زندگی را از بین میبرد و درس "سفر به بصره" بیان فقر، ناتوانی و استیصال شخصیت اصلی یعنی ناصرخسرو است، " پیرمرد چشم ما بود" استیصال و درماندگی نیما، " از پاریز تا پاریس" یا " کویر" متنهای طولانی دارند که برای دانشآموز خسته کننده است.
فصلی تحت عنوان ادبیات حماسی در کتاب است، این فصل در کتابهای نظام قدیم نیز بوده است نمونه اعلای ادبیات حماسی "شاهنامه فردوسی" است. اما گزینشها از شاهنامه نیز بیشتر جنگ و خونریزی است، درس سیاوش که در کتابهای قدیم با اعتراض رو به رو شد و حذف شد دوباره در کتاب فارسی 3 آمده است، داستانی که یکی از تمهای آن خیانت و دورویی زنان است چرا چهره مثبت زن در شاهنامه را را به کتاب وارد نکردند? مثل داستان سیندخت.
انتخابهای بد از شاعران خوب
تسنیم: وضعیت توجه به شاعران معاصر و سرشناس در کتاب فارسی ادبیات به چه صورت است؟ آیا واقعا محدودیتی برای استفاده از اشعار برخی شاعران معاصر وجود دارد یا خود اعضای تألیف اقدام به خودسانسوری میکنند؟
در کتاب فارسی 1 اولین درس شعری از نیما است با عنوان "چشمه وسنگ"، این شعر شاعر را به خوبی نمایندگی نمیکند چون شعر سنتی است همه نیما را با عنوان پدر شعر نو میشناسند به جز این پیام شعر نیز سطحی است یا شعری از "نزارقبانی" شاعر عرب آمده است که همه جهان او را با نام شاعر عشق میشناسند اما شعر انتخاب شده بسیار ضعیف و با مضمون ادبیات مقاومت است؛درونمایه مقاومت و پایداری علاوه براینکه در فصل ادبیات پایداری آمده در دو فصل ادبیات داستانی و ادبیات جهان نیز مشاهده میشود.
شعر "به کجا چنین شتابان" ازشفیعی کدکنی را حذف کرده و یک غزل عاشقانه از او در فصل ادبیات غنایی آوردهاند همچنین شعر "باغ بی برگی" اخوان ثالث حذف شده و "خان هشتم" که یکی از اشعار خوب اخوان است جایگزین شد اما شعری طولانی است. همچنین شعر هوشنگ ابتهاج به بهانه فضای غم انگیز و ملال آور حذف شده!
برخی اسامی مانند شاملو، فروغ فرخزاد و صادق هدایت تابو هستند و نمیتوانند جایی در کتابهای درسی داشته باشند،اما مؤلفان خواسته یا نا خواسته دایره را محدودتر کردهاند مثلا هوشنگ ابتهاج، سیمین دانشور و... نیز حذف شده است. مدیر گروده ادبیات دفتر تالیف، بهانه آن را کم شدن حجم کتابهای درسی میداند و میگوید"کتاب قدیم 24 درس داشت وکتاب جدید 16 درس دارد." من به عنوان دبیر میدانم حجم کتاب کم نشده است. کتاب جدید 32 متن دارد یعنی هر فصل علاوه بر دو درس اصلی دو متن با عنوان" گنج حکمت" و "روان خوانی" یا "شعر خوانی" دارد، آیا مدیر گروه ادبیات این ها را جزء کتاب حساب نکرده است.
مولفانی که هیچگاه معلمی نکردند
متأسفانه هیچ کدام از اعضای دفتر تألیف کتاب فارسی دبیر نیستند، عیار، نقاط ضعف و قوت کتاب در تدریس مشخص میشود نه در پشت میز دفتر مولف.کتاب قبل از منتشرشدن بر روی سایت دفتر تالیف بارگذاری میشود و از دبیران میخواهند که نظر بدهند اما این نظرات صرفاً در باب اشتباهات دستوری و ویرایشی است، دبیران نمیتوانند بگویند که فلان متن یا شاعر حذف یا اضافه شود.
به نظر میرسد اعضای دفتر تألیف برای انتخاب اشعار و متون دچار خودسانسوری میشوند و چون نمی خواهند موقعیت شغلیشان به خطر بیفتد، شک میکنند که ابتهاج باشد یا نباشد و تصمیم میگیرند که شعری از ابتهاج نباشد تا از تیررس اعتراض های احتمالی در امان باشند.
نسل امروز به خیام، حافظ و مولاناها نیاز دارند
هم اکنون در شرایطی که نوجوان در جامعه مشکلات مختلفی را مشاهده میکند آنچه میتواند به نسل امروز کمک کند ادبیات است اما کتابهای فارسی نیز یأس و ناامیدی را تزریق میکند چرا ترانههای خیام را حذف کردند، میتوان ترانهای از خیام که آسانگیری به دنیا را نشان میدهد، در کتاب جای داد. نغمههای عاشقانه مولانا، اشعار حافظ که به دنبال اعتدال است اعتدالی که در شرایط امروزی ایران یک نیاز است.باید نمونه ای از شاهکارهای ادبیات فارسی که بلند نظری و اتحاد اقوام ایرانی در طول تاریخ را نشان میدهد در کتابهای فارسی لحاظ کنیم.
به نظر شورای برنامهریزی کتاب فارسی، نقشه جامع و راهبردی برای تدوین کتاب نداشته، تصمیمات خلق الساعة و بدون پشتوانهای پشت مباحث زبانی کتاب دیده میشود با کمترین اعتراض و نقد یک مبحث به راحتی از کتاب حذف میشود به عنوان مثال مبحث "ساختمان واژه" در کتاب درسی وارد ولی سال بعد حذف میشود، مبحث " فرایند واجى " در چند درس فارسی 2 شرح داده ولی در چاپ سال بعد کتاب کل این مبحث حذف میشود و...
اگر شورای برنامهریزی اهداف و ضرورت هر مبحث در کتاب را تعیین کرده بودند نباید مبحثی بعد از فقط یک سال حذف شود. این تغییرات دبیران ادبیات را سردرگم کرده است به نظر میرسد این تغییرات بیشتر خوشایند ناشران کتابهای کمک آموزشی است، شیوه ارزشیابی کتاب نیر دائماً دست خوش تغییر است، آخرین نمونه آن شیوه ارزشیابی جدید کتاب فارسی است که به بخش تاریخ ادبیات 1 نمره اختصاص دادند در حالى که سه سال گذشته ، تاریخ ادبیات جایی در ارزشیابی کتاب فارسی نداشت.
انتهای پیام/