اصفهان| پای درددل یک قهرمان؛ حق معلولان درباره اشتغال کجاست؟
ملیپوش سابق والیبال نشسته از بیتوجهی مسئولان سیاسی و ورزشی استان به رفع مشکل بیکاری خود و برادرش گله کرد و گفت: آقا و خانم قانونگذار، پس حق ما معلولان برای اشتغال و رفع مشکل بیکاری چه میشود؟
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، زینب ملکی، ملیپوش اصفهانی والیبال نشسته بانوان در یکی دو سال گذشته روزهای عجیب و غریبی را تجربه کرد، از خداحافظی از تیم ملی والیبال نشسته تا حضور در رشته تیراندازی با کمان و تلاش برای حضور در بازیهای آسیایی.
دارنده مدال نقره بازیهای آسیایی اینچئون 2014 در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در اصفهان، درباره اینکه چرا سال گذشته به طور ناگهانی از تیم ملی والیبال نشسته خداحافظی کرد، اظهار داشت: بعد از بازیهای آسیایی جاکارتا از تیم ملی خداحافظی کردم و یکی از اصلیترین دلایل آن، وضعیت پاهایم بود که باید عمل میشدم و بعد از آن عمل جراحی، اگر پزشکم اجازه بدهد میتوانم برای تیم ملی توپ بزنم. این خداحافظی تصمیم بزرگی در زندگی من بود و میتوانم بگویم که سختترین تصمیم من در 20 سال زندگی ورزشیام محسوب میشد. چون والیبال بخشی از وجودم بود و خیلی سخت بود که دیگر قادر نباشم در تیم ملی بازی کنم، اما این تصمیمی بود که گرفتم و انجامش دادم.
وی در پاسخ به اینکه دلتنگ روزهای پرفروغی که با تیم ملی تجربه کرد نمیشود، افزود: به نظرم ورزشکارانی که برای تیم ملی بازی کردهاند، قطعاً همیشه دلتنگ روزهای خوبشان خواهند بود، چون برای آنها خاطره خوب و بزرگی محسوب میشود و من نیز جدای از بقیه نیستم و دلم برای روزهایی که در پارالمپیک بهترین نتایج را گرفتیم و یا لحظاتی که با تمام توان میجنگیدیم، تنگ شده است اما چارهای به جز گرفتن این تصمیم نداشتم.
ملیپوش سابق والیبال نشسته درباره اینکه در آینده قصدی برای بازگشت به تیم ملی دارد یا خیر، گفت: برگشتن به تیم ملی، تصمیمی نیست که من از الان و به طور قطعی بتوانم بگویم در آینده برمیگردم و یا دیگر به تیم ملی باز نخواهم گشت. بازگشت به تیم ملی تصمیمی است که به عوامل و شرایط زیادی بستگی دارد، اگر شرایط خودم مناسب باشد، ممکن است در آینده بخواهم به تیم ملی والیبال برگردم. یکی از شرایط اصلی برای این اتفاق، اجازه پزشکم است و در واقع مهمترین شرط برای بازگشت به تیم ملی است.
وی در خصوص وضعیت این رشته در اصفهان ادامه داد: 2 سال برای ذوبآهن توپ زدم و به خاطر مسائل مختلف، تلاش کردیم تا سپاهان هم در این رشته فعال شود و الان حدود 4 سال است که توانستهایم باشگاه سپاهان را متقاعد کنیم تا در این رشته تیمداری کند. وجود اسپانسرهایی مثل سپاهان و ذوبآهن در هر رشتهای نقطه قوت به شمار میآید و به آن رشته کمک میکند. سپاهان طی 3 سال حضورش در این رشته یک نایب قهرمانی به دست آورده و در 2 سال بعدی 2 عنوان قهرمانی کسب کرده است و امسال هم تیم را برای هتتریک قهرمانی بستهایم. برای رسیدن به این هدف برنامهریزی و تلاش زیادی انجام شده و امیدوارم که بتوانیم این کار را انجام دهیم و نتیجه زحماتمان را بگیریم.
