مصاحبه|نویسنده لبنانی: بازی با نامها ترفند حریری برای بازگشت به قدرت است
نویسنده لبنانی معتقد است که حریری نخواهد توانست بازی که در لبنان شروع کرده به سرانجام برساند زیرا به عقیده وی موازنه قوای کنونی حریری را مجبور میکند که به نظر اکثریت قاطع پارلمان تن دهد.
«لیال جرادی» نویسنده و روزنامه نگار لبنانی درباره آخرین تحولات لبنان، دخالت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای ، استعفای حریری و شروطش برای بازگشت دوباره به قدرت و نیز رایزنیها برای دولت جدید با خبرنگار بین الملل خبرگزاری تسنیم گفتوگو کرده که محورهای مهم آن به شرح زیر است:
- عربستان سایتها و صفحات شبکههای اجتماعی را مدیریت کرده و از طریق آن وارد عمل شده است. در نتیجه، موضع عربستان به طور غیررسمی و غیرمستقیم بوده است و از طریق رسانهها و شبکههای وابسته به خودش بازتاب یافته است.
- سعد حریری به منزله "پسر حرف شنو" کشور فرانکفونی (فرانسه) است که در گذشته تلاشهای بیوقفهای را انجام داد تا حریری را از بازداشت عربستان برهاند. به همان اندازه که فرانسه به آمریکا توجه دارد، رویای نفوذ مورد نظر خودش را در لبنان دنبال میکند.
- آمریکا امروز از نداشتن یک تصمیمگیری واحد رنج میبرد. این وضعیت باعث شده که بتوانیم موضع وزارت خارجه آمریکا و موضع شورای امنیت ملی را از موضع تیم کاخ سفید جدا کنیم. گروه اول خواهان باقی ماندن لبنان در چرخه هرج و مرج منظم از طریق بحرانهای اقتصادی و امنیت اما کنترل شده است اما جناح مخالف یعنی مشاوران ترامپ در کاخ سفید، مشکلی نداشتهاند که با لبنان به عنوان یک پرونده سالیانه با توافق با عربستان برخورد کنند و لبنان را تا سرحد فروپاشی کامل هدف قرار دهند.
- حریری در تلاش برای تحمیل شروط خود و استفاده از اسامی دیگری در طیف اهل سنت برای سوزاندن آنها (در عرصه سیاسی) و فرار برای وقتکشی و کمرنگ کردن مسائل مورد توجه مردم است. حریری در یک دولت تکنوکرات عاری از نفوذ سیاسی میتواند برای رسیدن به مقاصدش بهرهبرداری کند.
- حریری از برگه تحرکات خیابانی به زیان مردم بهره برداری میکند. او معتقد است که تحرکات خیابانی حادثهای مهم برای بهره برداری به منظور پیشبرد امور و تحمیل شروطش است؛ بویژه که حریری تماما درک میکند که دوگانه شیعی در حال حاضر گزینهای ندارد و طایفه سنی نیز تا حدی همچنان موید او است.
متن کامل این مصاحبه به صورت سوال و جواب در زیر میآید:
تسنیم: آن طور که روشن است دخالت خارجی آمریکا و فرانسه و عربستان مسیر توافق درباره تشکیل دولت آینده لبنان را به طور اساسی با مشکل مواجه کرده است و رسانههای لبنانی نوشتند که پاریس به ژنرال میشل عون رئیس جمهور لبنان فشار می آورد تا با مامور کردن دوباره سعد حریری برای تشکیل دولت جدید موافقت کند. پاریس همچنین تهدید به گزینه "نظامی" در صورت رد این مسئله کرده است. این دخالت آشکار کشورهای غربی و عربی در امور داخلی لبنان را چطور میتوان تفسیر کرد؟
لیال جرادی: لبنان درباره ماهیت تحرکات مردمی و عامل محرک و انگیزههای آن بحث و جدل وجود دارد. ساختار لبنان با توجه به جایگاه، تاریخ و ویژگیهای آن در کنار بنیان حکومتی آمیخته با فاکتورهای زیاد از جمله بافت طائفهای باعث جذب دخالتهای خارجی شده است. خلل سیاسی در داخل لبنان نیز بر شکنندگی موجود افزوده است و در نتیجه، تلاش برای جلب حمایت مستقیم یا غیرمستقیم خارجی از طریق وفاداری برخی شخصیتها به خارج و نفوذ خارجیها بر آنها صورت گرفته است. این خلل از دهها پیش ایجاد شده است و آخرین علت آن هم بحران کنونی بین سعد حریری نخست وزیر "نماینده قدرتهای غربی" از یک سو و حزبالله و هم پیمانانش در مقاومت از سوی دیگر که خواهان مقابله با نفوذ غرب داخل لبنان هستند، نبوده است.
