امام جمعه موقت سمنان: بهتر است علوم انسانی را به حوزه بسپاریم / دانشجو با صنعت بیگانه است
امامجمعه موقت سمنان گفت: بهتر است علوم انسانی را به حوزه بسپاریم تا علوم انسانی اسلامی بشود آنوقت حوزه پایکار میآید و میفهمد که باید این را حل کند.
حجتالاسلام غلامحسین مهدوی نژاد در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در سمنان، با بیان اینکه وحدت یک اصل اسلامی است اظهار داشت: در آنجایی که اهداف واحد است نیروها باید متحد عمل کنند. شکی نیست که حوزه و دانشگاه در نظام اسلامی هدف واحدی دارند و با توجه به این هدف واحد باید با هم متحد باشند و عمل واحد داشته باشند.
وی بهعنوان مقدمهی بحث وحدت گفت: باید به این نکته اشارهکنم که مطرحشدن مسئله وحدت حوزه و دانشگاه در پیام و صحبتهای امام خمینی (ره) مرتبط به زمانی است که دستهایی واردشده بودند تا بین حوزه و دانشگاه جدایی ایجاد کرده و تفرقه بیندازند و این دو قشر فرهیخته را مقابل هم قرار دهند.
امامجمعه موقت سمنان با اشاره به واقعه رنسانس ادامه داد: در غرب بعد از رنسانس کلیسا در مقابل دانشگاهها و دانشمندان آن روز قرار گرفت؛ و این مسئله برای جامعه تشیع مطرح نبوده است. اگر قرونوسطی قرون تاریکی است برای غرب همان زمان دوران شکوفایی اسلام بود. آن روز که غرب دانشمندان را برنمیتافت پناه آنها اسلام و کشورهای اسلامی بود.
مهدوی نژاد عنوان کرد: اول انقلاب میخواستند حوزهها را کلیسا معرفی کنند؛ ازاینرو برای خنثی کردن این شیطنت امام خمینی (ره) هشدار دادند به حوزهها و دانشگاهها که مقابل هم قرار نگیرند. هشدار امام باعث شد هم حوزویها و همدانشگاهیان هوشیار شوند و آن توطئه که میرفت آنها را مقابل هم قرار بدهد اثر نکرد و خنثی شد و حوزه و دانشگاه کنار هم و پا به پای هم عمل کردند.
وی افزود: مسئله مهمی که در اینجا وجود دارد این است که حوزه و دانشگاه دوشاخه علم هستند. ما وقتی در حوزه سلامت بحث میکنیم بخواهیم سلامت مادی و معنوی را مطرح کنیم که امروز در سازمان بهداشت جهانی هم سلامت معنوی را بهعنوان یک شاخه سلامت میپذیرند، متکفل سلامت معنوی در جامعه ما حوزه است و متکفل سلامت مادی دانشگاه است.
وی بیان کرد: درصورتیکه ما بتوانیم بر اساس طرحی که امام خمینی (ره) دادند و مقام معظم رهبری پیگیر آن بودند؛ این دو زاویه سلامت را کنار هم قرار بدهیم؛ طبیعتاً سلامت جامعه کامل خواهد شد. بدین معنی که هم بعد مادی را به دست خواهد آورد و هم بعد معنوی.
امامجمعه موقت سمنان با بیان اینکه در طول سالهای بعد از انقلاب حرکتهایی در زمینه وحدت [حوزه و دانشگاه] انجامشده است؛ دیدار حوزویها و دیدار دانشگاهیان در هفته وحدت حوزه و دانشگاه را نمونهای از این حرکتها عنوان و خاطر کرد: اینها خوب است؛ اما اساس باید این باشد که [حوزویان و دانشگاهیان] همدیگر را درک کنند و باور داشته باشند و آنچه در غرب اتفاق افتاد تکرار نشود که این دو همدیگر را نفی کنند.
