انگشت حیرت سیاحان از نذورات بقعه شیخ صفی؛ بنایی که «دارالامان» شد+تصاویر
مجموعه بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی که توجه یونسکو را در سال ۲۰۱۰ به خود جلب کرد، در گذشته به واسطه اطعام و نذورات روزانه خود به هزاران نفر شهرت جهانی داشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی مجموعه بینظیری از کاشیکاری معرق، مقرنس، گچبری کتیبههای زیبا و نفیس، خطاطی، منبتهای ارزنده، نقرهکاری، تذهیب و طلاکاری، نقاشی و تنگبری است که در سال 735 ه.ق به دست صدر الدین موسی از نوادگان شیخ صفی الدین بخش اصلی آن ساخته شد و در طول سالیان بعد بخشهای مختلف دیگری به آن اضافه شد.
این بنای تاریخی که در ابتدا محل خانقاه و سکونت شیخ صفی الدین اردبیلی بود در طول حکومت صفویه و پس از آن از جایگاه والایی برخوردار بوده و خود به تنهایی شهرت جهانی اردبیل را موجب شده است.
شیخ صفیالدین اسحاق اردبیلی به پاس اندیشهها و افکار و منش عرفانی خود در زمان حیات جایگاه ویژهای داشته و مریدان متعددی از اقصی نقاط جهان داشت. این اعتقادات عرفانی به فرزندان وی نیز انتقال یافت و در طول سدهها حکومت صفوی اساس اندیشههای خود را که بخشی در معماری بناهای این دوره متجلی است، بر همان مفروضات و اعتقادات غنی شیخ صفی برپا کرد.
از جمله اینکه امدادگری به ناتوان و پناه مظلومان یکی از اندیشههای شیخ صفی بود و موجب شده است در طول تاریخ از وی با احترام و به عنوان انسانی وارسته یاد شود.
محقق دوره صفوی در اردبیل معتقد است شیخ صفی یکی از قلههای عرفان و معرفت ایرانی است که در شناخت وی اجحاف شده است.
امیر رجبی نویسنده کتاب «شرح صفا» در باب زندگی و منش شیخ صفی الدین اردبیلی در این خصوص گفت: بخشی از شناخت از شیخ صفی الدین میتواند از محل درس و زندگی وی و عقایدی که از خود برجای گذاشت و اساس رفتار فرزندان وی به عنوان حاکمان صفوی بود محقق شود.
هر بخش از بنا، اندیشه صفویه را گواهی میدهد
مجموعه بقعه شیخ صفی الدین که در ابتدا به عنوان مقبره و زیارتگاه شیخ صفی احداث شده بعدها محل دفن پادشاهان صفوی و خانوادههای تراز اول آنها نیز بود تا جایی که به مرور زمان این مجموعه به عنوان نمادی از حکومت صفویه در ذهن تاریخ حک شد و همگان شیخ صفی را با این بقعه میشناسند.
بر همین اساس بقعه شیخ صفی در واقع انعکاس افکار، عقاید و بینش این خاندان است. تا جایی که بخشهای مختلفی از جمله مسجد جنت سرا، قندیل خانه، چینی خانه، شهید گاه و حرم هر یک داستانی شنیدنی در ساخت، استفاده و وضعیت کنونی در خود نهفته است.
از میان بخشهای مختلف این بقعه در کتب تاریخی آشپرخانه و دیگ خانه عنوان میشود که امروز هیچ اثری از آن باقی نیست.
در واقع طی اکتشافات 20 سال اخیر در مجاور حیاط شیخ سازههایی از دل خاک بیرون کشیده شده است که به حمام و آشپرخانه منتصب میشود.
در این اکتشافات که در دهه 80 انجام شده بود و حتی تا چندی پیش تابلوی معرفی آن نیز در مجموعه جهانی مشاهده میشد، حتی برخی ادوات آشپزی نیز به چشم میخورد. چند سال بعد از اکتشاف این بخش از بنا به منظور صیانت از آن مجددا با ماسه پوشانده شد. اما بازخوانی تاریخ نشان میدهد آشپرخانه شیخ در گذشته نه تنها رونق بینظیری داشته بلکه خود گویای اسرار مگو از اندیشه حاکم در این بقعه بوده است.
بار کردن دیگها بر روی 35 اجاق از صبح تا شام
در سال 1027 ه «پیتر دالاواله» جهانگرد ایتالیایی در زمان شاه عباس کبیر در بازدید از بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی خاطرات خود را از این معماری باشکوه بازگو میکند و در میان بخشهایی که او را متحیر ساخته است به نحوه پخت و پر و نذورات این بقعه اشاره دارد.
می گوید: «در یک طرف صحنی که مجاور محل سکونت پناهندگان و مامورین و نگهبانان قلعه است، درب کوچکی رو به کوچه باز میشود که در مقابل آشپزخانه است و هر روز تعداد بیشماری از بینوایان و محتاجان در آنجا اطعام میشوند. غذا همواره عبارت است از پلو که همواره خوب و خوشمزه پخته شده است. تعداد فقرا و به طور کلی کسانی که برای تیمن و تبرک از این پلو میخواهند بخورند و شخصا مراجعه میکنند یا کسی را برای بردن آن میفرستند، به اندازه ای زیاد است که صبح تا شام مدام دیگهای پلو بر روی 35 اجاق بزرگ در آنجا به بار است.»