یک طلاق بی برو برگرد اتفاق افتاد. حریری نتوانست بار الزامات ائتلاف سنگین در صندوقهای رای گیری را به دوش بکشد. جبران باسیل وزیر خارجه اکثرا یک گره سخت برای حریری به حساب میآمد؛ به ویژه در زمینه عمل به "پیمان" و گزینههای خارجی او. تلاشها برای مهار سیاسی باسیل به طور شخصی یا از طریق فراکسیون وابسته به او در پارلمان به جایی نرسید. علاوه بر این، عربستان جنگ سیاه پیچیدهای را برگزیده است. ولید البخاری سفیر عربستان در لبنان حرفی نزده است و از دوستانش در بیروت نقل شده است که عربستان توجهی به بحران لبنان ندارد. این رویکرد ریاض از منظر انتقام جویی از حزب الله و تلاش برای تضعیف آن بوده است. اما با نگاهی عمیق درمی یابیم که عربستان سایتها و صفحات شبکههای اجتماعی را مدیریت کرده و از طریق آن وارد عمل شده است. در نتیجه، موضع عربستان به طور غیررسمی و غیرمستقیم بوده است و از طریق رسانهها و شبکههای وابسته به خودش بازتاب یافته است.
تسنیم: شما درباره مداخله غیرمستقیم عربستان به تحولات جاری در لبنان اشاره کردید در خصوص دیگر بازیگران فرامنطقه ای از جمله فرانسه چه طور
لیال جرادی: اما فرانسه که با لبنان از دوره استعمار پیوند مستحکمی داشته است، وارد عمل شده است تا نوعی دیگری از فشار را اعمال کند و منافع خود در درون ساختار قدرت لبنان را مدنظر قرار دهد. پوشیده نیست که سعد حریری به منزله "پسر حرف شنو" کشور فرانکفونی (فرانسه) است که در گذشته تلاشهای بیوقفهای را انجام داد تا حریری را از بازداشت عربستان برهاند. به همان اندازه که فرانسه به آمریکا توجه دارد، رویای نفوذ مورد نظر خودش را در لبنان دنبال میکند. فرانسه این کار را با سوء استفاده از تناقضات موجود در عرصه لبنان انجام میدهد. اینجا محیط برای سرمایه گذاری و زمین حاصلخیز برای کشاورزی و برداشت محصول از نظر فرانسویها مهیا است. آنها همزمان امنیت نیروهای موقت خود در چارچوب نیروهای صلح بانی سازمان ملل (یونیفل) مستقر در جنوب لبنان را فراموش نمیکنند.
