شب یلدا، چیله لیک و رسمهای کهن در آذربایجان غربی
خانوادههای آذربایجان غربی به عنوان یک رسم مطلوب و زیبا هنوز هم شب یلدا و سنتهای مخصوص آن مانند فرستادن هدایا و سوغات به منزل نوعروسان و دختران نامزد کرده در شب چله را فراموش نکردهاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، شب یلدا یکی از سنتهای دیرینه و بکر ایرانیان است که از دیر باز تاکنون در جایجای ایران با رسم و رسومات مشترک و متفاوت به بهانه کنار هم قرار گرفتن خانواده و اقوام و صله ارحام جشن گرفته میشود.
مردم از دیرباز تاکنون شب یلدا را با بودن در کنار خانواده و بزرگان سپری کرده و سعی میکنند تا در کنار یکدیگرخاطرات خوشی از این شب بسازند.
در هر نقطهای از ایران متناسب با خوراکیهای خاص و رسوم مختص آن ناحیه تنقلاتی برای شبنشینی در سفره یلدا چیده شده و برنامههایی برای طولانیترین شب سال ترتیب داده میشود که در این گزارش یلدای خطه آذربایجان غربی که در زبان ترکی «چیله گجه سی» و در زبان کردی «شوا چله» خوانده میشود از نظر میگذرد.
رقیه رسولی خانم سالخوردهای که دهها نوه و نتیجه دارد در مورد سنتهای شب یلدا میگوید: همه ساله شب یلدا را همزمان با تمام مناطق ایران به عنوان آخرین شب پاییز نخستین شب زمستان و طولانیترین شب سال جشن میگیریم.
وی میافزاید: آئینهای شب یلدا در آذربایجانغربی هم شباهتهای زیادی با سایر نقاط ایران دارد و هم برخی از این آئینها و رسمها ریشه در باورهای قومی و منطقهای مردم این استان دارد، خوردن هندوانه نماد سبزی و شادابی، انار نماد تکثیر و زایش، حلوا نماد شیرینی و شیرین کامی از جمله سور و سات شب یلدا در آذربایجانغربی است که در اکثر نقاط ایران نیز مرسوم است.
وی میافزاید: در شب چله خانواده داماد با میوهها و تنقلات خاص شب یلدا را به خانه نوعروس میبرند و خانواده عروس نیز یک مهمانی ترتیب داده و از خانواده داماد پذیرایی میکنند.
خانقاه با اشاره به اینکه اهل خوی است بیان میکند: این مراسم در شهرستان خوی به شیوه خاصی در روستاها برگزار میشد بهگونهای که در شب یلدا ظرفی پشمک زغفرانی، کاسهای پر از سیبهای سرخ، حلوای گردو، یک طاقه ترمه حاشیهدوزی شده، چارقد قرمز داخل یک خنچه چیده و بر روی سر یک مرد جوان قرار میگرفت و در کوچهها حرکت میکرد تا به منزل نوعروس برسد و رهگذران هدیه شب یلدا یا همان «چیله لیک» را به تماشا مینشستند.
وی بیان میکند: در سیه چشمه ماکو در شب یلدا جوانان در یک خانه جمع میشوند و به اصطلاح فالبخت میگیرند و به این صورت چله را به در میکنند.
خانقاه میافزاید: این فال در شب یلدا مرسوم است، در آذربایجان شب یلدا همواره با رسم و رسوم خاصی همراه بوده است و در حال حاضر هم مردم این دیار با گرامیداشت این روز، سنت حسنه صله رحم که در دین اسلام بسیار بر آن سفارش شده است را بهجای میآورند.
وی میافزاید: امسال را نمیدانم که چطور بگذرد ولی در سالهای گذشته آئینهای شیرین و خاطرهانگیز بسیاری در این شب طولانی انجام میشد و کوچکترهای فامیل در خانه بزرگترها زیر یک کرسی جمع میشدند و با ریختن انواع شیرینیها، حلواها، بادام و گردو، سنجد، انار، هندوانه، به و سیب روی کرسی و خوردن آنها و تعریف کردن خاطره و گرفتن فال حافظ شب نیک و خاطره انگیزی را رقم میزدند.
علی مجتبوی شهروند دیگری در رابطه با این شب و یادآوری خاطرات دوران کودکیاش میگوید: یکی از رسوم زیبای شب یلدا مثلخوانی بزرگترها برای کوچکترها بود که این رسم دیگر با آمدن تلویزیون به خانهها تقریبا برچیده شد.
وی بیان میکند: غذای مخصوص این شب نیز در قدیم کوفته بود و با حضور بر سر سفره اعضای هر خانه این غذا مشاهده میشد.
رضا نوروزی بازنشسته نیروهای مسلح با بیان اینکه امروزه بسیاری از اقشار مردم از تامین مایحتاج مورد نیاز شب یلدا در مضیقه هستند میگوید: خرید آجیل و میوههای مخصوص شب یلدا برای بیشتر خانوادهها میسر نیست و آنها نمیتوانند شب یلدا را متفاوت از دیگر شبهای سال بگذرانند.
وی میافزاید: قیمتهای باورنکردنی اقلام شب یلدا اوضاعی را بهوجود آورده که خرید یک کیلو آجیل مناسب شب یلدا شاید برابر با یکچهارم حقوق یک کارمند بوده و با هیچ منطق و معیاری قابل فهم نیست.
