قنبری مهر فواره نیست آبشار است / ماجرای بربط ایرانی از زبان بهروزی نیا

قنبری مهر فواره نیست آبشار است / ماجرای بربط ایرانی از زبان بهروزی نیا

شب ابراهیم قنبری مهر با حضور هنرمندان و با بیان ماجرای بربط ایرانی از زبان حسین بهروزی نیا برگزار شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شب ابراهیم قنبری مهر، سه شنبه 17 دی 1398 با حضور برخی از چهره‌های هنری و علاقه‌مندان به موسیقی در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد. در این مراسم برخی از چهره‌های شناخته شده‌ی موسیقی ایران به سخنرانی پرداختند که متن صحبت‌های هر کدام را در ادامه می‌خوانید.

قنبری مهر فواره نیست آبشار است

سید عباس سجادی، مدیر عامل بنیاد آفرینش‎های هنری نیاوران: شب قنبری مهر شب مهر، شب عشق و شب پاکدستی است. قنبری مهر همواره با عشق و ارادت از استاد خود ابوالحسن صبا یاد می‎کند و هنوز هم با وجود استادی خود را قطره کوچکی در دریای هنر می‎داند و این رمز قنبری مهر شدن است. برای برنامه دستان و دیگر برنامه‎ها حدود 20 ساعت با ابراهیم قنبری مهر تصویر دارم، در قسمتی از این فیلم‎ها قنبری مهر نقل میکند که  استادش صبای بزرگ به او  گفت : تو روزی بر جایگاه بلندی می‎ایستی، حواست باشد که آن روز، روز سقوط توست. کسی که متوجه این نکته باشد هرگز سقوط نمی‎کند. قنبری مهر در آن جایگاه ایستاد ولی سقوط نکرد. می‎گویند اوج فواره سقوط است، اما قنبری مهر فواره نیست آبشار است، همچنان تکثیر می شود. سازسازی به گفته قنبری مهر عشق است. هر سازی ویژگی‎های وجودی سازنده را در خود دارد. قنبری مهر قالب ارائه کرده است، بسیاری از افراد ساز می‎سازند اما چرا آن ساز به آن صورتی که باید  ارائه نمی شود. به این دلیل که هر سازی عطر وجودی خود را از سازنده‎اش می گیرد. یک نفر می‎شود استاد قنبری مهر.
خشک سیمی، خشک چوبی خشک پوست
از کجا می‎آید این آوای دوست
ما باید دنبال این آوای دوست بگردیم و در وجود هنرمندان جستجو کنیم.
یکی دیگر ازخصوصیات بزرگمرد موسیقی ایران علاوه بر ساخت ساز ابداع و بعضا ابتکاراتی که در سازسازی ایجاد کردند تربیت شاگردان خوب است. یکی از شاگردان او استاد بیاض امیرعطایی است که اخلاق و منشش انسان را شرمنده می‎کند. باید خاکساری را از استاد آموخت. استاد در دل همه ما مهر کاشته است
با اجازه سعدی این بیت را تغییر دادم تا به استاد قنبری مهر تقدیم کنم:
سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل / بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران

پدرم مقاوم و عاشق بود

مرجان قنبری مهر، فرزند ابراهیم قنبری مهر: پدرم آنقدر مقاوم و عاشق بود که توانست همه سدها را بشکند و در فرهنگ سازسازی ایران نقش عظیمی را ایفا کند و پایگاهی را برای آیندگان بسازد. معتقدم پدرم نابغه است و بسیاری بر این امر اذعان دارند. قنبری مهر بسیاری از سازهای ایرانی را یا تکمیل کرده و یا تغییر داده و اشکالات آنها را برطرف کرده است. سازهای زهی کلاسیک ساخته، هارپ ساخته است.
پدر حدود 50 سال پیش قیچک سیستان و بلوچستان را آورد و تبدیل به قیچک شهری کرد. امروز 40، 50 سال است که قیچک در ارکسترها استفاده می‎شود.  این ساز امروز دیگر ساز مهجوری نیست. البته هنرمندان هم می‎بایست این سازها را می‎پذیرفتند. اما با گذشت زمان اگر چیزی واقعی و درست باشد حتما سربلند بیرون می‎آید.
تا قبل از قنبری مهر بربطی وجود نداشت، فقط عود بود. او با تحقیقات خود دریافته بود که عود تغییر یافته بربط است. وی در حجاری‎ها و مینیاتورها ارتباط اندازه بربط را با بدن انسان پیدا کرد و بربط را به اندازه واقعی خود رساند.

