مجری تلویزیون: اسپانسرها تلویزیون را کوچک کردند/ سلبریتیها باید با خودشان تکرار کنند "ما با پول مردم به اینجا رسیدیم" + فیلم
متأسفانه برخی از مجریان امروزِ تلویزیون بر این باورند که بیادبی کردن و توهینکردن معروفشان میکند و به جای مانور بر محتوا و حرفهایگری و خلاقیت و نوآوری به دنبال خودنمایی در فضای مجازیاند.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر
دانشآموز دیروز رشته مهندسی برق دبیرستان میرداماد شهرری، مجری امروز صداوسیما است. علاقهاش به کارهای هنری در نوجوانی باعث شد سال 1380 با برنامه زنده شبکه یک کارش را آغاز کند. جوان محله میدان نارنج خیلی زود بر آنتن مهم شبکه تهران سابق و شبکه پنج امروز سیما تکیه زد؛ نام آن برنامه "سلام تهران" بود که خیلی از هنرمندان و برنامهسازان با این برنامه معرفی شدند. از طرفی دیگر روزهای نخست "آفتاب شرقی" با اجرای حسین مولایی کلید خورد.
برخورد غیرتخصصی با اجرا در تلویزیون
ماجرای ورودش به صداوسیما هم خاطرهای را به یادش میآورد که جذاب و شنیدنی است؛ سه بار بعد از رد شدن در مراحل تست بالاخره مجری شد. در حالی که امروز خیلی این دقتنظرها برای انتخاب مجری و سپردن برنامه به مجریان را شاهد نیستیم؛ مصداق بارز آن حضور بازیگران، سلبریتیها و برخی از افرادی است که سالهای اخیر به میز اجرای تلویزیون تکیه زدهاند اما در نوع اجرایشان و حتی هزینههایی که به واسطه اشتباهاتشان برای تلویزیون فراهم کردهاند گویای همین نکته است با اجرا در تلویزیون تخصصی برخورد نمیشود.
چرا آن حساسیتها در مجریگری تلویزیون وجود ندارد؟
جالب است که حسین مولایی از راهش وارد اجرا میشود؛ هرمز شجاعیمهر و حسینیان از او تست میگیرند و سه بار رد میشود. کلاسهای تخصصی اجرا را میگذراند و بالأخره در تست قبول میشود. سالها از آن دوران میگذرد و به قول خودش وقتی به یاد آن دوران میافتد فضای دوستانهشان تبدیل به محیطی شاد و با نشاط میشود؛ چرا که این دو مجری قدیمی الان دوستان حسین مولاییاند و آن تست گرفتنها و رفت و آمدها خاطره شده اما یک یادآوری برای امروز تلویزیون میکند که چرا آن حساسیتها و دورههای تخصصی مجریگری تلویزیون کمرنگتر شدهاند؟
گلایه مجری قدیمی تلویزیون
گلایهای که مولایی و بسیاری از مجریان قدیمی دیگر به صداوسیما دارند چرا برخی زدو بندها و آشنابازی باعث شد تا بسیاری افراد توانمند خانهنشین و برخی روی آنتن زنده دیده شوند که بیشتر از محتوا و جذابیت برای مخاطب، اشتباهاتشان برای تلویزیون معضلآفرین است. او این روزها در سری جدید "به خانه برمیگردیم" اجرا میکند و البته همچون برخی از مجریان دیگر در شبکه ایرانکالا به حمایت از کالای ایرانی و تولیدملی پرداخت و اجرای برنامهای را با این مضمون پذیرفت.
اولین مجری "آفتاب شرقی" تلویزیون
مشروح گپ و گفت با حسین مولایی مجری با سابقه تلویزیون از نظرتان میگذرد:
* بگذارید از آنجایی شروع کنیم که با رشته مهندسی برق و از جنوبیترین نقطه تهران (شهرری) وارد تلویزیون شدید و با "آفتاب شرقی" شروع کردید؟
من اولین مجری "آفتاب شرقی" بودم.
هیچکجا استخدام نشده است
* آن موقع که شما روی آنتن بودید از اتاق فرمان به شما نمیگفتند بگویید فلان کالا و اپلیکیشن را تبلیغ کنید. الان هم البته برخی از مجریان هر نوع کالایی را تبلیغ نمیکنند اما بعضاً مجبورند؛ چون میدانند تبلیغ نکنند آن برنامه تعطیل میشود و باید هزینههایش را از اسپانسر بگیرد. برخی از مجریان هم بعداً از فلان تبلیغ پخش شده، ابراز شرمندگی کردند. از این روزهای تلویزیون بگویید و زمانیکه خودتان تست میدادید و سه بار هم رد شدید؛ جالب است که دوستان امروزتان آقای شجاعیمهر و حسینیان از شما تست میگرفتند. کلاسهای آموزشی و دورههای تخصصی اجرا را گذراندید که امروز کمرنگتر شده است....