تسنیم: درباره نقش و دخالت آمریکا در خصوص تحولات لبنان چه تحلیلی دارید؟
لیال جرادی: از طرف دیگر، آمریکا گزینه رویارویی غیرنظامی را در قالب یک جنگ سفید با الگوی ترامپ متکی بر اقتصاد را در دستور کار قرار داده است. آمریکا همچنین در تلاش برای اعمال سلطه و خوی استکباری خود بر دیگر کشورها نظیر کوبا و ونزوئلا و ایران است. آمریکا به طور مستقیم و غیرمستقیم امروز لبنان را تحریم میکند. اولین گام با فشار به بانکها بود که به نوبه خود نگران منافع خود شدند و در مسیر سهمیه بندی دلار و محدودیت برای سپرده گذاران حرکت کردند که این امر بازتاب منفی بر قیمت مواد غذایی و بخش نفت و سوخت و قیمت گندم گذاشت. لیره لبنان اخیرا 25 تا 30 درصد ارزش خودش را در برابر دلار از دست داد.
نشانههای دخالتهای سیاسی در تلاش گذشته آمریکا آشکار بود. آمریکا تلاش کرد تا حریری به مرحله استعفا برسد. امروز نیز تلاش میکند که جلوی او را از تشکیل دولتی که غیرهمسو با انتظارات غربی است، بگیرد. اولین هدف، برهم زدن موازنه نیروهای سیاسی در لبنان و تشکیل دولتی بدون وجود اثری از حزبالله در آن به منظور تحقق نقشه بالاتر یعنی تامین امنیت "اسرائیل" است. در واقع، دیدیم که خواستههای مطرح شده در تحرکات بستر ساز این شد؛ یعنی (تشکیل) یک دولت غیرمتوازن و برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام و اینکه این دولت تکنوکرات باشد.
آمریکا امروز از نداشتن یک تصمیم گیری واحد رنج میبرد. این وضعیت باعث شده که بتوانیم موضع وزارت خارجه آمریکا و موضع شورای امنیت ملی را از موضع تیم کاخ سفید جدا کنیم. گروه اول خواهان باقی ماندن لبنان در چرخه هرج و مرج منظم از طریق بحرانهای اقتصادی و امنیت اما کنترل شده است و همچنین می خواهد حزب الله را از مقاومت در برابر دشمن اسرائیلی در جبهه جنوبی و خارج منحرف کند. از بیم ضعف نفوذ آمریکا در داخل لبنان و امکان رجوع لبنان به طرف های دیگر بود که 105 میلیون دلار کمکهای بلوکه شده ارتش لبنان آزاد شد. اما جناح مخالف یعنی مشاوران ترامپ در کاخ سفید، مشکلی نداشتهاند که با لبنان به عنوان یک پرونده سالیانه با توافق با عربستان برخورد کنند و لبنان را تا سرحد فروپاشی کامل هدف قرار دهند زیرا خاستگاه داخلی حزب الله است.
از جفری ویلتمن دستیار خاور نزدیک وزیر خارجه آمریکا که قبلا سفیر آمریکا در لبنان بود و گفتههایش در برابر کنگره و شروطش درباره اقتصاد و نفت و مهار حزب الله گرفته تا مایک پمپئو وزیر خارجه و مدیرسابق سازمان اطلاعات مرکزی (سیا)، همگی دخالت علنی و مستقیم در امور داخلی لبنان کردند. این دخالت بخش بزرگی از مردم لبنان را تحریک کرد تا جلوی سفارت آمریکا در منطقه عوکر تظاهرات کنند. آنها دخالت آشکار در امور داخلی لبنان را محکوم کردند.
