بررسی سیاست خارجی عربستان- لبنان |از رسوایی بازداشت حریری تا فشار همهجانبه به حزبالله
سیاست بینالمللی عربستان سعودی در دستاندازی امنیتی، نظامی و سیاسی به کشورهای دیگر در عین وابستگی به پروژههای آمریکایی و صهیونیستی اوضاع نابسامانی را برای منطقه و کشورهای عربزبان رقم زده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سیاست های ریاض در دوران پادشاهی سلمان بن عبدالعزیز در حالی به سمت تنشافزایی بیشتر در منطقه پیش میرود که این دولت از زمان روی کار آمدن خود عناصر ثابت و متغیر سیاست خارجی عربستان را مبتنی بر رویکرد این کشور از زمان ملک عبدالعزیز آل سعود توصیف و اعلام کرده این سیاستها بر اساس اعتدال و توازن و حکمت پیش خواهد رفت.
در آن زمان شاخصهای سیاست خارجی عربستان سعودی بر اساس معیارهای زیر ارزیابی شد:
- تقویت مناسبات با کشورهای حاشیه خلیج فارس و شبه جزیره عربستان.
- رعایت حسن همجواری و عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر.
- حمایت از مناسبات با کشورهای عربی و اسلامی و منافع مشترک آنها.
- در پیش گرفتن سیاست بیطرفی بر پایه مناسبات همکاری با کشورهای دیگر.
اینها بخشی از مبانی سیاست خارجی عربستان در دوران پادشاهی سلمان بن عبدالعزیز توصیف شده بود و قرار بود سعودیها نرمش بیشتری در گفتمان اعتدال گرایانه دینی و فعالیتهای خیر خواهانه در پیش بگیرند. این سرفصل دقیقاً در تناقض با مواردی است که امروزه از مبانی سیاسی خارجی انفعالی سعودیها شاهد آن هستیم، عربستان بیشتر به جای کاهش تنش با کشورهای منطقه و تعامل مثبت و سازنده با کشورهای عربی و اسلامی همسایه به دنبال بهبود مناسبات خود با رژیم صهیونیستی برآمده برای اجرای پروژههای آمریکا و اسرائیل جنگ یمن و محاصره قطر و افزایش اختلاف با گروههای فلسطینی و عناصر محور مقاومت را در منطقه در پیش گرفته است.
سعودیها سیاست سرکوب خشن مخالفان خود در ابعاد سیاسی دینی و اجتماعی را در عرصه داخلی این کشور دنبال کرده و به همین علت صدها نفر از فعالان سیاسی و مذهبی را به زندان انداختهاند. علاوه بر اینکه تعداد اعدام مخالفان عربستانی نیز طی سالهای گذشته با رشد فزایندهای مواجه بوده است.
آنچه در این مجموعه مقالات مورد بررسی قرار میگیرد، فراتر از عرصه داخلی رژیم آل سعود است و تلاش خواهد شد سیاستها و دیپلماسی این کشور در قبال کشورهای منطقه و جهان به بررسی گذاشته شد.
مقدمه:
عربستان سعودی همواره لبنان را به عنوان یکی از حیاتخلوتهای خود در منطقه مینگریسته و ارزش مستقلی برای سیاستمداران و سیاستهای این کشور قائل نیست. سعودیها عادت دارند مانند سایر کشورهای منطقه، سیاستمداران لبنانی به ویژه احزاب وابسته به ریاض را قانع به حرف شنوی از خود کنند و هر گونه تمرد آنها از دیکتههای ریاض را با واکنشهای سخت مواجه کنند.
عربستان سعودی بعد از آنکه مداخله در امور داخلی لبنان را طی یک سال اخیر بعد از انتخابات پارلمانی به حداقل رسانده بود، اخیراً بار دیگر تحرکات خود را در این کشور ساحلی دریای مدیترانه افزایش داده است. ریاض بعد از پایان بحران گروگانگیری ضد حریری نخستوزیر لبنان در عربستان سعودی مناسبات خود حتی با گروه های سیاسی تحت امر خود در لبنان را به کمترین حد کاهش داد. کاهش سطح مداخله ریاض در تحولات داخلی عربستان را میتوان در نتیجه شکست سیاستهای این کشور در انتخابات پارلمانی گذشته لبنان و رسوایی گروگانگیری نخستوزیر لبنان در ریاض دانست. علاوه بر اینکه عربستان با توجه به مشغولیتهای متعددی که در پرونده های امنیتی منطقه از جمله یمن برای خود طراحی کرده بود، نمیتوانست نقش و تاثیرگذاری زیادی در عرصه های آرام منطقه از جمله لبنان ایفا کند.
