خلج: صلح امام حسن (ع)، افشاگر شجرۀ ملعونۀ بنیامیه بود
یک استاد حوزه علمیه گفت که معاویه نه تنها به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرد بلکه بعضی از آنها را نیز شدیدتر کرد. ماجرای صلح امام حسن و عاشورا، افشاگر شجره ملعونۀ بنیامیه بود.
حجتالاسلام ناصر خلج استاد حوزه به مناسبت فرا رسیدن سالروز صلح امام حسن(ع) با معاویه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا گفت: ماجرای صلح امام حسن مجتبی (ع) را میتوان از حساسترین و مهمترین موضوعات زندگی ایشان دانست. باید به این نکته توجه داشت که صلح به امام حسن (علیهالسلام) تحمیل شد نه اینکه حضرت در ابتدا رغبت به صلح داشته باشند.
وی افزود: صلح یکی از ابواب فقهی است؛ یعنی همانطور که در اسلام دستور به جهاد داده شدهایم، دستور به صلح نیز داده شدهایم. روزی فردی به امام مجتبی (ع) از این صلح با معاویه گلایه کرد که امام (علیهالسلام) خطاب به او به پیمانها و صلحهایی که پیامبر اکرم (ص) با افراد مختلف داشتند، اشاره کردند. ایشان فرمودند: به همان دلایل که روزگاری پیامبر (ص) با برخی صلح کردند من نیز با معاویه صلح کردم.
صلح امام حسن (ع) بر اساس سیرۀ پیامبر (ص) است
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: وقتی تاریخ را مرور میکنیم میبینیم پیغمبر اکرم (ص) جنگهای متعددی داشتند که از جملۀ آنها؛ جنگ بدر، اُحد و احزاب و حنین و ... بوده است. در این جنگها وقتی ایشان میدیدند صلح به نفع اسلام، دین خدا و جامعۀ اسلامی است، دستور به صلح میدادند مانند صلح بنیضمره، بنیاشجع و یا صلح حدیبیه. بنابراین صلح امام حسن مجتبی (علیهالسلام) بر آمده از سیرۀ جدّ بزرگوارشان است.
وی با اشاره به دلایل صلح امام حسن (علیهالسلام) گفت: اولین دلیل مربوط به «سیاست خارجه» آن است. در آن برهه زمانی امپراطور شرقی چون ضربات مهلکی از اسلام خورده بود و همواره منتظر فرصتی برای انتقامجویی بود. وقتی دید معاویه با امام حسن (ع) وارد نزاع شده، تصمیم گرفت به کشورهای اسلامی حمله کند که کشور ایران هم یکی از آنها بود. در این زمان، صلح امام مجتبی (ع) صورت گرفت و موجب عدم حمله به کشورهای اسلامی از جمله ایران شد، یعقوبی از مورخان تاریخ میگوید بعد از صلح امام حسن (علیهالسلام)، معاویه هم با امپراطور روم شرقی پیمانی بست و صد هزار دینار که مبلغ بالایی در آن زمان بود، به دولت روم شرقی پرداخت کرد.
حجتالاسلام خلج گفت: علت دوم مربوط به «سیاست داخلی» جامعه بود، یعنی افراد شایسته و لایقی در جامعۀ اسلامی آن زمان جز معدودی وجود نداشت. مردم آن زمان از جنگ به شدت خسته بودند چراکه مدام درگیر جنگهای مختلف بودند؛ مثلاً در تاریخ هست که در جنگ جمل سی هزار نفر و در جنگ نهروان حدود چهار هزار نفر کشته شدند و ... .
وی اضافه کرد: علاوه بر این، سپاه امام حسن (علیهالسلام) بسیار آشفته بود و شامل افراد یکدستی نبود. عدهای از شیعیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند، عدهای خوارج بودند که از روی اشتیاق به سپاه امام نپیوستند بلکه به خاطر اختلاف و درگیری با معاویه به سپاه امام پیوستند، عدهای افراد سودجو و دنیاپرست بودند، عدهای هم افراد شکّاک بودند و گروه پنجم کسانی بودند که از روی تعصبات عشیرهای و قبیلگی وادار به جنگ شدند، لذا جامعۀ واحدی در زمان امامت امام مجتبی (ع) وجود نداشت.
صلح امام حسن (ع)، افشاگر شجرۀ معلونۀ بنیامیه بود
این استاد حوزه با اشاره به مفاد صلحنامه گفت: امام حسن (علیهالسلام) در این پیمان بسیار هوشمندانه عمل کردند. ایشان زمامداری را به معاویه دادند اما به این شرط اینکه او به دستور قرآن و روش پیغمبر (ص) عمل کند، دوم اینکه او نباید پس از خود، کسی را جانشین خویش قرار دهد و باید خلافت به امام حسن و بعد به امام حسین (علیهاالسلام) برسد، سوم اینکه بدعت ناسزاگویی به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) باید از نماز جمعهها و سایر سخنرانیهای دیگر برداشته شود، چهارم اینکه مبلغ پنج میلیون درهم که در بیتالمال کوفه بود دست امام حسن (علیهالسلام) باشد و پنجم اینکه معاویه تعهد داده بود از تعقیب و گریز شیعیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دست بردارد.
حجتالاسلام خلج خاطرنشان کرد: کاری که امام حسن (علیهالسلام) کردند، زمینهساز قیام عاشورا و اعتلای اسلام شد، معاویه تمام این تعهدها را زیر پا گذاشت، در واقع نه تنها به تعهدهای خود عمل نکرد بلکه بعضی از آنها را نیز شدیدتر کرد. در واقع ماجرای صلح امام حسن و عاشورای حسینی افشاگر شجره ملعونۀ بنیامیه بود.
وی افزود: درسی که از صلح امام حسن (علیهالسلام) میتوان گرفت این است که اگر انسان ولیّ خدا را تنها بگذارد و گوش به فرمان او نباشد، جامعه دچار بحرانهای عجیبی خواهد شد. همان افرادی که به امام حسن (علیهالسلام) میگفتند ما از جنگ خسته شدهایم و حاضر به مقابله با معاویه نشدند، پس از ماجرای صلح، با فشارها و تهدیدهای معاویه مجبور به جنگهای مختلف با خوراج شدند. باید امام عالم را شناخت و پس از آن، کلام او فصل الخطاب باشد.
انتهای پیام/