آقای ظریف! اظهارات شما با کدام قاعده عقلی و اخلاقی تناسب دارد؟
اگر جناب آقای ظریف قبل از ۱۳ دی به خواب رفته و در همان لحظه مصاحبه با اشپیگل هم از خواب بیدار شده باشد، باز هم قاعدتاً از سؤال خبرنگار اشپیگل باید متوجه شده باشد که حالا حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکاییها ترور شده است!
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ قبل از آنکه آقای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان علناً در توئیتر خود اذعان کند که واقعاً چنین سخنی را در گفتوگو با اشپیگل آلمان مطرح کرده، تقریباً هیچکس، حتی منتقدان سرسخت او هم باور نمیکردند که چنین افتضاحی بهبار آمده باشد.
همه منتظر بودند آقای ظریف چنین موضعی را رسماً تکذیب و اعلام کند که اشپیگل مصاحبه را تحریف کرده و یا دستکم حرفهای او را دقیق منتشر نکرده است، این انتظار بهویژه پس از آنکه ترامپ با توئیتی تحقیرآمیز که هر ایرانی باشرافتی ــ از هر مسلک و سلیقه و آیینی ــ را آزردهخاطر میکرد، آقای ظریف را خطاب قرار داد، تشدید شد.
تقریباً همه احتمال میدادند که آقای ظریف با اشاره به تحریف سخنانش در اشپیگل هم قلبهای آزرده ایرانیان را التیام ببخشد و هم تودهنی لازم را به ترامپ بزند و بگوید "آن سخنی که تو در پاسخش ما را تحقیر کردی اساساً وجود خارجی ندارد"؛ امّا متأسفانه و در کمال حیرت، این مصاحبه وجود داشت! ظریف در توئیتی که در پاسخ به توئیت ترامپ منتشر کرده بود، نوشت که ترامپ بهتر است کامنتهایش در حوزه سیاست خارجی و تصمیماتش را بر پایه واقعیتها بنا کند و نه تیترهای فاکسنیوز یا مترجمین فارسیاش!
آقای ظریف برای آنکه همه بدانند او دقیقاً چه گفته است تصویر آن بخش جنجالبرانگیزش در مصاحبه با اشپیگل را روی صفحهاش در توئیتر قرار داد و از دیگران خواست که آن را با دقت بخوانند! و معالاسف او همه آن چیزی را که نباید گفته میشد گفته بود، و بدتر از آن اینکه حتی در سؤال خبرنگار اشپیگل تصریح شده بود که "آیا «بعد از قتل (ترور) قاسم سلیمانی» شما احتمال گفتگو با آمریکا را منتفی میدانید؟"، و آقای ظریف در کمال تعجب گفته است که خیر!
احتمالاً تنها نکتهای که جناب ظریف در همه تقلاهایش پیرو حاشیهساز شدن این مصاحبه میخواهد روی آن تأکید کند آن است که "اگر آمریکا گذشتهاش را تصحیح و تحریمها را بردارد ما در قالب همان 1+5 برجام با آنها مذاکره میکنیم"! هرچند در این گفتگو اشارهای به 1+5 نشده بلکه گفته شده "ما همچنان پشت میز مذاکره هستیم {و این آمریکاییها هستند که آن را ترک کردهاند}؛ اگر آنها تحریم را بردارند و گذشته را تصحیح کنند مذاکره میکنیم"! و از قضا آقای ظریف تأکید هم کرده که برایشان هیچ تفاوتی نمیکند که در کاخ سفید چهکسی نشسته باشد، ترامپ یا اوباما یا هر کس دیگری!
این پاراگراف یک فاجعه بزرگ نهتنها در حوزه سیاست بلکه در حوزه اخلاق و شرافت است.