انگیزه عربستان از ورود مجدد به عرصه سیاسی لبنان
با این وجود، برخی شاخصها نظیر مواضع شدید اللحنی که حزب الله ضد سیاستهای جنگ افروزانه مقامات ریاض در منطقه صادر کرد و همچنین فروپاشی جریان سیاسی 14 مورد حمایت عربستان سعودی از دیگر انگیزههایی بود که بار دیگر مسئولان رژیم آل سعود را وارد تحولات لبنان کرد.
تحلیلگران یکی از مهمترین سیگنالهای بازگشت عربستان به لبنان را دیکته عربستان در این زمینه ارزیابی میکنند. در همین رابطه در ژوئن گذشته یک هیئت رسمی از مجلس شورای عربستان سعودی به ریاست صالح بن منبیع الخلیوی سفری رسمی به لبنان داشت و با تعدادی از مقامات ارشد این کشور از جمله میشل عون رئیس جمهور و نبیه بری رئیس پارلمان لبنان دیدار و گفتگو کرد.
سیگنال جدید توجه سیاست خارجی مقامات آل سعود به لبنان را می توان در احضار 3 تن از نخست وزیران سابق لبنان به ریاض مشاهده کرد. آل سعود در اقدامی تامل برانگیز بدون در نظر گرفتن سعد حریری نخست وزیر کنونی لبنان، نخستوزیران سابق این کشور را برای بررسی سیاستها و طرحهای عربستان در قبال لبنان به ریاض فراخواند تا تحولات روز و نحوه حضور مجدد مقامات آل سعود در عرصه سیاسی لبنان را با آنها به بحث و تبادل نظر بگذارد. غیبت سعد حریری در این دیدار تردید برخی کارشناسان مسایل منطقهای در خصوص تلاش عربستان برای ارائه جایگزینی نسبت به سعد حریری را افزایش میدهد. این گمانه زنی هنگامی تقویت می شود که می بینیم هدف اساسی بازداشت سعد حریری در ریاض نیز که دو سال پیش انجام شد، رسیدن به جایگزینی برای وی بود که به اعتقاد ریاض عملکرد موفقی در اجرای سیاستهای آل سعود در لبنان نداشت.
از دیگر مواردی که باعث ورود مجدد عربستان سعودی به پرونده لبنان شده است را میتوان در نقش تاثیرگذار و فعال عربستان برای اجرای طرح منطقهای موسوم به معامله قرن ارزیابی کرد. عربستان طی ماههای اخیر تمامی پتانسیل خود را برای اجرای این طرح و قانع کردن کشورهای منطقه به اجرای آن به کار گرفته و با توجه به اینکه مقامات رسمی بیروت تلاشهای صورت گرفته برای اجرای این معامله را به کلی رد کرده اند، فعالیتهای ریاض فارغ از فضای رسمی سیاسی این کشور و با بهرمندی از پتانسیل سیاستمداران گذشته لبنانی دنبال میشود.
رسوایی بازداشت سعد حریری
سعد حریری نخست وزیر لبنان که تابعیت عربستانی و فرانسوی دارد در اکتبر سال 2017 در سفر به ریاض به صورت ناگهانی و در شرایطی مبهم اظهاراتی تلویزیونی مطرح کرده و گفت که از پست نخست وزیری لبنان کنارهگیری می کند. وی این اقدام را در اعتراض به حزب الله لبنان و آنچه سلطه ایران بر لبنان خواند، دانسته و مدعی شد که زندگی وی در معرض تهدید قرار گرفته است.
این استعفاء به صورت گسترده در لبنان محکوم شد و بیشترمقامات سیاسی لبنان اعلام کردند که حریری در شرایطی مبهم قرار دارد و مجبور به قرائت این بیانیه شده است. میشل عون از حریری خواست که به لبنان بازگردد. وی اعلام کرد که استعفای نخست وزیر تنها به صورت حضوری امکان پذیر است.
