توسعه و استقلال "طب سنتی" رمز موفقیت کشور در حوزه درمان و قطع وابستگی نظام سلامت
وزارت بهداشت و درمان تاکنون به هیچیک از حکمای غیرپزشک ایرانی اجازه رسمی طبابت نداده و هنوز احداث بیمارستان طب سنتی در دستور کار قرار ندارد در حالی که استقلال طب سنتی ایران و تهیه دارو از منابع طبیعی و داخلی، رمز موفقیت در درمان و استقلال پزشکی است.
به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری تسنیم؛ حجتالاسلام محمود شیرازیان، مدیرعامل "سلامتکده بوعلی" در پی اقدام اخیر در آتش زدن کتاب هاریسون، در یادداشت پیشِرو به آسیبشناسی این اقدام پرداخته است:
"پزشکی جدید با سوزاندن کتاب قانون بوعلی در اروپا آغاز شد و مکاتب طبی غیر خود را از صحنه خارج کرد و اینک بعد از گذشت حدود 500 سال از آن واقعه، کتاب هاریسون بهآتش کشیده میشود؛ ضمن محکوم کردن سوزاندن کتاب پزشکی هاریسون که نماد طب جدید است، برای بازخوانی و آسیبشناسی این واقعه به جستوجوی ریشههای آن میپردازیم.
طب جدید در طول حیات خود، موفقیتهایی داشته است از جمله کشف میکروب، ویروس، هورمون و درمان بیماریهایی مثل وبا، سل و طاعون؛ این طب، همزمان با کشف پنیسیلین و آنتیبیوتیک، طب کهن را غیرعلمی و خرافی دانست و با انگیزه کسب پول و ثروت یا انگیزههای مقدس، انحصار در درمان را دنبال کرد در حالی که انحصار، آفت رشد و توسعه و استقلال است.
علت اینکه هنوز بسیاری از بیماریهای غیرواگیر درمان نشدهاند و جراحی و استفاده از کورتون برای رفع علائم بیماری شیوع زیادی یافته، همین انحصار است؛ آیا بهتر نبود به طب کهن ــ با سابقه بیش از 7 هزار سال ــ اجازه رشد داده میشد و این دو مکتب با مشارکت و تفاهم به نوآوریهای مشترک در حوزه درمان میرسیدند؟
برخی پزشکان متخصص امروزی اگر متوجه شوند که بیمار از داروهای گیاهی استفاده کرده بهشدت با او برخورد میکنند و روشهای درمانی موفق طب کهن مثل زالودرمانی و حجامت را غیرعلمی میدانند و بیماران را از مراجعه به حکیمان طب قدیم برحذر میدارند و اظهار میکنند "مگر ما در قرون وسطی زندگی میکنیم که از روشهای قدیم استفاده شود؟!".
با اینکه در سکتههای مغزی اگر در دقایق اولیه، پشت گوش زالو انداخته شود با ذوب شدن لخته خون توسط بزاق دهان زالو و رقیق شدن موضعی، بیمار بهسرعت بهبود پیدا میکند و به حالت اولیه بازمیگردد و دهها مورد با این روش، درمان شدهاند؛ در گرفتگی عروق قلب هم زالودرمانی روی قلب باعث باز شدن عروق میشود و احتیاجی به جراحی قلب با آن ریسک بالا وجود ندارد اما پزشک متخصص این موارد علمی و محسوس را رد میکند و اجازه نمیدهد در محیط بیمارستان از زالو برای درمان استفاده شود و با توجه به منابع درسی خود، فقط تزریق هپارین و مشتقات آن را علمی میداند! و چشمهای خود را بهروی درمان با زالو میبندد و حتی حاضر نمیشود به گزارش موفقیتهای زالودرمانی گوش دهد؛ این تنگنظریها در کشورمان مقابل طب سنتی در حالی است که در کشورهای اروپایی و آمریکا، سالهاست که استفاده از روشهای خاص درمانی مبتنی بر آموزههای طب سنتی بهصورت رسمی وارد نظام سلامت این کشورها شده است بهطور نمونه استفاده از "زالودرمانی" تحت عنوان "leech therapy" از سال 2004 در ایالات متحده آمریکا از سوی FDA تأیید رسمی و وارد سیستم درمانی بیمارستانی این کشور شده است.