مهدوی نژاد با بیان اینکه انسان همچنان که در زمینه زندگی مادی نیاز به کمک دارد؛ در زندگی معنوی نیز به متخصص نیازمند است؛ به شاخههای علمی حوزههای علمیه اشاره و خاطرنشان کرد: اگر حوزوی را بهعنوان متخصص در یک رشته دانش مانند اخلاق، تفسیر قرآن، فلسفه، کلام و مباحث فقه، ببینیم آنها را بهعنوان متخصص در یک رشته علمی در نظر بگیریم در نتیجه این کارهای حوزه را هم علم و دانش در نظر میگیریم. بدین معنی که تشخیص فقهی یک رشته دانش است تشخیص کلامی یک رشته دانش است و همینطور الیآخر و حوزه بهعنوان یک حوزه دانشی باور دانشگاهیان میشود.
وی عنوان کرد: بهعنوانمثال در رشته پزشکی یک نفر که میخواهد عمل جراحی شود؛ باید برای عمل او و در اتاق عمل چند نفر متخصص کنار هم باشند. جراح، متخصص بیهوشی و باقی متخصصها تا یک تیم پزشکی برای نجات جان یک انسان تشکیل شود؛ لذا یک پزشک جراح که میخواهد کسی را جراحی کند؛ به پزشک بیهوشی بهعنوان یک نیازمندی نگاه میکند.
امامجمعه موقت سمنان در ادامه به معنای وحدت اشاره کرد و گفت: وحدت حوزه و دانشگاه به این معنی است که یک حوزوی بپذیرد که یک دانشگاهی گوشهای از نیاز جامعه را با دانشش رفع میکند و بدون او این کار ثمر ندارد و یک دانشگاهی باور کند اگر میخواهد سلامت مادی ایجاد شود؛ باید سلامت معنوی هم ایجاد شود و آن کار حوزه است.
مهدوی نژاد اضافه کرد: در این صورت وقتی همدیگر را باور کنند؛ احساس نیاز به یکدیگر پیدا کرده و این احساس نیاز آنها را به هم متصل میکند و در آنان وحدت ایجاد میکند و تبدیل به «ید واحده» برای نجات جامعه خواهد شد.
وی این مهم را شاهکلید وحدت دانست و افزود: یک حوزوی بپذیرد که نیاز کلی جامعه با حضور دانشگاهیان حل میشود و دانشگاه هم بپذیرد که حوزه یک شاخه علم است و برای اینکه ما نیاز جامعه را رفع کنیم باید یکگوشه کار را او بگیرد.
امامجمعه موقت سمنان در پاسخ به پرسش خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه چه عاملهایی مانع وحدت میان حوزه و دانشگاه شده است خاطرنشان کرد: اینجا چند مسئله مطرح است که یکی از آنها توطئههای دشمن است. تعبیر قرآن این است که شیطان دشمن شماست و او را دشمن بگیرید؛ یا در آیه دیگری اشاره میکند که «شیطان دشمن شماست نگاه کنید هزاران نفر را بدبخت کرد هنوز هم سر عقل نمیآیید؟»؛ بنابراین اینکه دشمن علیه ما توطئه میکند کاملاً مسئله واضحی است.
مهدوینژاد بیان کرد: در ابتدای انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) در آن فضا، موضوع وحدت را مطرح کردند؛ چراکه واقعاً دشمن میخواست تفرقه بیندازد و با حضور امام و جو انقلاب در آن زمان خنثی شد.
وی در ادامه با اشاره به برخی اختلافات در این زمینه از اوایل انقلاب اسلامی عنوان کرد: آنوقت دعوا سر دروس معارف نبود. بحث این بود که آیا اسلام ایدوئولوزی انقلاب هست یا خیر؟ مارکسیستها در دهه 50 انحراف عقیده پیاده کردند و تغیر ایدئولوژی دادند.
امامجمعه موقت سمنان اضافه کرد: یکی از شهدای تغییر ایدئولوژی مارکسیسم در ایران، شهید فرهاد صفا است که حاضر نشد مارکسیست بشود؛ چراکه آنها باورشان این بود اسلام ایدئولوژی انقلاب نیست. اسلام ایدئولوژی زندگی شخصی است و باید برای انقلابی بودن، مارکسیست بود.
وی اشاره به فعالیت برخی گروهای فکری مانند لیبرالها و مارکسیستها در اوایل انقلاب اسلامی گفت: دراینبین انقلاب وارد صحنه شد در بُعد ایدئولوژیک اسلامی.