با افزایش فشار از سوی افکار عمومی و شخصیتهای سیاسی لبنان و منطقه و کشورهای جهان نسبت به این اقدام بیسابقه و مداخله امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه که بعدها اعتراف کرد حریری در عربستان در بازداشت بود، حریری بعد از حدود یک ماه آزاد شد و به لبنان بازگشت و استعفای خود را پس گرفت.
اگنس کالامارد گزارشگر سازمان ملل متحد در امور فراقانونی در گزارش اخیر خود که در خصوص ترور جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی در استانبول ترکیه منتشر کرده بود، نیمنگاهی به بازداشت سعد حریری نخست وزیر لبنان در عربستان داشت و در موضعی که اولین موضع رسمی بینالمللی در خصوص این اقدام به شمار میرود اعلام کرد که حریری در این مدت در عربستان در بازداشت بوده است و مورد شکنجه و آزارهای روحی و روانی و بدرفتاری قرار گرفته است.
در این گزارش تاکید شده است که سعود القحطانی یکی از افراد نزدیک به محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی یکی از دو مسئولی بوده که بازجویی از حریری را بر عهده داشته باشد و در جریان بازداشت وی در هتل ریتز کارلتون در ریاض او را تهدید کرده بودند که باید از سمت خود استعفا دهد.
این گزارش میافزاید که حریری قربانی شکنجه های روانی بوده است. روزنامه میدل ایست آی نیز از شکنجه جسمی حریری در جریان بازداشت در ریاض خبر داده بود.
سخنرانی نصرالله در زمان بازداشت حریری در عربستان
سید حسن نصرالله در این رابطه گفت: اقدامی که عربستان انجام داده، مداخله آشکار و بی سابقه در مجبور کردن رئیس دولت برای استعفا بوده و همه لبنانیها از طریق اطلاعات و شواهد بر این موضوع اطمینان یافتند ...حریری در عربستان در بازداشت به سر می برد و بازگشت وی به لبنان ممنوع شده و تلاش هایی برای حذف وی از رهبری جریان المستقبل وجود داشته و اقداماتی برای تحمیل رهبری جدید بدون رایزنی با جریان المستقبل بوده و تلاش هایی نیز هست تا نخست وزیر جدیدی بر رئیس جمهور و تمامی لبنانی ها تحمیل شود.
وی همچنین از تلاش رژیم آل سعود برای قانع کردن رژیم صهیونیستی جهت حمله به لبنان خبر داده و افزود: من درباره یک تحلیل صحبت نمی کنم، بلکه اطلاعاتی وجود دارد که نشان می دهد عربستان از اسرائیل خواسته تا به لبنان حمله کند و امروز در رژیم صهیونیستی بحث و بررسی هایی درباره این موضوع وجود دارد.کاملا آشکار است که عربستان علیه لبنان و حزب الله در لبنان اعلام جنگ کرده است.
سفر نخستوزیران لبنانی به عربستان
با این وجود به نظر میرسد روابط حریری با ریاض بعد از روند بازداشت وی دیگر مانند گذشته نبوده و او گرمی سابق را در رابطه با مسئولان عربستان ندارد. یکی از ادله اثبات این مدعا را میتوان در سفر «نجیب میقاتی»، «فؤاد السینوره» و «تمام سلام» سه نخستوزیر پیشین لبنان به عربستان سعودی مشاهده کرد.
روزنامه «الاخبار» لبنان علت این سفر را «تلاشی جدید برای قانع کردن عربستان به حمایت از «سعد الحریری» در تمام زمینهها برای مقابله با العهد (ائتلاف وابسته به التیار الوطنی الحر) و حزبالله» دانست.
الاخبار نوشت، سفر مذکور با هماهنگی سعد الحریری و «ولید البخاری» سفیر عربستان سعودی در لبنان انجام شده است و هدف نخستوزیران پیشین لبنان از سفر به عربستان تأکید بر این نکته بوده که موقعیت سعد الحریری تضعیف شده، زیرا ریاض آنطور که باید از وی حمایت نمیکند.
الاخبار در ادامه اعلام کرد، اگر حمایتهای مذکور صورت بگیرد سعد الحریری در مقابل دو جبهه «خط دفاعی» کسب خواهد کرد: اول؛ (جبهه) رئیسجمهور میشل عون که دنبال ضربه زدن به اختیارات نخستوزیر است. دوم؛ (جبهه) حزبالله تا از لبنان به نفع ایران استفاده نکند.
