سماع از ترکستان تا بالکانها
گروه اتنوموزیکولوژی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران روز گذشته میزبان سمیناری بود که با موضوع سماع و بررسی جایگاه آن در میان تُرکان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به دعوت گروه اتنوموزیکولوژی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، پروفسور علی کافکاسیالی (زبانشناس) و دکتر یاووز سِلیم کافکاسیالی (اتنوموزیکولوگ) از کشور ترکیه به ایران آمدند تا سمیناری علمی – پژوهشی برگزار کنند. این سمینار روز گذشته - شنبه 7 دی 1398 از ساعت 14 تا 18 در دانشگاه تهران - برگزار شد.
موضوع سخنرانی پروفسور علی کافکاسیالی رییس دانشگاه آتاتورک، دربارهی سماع و موسیقی بود و دکتر یاووز سِلیم کافکاسیالی با نگاهی تطبیقی به موسیقی ایران و عثمانی، به اشتراکهای این دو موسیقی پرداخت.
یاووز سِلیم کافکاسیالی فوق دکترای موسیقی و رئیس کنسرواتوار دولتیِ کافکاس کارس است. او در تز دکترایش بخشهایی از موسیقی ایران و به خصوص عاشیقهای ایرانی را بررسی کرده است. یکی از کتابهای اخیرش درباره شناسایی مقامها و آوانگاری موسیقی ترکان قاراپاپاق در منطقه نقده یا سولدوز است.
همچنین پروفسور علی کافکاسیالی بنیانگذار فستیوال جهانی فرهنگ، موسیقی و ادبیات ترکان جهان است که چند دوره این جشنواره را با موفقیت و با حضور بیست کشور جهان برگزار کرده است. دور پنجم این فستیوال در ترکیه برگزار و به نام پروین بهمنی نامگذاری شد.
پروفسور علی کافکاسیالی در حال حاضر رئیس دانشکده فن و ادبیات کازم گارابیکر ارزروم است و پیش از این هم رئیس کل مجتمع دانشگاهی فن و ادبیات دانشگاه گیریسون بود. علی کافکاسیالی در دورهی دکترایش در 6 جلد کتاب به بررسی آنتولوژی زبان ترکان ایران پرداخته است. او کتابهایی درباره عاشیقهای موسیقی ایران دارد. کافکاسیالی در همکاری با دامون شش بلوکی و پروین بهمنی (احیاگر موسیقی اصیل عاشیقهای قشقایی) کتابی درباره موسیقی عاشیقهای قشقایی و منظومههای از بینرفتهاش منتشر کرده است.
در جریان برگزاریِ سمینارِ سماع، دامون شش بلوکی پژوهشگر موسیقی کشورمان، با بیان توضیحهایی به پیشبردِ بحث کمک میکرد.
در ادامه متنِ سمینار علی کافکاسیالی با موضوع "سماع از ترکستان تا بالکانها" را میخوانید:
سماع به عنوان یکی از عناصر اصلی فرهنگ ترک، آیین فولکلوریک مذهبی جهان شمول است که دارای ویژگیهای دینی، فلسفی، ادبی، اخلاقی و هنری بوده، ریشه و برخی از رنگهای آن بر اساس عقاید و عناصر فرهنگی پیش از اسلام ترکها است، که با ارزشهای دینی و همچنین تحت تأثیر بسیاری از فرهنگها آراسته شده است.
سماع که با حفظ پیوند خود با گذشتهاش، از صدها سال قبل، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده، با تأثیر بر جهان دینی، فلسفی، اخلاقی میلیونها انسان از کشورهای مختلف، حتی از قارههای مختلف، با ویژگی "ارزش مشترک" توسط گروههای گوناگون مذهبی و فلسفی تحت نامهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
اما از آنجا که سماع به صورت یکپارچه و از همه جنبههای آن مورد ارزیابی قرار نگرفته، بنابراین ویژگی مذهبی آن با ویژگی فولکلوریکش، جنبه آیینیاش با جنبه رقصش در هم آمیخته شده و موجب تفسیرهای ناقص شده و زمینه سو استفاده را فراهم کرده است.
در اساس و مبنای "سماع" نگاه انسان ترک، به زندگی و خدا و جهان معنوی وجود دارد. سماع گرایش به خدا، از نظر جسمی و روحی است. سماع، ابتدا به عنوان محصول اعتقاد باستانی ترکان، "خدای آسمان/ تنگریسم"، مطرح و بعدها، با شکلی اسلامی، ارزش فولکلور مذهبی به دست آورد.
قبل از مسلمان شدن ترکها ، آنها اغلب بر آئین "خدای آسمان/ تنگریسم بودند. حتی اعتقاد به خدای آسمان از طرف ترکان به سایر قبایل آسیایی سرایت کرده است.
