سقوط آزاد تئاتر طبق اسناد وزارت ارشاد
طبق اسناد منتشر شده در سالنامه آماری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعداد و ارقام نشان میدهد که تئاتر در سال ۱۳۹۶ با افت در تولید مواجه شده است.
خبرگزاری تسنیم- احسان زیورعالم
در بازار کتاب هنوز میتوانید کتابی با عنوان «مجموعه مقالات سمینار تئاتر خصوصی در ایران» بیابید که محصول چند پنل علمی درباره تئاتر خصوصی است. پنلهایی که در زمان مدیریت حسین پارسایی در اداره کل هنرهای نمایشی برگزار میشود و مقدمهساز جریان خصوصیسازی تئاتر در ایران میشود. سمینار با پنج محور «ظرفیتها و ویژگیهای خصوصی»، «تعامل و تقابل تئاتر خصوصی و تئاتر دولتی»، «موانع ایجاد تئاتر خصوصی»، «راهکارهای ایجاد تئاتر خصوصی» و «ارائه نمونههای موفق در جهان» شکل گرفت و 10 مقاله از پژوهشگران و سه نمونه مقاله ترجمه شده حاصل این سمینار میشود. ماحصل سمینار در قالب کتابی با عنوان «تئاتر خصوصی در ایران» به همت مهرداد رایانیمخصوص منتشر شد.
در این کتاب، مقالات «طراحی برای اقتصاد تئاتر، موضوع اقتصاد تئاتر و نسبت آن با تئاتر خصوصی» نوشته محمدحسین ایمانی خوشخو، «برداشتههای متفاوت از فرهنگ خصوصیسازی و خصوصیسازی فرهنگ» اثر بهزاد قادری، «نمونه موفق مدیریت تئاتر خصوصی در کمپانی تئاتر نوشته مشهود محسنیان، «مدل اقتصاد فرهنگی در مناسبات خصوصیسازی هنر تئاتر ایران» نوشته سید مصطفی مختاباد، «موانع و راهکارها برای خصوصیسازی تئاتر» نوشته رضا میکاییلزاده و «اقتصاد تئاتر خصوصی» نوشته منوچهر اکبرلو، «بررسی اجمالی دو نمونه موفق از کمپانیهای تئاتر موفق دنیا» نوشته مشهود محسنیان، «چرا استقلال، مساله تئاتر ایران نیست!» نوشته فرهاد مهندسپور، «ارزیابی هنرمندان از ضرورتها، زمینهها و ویژگیهای تئاتر خصوصی» نوشته محمدعلی خبری، «منابع مالی و تاثیر آن بر عملکرد تئاتر» نوشته بهروز غریبپور، «در مسیر تئاتر خصوصی» نوشته محمدباقر قهرمانی، «تئاتر تجاری در بریتانیا» نوشته جرمی کینگستون، «ضرورت کارآیی و اثر بخشی هنر تئاتر و تاثیر آن در شکلگیری تئاتر خصوصی» نوشته فریندخت زاهدی و «جایگاه و نقش مردم، هنرمندان و دولت در شکلگیری و توسعه تئاتر خصوصی» نوشته مسعود دلخواه به چاپ رسیده است. در سالهای اخیر برخی از نویسندگان مقالات مذکور به جرگه مخالفان خصوصیسازی تئاتر پیوستهاند.
با این حال نتایج تئاتر خصوصی در سالهای اخیر به شکل مستند قابل ارزیابی نبود. دولت از انتشار اسناد مالی یا آماری امتناع ورزیده است و در جریان شفافسازی با خبرنگاران همکاری لازم را نداشته است. حتی مقالات همایش دوم تئاتر خصوصی که در آن مخالفان خصوصیسازی در آن حاضر شده بودند، هیچگاه منتشر نشد. هر چند مهرداد رایانی مخصوص در مقام متولی همایش دوم مدعی است منتشر نشدن مقالات ناشی از کمکاری دولت است. با این حال با گذشت یک سال از انتصاب آقای رایانیمخصوص به سمت دفتر پژوهش و انتشارات اداره کل هنرهای نمایشی، مقالات همایش دوم منتشر نشده است.