بگذارید از اینجا شروع کنم که من حسین مولاییام متولد نهم خردادماه سال 1359. رشته دانشگاهیام مهندسی برق بود اما آن موقع تکلیف شغلم روشن نبود؛ پدرم خیلی دوست داشت من بروم و مهندسی برق بخوانم و من رفتم مهندسی برق خواندم که 6 سال طول کشید و من مهندس شدم؛ اما حقیقت این است که از آن مهندسی هیچوقت استفاده نکردم. الان تقریباً چهلساله شدهام هیچکجا استخدام نیستم و همیشه از استخدام گریزان بودهام. در شهرداری کار کردم و در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدیرکل بودهام. من به سراغ رشته مورد علاقهام روابطعمومی رفتم و دکترای فرهنگ و رسانه گرفتم.
رشته برق میخواندم اما اجرا را دوست داشتم
خیلی تلویزیون را دوست داشتم و حتی در مدرسه و سر صف، مجری برنامههای مناسبتی بودم. آن موقع شعرم میگفتم البته الان هم میگویم. پدر مادرم (پدربزرگ) روحانی بودند که شعر میگفتند و ما از ایشان به ارث بردیم. کلاس و دوره مربوط به اجرا را رفتم دیدم توانایی و استعدادش را دارم و همان زمانی که رشته برق میخواندم کلاسها و دورههای تخصصی اجرا را رفتم و خیلی برایم مهم بود.
مرا رد کردند تا حج عمره پدرم!
با واسطه، چند بار به تست رادیو و تلویزیون رفتم. یادم است یک بار محمدرحیم لیوانی مدیر وقت پخش شبکه سه سیما و رئیس فعلی مرکز صبا، مرا پیش محمدرضا حسینیان فرستاد تا از من تست اجرا بگیرد؛ این مجری صاحبنام تلویزیون که در حال حاضر از دوستان نزدیک بندهاند، در این تست مرا رد کردند! دو سه بار بیشتر در این تستها رد شدم تا رسید به تاریخ 5 مهرماه سال 1380 که پدرم به حج عمره رفته بود.
هشتم مهرماه 1380 روی آنتن رفتم
من یک تست داشتم و مهرداد خسروی یکی از مدیران بینظیر رسانهملی بنده را معرفی کرد و محمد قنبری تست سختی هم از من گرفتند. پدرم زنگ زده بودند گفتم برایم دعا کنید من این تست را قبول شوم. بعد از این همه رفت و آمدها هشتم مهرماه 1380 اولین برنامه تلویزیونی اجرا کردم؛ اتفاقاً این برنامه هم برای اولین بار روی آنتن میرفت. به همین خاطر است میگویم من اولین مجری "آفتاب شرقی" تلویزیونام! واقعاً امروز برخی خیلی راحت به تلویزیون میآیند و مجری میشوند و این ماجرای ورود و تست و کش و قوس را برایشان تعریف میکنم.
چرا یکدفعه مجری میشوند؟
همهجا گفتهام زادگاهم شهرری است و هنوز هم توفیق دارم خانهام در درب شرقی حرم است. نمیدانم شاید اعتقادم اشتباه باشد اما دلم میگوید نرو از محضر حضرت عبدالعظیمحسنی. من آن موقع هم از شهرری تا ونک میرفتم و میآمدم کلاسهای سخت و دورههای فشرده و پیچیده اجرا را میگذراندم؛ آن زمان که مترویی نبود و الان ارتباطات راحتتر شده و الان یکدفعه شخصی به تلویزیون میآید و تریبون اجرا را به دست میگیرد.
من این احترام مردم را از تریبون انقلاب اسلامی دارم
* یکی از پدیدههای ناملموسی که امروز در سینما و تلویزیون دیده میشود خط و نشانها و رفتارهای قهرآمیزی است که بعضاً بازیگران، مجریان و برنامهسازان و سریالسازان به تلویزیون و سینما وارد میکنند؛ آدمهایی که به واسطه دوربین سیما به سینما رسیدهاند اما از بودنشان در این رسانه عذرخواهی و فراموش میکنند روزی برای بدست آوردن تریبون رسانهملی چه دست و پایی میزدند و حالا اپوزیسیون میشوند. این رفتار مخالف و تناقضها از کجا میآید؟
هیچوقت نباید فراموش کنیم چه چیزی و چه کسی بودیم و به کجا رسیدیم؛ من از روز اول محمدحسین مولایی بودم و با بیتالمال و آنتن جمهوری اسلامی به مجری تلویزیون تبدیل شدم. این فرصتی بوده که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در اختیار من گذاشته که چند نفر در خیابان بنده را بشناسند و احترام بگذارند. من این احترام مردم را از تریبون انقلاب اسلامی دارم. متأسفانه برخی را چند نفر با انگشت اشاره نشان میدهند نقش اپوزیسیون و مخالف به خودشان میگیرند و این معضل بزرگی است که به نوع گزینش و انتخاب از سوی مدیران برمیگردد.