امامجمعه موقت سمنان با اشاره به نقشه گروههای انحرافی برای نفوذ در دانشگاهها و قرار دادن حوزویان مقابل دانشگاهیان عنوان کرد: اینها آمدند تا فاصله ایجاد کنند. اگر در این شرایط ایدئولوژی مارکسیستها و لیبرالها میتوانست جا باز کند؛ دانشگاهیان را مقابل حوزویان قرار میداد؛ ولی حضور امام و آن جو انقلابی این توطئه را خنثی کرد.
مهدوی نژاد اظهار داشت: آن توطئه خنثی شد؛ ولی مگر دشمن رفت؟ مگر دشمن مرد؟ او هرروز یک توطئه جدید یک فکر جدید ایجاد کرد و از اینطرف هم با کمال تأسف دوستان غفلت کردند. یک عده غافل شدند از اینکه این دستورالعملهایی که صادر میشود؛ دستورالعملهای دشمن است.
امامجمعه موقت سمنان با اشاره به آثار عواقب این خوشبینی خاطرنشان کرد: این خوشبینی سبب شد تا در ذهن بعضی از دانشگاهیان ما اینطور جا بیفتد که تکامل در این دستورالعملهاست و اگر میخواهید رشد پیدا کنید؛ باید الگو در غرب باشد. اگر قرار شد الگو آنها باشند؛ آنها برنامههایشان پکیج کامل است که باید بپذیرید.
وی تصریح کرد: اگر ما به برنامههای آنها بهعنوان یک تخصص بنگریم که ما در اسلام هم داریم که زمان پیامبر مثلاً اگر یک تخصص در غرب است میگفتند برود آنجا یاد بگیرد بیاید، این مشکلی ندارد. اینطور اگر نگاه شود خب ایرادی نیست. مثلاً من میخواهم ماشین بسازم همهچیز را دارم فلان قطعه را ندارم میروم از خارج میاورم، این عرف بازار اقتصاد دنیا هم است، اما آنچه آنها دنبال میکنند؛ این نیست.
مهدوی نژاد گفت: غرب میگوید اگر شما میخواهید رشد پیدا کنید؛ این پکیج را بهطور کامل اجرا کنید. این افکار با کمال تأسف در علما دانشگاهی ما جا افتاد و به آن باور دارند که ما اگر میخواهیم بهجایی برسیم الگو غرب است؛ یعنی مثل او غذا بخور، لباس بپوش، حرف بزن. مثل او از ادبیات استفاده کن.
وی در ادامه تصریح کرد: شما ببنید مثلاً در علوم انسانی ما قوی بودیم. شاید در علوم مهندسی آنها کمی بهتر از ما بودند، اما در علوم انسانی قوی بودیم اما میبینیم که علوم انسانی ما هم ترجمهشده آنهاست. اشکالی که اینجا به وجود میآید چیست؟
امامجمعه موقت سمنان با اشاره به مکتبهای حوزوی عنوان کرد: ببینید در حوزه اساتید درس خارج فقه ما صاحب مکتب هستند؛ یعنی مثلاً آقای جوادی آملی درس فلسفه رو میگوید، درست است که از کتاب ملاصدرا استفاده میکند اما بازگوکنندهی حرف ملاصدرا نیست. او مکتب فلسفی دارد. حالا یک جا حرف ملاصدرا درست است و میپذیرد، یک جا حرف بوعلی سینا درست است میپذیرد و یک جا حرف هردوی آنها را قبول ندارد و حرف نو میآورد. در فقه و کلام و اصول هم اینچنین است؛ یعنی بهعنوان مکتب اینگونه عمل میکنند.
وی بیان کرد: ولی در دانشگاه به این دلیل که ما رفتیم مثلاً روانشناسی را از آنها گرفتیم، جامعهشناسی را از آنها گرفتیم، علم اقتصاد را از آنها گرفتیم ما صاحب مکتب نشدیم بلکه تبدیل به ترجمه آنها شدیم.
