«دیگری» به کتابفروشیها رسید/ ماجرای عجیب یک عکس پس از مرگی مرموز
مجموعه «دیگری» داستان مدرسهای متفاوت را نقل میکند؛ مدرسهای که در آن اتفاقات عجیبی پس از مرگ یکی از دانشآموزان رخ میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشارات پیدایش مجموعه دیگری از رمانهای چندجلدی خود را با عنوان «دیگری» منتشر کرد. این اثر که نوشته یوکینو آیاتسوجی، نویسنده ژاپنی است، در قالب رمانهای «راحتخوان» نوشته شده است. اگر «آنیمه»(انیمیشن ژاپنی) و «مانگا»(کمیک ژاپنی) را دو رأس یک مثلث فرض کنیم، رأس سوم آن «رمان راحتخوان» است. این رمانها میتواند ژانر و مضمونی داشته باشد و ممکن است مناسب کودک یا بزرگسال باشد، ولی به هرحال به نوعی باید به فلسفه و اخلاقیات، بپردازد؛ بیآنکه از سادگی و روانی متن بکاهد و درگیر صنایع ادبی و تمثیل و تشبیهات پیچیده شود. رمان راحتخوان به هر حال باید مطالعهاش برای خواننده راحت باشد.
داستان مجموعه «دیگری» درباره یک مدرسه و اتفاقات جالبی است که پس از مرگ یکی از دانشآموزان رخ میدهد. 26 سال بعد از مرگ دختری محبوب و با استعداد به نام میساکی اتفاقات ناگوار در مدرسه راهنمایی یومییاما ادامه دارد. «کویچی» بعد از اینکه به مدرسه یومییاما منتقل میشود، متوجه رفتارهای عجیب همشاگردیها و معلمهایش میشود. انگار همه از چیزی وحشت کردهاند؛ چیزی مثل نفرین مرگ.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: تازه ترم اول بود، درست قبل از تولد 15 سالگی میساکی. چه اتفاقی افتاد؟ تصادف کرد؟ مریض شد؟
شنیدم سقوط هواپیما بوده. کل خانواده میساکی داشتن میرفتن هوکایدو و موقع برگشتنشون کنترل دماغه هواپیما از دست رفته. اما تئوریهای دیگهای هم وجود داره. ... اینجوری شد که بچههای دیگه این خبر رو دریافت کردن و همه شدیداً شوکه شدن.
حتماً همینطور بوده.
همه فریاد میزدن: «چطور ممکنه چنین اتفاقی بیفته؟» بقیه جیغ میکشیدن که: «ممکن نیست حقیقت داشته باشه!» و یه گروهی از بچهها از گریه به هقهق افتاده بودن. معلمشون نمیدونست باید بهشون چی بگه و کل کلاس دچار یه جو فراطبیعی شده بود... و میون این ازدحام، یکی گفت: «میساکی نمرده. یعنی میگم، نگاه کنید. نمیتونید میساکی رو اینجا ببینید؟»
اون بچه به میز میساکی اشاره کرد و گفت: ببینید اوناهاش، میساکی مگه میخواست کجا باشه؟ میساکی زنده است و درست همونجا نشسته.
بعد از این اتفاق بود که همه بچهها همآوا شدن و حرف اون بچه اولی رو تأیید کردن. «درسته میساکی نمرده. میساکی زنده است. میساکی همونجا نشسته...»
-منظورشون چی بود؟
هیچکس دلش نمیخواست باور کنه که آدمی تا این حد محبوب یهود مرده. نمیخواستن بپذیرنش. این برداشت من از این اتفاقه. ولی این اتفاق همون روز تموم نشد. کلاس این کار رو مدت خیلی طولانیای بعد از اون زمان ادامه دادن. همه اعضای کلاس با هم متحد شدن و همچنان وانمود میکردن که «هی، میساکی هنوز زنده است». ...تو مراسم فارغالتحصیلی، حتی مدیر هم اونقدر توجه به خرج داد که یه صندلی رو برای میساکی خالیه نگه داره... بعد فارغالتحصیلی، اونها یه عکس گروهی تو کلاس گرفتن. فردا وقتی داشتن به عکسهای آماده شده نگاه میکردن، همه متوجه یه چیزی شدن. تو عکس کلاسی، مخفی تو اون گوشه تصویر، میشد میساکی رو ببینن که احتمالاً نباید اونجا میبود. صورت میساکی رنگپریده بود، مثل یه جسد و درست مثل بقیه داشت لبخند میزد...
نشر پیدایش مجموعه «دیگری» را با ترجمه احسان محمدزاده، میلاد بابانژاد و الهه مرادی منتشر کرده است.
انتهای پیام/