این جهانگرد میافزاید: «قبلا فقط ظهرها اطعام میشدند، ولی شاه عباس مخارج اطعام شبانه را نیز تامین کرده و اکنون شام و ناهار در آنجا دایر است.»
انجام امورات آشپزی با نظارت ناظر
«تاورنیه» که در زمان شاه عباس دوم به اردبیل سفر میکند وصف دیگری از آشپزخانه شیخ دارد و به نظارت و صرفهجویی در این مکان اشاره میکند.
این جهانگرد تعداد اجاق ها را 25 الی 30 مورد برشمرده و میگوید: «روی هر کدام دیگ بزرگی است که در آن ها گوشت و پلو به مقدار زیاد پختهاند و آن را در میان فقرا قسمت کرده و یا به مصرف ناهار و شام عملجات و خدام مسجد میرسانند.»
وی اضافه میکند: «در وقت تقسیم غذا، ناظر که به همه ریاست دارد روی صندلی نقره مینشیند و مراقب است هر کاری از روی نظم و ترتیب اجرا شود و هر روز برنج به اندازه دیگها با حضور خود ناظر به آب ریخته میشود و گوشتها را در حضور او خرد کرده و در دیگها میریزند. در این خانه سلطنتی همه کارها با رعایت کمال صرفه جویی به موقع اجرا میشود.»
اطعام سه هزار نفر در آشپزخانه شیخ
در سال 1046 – 1048 ه «ماندلسلو» یک نجیب زاده هلشتاینی است در سفر به اردبیل به جزئیات قابل توجهی از آشپزخانه شیخ اشاره میکند.
ماندلسلو در گزارش خود می نویسد: «در آشپزخانه شیخ روزی بیش از سه هزار نفر را صبح و ظهر و شب با آش و پلو و گوشت غذا میدادند که خرج غذای صبح و ناهار آن عده بالغ بر سه تومان میشدکه از محل موقوفات بقعه پرداخت میگردید ولی خرج غذای شام را شاه از موقوفات دیگری که خود تعیین کرده بود میپرداخت.»
وی اضافه میکند: «در ساعات تقسیم خوراکی فقیران را با صدای طبلی که میگفتند شیخ صدرالدین از مدینه آورده است خبر میکردند. در مطبخ دیگی بود معروف به دیگ فرقانی که آنرا مردی عرب، در سال 912 ه از مکه آورده و وقف آشپزخانه شیخ صفی الدین کرده بود.»
احداث کانالهای آب پیرامون آشپزخانه
امروز از آن دیگ و طبل خبری در میان نیست اما در وضعیتی که امکانی به نام آب لوله کشی در آن مقطع تاریخی وجود نداشته ذهن مهندسان معمار برای تامین آب آشپزخانه تدبیر قابل توجهی اندیشیده است.
«آدام اولئآریوس» در سفرنامه خود می گوید: «آب دور تا دور آشپزخانه در کانالهایی جریان داشت که بوسیله شیرهای برنجی از آن استفاده میکردند.در این آشپزخانه که در نقرهای آن را شاه عباس ساخته و وقف کرده روزانه سه بار برای تعدادی حدود هزار نفر از خدام و نگهبانان مزار غذا تهیه میشود. بار اول ساعت شش صبح، بار دوم ساعت 10 و بار سوم ساعت سه بعد از ظهر. هزینه دو نوبت غذا از طرف آستانه مزار پرداخت میشود که روزانه در خدود 150 عباسی معادل سه تومان است و هزینه نوبت سوم غذا را خزانه سلطنتی پرداخت مینماید.»
نکته تاکیدی آریوس به طبلی است که ماندلسلو نیز به آن اشاره داشته و در خصوص آن می گوید: «موقع تقسیم و صرف غذا طبلی را به صدا در می آوردند که متعلق به دوران بسیار قدیم بوده و میگویند در زمان پیغمبر اسلام آن را میزدهاند و صدر الدین پسر شیخ صفی این طبل را با یک بیرق از مدینه با خود به اردبیل آورده است و اضافه میکند غذا به قدری زیاد است که خودشان به تنهایی نمیتوانند آنرا بخورند و قسمتی را فروخته و یا به عنوان صدقه به مستحقین میدهند.»
صرف موقوفات شیخ در راستای نیت واقفین
دیدهها و شنیدههای سیاحان اروپایی را میتوان در کتب تاریخی منتسب به شیخ صفی خواند و بررسی کرد. تا جایی که «بابا صفری» در کتاب « اردبیل در گذرگاه تاریخ» به تشریح ابعادی از این خاندان پرداخته و «ملکه گلمغانی زاده» در کتاب «باستان شناسی و تاریخ هنر بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی» به طرح دیدگاههای برخی سیاحان اشاراتی دارد.
