برای مردی که یواشکی دنیا را تنها گذاشت
درگذشت زرویی نصرآباد در دهم آذر ۹۷، دریغ و افسوس بسیاری را در پی داشت. دریغ از کوچ مردی که قلبی مانند بچهها داشت و به ناگاه و بیصدا دنیا را تنها گذاشت و رفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ابوالفضل زرویی نصرآباد، نامی آشنا در حوزه ادب. کمتر کسی را میتوان یافت که اهل ادبیات و فرهنگ باشد و نامی از او نشنیده باشد. زندهیاد زرویی نصرآباد سالها همچون طبیبی در پی درمان دردهای جامعهاش بود و بهترین راه درمان را در کلمه و کلام یافت. او که در جوانی وارد مجله «گل آقا» شد، توانست با خلق آثاری چون «تذکره المقامات» و «رفوزه» نام خود را به عنوان یکی از شاعران سرآمد و نامدار در عرصه طنز فاخر ثبت کرد.
هرچند کارهای زوریی را میتوان در ابعاد مختلف بررسی کرد، اما نام او با طنز گره خورده و این وجه از کار او پررنگتر است. طنزی که هم فاخر است، هم مخاطب عام دارد و هم میتواند مخاطب فرهیخته و اهل فرهنگ را به سمت خود جذب کند. طنزی که ظرافتهای زبان فارسی را نشان میدهد، طنزی که دردمند و دغدغهمند است، هم گذشته را خوب میشناسد و هم با روزگار خود همسوست و توانست برگ جدیدی به طنز فارسی بیفزاید.
در کارنامه شعری او هم قالبهای کلاسیک را میتوان یافت و هم قالبهای جدیدتر را. انتشار «ماه به روایت آه» در قالب یک رمان دینی، بار دیگر بر تسلط او بر ادبیات صحه گذاشت. اینبار آقای شاعر در قامت یک نویسنده، در حوزهای دشوار که گاه از آن با عنوان تیغ دو لبه تعبیر میکنند، قلم زده است: ادبیات دینی. کاری که پس از انتشار تحسین بسیاری از نویسندگان را برانگیخت. به گفته کارشناسان؛ تلفیق تخیل و تاریخ در این اثر هنرمندانه رقم خورده است. آنچه کار زرویی نصرآباد را از بسیاری از شاعران جدا و متمایز میکند، تسلط شاعر بر ادبیات کلاسیک و آشنایی او با فنون مختلف ادبی و مهارتش در به کارگیری این دانش در بیان مسائل روز بود.
او همچنین کوشید تا خلأهای پژوهشی در حوزه طنز را نیز تا حدودی برطرف کند؛ موضوعی که با وجود تعدد آثار طنز در سالهای گذشته، کمی از نظر اهل فن دور مانده است. کتاب «حدیث قند» او که از سوی انتشارات نیستان به چاپ رسیده، دربردارنده مقالاتی است که با این نگاه نوشته شده است؛ مقالاتی همچون «طنز و جهانی شدن»، «نگاهی گذرا به طنز در عصر مشروطیت»، «نگاهی گذرا به مفاهیم طنز و انواع شوخطبعی»، «روحانیون شوخطبع»، «طنز، انتقاد و رندی در غزلیات لسانالغیب حافظ شیرازی»، «مقدمهای بر سبکشناسی دو کلمه حرف حساب»، «تأملی کوتاه در باب کمدی و روشهای ایجاد فضای کمیک»، «هزار نکته باریکتر ز. مو» و ... .
در روزگاری که معمولاً ورق زدن کتاب و داشتن پشتکار در تحقیق، حتی گاه برای شاعران و نویسندگانش، کاری حوصله سر بر است، زرویی برخلاف جریان رایج، سالها با کتاب مأنوس بود و همین امر سبب شد تا کارهایش تاریخ مصرف نداشته باشند.
او که به تعبیر اهل فن، شاگرد خوب سعدی و حافظ بود و میراثدار عبید و دهخدا، توانست در کنار کارهای فرهنگی تأثیرگذار، شاگردان متعددی را به جامعه ادبی معرفی کند. آن هم در سالهایی که کیفیت آموزش در حوزه طنز به واسطه ورود افراد کمدانش، تنزل یافته بود.
درگذشت زرویی نصرآباد در دهم آذر 1397 تنها درگذشت یک شاعر نبود. آنچه زرویی نصرآباد را در تمام این سالها متمایز کرد، هم قامت شاعریاش بود و هم حسن خلق و سیرت نیکویش. انتشار خبر درگذشت او در سال گذشته، تأسف بسیاری از اهل فرهنگ را به همراه داشت؛ هم از جهت از دست دادن شاعری که جای خالیاش آنقدر بزرگ است که پر نمیشود؛ و هم تأسف بابت بیتوجهی مسئولانی که در تمام این سالها از کنار او به سادگی گذشتند و یادی از او نکردند. همین موضوع سبب شد تا سیدمهدی شجاعی، از دوستان نویسنده زرویی، در یادداشتی بنویسد: «رحلت غریبانه ابوالفضل زرویی نشان داد که در کشور ما هیچ مقام مسئولی دلش برای فرهنگ و ادب نمیتپد و سیاستگزاران و مدیران کلان در عرصه فرهنگ و هنر، از کمترین دغدغهای برای اهالی این خطه برخوردار نیستند.»
با این همه، درگذشت او دریغ و افسوس بسیاری را در پی داشت. دریغ از کوچ مردی که قلبی مانند بچهها داشت. دریغ از رفیقی بامعرفت و دوستداشتنی که به ناگاه دنیا را تنها گذاشت و بیصدا، مثل تمام سالها زندگیاش، رفت.
انتهای پیام/