تسنیم: برخی میگویند که حریری در مسیر تحریک بیش از گذشته مردم برای فشار بیشتر به رقبای خود با هدف تشکیل دولت مورد تمایل کشورهای غربی حرکت میکند. آیا حریری در این اعمال فشار به رقبای خود موفق خواهد شد یا شکست خواهد خورد؟
لیال جرادی: برگههای (فشار) متنوع بود اما همه آنها یک هدف واحد را دنبال میکرد. هدف از برگه امنیتی سهیم شدن در فشار به جریان هشت مارس بود. برگه اقتصادی و معیشتی نیز با اصرار بر تشکیل یک دولت تکنوکرات برای فشار به جریان هشت مارس و خارج کردن آن از دولت بود و می خواستند اینگونه وانمود کنند که اگر این کار صورت نگیرد، فروپاشی اقتصادی حتمی خواهد بود. برگه دیگر نیز بانکها بودند که در دل آنها یک سری افراد توطئه گر هستند که ماموریت آن ایجاد تنش و ارعاب در نتیجه نگرانی از تحریمهای آمریکا است. اکثر آنها دل به خارج بستهاند. یا تابعیت خارجی دارند یا به آمریکا و جامعه بینالمللی نزدیک هستند. آخرین برگه نیز، برگه فشار خیابانی است. هرگاه تحرکات خیابانی کاهش یافت و برخی طرفها سرنخهای راه حلها را یافتند، آنها تحرکات خیابانی را تشدید کرده و خیابانها را بستند و ثابت شد که برخی احزاب در قدرت همراه با نهادهای غیردولتی در تحرکات موج سواری کردند.
به نظرمن، حریری نخواهد توانست این بازی را به سرانجام برساند زیرا موازنه قوای کنونی حریری را مجبور میکند که به نظر اکثریت قاطع پارلمان تن دهد که زیر مجموعه محور مقاومت متشکل از اکثریت نیروهای شیعی (جنبش امل و حزب الله) و بزرگترین نیرو و جریان مسیحی مارونی (جریان ملی آزاد) و مجموعهای متشکل از جریانهای سنی و درزی هستند. حریری از برگه تحرکات خیابانی به زیان مردم بهره برداری میکند. او معتقد است که تحرکات خیابانی حادثهای مهم برای بهره برداری به منظور پیشبرد امور و تحمیل شروطش است؛ به ویژه که حریری تماما درک میکند که دوگانه شیعی در حال حاضر گزینهای ندارد و طایفه سنی نیز تا حدی همچنان موید او است. معمولا حریری به شبکه منطقهای و بینالمللی که از آن برخوردار است، مباهات میورزند و این چیزی است که به طور مشخص اقتصاد لبنان به آن نیاز دارد تا بار دیگر سرپا شود. او در تلاش برای تحمیل شروط خود و استفاده از اسامی دیگری در طیف اهل سنت برای سوزاندن آنها (در عرصه سیاسی) و فرار برای وقت کشی و کمرنگ کردن مسائل مورد توجه مردم است.
تسنیم: چرا سعد حریری با تشکیل یک دولت "تکنو سیاسی" مخالفت است و بر تشکیل دولت "تکنوکرات" اصرار می ورزد و آیا حریری ضمانتهایی دارد که دولت تکنوکرات بتواند مشکلات لبنان را حل کرده و انتظارات ملت لبنان را برآورده کند؟
لیال جرادی: حریری در راستای اجرای دیکتههای آمریکا و عربستان خواهان حضور حزب الله در دولت جدید نیست. هم و غم اساسی حریری ایجاد تغییری بنیادین در زمینه موازنههای (سیاسی) لبنان است که بستر درهم شکستن نتایج برآمده از انتخابات پارلمانی سال 2018 میلادی لبنان را فراهم میکند. از جنبه دیگر، حریری خواهان تشکیل دولت تکنو سیاسی نیست زیرا آن را گزینهای ترکیبی متشکل از فنی و سیاسی میداند که از یک منظر، نمیتواند او را از نتایج انتخابات یاد شده که خواهان برهم زدن آن است، رها کند زیرا یک وزیر سیاسی میتواند مانع ایجاد کرده و تصمیمی را در ارتباط با وزارتخانه خود را تحمیل کند اما ممکن است که وزیر تکنوکرات تصمیم خود را در صورت اختلاف در برداشت سیاسیاش، بفروشد.