اخیراً دولت اقدام به انتشار کتابی کرده است که در آن دستاوردهای فرهنگی و هنری وزارت ارشاد ارزیابی شده است. جداول منتشر شده در این کتاب نشان میدهد وضعیت تئاتر به چه سویی رفته است. در اولین جدول به تعداد آثار اشاره دارد ارقام قابلتوجهی به چشم میخورد.
همانطور که در تصویر میبینید در فاصله 1381 تا 1385 تولیدات تئاتری با کاهش چشمگیری روبهرو میشود. در این سالها عملاً هیچ سالن خصوصی در ایران وجود ندارد. این دوره پنج ساله برابر است با رفتن حسین پاکدل از تئاتر شهر و آمدن حسین پارسایی در ابتدا به تئاتر شهر و سپس مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی. در این دوره سالنهای خیابان لالهزار تعطیل میشود و آخرین چراغ تئاتر نصر خاموش میشود.
در سال 1390، تعداد آثار اجرا شده دچار جهش میشود و این وضعیت تا 1396 پابرجاست. علت این امر راهاندازی سالنهای خصوصی پس از برگزاری همایش مذکور و عملی کردن برنامه خصوصیسازی تئاتر براساس ابلاغیه اصل 44 قانون اساسی به دستور رئیسجمهور وقت است. در سال 1397 و حضور تیم جدید در معاونت هنری به نظر تعداد آثار اجرا شده بیشتر شده است؛ اما نکته جالب توجه آن است که با افزایش تعداد نمایشها، از دفعات اجراها کاسته شده است. در سال 1396 به ازای 101هزار و 888 نوبت اجرا، 6930 نمایش متفاوت روی صحنه رفته است. یعنی سهم هر اجرا به طور متوسط برابر با 14.7 نوبت اجراست.
این رقم در سال 1397 با افت چشمگیری مواجه شده است. در این سال به ازای 85هزار و 977 نوبت اجرا، 7198 نمایش متفاوت روی صحنه رفته است. به عبارتی سهم هر نمایش به طور متوسط 11.9 اجرا بوده است. به عبارتی تولید تئاتر برخلاف رقم اعلامی با 20درصد کاهش نسبت به سال 96 روبهرو بوده است. البته در جدول نمایشهای مجوز داده شده به تفکیک اعلام نشده است؛ اما میتوان حدس زد جلسات نمایشنامهخوانی یا حتی اجراهای محیطی نیز در این زمینه به آمار ارشاد اضافه شده است که به سبب تکاجرایی بودنشان چنین میانگین نوبت اجرا را کاسته است. در این باره نیز میتوان متذکر شد افزایش این گونههای نمایش برابر با کاهش قدرت و توان گروه اجرایی برای تولید آثار نمایشی است.
در نمودارهای ارائه شده به نکته جالبتوجهتری روبهرو میشویم. با وجود کاهش اجراها در سال 1397، دولت مدعی شده است تعداد مخاطبان تئاتر افزایش یافته است. این مهم زمانی عجیب میشود که در تلاش دولت برای شفافسازی گیشههای تئاتر، بخش خصوصی به هیچ عنوان همکاری نکرد و صرفاً چند سالن حاضر به ارائه آمار فروش خود در بهار 1398 شدهاند.
با این حال در سالنامه این ادعا مطرح شده است که اعداد و ارقام براساس دادههای معاونت هنری وزارت ارشاد منتشر شده است. از همین رو این آمار مخاطب به صورت تفکیکی در استانهای مختلف نیز منتشر شده است.