ملکی درباره وضعیت لیگ برتر والیبال نشسته بانوان بیان کرد: لیگ برتر والیبال نشسته ایران باید خیلی بهتر از چیزی که الان هست، برگزار شود، چون به صورت متمرکز است. البته باید بگویم که تعداد اسپانسرهای قوی مانند سپاهان و ذوبآهن در لیگ کم است و قراردادهای مالی که بسته میشود، به میزانی نیست که بتواند بخشی از هزینههای زندگی ورزشکار را تأمین کند. اما باز هم با تمام این کمبودها، لیگ ما از هر نظر باید حرفهایتر شود. فقط این نیست که تمام انتظارات از اسپانسرها باشد، بلکه هم فدراسیون و هم باشگاهها باید حمایت کنند و این مسئله را هر 2 طرف باید بپذیرند تا بتوانیم لیگ بهتری داشته باشیم.سپاهان کار بزرگی را انجام میدهد و حمایت خوبی از ورزشکاران به عمل میآورد. نوع قراردادهایی که در سپاهان بسته شده مناسب است، پرداختیها به موقع انجام میشود و به طور کلی این باشگاه در بحث تیمداری خوب عمل میکند.
وی در پاسخ به سئوالی درباره چگونگی روی آوردن به رشته تیراندازی با کمان بعد از خداحافظی از تیم ملی والیبال نشسته تصریح کرد: بعد از خداحافظی از تیم ملی نمیتوانستم ورزش حرفهای را کنار بگذارم و یکی از رشتههایی که میتوانستم انجام دهم، تیراندازی با کمان بود که آن را انتخاب کردم. در سالهای قبل هم به صورت تفریحی تیر میزدم و این رشته را دوست داشتم و تیراندازی با کمان رشته بسیار خوبی است. تقریباً از آبان ماه سال گذشته بود که رشته تیراندازی با کمان را به صورت حرفهای دنبال کرده و تمریناتم را زیر نظر آقای حبیبیان شروع کردم.
این ملیپوش اصفهانی درباره روند ملیپوش شدن خود در رشته تیراندازی با کمان اضافه کرد: آذرماه سال گذشته یک رکوردگیری برای انتخابی تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولان انجام شد که من در آن شرکت کردم و نسبت به اینکه برای نخستین بار بود رکوردگیری را بعد از 2 تا 3 ماه تمرین حرفهای انجام میدادم، توانستم نتیجه قابل قبولی برای مربی خودم و تیم ملی به دست بیاورم و به اردوی تیم ملی دعوت شدم. خودم باور نمیکردم که به این زودی دعوت شوم اما خدا را شکر رکوردم خوب بود و به تیم ملی دعوت شدم.
وی در پاسخ به اینکه چرا به مسابقات جهانی هلند اعزام نشد گفت: در مجموع 3 بار به اردوی تیم ملی دعوت شدم و هدف مسابقات جهانی هلند بود و در اردوی سوم من از فهرست تیم ملی خط خوردم. رکورد من کمتر از چیزی بود که برای اعزام به مسابقات نیاز بود و در نهایت هم تمام افراد دعوت شده به اردو، خط خوردند و تنها خانم نعمتی اعزام شدند.
ملکی درباره عدم شرکت در مسابقات آسیایی تیراندازی با کمان امارات با وجود اعزام به این رقابتها خاطرنشان کرد: بعد از آن اردو من به اصفهان بازگشتم و محکمتر از قبل پیگیر تمریناتم بودم تا چند وقت پیش که خود مربیان تیم ملی آقای کهدری و خانم سخایی با من تماس گرفتند و گفتند که بازیهایی قهرمانی آسیا و کسب سهمیه المپیک در پیش است و اگر اسپانسر پیدا کنم، میتوانم در این رقابتها شرکت کنم. در رقابتهای معلولان زمانی که ورزشکاری به اردوی تیم ملی دعوت میشود، باید در اردوی نخست ببینند که آن ورزشکار کلاسبندی پزشکی را کسب میکند یا خیر. اگر ورزشکار کلاسبندی پزشکی را آورد و در بعد فنی هم سطح لازم را داشت، به اردوهای بعدی دعوت میشود اما اگر نتواند کلاس را بیاورد، مربی نباید آن ورزشکار را دعوت کند. متأسفانه به من گفتند که کلاس پزشکی را میآورم و از نظر کلاسبندی هیچ مشکلی ندارم و حتی خودشان به من گفتند که در مسابقات آسیایی شرکت کنم. از طرف دیگر من آن اسپانسری که باید پیدا میکردم را نتوانستم پیدا کنم و 30 میلیون تومان پول دادم و به مسابقات اعزام شدیم اما در آنجا چون کلاسبندی را کسب نکردم، نتوانستم در بازیها شرکت کنم.
