اصفهان| گریه امانش نمیدهد آسمانی را که در فراق سردار دلها اشکریزان است... + فیلم
باران جاری است، به وسعت یک سرزمین… گریه امانش نمیدهد آسمانی را که در فراق سردار دلها اشکریزان است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، غوغایی در شهر برپاست. امروز کلامها همه یکی است، نگاهها همه به یک سو و گامها در یک خط... صحبت از مردی است به رنگ نور؛ نگاهها، چشمان او را نشانه رفته است و گامها به سوی او شتابان است.
وعدهگاه همان محل قرار همیشگی است، قلب شهر با 40 سال خاطره از حماسهسازیها، میدان تاریخی امام (ره). طلوع خورشید را هر صبح اینگونه میبیند: آرام و امن، خوب میداند «...در پرتو امنیت...» یعنی چه؟ آبی آسمان در نگاهش از طلوع تا غروب جاری است، ردپایی از هیچ نامحرمی در آسمان زلالش پیدا نیست. این یعنی آرام، یعنی امن.
وعدهگاه میزبان دو میهمانی بزرگ است، هر سال دو بار. روزی که لبهای تشنه «آزادی قدس» را فریاد میزنند و روز دیگر که ذکر «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» ورد زبانها میشود. روز قدس و 22 بهمنماه.
وعدهگاه اما در دفتر خاطرات خود به یادماندنیهای دیگری هم دارد، 25 آبان 61، روزی که بدرقه 370 شهید را بر بالهای فرشتگان تا بهشت الهی نظارهگر بود، 5 مهرماه 96 روزی که شهید بی سر را در آغوش کشید و حالا امروز…
این بار هم قرار است مراسم بدرقهای برپا شود، از زمین تا عرش الهی. اگرچه جسمش حاضر نیست اما از اوج آسمان نظارهگر شوری است از جنس ارادت و سپاس.
ظهر شنبه، میدان امام (ره) میزبان سیل عظیم جمعیتی میشود که خود را سربازان حاج قاسم سلیمانی مینامند. با شعارهای یکصدای «فرمانده دلاور، شهادتت مبارک» به محل قرار میرسد. باران جاری است، به وسعت آسمان نصف جهان. گریه امانش نمیدهد آسمانی را که در فراق سردار دلها اشکریزان است. باران و اشک توام میشود، لبها لرزان است اما مشتها گره کرده، سرمای هوا اما قرار نیست دستی را لرزان کند. صلابت و اقتدار از لبیک یا حسینهایشان جاری است. آماده دفاع از خونهای به ناحق ریخته شده شهدایشان هستند.
میخوانند و میگریند، زنجیر میزنند و علم به پا کردهاند، گویی محرم بار دیگر برپا شده است، میخوانند: «ای کشته دور از وطن… ای کشته صدپاره تن...» و بر سر و سینه میزنند.
گریاناند اما فراموش نکردهاند گریه اینجا معنای دیگری دارد. خشم در دلهایشان، از قساوت قلب دشمنانشان، اشک اما در چشمانشان از مظلومیت فرماندهشان موج میزند.
یاد سردار میکنند و روضه مادر. باران هم همراهی میکند «باز باران با ترانه دارد از مادر نشانه، بوی باران بوی اشک مادرانه..» فرماندهشان دلداده روضه مادر بود. با هم یکصدا میشوند و میخوانند.
«ما همه قاسم سلیمانی هستیم» جوانترها این شعار را هشتگ میکنند این بار در فضای حقیقی. صدایشان به آسمان رفتهاست، مجری مراسم هم اشاره میکند که جوانان بی شماری شب گذشته با حضور در فرودگاه مهرآباد خواستار حضور در عراق و مبارزه با آمریکا شدهاند.
او همچنین میگوید که ارادتمندان حاج قاسم میتوانند برای سفر به کرمان برای شرکت در مراسم تشییع و خاکسپاری امشب و فردا در گلستان شهدا اعلام آمادگی کنند. خیلیها آماده سفر شدهاند. این از تاییدهایشان پیداست.
مراسم به پایان خود نزدیک میشود اما مردم دعوت میشوند که مجالس سوگواری. در جوار مزار شهید حاج احمد کاظمی یار وفادار حاج قاسم. در اماکن متبرکه و مذهبی، در تکایا و مجالس عزاداری و حتی موکبهایی که در سطح شهر به یاد فرمانده دلها برپا شده است…
انتهای پیام/162/ ت