هیچکس طلبکار رسانه نیست
مجری، بازیگر و یا برنامهساز و سریالساز باید بدانند که هیچکس طلبکار رسانه نیست بلکه ما بدهکار رسانهایم که ارج و قرب و جایگاه پیدا کردیم. همه ما با پول مردم کارگردان و بازیگر و مجری و سریالساز شدیم؛ واقعاً خطاب به برخی باید گفت که اگر رسانهملی و تلویزیون جمهوری اسلامی نبود الان چند نفر شما را میشناختند و فلان برنامهها و استیجهای بیرونی دعوتتان کنند! چرا میگویید تلویزیون به من بدهکار است؟ ما باید به این باور برسیم از کجا آمدهایم و چه کسانی و نهادهایی کمک کردند تا ما، جایگاه پیدا کنیم.
اسپانسرها تلویزیون را کوچک کردند
از زمانیکه که اسپانسرها وارد رسانهملی شدند نمیتوانیم این موضوع را کتمان کنیم که به تلویزیون ضربه وارد شد و در واقع تلویزیون را کوچک کرد. البته که بسیاری از مدیران تلویزیون حق دارند برای برنامهسازی و سریالسازی و حتی تأمین حقوق کارکنان سازمان صداوسیما به سراغ اسپانسرها بروند چون آن همراهی مادی را دولتمردان نداشته و ندارند. البته که مدیران تلویزیون در این راستا روی نظارت و گزینش افراد دقت لازم را نداشتهاند اما مباحث پیچیده اقتصادی در تلویزیون مدیران را به سختی انداخته و خیلی نمیتوانند بر روی برنامهسازی و مدیریت رسانه، متمرکز باشند.
بیادبی و توهین ماندگاری نمیآورد!
* یکی از نکاتی که مجریان قدیمی تلویزیون بسیار بیشتر رعایت میکردند بحث ادب و متانت در رفتار و کردار و گفتار و همچنین نوع لباس پوشیدن؛ اما امروز خیلی این پایبندی به چشم نمیآید؟
متأسفانه مسئلهای که مخصوصا در نسل جدید مجریان ما باب شده این است که فکر میکنیم بیادبی کردن و توهینکردن ما را معروف میکند و مجریان بیش از مانور محتوایی و حرفهایگری به سراغ لایک گرفتن و خودنمایی در فضای مجازی رفتند. این خودنمایی در اینستاگرام و بخشهای دیگر فضای مجازی، آفت این روزهای برخی از مجریان تلویزیون است. مصداق بارز آن همین مجری که در شبکه سه به استقلالیها توهین کرد بحثم استقلال و پرسپولیس نیست اما فکر کرد اگر توهین کند سر زبانها میافتد. اصلاً اینطور نیست و مردم مخاطب پروپاقرص مجری مؤدب و با متانت میشوند. بیادبی و توهین ماندگاری نمیآورد! رسانهملی یعنی آن نازنینی که از دورترین نقطه کشور پای تلویزیون نشسته و شغل شریفش کشاورزی و دامداری است تا آن کسی که در بهترین دانشگاه کشور است. شاید این معضل از آنجایی شروع شد که ساز و کارهای اصیل تلویزیون برای انتخاب مجریان و استفاده از مجریان تغییر کرد و هرکسی مجری تلویزیون شد.
ارتباط، رانت و زد و بند نقش دارند
* امروز هرکسی تهیهکننده برنامه تلویزیون میشوند و در نتیجه برنامههای ضعیف و کمتر تأثیری روی آنتن میرود...
ارتباط، رانت و زد و بند نقش دارند؛ چرا که فلان مدیر از ظاهر من خوشش نمیآید و میگوید محمدحسین مولایی نباشد؛ اگر به من علاقه داشته باشند چند برنامه هم واگذار میکنند. برخی از مدیران همچون علی دارابی معاون رئیس سازمان صداوسیما و رضا پورحسین مشاور عالی معاونت سیما و رئیس کمیته مجریان تلویزیون برای ساز و کار اجرا در تلویزیون و چارچوبمند کردن این شرایط، خیلی تلاش کردند، اما این سازو کار کافی نیست!