مهدوی نژاد اظهار داشت: گاهی ما میبینیم کتابی ترجمهشده و در رفرنس دانشجویان و اساتید ما قرار میگیرد که این کتاب برای چندین سال قبل است که در نگاه آنها باطل شده است. چون آن چیزی که استاد دانشگاه آنها میگوید حرف روز است؛ اما آن کتابی که ما داریم ترجمه میکنیم مربوط به گذشته است. چگونه در پزشکی هرروز علوم، جدید میشود. در ماشینسازی جدید میشود؟ بنابراین اینگونه نیست که بگوییم ماشین 50 سال قبل همین ماشین امروز بوده است؛ در علوم انسانی نیز همینطور است.
وی ادامه داد: بهعنوان یک مثال برای علم و فناوری به تفاوت موشکسازی با ماشینسازی (خودروسازی) نگاه کنید. به دلیل اینکه ما در موشکسازی صاحب مکتبایم؛ افکار ما میآید شروع میکند به موشکسازی و بهترینها را میسازیم؛ اما در ماشینسازی چطور؟ آنوقت این مقایسه در مسائل اخلاقی و مسائل روانشناسی ما هم هست؛ با این تفاوت که در مثال ماشینسازی برای ما محسوس است؛ اما در روانشناسی و جامعهشناسی و اقتصاد محسوس نیست. همانطور که آنها کارخانه ماشینسازی رده پایینشان را به ما میدهند؛ کتاب روانشناسی قدیمی و دمدهشان را هم به ما میدهند.
رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه علوم پزشکی افزود: اشکالی که الآن به وجود آمده و ما نتوانستیم آن را حل بکنیم این است که دانشمندان دانشگاهی ما در رشتههایی که ما صاحب مکتبایم؛ این مسئله (اقتدار علمی ایران) را نپذیرفتند و چون نپذیرفتند؛ جایگاه حوزه به همین شکل ماند.
مهدوی نژاد عدم بهکارگیری علوم حوزوی در جامعه را از دیگر مشکلات موجود عنوان و بیان کرد: وقتی علم حوزوی به کار گرفته نشود؛ ما نیاز را نمیفهمیم. باید پرسید که نیازها در کجا فهمیده میشود؟ پاسخ آنهم این است که نیازها وقتی در صحنه هستیم احصا میشود.
وی خاطرنشان کرد: بهعنوان یک مثال برای این بحث یکی از دلایلی که ما در رشتههای پزشکی پیشرفتهتر از صنعتی هستیم این است که ما در دانشگاههای علوم پزشکی بیمارستان داریم؛ یعنی دانشجوی ما مقدار زیادی از درسش را در بالین میگذراند. استادی به او درس میدهد که آن استاد از اتاق جراحی آمده و به دانشجو درس میدهد و این دانشجو عجین میشود با بحث جراحی؛ ولی در صنعت که اینطور نیست. استاد ماشینسازی ما که از کنار کارخانه سر کلاس نمیرود و در نتیجه دانشجو با صنعت بیگانه است.
مهدوی نژاد افزود: حال با توجه به این مثال، حوزویها به کار گرفته نشدند؛ پس نسبت به نیاز جامعه هم دور ماندند. البته حوزویها در دانشگاهها به کار گرفته شدند؛ اما تنها برای دروس معارف. معارف بهعنوان درس عمومی. مثلاً با 2 واحد درس اخلاق شما میخواهی مبارزه کنی با تهاجم فرهنگی دنیای غرب؟ در این صورت است که حوزه هم اشکالات خودش را نمیفهمد.
امامجمعه موقت سمنان بیان کرد: درنتیجه این عدم بهکارگیری مثلاً اقتصادی که در حوزه طراحیشده به کار گرفته نمیشود که او بفهمد مشکل طرح کجاست، آن روانشناسی به کار گرفته نمیشود که بگویم آن مشاوره جواب نداد که بفهمند اشکال کار کجاست. در نتیجه حوزویها نتوانستند ارتباط تنگاتنگ با دانشگاه برقرار کنند که نشان بدهند میتوانند مؤثر باشند.
وی با اشاره به وحدت واقعی گفت: الان سیستم طوری است که احساس نیاز نشده است؛ بنابراین وحدت واقعی زمانی به وجود میآید که در ساختمان عموم جامعه ما به نظر بنده آن جایگاه حوزه دیده شود و احساس نیاز دانشگاه به حوزه و حوزه به دانشگاه بهطور واقعی و ملموس ایجاد شود.
