آقای استراماچونی! ما را با یک «آریوِدرچی» خوشحال کن
عدم بازگشت سرمربی ایتالیایی تیم فوتبال استقلال و درگیری به وجود آمده بین استراماچونی و این باشگاه همه را خسته و عاصی کرده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم, زمانی که مک دونالد سال 1986 اولین شعبه خود را در رم افتتاح کرد، متعصبان غذای ایتالیایی در بیرون رستوران, اسپاگتیِ رایگان به مردم میدادند تا میراث آشپزی خود را از یاد نبرند. با این جمله میتوان به شناخت خوبی از رفتار, آداب و نحوه تفکر آنها دست پیدا کرد؛ اینکه افرادی سرسخت هستند و در مقابل هر تهدیدی با تمام توان مقابله و رقابت میکنند.
آندرهآ استراماچونی, یکی از همان ایتالیاییهاست؛ کسی که به ایران آمد و سرمربی استقلال شد. او با کلی شرط و شروط کارش را شروع کرد اما عمر سرمربیگریاش به نیم فصل هم نرسید. آندرهآ در ابتدا نتوانست موفق باشد و مشکلاتی برایش به وجود آمد اما طبق همان خصلت خاص مردم کشورش, ایستاد و از جایگاهش در استقلال دفاع کرد. او تیم را به صدر جدول رساند اما در نهایت به دلیل اینکه مدیران باشگاه برای پرداخت حق وحقوقش, بدقولی کردند, تهران را ترک کرد و به ایتالیا برگشت.
حالا 16 روز از نبود مربی محبوب استقلالیها میگذرد و او در ساعت به ساعت این مدت، در صدر چهرههای خبرساز رسانههای ورزشی ایران و حتی ایتالیا قرار داشته است. 16 روزی که برای مدیران باشگاه 160 روز و برای هواداران استقلال 1600 گذشته است, البته با این امید که مربی موفقشان به تیم میبرگردد. رفتن استراماچونی عواقب زیادی داشت, از عصبانیت و تجمع هواداران مقابل باشگاه گرفته تا استعفای مدیرعامل و از دست رفتن 5 امتیاز در نبود او. ماموریت بازگرداندن سرمربی ایتالیایی آنقدر مهم بود که پای وزیر و سیستم دیپلماسی کشور را هم به میان آورد. برای انتقال پول به حساب استراماچونی همه مسئولان ایران بسیج شدند تا این کار صورت بگیرد.
بعد از چند روز گفته شد پول در حساب استراماچونی جا خوش کرد اما باز هم از بازگشت گمگشته استقلالیها به تیمشان خبری نبود و نیست. استقلالیها در جدیدترین واکنش اعلام کردند استراماچونی درخواست دریافت کل مبلغ قراردادش را یک جا دارد تا به ایران برگردد! آنها گفتند مربی قهر کردهشان درخواستهای عجیبی در 11 بند داشته که با وجود این موانع نمیتوان خیلی به بازگشت او امیدوار بود. در آن سو اما استراماچونی در سلسله تکذیب ادعاهای مدیران استقلال, این بار هم این مسئله را غیر واقعی دانست و مدیران باشگاه را دروغگو خطاب کرد که دوباره بعد از این اتفاق استقلالیها سند دیگری برای دفاع از خود منتشر و ایمیل ارسال شده از سوی استراماچونی منتشر کردند. (لینک مطلب)
تقریبا همه دنیا میدانند که ایتالیاییها مثل ایرانیها بسیار خانوادهدوست هستند, استراماچونی در ابتدای دوریاش از ایران, استقلال را خانه خود و دوری از هواداران را غمانگیز دانست اما با این وجود میتوان از او خرده گرفت که چرا بعد از گذشت 16 روز و دریافت مطالباتش به ایران نمیآید و اینقدر بر طبل بیاعتمادی و لجبازی میتپد؟ استراماچونی باید واضح و شفاف مانع یا موانع باقی مانده برای عدم بازگشتش به ایران را مطرح و یک باشگاه با میلیونها هوادار را از بلاتکلیفی خارج کند.
دیگر همه از اینکه از ایران مدام اصرار باشد و از ایتالیا انکار, خسته شدهاند. داستان آمدن و نیامدن و ناز و اطوارهای استراماچونی و عدم مدیریت صحیح و ناتوانی در بازگرداندن یک مربی از سمت باشگاه, برای همه لوث شده است. دوطرف جنگی علیه هم راه انداختهاند و برای پیروزی بر حریف سخت مشغول هستند, بدون اینکه حواسشان به حیثیت و اعتبار استقلال و دل هواداران این تیم باشد.
امروز نیز مثل 15 روز گذشته حقیقت پشت اخبار, مصاحبهها و حواشی پیدرپی بین رسانههای ایران و ایتالیا پنهان شده و مشخص نیست چه کسی دارد دروغ میگوید و هواداران را بازی میدهد. چندروزی است نیم فصل برای استقلال به پایان رسیده و تیم در استراحت است. اگر واقعاً استراماچونی نمیخواهد به ایران برگردد و یا مدیران استقلال نمیتوانند شرایط حضور او را فراهم کنند, بهتر است «پرونده بازگشت» همین الان بسته شود و برای نیم فصل دوم تصمیمی جدید گرفته شود.
استراماچونی هر روز درخواست جدیدی دارد یک روز میخواهد مدت قراردادش کم شود و دیگر روز خواستههای عجیب و غیرمعقولی را مطرح میکند. همان روز اول که خواسته اولیه استراماچونی مبنی بر عقد قرارداد جدید و کاهش مدت آن از 2 به یک سال مطرح شد و باشگاه هم راحت آن را پذیرفت میشد حدس زد که این ماجرا پایانی ندارد و این مربی ایتالیایی هر روز خواسته جدیدی رو میکند. دیگر حنای او که گفته بود «به یک کودک نابینا قول قهرمانی دادهام و به ایران برمیگردم» هم رنگی ندارد و این رنگ یوروهاست که استراماچونی را خوشحال میکند. بیتدبیری مدیران و خواستههای غیرمعقول استراماچونی کار را به جایی رسانده که اکنون همه حتی هواداران این مربی از بلاتکلیفی و فضای آزاردهنده خسته و عاصی شدهاند و شاید حالا راضی به پایان این ماجرا با جدایی باشند و ته دلشان بگویند: آقای استراماچونی! ما را با یک «آریودرچی» (به معنی خداحافظی در زبان ایتالیایی) خوشحال کن!
یادداشت از علی عابدیان
انتهای پیام/