یلداهمچنانماندگاراست
کیومرث نوروزی پدر بزرگ رضا اما مخالف نظر نوهاش است و میگوید: با اینکه گرانی هست و با این اوضاع هر چقدر هم نظارتها تشدید شود گرانی بیشتر بهچشم میخورد اما نباید این سنت و جشن دیرینه را فراموش کرد.
نوروزی اضافه میکند: متاسفانه در زندگی امروزی بهخاطر چشم و همچشمی نانآور خانواده را مجبور میکنیم تا چندین میوه درجه یک را تهیه کند تا ما پیش فلان فامیل کم نیاوریم، نباید تجملگرایی را رواج دهیم.
این پیرمرد سالخورده میافزاید: یلدا را میتوان جشن خانوادگى دانست و شاید یکى از دلایل ماندگارىاش همین است چرا که در ایران خانواده رکن اصلى جامعه است.
نوروزی میگوید: یلدا هر چند کم فروغ اما هر سال به خانههاى ایرانى سر مىزند و یادآورى مىکند که غیر از مشکلات زندگى آئین و جشنى هم هست.
وی که اصالتا اهل تکاب است بیان میکند: در شهرستان تکاب در شب سرد یلدا، آش کشک که در زبان محلی به آن کاچی میگویند درست میکنند و بر سر سفره شب یلدا میگذارند.
این شهروند تکابی ادامه میدهد: همچنین در تکاب رسم بر این بوده که در شب سرد چله، گندم برشته پخت میکردند و مقداری از آن را برای پرندگان به بام خانه میریختند، تا سال پربرکتی داشته باشند.
نوروزی میافزاید: در گذشته مردم تکاب معتقد بودند در شب یلدا نباید کسی به سفر برود و اگر کسی در این شب به دور از خانه و در سفر باشد، سال پیشرو را دائم در سفر خواهد بود و دیگر آرام و قرار نخواهد داشت.
رقیه خوشقدم زن کهنسالی که همراه همسرش از خیابان عطایی ارومیه مشغول خرید است در مورد سنتهای این شب میگوید: شب یلدا 40 روز اول آن را «بویوک چیله» یا چله بزرگ، 20 روز بعد را «کیچیک چیله» یا چله کوچک و 30 روز آخر را «بایرآم آی» یا ماه عید میگویند.
این بانوی کهنسال میفزاید: هندوانه شب یلدا که در زبان ترکی «چیله قارپیزی» گفته میشود، نماد شب یلدا است و مردم آذربایجان غربی بر این باورند که هر کس در این شب هندوانه بخورد، از گرمای تابستان در امان خواهد بود.
وی خوراکیهای شب یلدا در آذربایجان غربی را پشمک، مغز گردو و بادام و فندق، «میلاخ» (انگوری که به صورت آونگ از تابستان نگهداری شده است)، کشمش و حلوا نام برده و میگوید: در این بین انواع حلوا که بر سر سفره شب یلدا گذاشته میشود حلوای گردویی، شیرینی مخصوص شب یلدا در ارومیه بهشمار میرود که طرفداران زیادی دارد.
خوشقدم عنوان میکند: خانوادهها در ارومیه خود نوعی حلوای محلی نیز تهیه میکنند که به «داش حالوا» موسوم است و علاقهمندان ویژهای بهویژه در بین کودکان دارد.
اردلان زرزا در ادامه صحبتهای همسرش بیان میکند: در شهرهای پیرانشهر، اشنویه و مهاباد نیز در شب یلدا بیتخوانها به خواندن بیت کردی میپردازند و جوانان هم سرگرم بازیهای محلی میشوند و بر این باور هستند که شب یلدا بدون برف رونقی ندارد و بارش برف در این شب را نشانه پربرکتی سال آینده میدانند.
وی خدر نبی را یکی دیگر از رسومات قدیمی این شب میداند و میافزاید: در عید خدر نبی جوانان دمبخت هر روستا حبوباتی نظیر نخود، گندم، ذرت، تخم هندوانه و خربزه از منازل اهالی روستا جمع میکردند و پس از پختن و خشک کردن، همراه نمک در هاون میکوبیدند.
زرزا بیان میکند: هر یک نفر از جوانان به اندازه هفت ناخن از این قاووت را زیر زبان خود گذاشته و میخوابیدند و خوابهایی که میدیدند توسط بزرگترها تعبیر میشد. همچنین دختران دمبخت از حبوبات جمعآوری شده آش پخته و بین همسایهها تقسیم میکردند تا بختشان باز شود.
وی در پایان تجدید خاطرات سنتهای دیرینه شب یلدا میافزاید: در گذشته که زمستانها پر برف و پر سوز بود و لوازم گرمایشی وضعیت امروز را نداشت بانوان آذربایجانی برای گرما بخشیدن به شب چله در روزهای نخست پاییزی اقدام به تهیه نوعی سوخت سنتی به نام «کوندالا» میکردند که بهصورت گداخته در داخل یک سینی و در زیر کرسی قرار میگرفت و گرمای شادیآوری را به اتاق میبخشید.
زرزا میافزاید: این سوخت سنتی ترکیبی از زغال و خاکستر درخت انگور «مُو» بود که با کمی آب ترکیب مییافت و شکل گلولهای پیدا میکرد و مورد استفاده در طول زمستان قرار میگرفت. علت نامگذاری آن به «کوندالا» در واقع شکل گلولهای آن است و امروز نیز «کونده» همان معنای گرد و شکل گلولهای را دارد.
انتهای پیام/7548/ح