مهدوی نزاد در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه چهکاری باید برای به ثمر رسیدن وحدت واقعی انجام داد خاطرنشان کرد: وقتی این اتفاق میافتد که حوزه را بهعنوان یک رشته علم ببینیم و نه صرفاً یک ارزش. نباید بگوییم انقلاب «مال» حوزه است. انقلاب «مال» حوزه نیست. مگر «آخوندها» انقلاب کردند؟ انقلاب «مال» همه است.
وی تصریح کرد: وقتی اینطوری ببینیم که از من طلبه تقاضای انقلابیگری داشته باشند و از آقای دکتر فلانی تقاضای دانشمندگری؛ هیچوقت به وحدت نمیرسیم. زمانی به وحدت میرسیم که ما در طول هم باشیم نه در عرض هم؛ یعنی اینطور ببینیم که مثلاً یک مریض همانطور که احتیاج به آمپول دارد احتیاج به توکل هم دارد.
امامجمعه موقت سمنان گفت: چون دانشگاه این مسئله علم بودن دروس حوزوی را باور ندارد؛ حوزه را به کار نمیگیرد. پس علت اینکه طلبه ما نمیتواند تز اقتصادی اسلامی اجرایی بدهد؛ نه از باب اینکه او تز ندارد؛ بلکه باید از باب این ببینیم که چون تکامل یک تز در مرور زمان درست میشود؛ این محل اجرا برای تکامل تز در جامعه دیده نشده است.
مهدوی نژاد اظهار داشت: حوزه تا وقتی نتواند دانش خود را در بالین اجرا کند تا این فرصت را پیدا نکند که عیب خود را بفهمد تکامل پیدا نمیکند، از اینطرف دانشگاه نیز به این تز و حوزه اعتماد نمیکند.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که حوزههای ما درگیر یک کاری بشوند؛ یعنی پذیرفته بشود [مثلاً این کار پژوهشی روانشناسی مال حوزه]؛ آنوقت حوزه امتحان میکند و گیر کار را به دست میآورد و دنبال حل آن میرود. ولی الآن چون دانشگاه جدا کار میکند و حوزه جدا کار میکند و حوزه مشکلات دانشگاه را هم نمیداند؛ وحدت اتفاق نمیافتد.
رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه علوم پزشکی سمنان بیان کرد: از طرفی چون حوزه را صاحب انقلاب میشناسند توقعاتی دارند مثلاً سیاسی که از عهده نماینده مجلس یا وزیر برمیآید. طلبهای که حوزه اومده اصول خوانده فلسفه خوانده است پس باید دیدگاه کلامی را از او سؤال کرد. برای ما هنوز اینجا نیفتاده است.
مهدوی نژاد با اشاره به بحث وحدت گفت: ما زمانی میتوانیم به وحدت برسیم که دانش را از ارزش جدا نکنیم؛ یعنی به حوزه بگوییم تو ارزشی هستی و دانشگاه دانشی. دوتای اینها ارزشی هستند و انقلابی. انقلاب هم مال همه است هردو مسئولیم؛ اما تخصص من در یک کار است و تخصص دانشگاه در یک کار.
وی ادامه داد: اشکالی که اینجاست و باید رفع بشود اینکه دانشگاهیان ما تخصصهای حوزوی را بهعنوان یک تخصص نپذیرفتند؛ یعنی نپذیرفتن حوزه جامعهشناسی یا روانشناسی دارد. بهتر است علوم انسانی را به حوزه بسپاریم تا علوم انسانی اسلامی بشود آنوقت حوزه پایکار میآید و میفهمد که باید این را حل کند.
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در پایان صحبتهای خود راه رسیدن به وحدت را در فهم متقابل دانست و اظهار کرد: مشکل حوزه و دانشگاه هم الآن این است و اگر ما نتوانیم حوزه را درگیر به کار اجرایی خودش کنیم تا در رشته تخصصی خودش وارد کار بشود و آن را اجرا بکند و گیر کارش را بفهمد رشد نمیکند ولی اگر توانستیم این کار را انجام دهیم، وحدت ایجاد میشود.
گفتوگو از فائزه کلامی
انتهای پیام/363/ش