وی افزود: قبل از اینکه اعزام شویم نامه کلاسبندی من در فدراسیون توسط پزشک فدراسیون مهر و امضا شد و هیچکس به من در ایران نگفت که کلاس نمیآورم. با هر زحمتی که بود به مسابقات آسیایی رفتیم و تازه در آنجا به من گفتند که کلاسبندی پزشکی را کسب نمیکنم و نمیتوانم مسابقه دهم. واقعاً دیگر نمیدانم در این مورد چه بگویم و فقط غصه این را میخورم که چرا این همه زمان گذاشتم و این همه هزینه کردم اما تمام زحماتم دود شد و به هوا رفت. هیچکس نه در فدراسیون و نه در کمیته پارالمپیک جوابگو نبوده است. میخواستم شخصاً با آقای خسرویوفا صحبت کنم و بپرسم که چرا با من این برخورد شده است؟ کسی که خودش هزینه میکند و فقط حدود 50 میلیون تومان برای تهیه کمان میپردازد و همه جوره میخواهد در این رشته فعالیت کند، بر اساس چه هدفی درباره کلاسبندی اطلاعات درستی به من ندادند تا حداقل این همه هزینه نکنم؟ و جالبتر آنکه زمانی که من وارد کلاسبندی پزشکی بازیهای آسیایی شدم، پزشک کلاسبند ما ایرانی بود و حتی یک بار هم به ما این موضوع اطلاع داده نشد!
این ورزشکار معلول در پاسخ به اینکه آیا حمایتهای لازم از او انجام شده است یا خیر گفت: معلولیت برای ما یک پله ترقی است. اگر محدودیتی در جسممان داریم، خداوند هزاران در دیگر را برایمان باز کرده است تا بتوانیم از آن فرصتها استفاده کنیم و بهرهمند شویم. خانواده ما 2 معلول دارد اما هیچ حمایتی از ما نمیشود. من و برادرم هر 2 بیکار هستیم و خیلی پیگیر پیدا کردن کار بودهام، بارها به وزارتخانه مراجعه کردم و با نمایندهها حرف زدم و حتی با مدیرکل ورزش و جوانان استان صحبت کردم، اما متأسفانه این موضوع برای هیچکس مهم نیست.به اداره ورزش و جوانان رفتم و به آنها گفتم که استخدام ورزشکاری که مدال آسیایی دارد، جزو آییننامه وزارت ورزش است اما در جواب من میگویند که در آییننامه نوشتهاند مدال آسیایی و شامل دارندگان مدالهای پاراآسیایی نمیشود! این چه قانونی است که وضع کردهاند؟
وی ادامه داد: مجلسی که قانون را برای ما وضع میکند و نماینده شهرم در جواب درخواست من میگوید که من قانونگذار هستم و نمیتوانم برای شما کار پیدا کنم، سئوال من این است که آقا و خانم قانونگذار، پس حق ما چه میشود؟ نباید این مسئله مشخص شود؟ من لیسانس تربیتبدنی دارم و 3 مدال بازیهای پاراآسیایی را به دست آوردهام و 2 معلولیتی محسوب میشوم، آیا حق من یک شغل ساده نیست؟ این حقی است که به نظرم درباره ما معلولان اجحاف شده و هیچکس هم واقعاً دلسوزانه پیگیر این موضوع نیست.
ملکی با اشاره به سایر مشکلات خود بیان کرد: نزدیک به 3 سال است که دنبال کار هستم و هیچکس در این مورد به من کمکی نکرده است. با گران شدن بنزین شرایط سختتر هم شده و ای کاش حداقل سهمیهای برای معلولان در نظر میگرفتند. منی که معلول هستم، نمیتوانم پیاده رفت و آمد کنم و باید با وسیله شخصی رفت و آمد کنم که با این شرایط امکانپذیر نیست.
انتهای پیام/170/ ت