ستارگان مدفون در تخت فولاد| اهتمام شیخ غلامرضا پناهنده گزی به امور معنوی ستودنی بود

اهتمام شیخ غلامرضا پناهنده گزی نسبت به امور معنوی ستودنی بود، به‌ویژه نقل شده که برای اقامه نماز جماعت مغرب و عشا با پای پیاده از اصفهان راهی گز می‌شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تخت فولاد مدفن بزرگانی از علم و ادب و عرفان است که تاثیرگذاری بسیاری بر جامعه ایران و اسلام داشتند و این اثرات هنوز هم بر زندگی ما جریان دارد و از علم و عرفان و زهد آنها استفاده می‌شود.

برخی از بزرگان مدفون در تخت فولاد هنوز هم برای مردم شناخته شده نیستند و افراد بسیاری نیز خواهان شناخت بیشتر و آگاهی از زندگی آنها هستند، خبرگزاری تسنیم در ادامه سلسله گزارش‌های خود به معرفی شیخ غلامرضا پناهنده گزی؛ عالم و فاضل می‌پردازد.

شیخ غلامرضا پناهنده گزی عالم فاضل کامل، فرزند ملاعلی گزی به سال 1271 قمری در گز که آن زمان قریه بزرگی در منطقه برخوار محسوب می‌شد، متولد شد؛ تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش آغاز کرد و پس از آن برای فراگیری علوم مذهبی عازم اصفهان شد و در مدارس حوزه علمیه آن شهر تحصیلات مقدماتی و دانش‌های حوزوی را فرا گرفت.

وی سپس راهی عتبات عالیات شد و در حوزه نجف اشرف از علما و فقهای نام‌وری، مانند آیات عظام: سید ابوالحسن مدیسه‌ای، میرزامحمد حسین نایینی، آقا ضیاء عراقی و شیخ محمدحسین تهرانی بهره‌مند شد، و بعد از اتفاقات شهریور 1320 شمسی به ایران بازگشته و مدت‌ها در زادگاه خود، شهر گز سکونت نمود.

اهتمام پناهنده گزی به امور معنوی ستودنی بود

اهتمام وی نسبت به امور معنوی ستودنی بود، به‌ویژه نقل شده که برای اقامه نماز جماعت مغرب و عشا با پای پیاده از اصفهان راهی گز می‌شد و چنان تقیدی به رعایت حلال و حرام و اجتناب از محارم الهی از خود نشان می‌داد که اگر در مسیر، همشهریانش اصرار به سوار شدن بر مرکبشان می‌کردند، تا از متشرع بودن صاحب چهار پا مطمئن نمی‌گردید، سوار بر آن نمی‌شد.

در بسیاری مواقع، با حالت خضوع و خشوع مشغول ذکر حق تعالی بود و هدایایی که برخی دوستان از روی محبت و علاقه برای پیشکش به دربخانه‌اش می‌بردند، تا از محل کشت و کار و شریک داشتن یا نداشتن و خالی بودن از حق یتیم، صغیر و غیره اطمینان حاصل نمی‌کرد، از پذیرفتن آن خودداری می‌نمود.

به گرمی از میهمان استقبال می‌کرد و با ساده‌ترین وسایل پذیرایی از میهمانان پذیرایی می‌کرد و اگر نزدیک به وقت طعام بود، برای صرف غذا دعوت می‌کرد. بر سر سفره او چیزی جز سادگی و محبت وجود نداشت. کنار دست بچه‌ها می‌نشست و برای موقعیت خویش در جامعه حدی معین نمی‌کرد، خود را خدمتگزار دین و مردم می‌دانست، منتظر سلام کسی نمی‌شد و بر اساس سنت نبوی (ص) پیش سلام بود، هیچ کس درشت خویی از او به یاد نداشت و نصایح او باعث هدایت و دگرگونی افراد می‌شد.

پناهنده گزی جلوه‌ای از زندگی بی آلایش و ساده زیستی بود

با آنکه عالیترین سطوح علمی حوزه را گذرانده و محضر استادان بزرگی را درک کرده بود، برای بیان احکام و شرح روایات، ساده‌ترین روشها را انتخاب می‌کرد و چون خود جلوه‌ای از زندگی بی‌آلایش و ساده زیستی بود، این سلاست و روانی گفتار با سادگی کردار او درهم می آمیخت و معجونی را برای قلب و فکر و اندیشه دیگران حاصل می‌کرد.

سال‌های نخستین که به اصفهان آمد، چهار شب اول هفته را در مدرسه نیم آورد که محل تدریس و فعالیت‌های علمی‌اش بود، به سر می‌برد و سه شب دیگر را به گز می‌رفت و در کنار خانواده بود و به امور شرعی و دینی محل نیز رسیدگی می‌نمود.

پناهنده گزی در مقام خطابه و اقامه نماز جماعت ترویج شریعت می‌کرد

پس از مدتی توانست با فروش یک قطعه ملک موروثی خود در اصفهان، در محله شهشهان خانه‌ای تهیه کند و تا حدودی از رنج و مشقت نجات یابد. البته، پس از انتقال خانواده به اصفهان برنامه کارش؛ یعنی رفت و آمد به گز برای ارشاد وتبلیغ همچنان ادامه داشت. در حقیقت، شیخ غلامرضا در طی 35 سال، در مقام خطابه و منبر و اقامه نماز جماعت، به ترویج شریعت پرداخت و در مدرسه نیم آورد به تحقیق و مباحثات علمی می­ پرداخت.

پس از تدریس، ظهرها امامت جماعت مدرسه نیم آورد را عهده‌دار بود که به جز طلاب، برخی از کسبه و بازاری‌ها نیز در این جماعت شرکت می‌کردند.

رفتار او در امر به معروف و نهی از منکر به  گونه‌ای بود که هم ابهت و سنگینی خود را حفظ  می‌کرد و هم طرف مقابل را از خود شرمنده می‌نمود و نیز دیگران را نسبت به معروف و منکر آگاه می‌داد.

وفات

شیخ غلامرضا در چهارم شعبان المعظم 1396 قمری به رحمت ایزدی پیوست. مرگ او در پی سه سال خانه نشینی بر اثر کهولت و بیماری صورت گرفت و در صحن تکیه کازرونی به خاک سپرده شد.

از وی چهار فرزند پسر به نام‌های رسول (علی)، مهدی، احمد و محمود بر جای ماند. فرزند ارشد او مرحوم حجت الاسلام رسول پناهنده از شاگردان آیات عظام: سید محمد رضا گلپایگانی (ره) و سید محمد محقّق داماد (ره) بود. وی مدت‌ها امامت جمعه گز را عهده دار بود و در دوره‌های دوم و سوم مجلس شورای اسلامی از سوی مردم برخوار به عنوان نماینده برگزیده شد. پس از فوت در گلستان شهدای گز به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/164/ ت