با این وجود نکته قابل توجه در تامین هزینههای نذورات روزانه آشپزخانه شیخ پنهان است. برخی سیاحان چنان که اشاره شد تامین هزینهها را از طریق موقوفات عنوان میکنند.
اما سوال اینجاست که مگر تعداد این موقوفات تا چه حد بوده که روزانه سه هزار نفر در این بقعه اطعام شوند؟
«علی سنان بیلگیلی» در مقاله ای تحت عنوان «موقوفات بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی بر اساس دفاتر تحریر دولت عثمانی» تاکید دارد که مطالعه و گردآوری جامع در خصوص موقوفات بقعه کم بوده و در ایران عمادالدین شیخ الحکمایی مقالهای با عنوان «فهرست اسناد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در بایگانی مرکزی سازمان اوقاف و امور خیریه» در مجله میراث جاویدان منتشر کرده و غلام رضا آقاخانی تحقیقی با عنوان صریح الملک، تصحیح سواد وقف نامه شیخ صفی الدین اسحاق اردبیلی انجام داده است. با این وجود قیمتیترین اثر درباره موقوفه شیخ صفی الدین اردبیلی در آرشیو عثمانی (نخست وزیری) در استانبول قرار دارد.
در این مقاله در اشاره به موقوفات گفته شده شیخ صفی الدین پایههای طریقت خود را بر روی اراضی وقف شده به درگاه، در اردبیل و اطراف آن بنیان نهاد. در این دوره منابع درآمدی درگاه شیخ صفی الدین شامل درآمدهای وقفی، نذورات زائران و اعانهها و کمکهایی مانند «آقچة چراغ» میشد. در دوره صفوی این موارد، وقف درگاه شده بود : در اردبیل، 200 خانه، 9 حمام، 8 کاروان سرا، یک بازار سنتی (سرپوشیده)، 100 مغازه، درآمدهای ارضی روستاهای کلخوران، تاجی بُیوک، طالحاب (تلخاب) و ابراهیم آباد به همراه مالیات گمرکی مأخوذ از ابریشم و در تبریز، 100 خانه، 100 مغازه، دو روستا و نیز املاکی در گیلان، آستارا و مغان.
در عین حال زین العابدین عبدی بیگ نویدی شیرازی نیز در کتاب « صریح الملک» در 404 صفحه به تشریح موقوفات این بقعه پرداخته است.
وقتی آرامگاه شیخ پناه بیپناهان است
موضوع دیگر در برنامه نذورات آشپزخانه شیخ تعداد نفراتی است که از غذای آن استفاده میکنند. اینکه به چه دلیل این آشپزخانه خود را موظف به تامین غذای فقرا میکرده به عقاید این خاندان سلطنتی باز میگردد.
تا جایی که چنان که شرح آن رفت شاهان صفوی نیز به غیر از درآمد موقوفات برای احسان غذا هزینه میکردند. قرارگیری اردبیل در مسیر جاده ابریشم نیز موجب شده بود اردبیل به صورت مستمر محل رفت و آمد مسافران، سیاحان، محققان و تجار باشد.
پیتر دالاواله در توصیفات خود می گوید: «بر روی درب ورودی بقعه زنجیرهای متعددی کشیدهاند و اگر مجرمی موفق میشد این زنجیر را بگیرد یا خود را به پشت آن برساند جانش در امان است و تا زمانی که در آن محل است حتی خود شاه نمیتواند به او آسیبی برساند. به همین دلیل افراد خطاکار از تمام ایران به آنجا میآیند و با رضای خاطر خود را در آنجا محبوس میکنند تا جانشان در امان باشد.»
تاکید پادشاهان صفوی برای پناه دادن به انسانی خطاکار در واقع با هدف فرصت دهی مجدد به وی برای جبران خطاهای گذشته و اصلاح باطن و نفس خود بوده است.
در این میان طبیعی است وقتی تعداد قابل توجهی مرید، خدم و حشم و پناهنده در این بقعه ساکن میشدند آمار پخت و پزها افزایش یابد.
به عقیده برخی کارشناسان آشپزخانه شیخ خود از مواریث اندیشه این خاندان است. تا جایی که احیا و اطلاع رسانی تاریخ رفته بر آن میتواند در شناخت هر چه بیشتر حکومت صفویه تاثیر گذار باشد.
از سویی به دلیل تقدس این بنا هر فرد مظلومی به آن پناه میبرد در امان بوده و صفت دارالامان به همین منظور به اردبیل منتسب شده است.
بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی با وجود اینکه سیاحان، نویسندگان و پژوهشگران متعددی به خود دیده اما همچنان اسرار مگوی بسیاری دارد که نیازمند تحقیق و پژوهش است.
به اعتقاد معماران جای جای این بنا با اندیشه و تفکر احداث شده و هیچ بخشی مازاد و زاید نیست. تمامی بخشها با هدف انتقال و اشاعه اندیشه شیخ صفی و فرزندان وی شکل گرفته است و در واقع میتوان گفت مهمترین بنای دوره صفوی در ایران محسوب میشود.
گزارش از ونوس بهنود
انتهای پیام/136/ش