گرچه همه قبایل باستانی، اجسام آسمانی را مقدس شمرده اما خود آسمان را مورد توجه قرار ندادهاند، اما ترکان هم به اجسام آسمانی اهمیت داده و هم در مورد خود آسمان به اندیشیدن پرداختهاند و توانستهاند به اعتقاد به خدای واحد دست یابند. بنا به سیستم اعتقادی ترکان باستان، صاحب جهان، خدای متعال است.
در اعتقاد ترکان، آسمان مقدس است. آسمان، هم صفت پروردگار و هم مکان اوست. زمین- آب مقدس است. تشبیه گنبد خیمهها، اتاقها و مساجد ترکان به گنبد آسمان متأثر از اعتقاد بر خدای آسمان است.
وجود مراسم مذهبی متداول در قبل از اسلام در بین ترکان که تنها زوجین متأهل طبق قوانین بسیار سخت در آن شرکت میکردند و جشن میگرفتند، کیمیز (نوعی دوغ حاصل از شیر اسب) مینوشیدند، معروف است. این مراسم که به عنوان آیین اعتقاد به خدای آسمان برگزار میشد، با اسلام آوردن ترکان، از طریق ترکمنهای عشایری در ماوراءالنهر با شکلی اسلامی به یسویه تبدیل شد.
بعد از آن به خراسان، از طریق آذربایجان به آناتولی و بعد به غرب منتقل شد. این آیین ترکهای باستان، امروزه با نامهای مختلفی در بسیاری از جوامع ترک، از ترکستان شرقی تا اروپای شرقی شناخته میشود:
در ترکستان شرقی "ساما"، "دولان"، "سانام"؛
در قزاقستان "ذکر یسوی"،
در خوارزم "کوش تپدی"؛
در ترکمن صحرا "ذکر خنجر"
در آناتولی و بالکان "سِما"، سِماه"، و یا "زاماه" و در بین ترکان کشورهای غیر مسلمانِ یاقوت، آلتای، تووا؛ به صورت "اُس یُ های"، "اؤنکؤؤ" استعمال میشود.
امروزه با بررسی رقص "اُس یُ های" که در فصل بهار در بین ترکان یاقوت/ساها شور، آلتای، تووا و رقص "اؤنکؤؤ" که بر اساس اعتقادات تانقریسیم/ خدای آسمان، توسط زوجین در زمان معینی صورت میگیرد، تشابهاتشان با رقص سماع قابل مشاهده است. "آئین جم" نیز به عنوان آئین اصلی طریقتهای "علوی بکتاشی" مراسم مذهبی ترکان باستان است که به جلای اسلام آراسته شده است.
خراسان در کنار اسلام، به مرکز مهم جنبش صوفیان تبدیل شده بود. در قرن 9 میلادی، هرات، نیشابور و مرو با متصوفان پر شد و در قرن 10 شیوخ در بخارا و فرغانه دیده شدند. شیوخ ترک تبار، در صدر درگاه/خانقاه قرار گرفتند. علاوه بر عاشقهای قدیمی، دراویش نیز با عنوان "آتا" یا "باب / بابا" با رفتن به اطراف ایده تصوف را گسترش میدادند. مرشد عاشقها، دده قورقود و معلم یسوی، ارسلان باب (متوفای 1166) از جمله آنها هستند.
در حالی که الزامات دین جدید در شهرها و قصبهها برآورده میشد، ترکان ساکن در مناطق روستایی و در قالب عشیرتی، مسلمانی را به طور سطحی ادراک میکردند. آنها نمیتوانستند آئینها، مراسم و اعیاد ادیان قدیمی خود را به طور کامل حذف کنند. لذا بخشی از آنها را با شکلی اسلامی ادامه دادند.
احمد یسوی و خلفای وی که به شهر یسی، که اکنون با عنوان ترکستان شناخته میشود، بازگشتند. ترکان را که اکثریت قریب به اتفاق زندگی عشایری خود را تجربه میکردند و دارای یک فرهنگ شفاهی عرفانی با عناصر اساطیری همچون گوک تانری (خدای آسمان)، بودایی و مانویت بودند را، با حفظ ارزشهای صوفیانه و مقررات مربوطه، با اسلام آشنا ساختند.
ترکان عشایر مسلمان، به عنوان یک ضرورت زندگی عشایری ترک، همچنان که در ادیان قدیمی خود وجود داشت، زن و مرد گرد هم میآیند و آیینهای خود را با نشاط و هیجان زیاد، موسیقی و سما اجرا میکنند.
دوره زندگی احمد یسوی مصادف با حکومت سلجوقیان آناتولی است. ترکان سلجوقی، دولت بزرگی از کاشغر تا آناتولی، قفقاز تا یمن را شکل دادند. صدها هزار سرباز ترک و به دنبال آنها، طوایف ترک در سرزمینهای ایران، قفقاز، آناتولی، عراق و سوریه اسکان داده شدند. در واقع با ورود آنها، یسویه نیز به این سرزمینها ورود یافت.