تشکیل دولتی که حریری در آن قدرت مازاد خود را اعمال میکند و از دیکتههای شرکای سیاسی خود در حل و فصل امور آزاد است، در صدر شرطهای زیاد حریری قرار دارد. اما در مقابل وضعیت چگونه است؟ با توجه به آنچه ذکر کردم، اقتصاد لبنان نیاز به حریری و روابط منطقهای و بین المللی دارد و با توجه به اهمیتش از جانب طایفه اهل سنت، میتواند همچنین ضمانتی برای جلوگیری از بروز هرگونه فتنهای بین اهل سنت و شیعیان در آینده در سایه موج جدید تحریمهای آمریکا علیه حزبالله و سایر آنها باشد. حریری در یک دولت تکنوکرات عاری از نفوذ سیاسی میتواند برای رسیدن به مقاصدش بهرهبرداری کند.
تسنیم: آینده لبنان در صورت تداوم اختلافات بین جریانهای هشت و 14 مارس درباره تشکیل دولت چگونه است؟
لیال جرادی: با در نظر گرفتن تجربه لبنان و عمر آن، معتقدم که راه حل معمولا در یک سازش نهفته است که شرایط آن خواه به خاطر رخداد امنیتی یا سیاسی غیرمتداول مثل تغییر در وفاداری یا نظایر آن فراهم میشود. تا این لحظه، گزینه سازش دور بوده و در دسترس نیست. افق دید ابری است و اتکا به نیروهای داخلی است که وحدت داخلی را مدنظر قرار میدهند و به مقابله با فتنه انگیزیها میروند.
برای داشتن چشماندازی از راه حلهای ممکن، باید شروط حریری برای بازگشت به دولت را بشناسیم که در تغییر عملکرد "پیمان" در داخل و از جنبه گزینههای خارجی و در مرحله بعدی خلاص شدن از گِرِه جبران باسیل و تلاش برای مهار سیاسی و کودتا علیه نتایج انتخابات پارلمانی از طریق برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام و کسب اختیارات قانونگذاری مطلق خلاص میشود که حریری را قادر می سازد تا کشور را به همراه تیم خودش برای جلب رضایت آمریکا و کسب دوباره اعتماد عربستان اداره کند.
وقتی حریری دید که فضا به او در این زمینه کمک نمیکند و امکان تشکیل دولتی با شروط آمریکا و بدون حضور حزب الله نیست، تمایل بیشتری به مذاکره برای تلاش جهت کسب بیشترین میزان امتیازات از طرفهای دیگر پیدا کرد. من این را سازش جدید مینامم. در سایه گرم بودن کشور به مسائل داخلی خود، افق خارجی را در نتیجه بحرانهای با شدت کمتر بسته میبینم. لذا معتقدم که سازش داخلی خواهد بود و دغدغههای طرفین را مدنظر قرار خواهد داد و سازش درخصوص ریاست جمهوری بهترین گواه در این زمینه است. سازش میتواند تکرار شود اما با یک دولت جدی تر. در این میان، بحران اعتماد در نزد ملت لبنان باقی میماند که ممکن است با دشواری ترمیم گرد.
لازم است که یک دولت تکنو سیاسی تشکیل شود که منعکس کننده موازنههای دقیق لبنان باشد و بیانگر گزینههای مردم لبنان باشد که در سر صندوق رای گیری آن را ابراز داشت و علاوه بر آن، بیانگر انتظارات کسانی باشد که به خیابانها آمدند و خواهان حقوق معیشتی خودشان شدند.
بعد از مشکلات طولانی ناشی از بحرانهای نشات گرفته از سیاستهای نامطلوب و مدیریتهای مالی نامطلوب سال 2016 میلادی، وضعیت لبنان اکنون مثل بیماری است که در بخش مراقبتهای ویژه بستری است و نیاز به احیای واقعی و سریع و موثر دارد. تا زمانی که آمریکا به ایجاد هرج و مرج و مدیریت آن ادامه میدهد، لبنان روی طناب خوی خصمانه آمریکا و عربستان معلق باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/