نکته دیگر اینکه بهخلاف مولکول داروهای گیاهی که با بدن، بسیار سازگار است، مولکول داروهای شیمیایی با مولکولهای بدن سازگار نیست و سیستم ایمنی و کبد با آن مبارزه میکند تا این تازهوارد بیگانه جذب بدن نشود؛ با بالا بردن قدرت داروی شیمیایی، بدن در نهایت تسلیم میشود و تخریب سلولهای اعضای دیگر شکل میگیرد که این اتفاق را "عوارض داروهای شیمیایی" مینامند و این عوارض در کتاب داروهای ژنریک ایران ثبت شده است؛ بهعنوان نمونه در بروشور یکی از داروهای اعصاب آمده است که این دارو ضد افسردگی است اما افسردگی میآورد!
اکنون در آمریکا و کشورهای پیشرفته اروپایی که مهد طب جدید هستند، سالهاست روند جایگزین کردن گیاهان دارویی با داروهای شیمیایی آغاز شده و کشوری مثل آلمان بیش از 80 درصد داروهای خود را از منابع گیاهی تهیه میکند؛ اما مدیران وزارت بهداشت و درمان کشورمان، تجهیز کردن هرچه بیشتر کارخانههای داروسازی شیمیایی و فرهنگسازی مصرف کورتون و آنتیبیوتیک را در دستور کار خود قرار دادهاند که نتیجه این امر، مصرف 5برابر نُرم جهانی آن در ایران است.
اکنون سؤال مهم این است؛ چرا وزارت بهداشت در طول 41 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای کم کردن سبد داروهای شیمیایی و جایگزین کردن آن با داروهای طبیعی اقدام مؤثری انجام نداده است؟ اگر به تجهیز و توسعه داروهای شیمیایی نمره 100 بدهیم، نمره تجهیز و توسعه داروهای گیاهی به عدد 4 هم نمیرسد.
این در حالی است که کشور ایران بهدلیل آفتابی بودن، یکی از بهترین اقلیمها برای کشت و توسعه گیاهان دارویی در جهان است و بالاترین مواد مؤثره گیاهی را بین کشورها دارد.
عدم رشد و توسعه طب سنتی میوه همین انحصار است تا آنجا که بهخلاف کشورهای دیگر که حکمای سنتی را از کنکور پذیرش میکنند در ایران، ورود به این عرصه را در انحصار پزشکان عمومی ــ که آموزههای طب هاریسون در وجودشان نهادینه شده ــ قرار داده و دانشکدههای طب سنتی را زیرمجموعه طب جدید کردهاند و دانشجویان طب سنتی حق ورود و درمان در حوزه متخصصان را ندارند و این پزشکان بهدلیل اینکه قبلاً بر اساس طب هاریسون شکل گرفتهاند، آموزشهای طب سنتی آنان را دچار تعارض در انتخاب دو روش «جزءنگر مولکولی» یا «کلنگر اخلاطی» کرده است که نتیجهاش عدم رشد و توسعه طب سنتی در ایران است.
وزارت بهداشت و درمان تاکنون به هیچ یک از حکمای غیرپزشک ایرانی اجازه رسمی طبابت نداده و هنوز احداث بیمارستان طب سنتی در دستور کار قرار ندارد در حالی که استقلال طب سنتی ایران و تهیه دارو از منابع طبیعی و داخلی، رمز موفقیت در درمان، رشد، توسعه و استقلال پزشکی از کشورهای تحریمکننده با کمترین هزینه است.
حضور لابی نیرومند پزشکان در مراکز قدرت و تصمیمگیری و در دست داشتن نهادهای قانونگذاری، رسانه و فرهنگسازی و نیز حضور پررنگ در فیلمها و سریالها و در مقابل، عدم ساماندهی طب سنتی و آموزش عطارها، موقعیتی را بهوجود آورده که نتیجه آن، عدم رشد و توسعه طب ایرانی شده و این عدم رشد و توسعه، میوه "انحصار" است.
با توجه به اینکه طب سنتی در گذشته در حوزههای علمیه آموزش داده میشد و منابع آن بر اساس روش و متد درسی حوزهها نگارش یافته، بهترین راهکار برای احیا، توسعه و ساماندهی علم طب سنتی در کشور این است که مدیریت آن، مانند گذشته به حوزههای علمیه بازگردانده شود؛ اجرایی شدن این امر، مستلزم اقدام قاطع و شایسته است.
انتهای پیام/+