اولاً، آقای ظریف میگوید "«اگر آمریکا گذشته را اصلاح کند»" ما پای میز مذاکره نشستهایم"! از آقای ظریف باید پرسید: آمریکا دقیقاً چهچیزی را میتواند اصلاح کند؟
اگر جناب وزیر امور خارجه قبل از 13 دی به خواب رفته و در همان لحظه مصاحبه با اشپیگل هم از خواب بیدار شده باشد، باز هم قاعدتاً از سؤال خبرنگار اشپیگل باید متوجه شده باشد که حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکاییها ترور شده است(!) لذا اساساً امکانی برای آمریکاییها بهمنظور جبران چنین ترور ناجوانمردانه و خباثتآلود و جنایتکارانهای وجود ندارد، بنابراین این جمله که "آمریکاییها گذشتهشان را اصلاح کنند"، دقیقاً با کدام عقل حتی متوسط به پایین جور درمیآید؟
نکته بعدی، کوچککردن واقعیتهای دنیا در حد همان دنیای کوچک و صدالبته وارونه آقای ظریف و برخی دوستانش از جمله شخص آقای رئیسجمهور در دولت است.
بعد از ترور حاج قاسم سلیمانی اتفاقات بسیار بزرگی در جهان به وقوع پیوسته و آنچنان که در پیام رهبر معظم انقلاب به اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا نیز درج شده بود، این حوادث از سربرآوردن یک پدیده یکتا در دنیا خبر میدهند.
تشییعها و مراسمهای تاریخی در ایران و بسیاری از نقاط جهان برای بزرگداشت حاج قاسم سلیمانی انجام شده؛ انقلاب سوم در ایران عملاً به وقوع پیوسته و سلیمانی معجزهای کرده است که قطعاً میتوان فضای سیاسی و اجتماعی در ایران و حتی در بخشهای مهمی از منطقه را به پیش و پس از این ترور ناجوانمردانه تقسیمبندی کرد.
قدرت نرم جبهه مقاومت و اسلام بسیار تقویت شده، اخراج آمریکا از منطقه به شعار مشترک و رزم مشترک تمام گروههای مقاومت تبدیل شده و دولت آمریکا با اقرار رسمی به تروریست بودن خود بین بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران، بهویژه اندیشمندان حوزه اخلاق، مفتضح شده است!
یک کشور پس از 80 سال از جنگ جهانی دوم رسماً به پایگاه آمریکایی حمله موشکی صاعقهآسا انجام داده، ابهت پوشالی او را از بین برده و آمریکا قادر به پاسخگویی هم نبوده است، لذا آمریکا هم بهلحاظ اخلاقی و هم بهلحاظ نظامی و هم بهلحاظ سیاسی در یکی از بدترین دوران تاریخ خود بهسر میبرد، و ایران کاملاً در نقطه عکس آن قرار دارد، اما آقای ظریف با چند خط، کل این دنیا را همچون آنچه درون خود دارد وارونه میکند و واقعیتها را بهعکس میبیند.
آقای ظریف بهجای آنکه در مقام مدعی و شاکی بنشیند و بگوید دولت تروریستی آمریکا نهتنها صلاحیت هیچ مذاکرهای، چه بهصورت دوجانبه و چه بهصورت چندجانبه را ندارد و باید انتقام سختی پس بدهد، خود و ملت ایران را در مقام ذلت نشانده و گویی در جایگاه متهم و ضعیف و ذلیل نشسته و از آمریکا میخواهد که کمی هم گذشته را اصلاح کند و به میز مذاکره برگردد(!) بهویژه آنکه پس از همین جملات حاشیهسازش، جمله دیگری میگوید که به همین میزان ذلتآفرین است و آن اینکه "آمریکا ضربه سنگینی به مردم ایران وارد کرده است"!
مسئله بزرگتر اینجاست که صرفنظر از غیرعقلانی و نابلدانه بودن، این اظهارات خلاف هرگونه قاعده اخلاقی و شرافت انسانی است. ملت ایران داغدار حاج قاسم سلیمانی است و هنوز این داغ و این سوز از قلبها بیرون نرفته و هیچگاه نخواهد رفت، در چنین شرایطی که حتی نظرسنجیهای سلیقههای متفاوت از جمهوری اسلامی هم نشان میدهد که ایرانیان بهدنبال انتقام از آمریکا هستند، سخن گفتن از امکان مذاکره چهمعنایی از نظر اخلاقی میتواند داشته باشد؟
آیا آقای ظریف نمیداند که حالا بین ایران و هیئت حاکمه آمریکا و بهویژه شخص ترامپ و دولت او مرزی از خون در میان است؟ و در این دوران، هر کس قصد مذاکره با آمریکا داشته باشد در واقع از روی این خون رد شده و آن را و تمام قلبهای داغدار او را پایمال کرده است؟
انتهای پیام/+