به راحتی طرد نشوند
* این جمله شاید جمله خیلی از قدیمیها باشد که تلویزون قدر داشتههایش را نمیداند...
کاملاً درست اشاره کردید، تلویزیون قدر داشتههایش را اصلا نمیداند؛ سازوکار و مسیر و چارچوبی را تعیین کنیم و خیلی از افراد بت نسازیم و یا آنها را به راحتی طرد نکنیم.
هنوز مرا به "آفتاب شرقی" میشناسند
* در خیابان شما را به چه نام یا اجرای برنامهای میشناسند؟
همه الان هنوز مرا به "آفتاب شرقی" میشناسند؛ در صورتیکه این برنامه 20 دقیقه قبل از اذان ظهر و عصر بود و من پنج دقیقه بیشتر روی آنتن نبودم. البته که "سلام تهران" را هم یاد میکنند.
پای اسپانسر میلیاردی به میان میآید
* به حضور افراد غیرتخصصی اشاره کردید؛ منظورتان چه کسانی است؟
همانهایی که سواد رسانهای ندارند و برنامهسازی و حتی اجرا میکنند. ما آدم مؤلف در تلویزیون کم نداریم اما در این شرایط به سراغ دیگریها میروند که طرح فلان برنامه آمریکایی را روی میزشان میگذارند با تحسین مدیر مربوطه مواجه میشوند و حتی پای اسپانسر میلیاردی هم به میان میآید. زمان و کنداکتور و شرایط خوب در اختیارشان قرار میدهند اما طرحهای دیگر که بومی و ایرانی و تأثیرگذارند در پستو گرفتار میشوند.
این سلبریتیزدگی ما را بیچاره کرده است
* چرا امروز تلویزیون به سمت استفاده از بازیگران در مقام اجرا رفته است؟
برخی از مدیران تلویزیون از مردم عادی سلبریتیزدهتر شدند؛ متأسفانه برخی از تهیهکنندگان آنقدر خودشان را کوچک میکنند که با فلان سلبریتی دعوت شده به برنامه عکس یادگاری و سلفی بگیرند.در حالیکه برخی از تهیهکنندهها آنقدر کلاس دارند که از رژی بیرون نمیآیند. البته برخی از مدیران ذوقزده میشوند و با آن سلبریتی عکس یادگاری میگیرند؛ این خیلی بد است. این سلبریتیزدگی ما را بیچاره کرده است. واقعاً اگر در جمهوری اسلامی به شما آنتن نمیدادند، در سینما و یا موسیقی و تئاتر کار نمیدادند چطور میخواستید امروز خودنمایی کنید. شما سلبریتیها همیشه با خودتان باید تکرار کنید که ما با پول مردم به اینجا رسیدیم! با این حال ما دعوت نمیشویم و آنها دعوت میشوند؛ چرا که با مقوله اجرا در تلویزیون تخصصی برخورد نمیشود؛ من یک سؤال دارم آیا یک آدم میتواند هم خواننده، هم مجری و هم بازیگر حرفهای و کاربلدی باشد؟
* الان مجری "به خانه برمیگردیم" هستید؟
بله؛ من در کنار خانم امیرشاهی و دیگران ویژه برنامه جدید شبکه پنج را اجرا میکنیم که همین "به خانه برمیگردیم" است و صبحهای جمعه پخش میشود. شاید یک روز یا دو روز در خانه هم اجرا کنم.
اپوزیسیونی حرف میزنند
* چرا برخی نمیگذارند تلویزیون به همان اصالتش بازگردد؟
تلویزون هنوز تلویزیون است و هنوز کارآیی و قدرت دارد و هنوز تاثیرگذار است؛ اینکه عدهای میآیند و تحلیل میکنند دروغ میگویند تلویزیون هنوز تأثیرگذار است و مردم کشور هنوز به تلویزیون و رسانهملی اعتماد دارند. بگذریم از اندک و معدود انگشت شماری که تریبون دستشان است و اپوزیسیونی حرف میزنند؛ مردم یعنی همان طبقهای که کف جامعهاند و میآیند رأی میدهند یعنی همان آدمهایی که با وجود سختیها میآیند پای نظام میایستند. مردم رسانهملی را دوست دارند ای کاش بگذاریم تلویزیون به روزهای طلایی خودش برگردد و ای کاش مدیرها آنقدر ترس نداشته باشند. ترس در مدیران ما بیداد میکند؛ همه از نوآوری و خلاقیت میترسند.
انتهای پیام/