سازهای قنبری مهر بی نظیر است

فرهاد فخرالدینی: نخستین بار وصف قنبری مهر را از استاد مشترک‌مان ابوالحسن صبا شنیدم. دستان استاد صبا معمولاً لاک الکلی و رنگی بود. یک روز از او پرسیدم دست‎های شما چرا رنگی است؟ نگاه نافذی کرد و گفت من ساز هم می‎سازم. ویولن هم می‎سازم. ولی شاگردی دارم که آینده بسیار درخشانی دارد. صبا از این شاگرد اسم نبرد بعداً فهمیدم منظور او قنبری مهر است.
روزی به همراه دوستانم به منزل استاد قنبری مهر رفتیم. سال 1339، دو سه سال پس از فوت استاد صبا. در حال کار بود. این خاطره را برایش تعریف کردم بسیار به وجد آمد. قنبری مهر به تازگی از فرانسه که سفری بسیار موفق بود  بازگشته بود. در این سفر نوازنده شهیر روس داویدو اویستراخ ویولن ساخت قنبری مهر را دیده بود و برای او بسیار جالب بود که یک ایرانی چنین سازی ساخته است. این نوازنده مطلبی را برای قنبری مهر نوشت.  همان روز آقای قنبری مهر نامه را به من داد تا ترجمه شود که در مجله موزیک آن زمان چاپ شد. در آن نامه اویستراخ بزرگ قنبری مهر را استاد جوان با ذوق خطاب کرده و به او در خصوص  ادراک درستش از ویولن تبریک گفته و برای او آرزوی موفقیت کرده است.
برای ایران افتخار بزرگی است که یک ایرانی به فرانسه برود، دوره ای ببیند سازی بسازد و مورد توجه قرار گیرد. صبا دست به هر کاری زد نتیجه قابل توجه و بزرگی پدید آمد. در زمینه ساخت ساز هم انسان بزرگی همچون استاد قنبری مهر را پرورش داد. بدون شک قنبری مهر بزرگ ترین چهره عرصه سازسازی است.
تعدادی از این قیچک‎ها در انبار ساز هنرستان موسیقی بود. از بچه‌ها خواستم تا با این سازها کنسرت برگزار کنیم. کنسرت پایان سال هنرستان با این سازها بسیار مورد توجه قرار گرفت.
قنبری مهر علاوه بر این که استاد بزرگی در ساخت ساز است در ویولن نوازی نیز چیره‌دست است. حتی فیلمی را دیدم که با ویولن آواز استاد شجریان را همراهی می‌کندو شجریان از این کار بسیار راضی بود . او بسیار با گذشت است و همیشه بخشید. در ارکسترهای بزرگ دنیا بودجه کلانی به خرید ساز اختصاص می‌دهند. یک ساز خوب در ارکستر بسیار مهم است. ساز اگر خوب نباشد بهترین نوازنده هم نمی‎تواند ساز بزند. سازهای قنبری مهر و شاگردانش بی نظیر است. هر مشکلی در هر سازی وجود داشت قنبری برطرف می‎کرد. در کشورهای دیگر ساز را دولت تامین می‎کند اما قنبری مهر بدون توجه به این مسائل عمری تلاش کرد و سازها را در اختیار نوازندگان قرار داد. ما به وجود او افتخار می‎کنیم.

ذوق و قریحه‌ای خدادادی در وجود قنبری مهر

یدالله کابلی خوشنویس: از استاد بهروزنیا سپاس‎گزارم که مرا با قنبری مهر آشنا کرد. جان‎های شیفته‎ای همچون استاد قنبری مهر موجب شده‎اند تا کارهای بی بدیلی در موسیقی شکل گیرد. اگر بخواهیم به دنیای شگفت‎انگیز استاد قنبری مهر نگاهی بیاندازیم می‌بینیم که ذوق و قریحه‌ای به صورت خداداد در وجود او نهاده شده‌است.
پنجه‎های استاد قنبری مهر با خلاقیت مجموعه عظیمی از سازها را در دست و پنجه هنرمندان تراز اول دنیا قرار داده است که باعث افتخار ما ایرانیان است. او در پژوهش درباره چوب و شناخت آن نیز بی نظیر است. همچنین قنبری مهر هنرمندی با عزت طبع است. این ویژگی همه بزرگان در همه هنرها است.