طبق جدول دوم شهر تهران به تنهای بخش عمدهای از اجراهای تئاتری را به خود اختصاص داده است. 24.49 درصد نمایشهای تولید شده در تهران رخ دادهاند و 51.26 درصد نوبت اجراها در تهران بوده است. از همین رو 37.62 درصد مخاطبین تئاتر هم تهرانی بودهاند. به عبارتی با حذف تهران از این جدول میتوان دریافت بخش مهمی از جامعه ایران دسترسی خوبی به تئاتر ندارند. با فرض بر اینکه این آمار صحیح باشد و رقم مذکور صرفاً به یک فرد منفرد اشاره داشته باشد، تنها 10.1 درصد ایرانیان در سال 1397 تئاتر دیدهاند که این درصد درمورد استانهای پرجمعیتی چون اصفهان کمتر هم میشود. 9.53 درصد جمعیت اصفهان در سال 97 - با فرض مفاد فوق و براساس سرشماری سال 1395 - تئاتر دیدهاند. این رقم در استان فارس به 7.3درصد کاهش پیدا میکند. هر چند این رقم در استان خراسان رضوی برابر 11.11 درصد است.
در نموداری پراکندگی تئاترها به تفکیک استانها مشخص شده است که نشان میدهد استانهای دارای امکانات بیشتر توانایی اجرایی بیشتری داشتهاند. از نکات قابل تأمل سهم بسیار اندک استان خوزستان از اجراهاست. استانی که دو جشنواره سراسری دارد و در سالهای اخیر در اهواز حتی یک جشنواره ملی نیز برگزار شده است. تنها 4.9درصد جمعیت خوزستان پای تئاترها نشستهاند و سهم این استان از تولید 1.61درصد آثار تولیدی بوده است.
در استان خراسان رضوی 9.6درصد است که با توجه به امکانات این شهر قابلتأمل است. استان خراسان رضوی در چهار سال گذشته از استانهای موفق در جشنواره فجر بوده است. دو استان سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد نیز از استثنائات این جدول به حساب میآیند. در استان به شدت محروم سیستان و بلوچستان 1.79درصد تولیدات کشوری تولید شده است که آن را از استانهای بزرگتری چون کرمان، کرمانشاه، خوزستان و آذربایجان غربی فعالتر نشان میدهد. این وضعیت درباره کهگیلویه و بویراحمد نیز صادق است، هر چند سهم مردم این استانها در دیدن تئاتر اندک است. در استان سیستان و بلوچستان تنها 1.12درصد مردم در سال 1397 تئاتر دیدهاند.
ارقام مذکور زمانی دردناک میشود که زمانی شعار ارشاد در حوزه تئاتر، «تئاتر برای همه» بود که با خصوصیسازی تئاتر این شعار نیز به محاق رفت.
جدول بعدی این سالنامه به جشنوارههای تئاتری به تفکیک استانها اختصاص دارد.
طبق آمار مذکور با آنکه استان آذربایجان شرقی در تعداد جشنواره رتبه ششم را در سطح کشور داراست؛ اما رتبه این استان در تولید و جذب مخاطب متوسط بوده است. به عبارتی جشنوارهها هیچ کارایی در جذب مخاطب نداشتهاند. هر چند مشخص نیست آمار تماشاگران و آثار تولیدی در جداول گذشته از آثار جشنوارهای تفکیک شده است یا خیر که در صورت عدمتفکیک، وضعیت مخاطب و تولید وخیمتر هم میشود.
در مقابل استان بوشهر با 26 جشنواره در رتبه چهارم است و درصد مخاطب نسبت به جمعیت این استان 10.95 درصد است. استان هرمزگان با 41 جشنواره رتبه نخست را داراست و نسبت مخاطب به جمعیت در این استان 11.69 درصد است. استان گیلان که در رتبه دوم جشنوارهداری قرار دارد با درصد 12.7درصد فراتر از میانگین کشوری واجد مخاطب است.
با این حال آنچه مشخص است رابطه جشنواره و مخاطب درمورد استانهای مختلف یکسان و همسان نیست و نیاز به بررسی اجمالی در این باره است. اینکه هر استان چند سالن دارد و وضعیت اقتصادی آن استان به چه نحوی است.
آمار تفکیکی استانها در گزارشی جداگانه منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/