در همین رابطه روزنامه قطری العربی الجدید در گزارشی نوشت که این سفر چند ماه پس از «تحول در سیاست عربستان در قبال بیروت» انجام شد.
العربی الجدید نوشت، تأکید ملک سلمان در این دیدار بر «تمایل شدید عربستان بر امنیت و ثبات لبنان و اهمیت مراقبت از لبنان در چارچوب محیط عربی» برای بازگشت ریاض به صحنه سیاسی لبنان کافی است... هر چند این تصمیم به چند ماه پیش باز میگردد اما این اولین بار است که از طرحهای مشترک دو کشور سخن به میان میآید بخصوص که تمام سلام از «13 توافق بین دو کشور» خبر داد و نجیب میقاتی به «گامهای سریع سعودی به سوی کشور لبنان» و «20 توافق بین عربستان و لبنان» اشاره کرد.
وبگاه خبری «لبنان 24» در گزارشی از این سفر، نوشت که هدف اصلی از دیدار با ملک سلمان، بنا گذاشتن راهبردی واقعی برای حمایت از توافق طائف است به طوری که به کاهش تکروی مرجعیت سیاسی سنی منجر شود».
دخالتهای عربستان در انتخابات سال گذشته لبنان
حساسیتهای عربستان نسبت به حزب الله لبنان بویژه در آستانه انتخابات این کشور در اردیبهشت سال گذشته باعث افزایش دخالت مستقیم ریاض در لبنان شد. عربستان برای تاثیرگذاری بر انتخابات به دنبال آسیب رساندن به محبوبیت مردمی این گروه برآمد، اما نتایج انتخابات نشان دهنده شکست سیاستهای ریاض در این عرصه بود.
جویل رایبرن جانشین معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سوریه و لبنان سال گذشته ضمن سفر به لبنان اقدام به مداخله در تلاشهای گروههای لبنانی برای تشکیل دولت و مانع تراشی نسبت به موفقیت این تلاشها کرد. وی در دیدار با مسئولان لبنانی تاکید کرد که واشنگتن نمیخواهد حزب الله و متحدانش نقش تاثیر گذاری در دولت آینده داشته باشند و هر نوع اختلال در موازنههای قدرت به نفع حزبالله و متحدانش تبعات سختی برای لبنان خواهد داشت.
نکته بعدی در خصوص ورود جدی آمریکا به پرونده دستیابی حزبالله لبنان به پست وزارت بهداشت بود که این موضوع نشاندهنده مداخله واشنگتن در جزئیترین مسائل مربوط به مذاکرات برای تشکیل دولت در این کشور است. نکته دیگر مورد توجه رایبرن در این نشستها تکرار ادعاهای آمریکا در حمایت از ارتش لبنان بود که پیش از این بارها خلاف این ادعاها در توقف حمایتهای آمریکا از ارتش لبنان به اثبات رسیده است.
در ماههای بعد از انتخابات سال گذشته لبنان سندی فاش شد که حمایت عربستان از برخی متحدانش در لیستهای انتخاباتی لبنان با هدف تضعیف حزبالله و کم کردن از محبوبیت مردمی این جنبش را نشان داد. نامه مذکور که به امضای «عادل الجبیر» وزیر خارجه وقت عربستان رسیده بود ، خطاب به «ولید البخاری» کاردار وقت عربستان در لبنان نوشته شده بود.
در این سند آمده بود وزارت خارجه عربستان دستور حمایت لازم از لیستهای جریان المستقبل و حزب «نیروهای لبنانی» را در انتخابات پارلمانی لبنان میدهد تا در اولین فرصت در راستای ارائه پیشنهادی به پارلمان جدید لبنان برای مشروع کردن حضور آوارگان سوری بر اراضی لبنانی کار شود و اهرم فشاری بر حزبالله خصوصا در منطقه البقاع برای تغییر بافت اجتماعی و تحقق اهداف زیر باشد.
حمایت مالی نامحدود از دفترهای لیست المستقبل و القوات که ریاست آن را نماینده پارلمانی «یحیی شمص» بر عهده دارد اما در واقع سفارتهای یاد شده آن را اداره میکنند، کاملا مشخص است. این دفترها در حال گسترش دامنه فعالیت خود به خارج از بعلبک-الهرمل هستند تا به بیروت و ضاحیه نیز برسند.
محافل سیاسی معتقدند همه اینها دلالت بر آن دارد که این مراکز به هر قیمتی شده میخواستند حداقل به یکی از کرسیهای حزبالله در حوزههای مذکور دست یابند تا به افکار عمومی بگویند حزبالله از حمایت مردمی سابق برخوردار نیست؛ اتفاقی که نه تنها در نهایت انجام نشد، بلکه با حضور نمایندگان مستقل اهل تسنن در پارلمان و دولت نتیجه معکوس داشت.
در چنین شرایطی گروگانگیری نخست وزیر لبنان و اتهام زنی به حزب الله و ایران، نه تنها به نتیجه مطلوب عربستان یعنی شکاف میان گروه های سیاسی لبنان منجر نشد، بلکه به احساسات ضد سعودی در این کشور و در کل منطقه دامن زد.
نتیجه پایانی
سیاست های عربستان در لبنان حمایت از جریان المستقبل و تضعیف حزبالله لبنان است. آن چیزی که برای عربستان مهم است، منافع این کشور است و ریاض حتی حاضر است در این راه متحد خود را قربانی کند مثل کاری که با سعد حریری در سفر به عربستان کرد و و آن را به گروگان گرفت که اگر موضوعگیری واحد گروههای سیاسی لبنان در حمایت از سعدالحریری نبود، او سرنوشت نامعلومی در عربستان داشت.
با گذشت 4 سال از پادشاهی سلمان بن عبدالعزیز در عربستان، اما نتیجه این سیاستها افزایش تنفر عمومی از عربستان در افکار عمومی لبنانیها، افول جایگاه و اعتبار گروههای سیاسی وابسته به عربستان در افکار عمومی، تردید سیاستمداران لبنانی در پیگیری سیاستهای عربستان در لبنان و افزایش شکاف و دو دستگی در جریان 14 مارس لبنان بوده است.
سعودی طی این سالها با وجود فشارهایی که به حاکمیت لبنان وارد کرد، نتوانست در برخی پروندههای داخلی و منطقهای از جمله ممانعت از تشکیل دولت مستقل در لبنان و اتخاذ مواضع خصمانه ضد جمهوری اسلامی ایران از سوی لبنانیها موفق عمل کنند. همین موضوع راز مجموعهای از سیاستهای عقاب آمیز سعودیها ضد لبنان بود که شامل اعمال محدودیت در سفر اتباع خود به این کشور و تعلیق کمکهای نظامی به بیروت و ... میشود.
سیاست خارجی عربستان که در دوران ملک عبدالله شاه سابق این کشور از پختگی نسبی برخوردار بود، در دوره جدید، با روی کار آمدن ملک سلمان و سلطه افرادی نظیر محمد بن سلمان به تمامی منافذ قدرت در عربستان سیاست تهاجمی و احساسی به خود گرفته است.
ترکیب سیاست خارجه وابسته ریاض و تیم جوان و نو رسیده به همراه تصمیمات عجولانه آنها، رویکردهای خلاف سیاست های پخته قبلی را باعث شده و ریاض بر خلاف سیاستهای اعلامی خود استراتژی تند و افراطی در برابر همسایگانش از جمله قطر، یمن، سودان، لبنان و کشورهای شمال آفریقا در پیش گرفته است. این سیاستها طبعا نیازمند خرید گسترده تسلیحاتی از آمریکا و باج دهی به این کشور بوده و تمامی این موارد منابع مالی کشور ثروتمند سعودی را با تهدید مواجه کرده و روند کسری بودجه در عربستان را با شیب تندتری مواجه کرده است. به این ترتیب می توان گفت سیاست خارجی ریاض در تمامی این موارد با شکست مواجه شده است.
منابع:
پایگاه مرکز مطالعاتی الجزیره:
http://studies.aljazeera.net/ar/reports/2015/02/2015241112496202.html#
روزنامه لبنانی الاخبار:
شبکه خبری المنار:
شبکه خبری المیادین:
خبرگزاری شهاب نیوز:
پایگاه مرکز مطالعاتی العربی الجدید:
پایگاه خبری الخلیج آنلاین:
پایگاه خبری روسیا الیوم:
ادامه دارد...