دراویش یسوی، از درگاه "ایدگاه" کاشغر به تکیه گاه "بابا افشار نیازآباد"، از "ساری سالتوک" بالکان، تا تکیه گاه "بابا آکیازیلی بلغارستان" تکیه گاه و زاویههای زیادی را تاسیس کردند. یسویه تنها با نام خودش نه، بلکه تحت اسامی حیدریه، بابایی و بکتاشی در قالب طریقتهای مختلف به فعالیت پرداخته است.
از طرف دیگر سماع و یا سماه، با مولوی و یا حاج بکتاش ولی پا به عرصه حضور نگذاشته است. سماع، از طرف شمس تبریزی به مولوی ارائه شده است. مولوی ادامه دهنده سنت تصوف قبل از خود بوده است.
امام غزالی (متوفی 1111) در دو اثر خود به بحث در مورد موضوع سماع پرداخته است. یکی در کتاب وجد و سماع هشتمین کتاب از ربع عادات از کتب احیای علوم دین، و دیگری در بخش احکام و آداب سماع و وجد از کتاب کیمیای سعادت موضوع سماع را مورد ارزیابی قرار داده است.
غزالی در این آثار به اجرای سماع در زمانهای دور اشاره کرده و از اصحاب عبدالله ابن جعفر، عبدالله ابن زوبیر، مغیره ابن شعبه و دیگران نام میبرد. نوشتن این اثر غزالی صد سال قبل از تولد مولانا نشان میدهد که سماع مدتها قبل در بین ترکان برقرار بوده است.
همه سماعها دارای ویژگیهای دینی است. در همه سماعها، زبان و ادبیات ترکی هست. در اکثرشان اشعار کلاسیک مورد استفاده بوده است. به طور کلی در سماع اجرا شده در روستاها و ییلاقات انواع اشعار ساز(اشعار عاشقی) به کار گرفته شده است.
در همه سماعها، رقص و موسیقی وجود دارد. آلت موسیقی اصلی، دف، ساز و انواع آن از قبیل دمبرا، دوتار، قیجاک، ساز و باغلاما بوده است.
در کلیه سماع ها، به استثنای سماع مولوی و بکتاشی، ویژگی مریدی، آهنگ جنگی، آرایش جنگی و یا شوق پیروزی وجود دارد.
در همه سماعها، تشبیهات مربوط به چرخش جهان، چرخش مداوم و قطعی و میل به آسمان مشاهده می شود.
در کلیه سماعها، روح وحدت و پیام یکپارچگی وجود دارد. هر صوفی به تفرد حرکت میکند، به تنهایی میچرخد و در عین حال، در اطراف شیخ به چرخش خود ادامه میدهد.
از ترکستان شرقی تا اروپای شرقی، در کلیه سماعهایی که از طرف طوایف و مردمان ترک اجرا شده است، از نظر هدف، کارکرد، ظاهر و موسیقی مشابه است.
سماع با تکیه بر عناصر فرهنگی و اعتقادی ترکان باستان، به همراه اسلام آوردن ترکان، رنگ و بوی اسلامی به خود گرفته و حیات خود را ادامه داده است.
این آیینها، که توسط بسیاری از اقوام و عمدتا توسط اقوام ترک مورد توجه قرار گرفته، آیینی فولکلور با ویژگیهای دینی، فلسفی، ادبی، اخلاقی و هنری است که از ویژگی "ارزش مشترک" برخوردار است.
به طور خلاصه، این آیینها صرفاً مربوط به یک گروه اعتقادی و یا قومی و یا ارزش مشترک یک جامعه ترک و یا جغرافیایی معین نیست. سماع، ارزش فرهنگی مشترک همه جوامع از ترکستان تا بالکان است.
ادامه حیات این ارزش فولکلوریک دینی، نه تنها برای اسلام و مسلمانی ضرری ندارد، بلکه مسلمانانی که تمایل به دوری از اسلام دارند را به دامن مسلمانان باز میگرداند. حال اگر سماع را از مسلمانانی که به آن میپردازند، بگیریم، میلیونها مسلمان از اسلام دور خواهند شد.
پروفسور دکتر علی کافکاسیالی - 7 دی 1398 - دانشگاه تهران
در بخش دیگری از این برنامه، یاووز سِلیم کافکاسیالی با نگاهی تطبیقی به موسیقی ایران و عثمانی به ارائهی سمینارش پرداخت.
در پایان این سمینار، با حضور هومان اسعدی و احمد صدری با تقدیم هدایایی از پروفسور علی کافکاسیالی و یاووز سِلیم کافکاسیالی تقدیر شد.
انتهای پیام/