من در محضر استاد قنبری همان قطره اشکم

هوشنگ امیراردلان: یکی از افتخارات من این است که مرحوم دایی من عزیزالله اردلان، با استاد ابوالحسن صبا همسایه و دوست بود. سخنی گهربار را همیشه از این بزرگوار نقل می‎کرد. از استاد صبا پرسیدند نظرتان درباره موسیقی ایرانی و غربی چیست؟ با همان نجابت و بزرگواری گفت: موسیقی غربی اقیانوس است و موسیقی ایرانی یک قطره اشک است. من در محضر استاد قنبری مهرهمان قطره اشکم.

ماجرای بربط ایرانی از زبان بهروزی نیا

حسین بهروزی‌نیا نوازنده عود: در سال 1349 وارد هنرستان موسیقی شدم و چون سنم کم بود اساتید هنرستان تار را برای من انتخاب کردند. چند سالی تار زدم و پس از چند سال در کنسرت های هنرستان سازی به محسن نفر که امروز نیز از نوازندگان برجسته است از طرف وزارت فرهنگ و هنر وقت هدیه شد. دیدم این ساز متفاوت است با کنجکاوی دریافتم که این ساز هنر استاد قنبری مهر است. همان روز آرزو کردم که من هم روزی نوازنده خوبی بشوم و ساز استاد را هدیه بگیرم. بعدها با عود آشنا شدم و پس از چند سال به عنوان نوازنده با گروه‎های حرفه‎ای فعالیت کردم تا روزی برای این ساز مشکل پیش آمد و چون ساز بی نظیری بود نمی‎توانستم آن را به دست هر کسی برای تعمیر بسپارم. با پرس و جو به آقای قنبری مهر رسیدم. در گوشه‎ای از کارگاه او چشمم به سازی افتاد شبیه عود از استاد پرسیدم این چه سازی است قنبری مهر در پاسخ گفت این ساز بربط ایرانی است. پرسیدم مگر این ساز من همان بربط نیست که عرب‎ها گرفتند و دوباره با نام عود به ما دادند. قنبری مهر گفت نه اتفاقا ساز شما عود است. بربط کاسه کوچک‎تر و دسته بلندتری دارد. از استاد اجازه گرفتم و با آن بربط نواختم. نمی‎توانستم چشم از آن ساز بردارم. در همان لحظه ساز خودم را از یاد بردم. از استاد آن ساز را خواستم اما استاد ساز را برای موزه ساخته بود. در همان روز اولین آلبومم را که با عود زده بودم اما نامش را بربط گذاشته بودم به استاد دادم. هفته بعد برای تحویل ساز به منزل قنبری مهر رفتم. استاد به من گفت سازت درست شده و این بربط هم برای شما. از خوشحالی پر در آوردم. گفت شما و من هر دو در یک مسیر گام بر می‎داریم. شما در احیای نوازندگی ایرانی این ساز و من در احیای ساختمان فیزیکی این ساز. آن روز خدا دنیا را به من داد. از آن روز دیگر به عود دست نزدم.
نخستین بار صدای ساز بربط در شهر مالموی سوئد در کنسرت گروه دستان شنیده شد، که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. چون با دیگر سازهای ایرانی بسیار هماهنگ بود. آن ساز دیگر پاره تن من بود. سپس با موزه‎های مختلف دنیا در تماس بودم تا به خواست استاد بربط ایرانی شناخته شود. سرانجام شورای موزه ساز لندن که بسیار معروف است درباره پیشنهاد من جلسه برگزار کردند و بربط را به دلیل اینکه ساخت استاد قنبری مهر بود پذیرفتند و به  این ترتیب  ساز را در موزه لندن به نمایش در آمد.
خوشبختانه امروز ساز بربط کاملا معرفی شده و جا افتاده و هم نوازندگان و هم سازندگان خوبی دارد.

در پایان این مراسم، حسین بهروزی نیا قطعه‌ی «آفتاب نیمه شب» را برای حاضران نواخت.

این مراسم به همت مجله فرهنگی هنری بخارا و بنیاد آفرینش‎های هنری نیاوران، برگزار شد.

در این مراسم فرهاد فخرالدینی از شهرداری منطقه و اعضای شورای شهر خواست تا نام پارک شقایق که در نزدیکی منزل قنبری مهر است، را به نام این استاد تغییر دهد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران