تهدیدی که چرخه انقلاب اسلامی را دچار تزلزل میکند / راهکاری برای پیمودن مسیر گام دوم انقلاب
پژوهشگر دینی ضمن اشاره به تهدیدات پیش روی انقلاب اسلامی، به مهمترین راهکار جهت پیمودن مسیر گام دوم انقلاب اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، با مطالعه سیر تحقیقات اندیشمندان غربی درباره زمینهها و بسترهای شکلگیری انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی در مییابیم در خوشبینانهترین حالت، زمینه شکلگیری این دو جریان را خیزش مردمنهاد در مقابل ظلم و استبداد معرفی میکنند؛ به عنوان مثال "ساموئل هانتینگتون" و "برنارد لوئیس" دو شرق شناس مشهور غربی اعتقاد دارند اسلامگرایی مردم غرب آسیا و شمال آفریقا واکنشی در برابر تهاجم همهجانبه غرب به این منطقه بوده است. هانتینگتون اصرار دارد بگوید اسلامگرایی ریشه در ناخورسندی مسلمانان از تهاجم و سلطه بیرحمانه فرهنگی بر کشورهای اسلامی دارد.
ثمره این نوع رویکرد اجتماعی و جامعهشناسانه با عنوان خیزش مردمی ـ که متأسفانه خواسته یا ناخواسته توسط برخی از اندیشمندان داخلی نیز دامن زده شد ـ چیزی جز تفکر الحادی نسبت به پدیدههای اجتماعی را در پی نخواهد داشت، زیرا آورده چنین تفکری، عدم تداخل فعل خدایی خداوند در جریانات جاری بر عالم و آدم است، زیرا اساس این تفکر برگرفته از اشخاصی است که اسلام را به عنوان دینی وحیانی نمیدانند؛ بنابراین تلقی آنها از اسلامگرایی با تصوری که مسلمانان و به خصوص شیعیان دارند، دو چیز متفاوت است. در همین راستا عدهای بر همین باورند که مطالعات اغلب نظریهپردازان انقلاب اسلامی در راستای مطالعات "چپ سوسیالیستی" یا تحلیلهای نظام سرمایهداری است و معتقدند این نظریهپردازان از بنیانهای دینی انقلاب اسلامی غفلت کردهاند. ( سعیدرضا عاملی، 1390: 651-652)
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با کامران گوهری، پژوهشگر مطالعات اسلامی از نگاه اندیشه دینی به رویداد انقلاب اسلامی پرداخت.
وی که تحقیقات قرآنی خویش را در زمینه بسترهای شکلگیری انقلاب اسلامی معتقد است انقلاب اسلامی از منظر پایهگذار آن یعنی امام خمینی(ره) جریانی الهی و نوری از جنس آسمانهاست که طی آن، قلوب مردم مورد تحول جدی قرار گرفت؛ جریانی که همچنان ادامه دارد و به استناد آیات قرآن، دشمنان با وجود تلاش فراوان در جهت جلوگیری از این رویداد، هیچ گاه نخواهند توانست از تداوم آن جلوگیری کنند.
انقلاب اسلامی نیاز به پشتوانه فکری دارد
* تاکنون نسبت به زمینههای شکلگیری جریان انقلاب ایران سخنرانیها و تحقیقات متعددی صورت گرفته و هر کدام از منظر خاص خود به این رویداد پرداخته است. اساساً چه ضرورتی دارد که بخواهیم ریشه چنین رویدادی را از منظرهای متعدد مورد مطالعه قرار دهیم؟
معتقدم پس از به بلوغ رسیدن جریانی، باید بتوان مسیر پشت سر گذاشته شده آن را دقیق توضیح داد و تهدیدها و فرصتهای آینده و مسیر پیش روی آن را مشخص کرد. خطر آفت انحراف و سطحینگری در صورت نبودِ پشتوانههای فکری و نظری برای یک تشکیلات بارها مورد توصیه مقام معظم رهبری بوده است، آنجا که فرمود «اگر این پشتوانه فکری و نظری را نداشتید؛ وسط راه، تشکیلاتتان در درون خودش ممکن است دچار انحراف بشود، دچار رکود و ارتجاع بشود. اگر این پشتوانه فکری وجود نداشته باشد، این خطرها در کمین شماست.» (02/ 02/ 1392)
از دیگر سو در نگاه انسانِ دوراندیش و متفکر، ضرورت دستیابی به تبیین دقیق و جامع از مقولات کلان، جهت رسیدن به فهمی صحیح و استوار امری روشن است. برای مقوله انقلاب اسلامی، با ابعاد متعدد آن و اثرگذاری وسیع و گسترده در دنیای کنونی، تبیینهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینی مختلف و گوناگونی ارائه شده است، اما هنوز متفکرانِ متعهد و مقید به قرآن و مکتب تشیع، نتوانستهاند به نگرش واحدی دست یابند که اول، متقن و قرآنی باشد. دوم، ماهیت انقلاب اسلامی را به گونهای متفاوت از نگرشهای شرقی و غربی بیان کند. سوم، ماجراهای پس از انقلاب تا کنون، تهدیدها و فرصتهای آن را تبیین کند و چهارم اینکه طبق آن تبیینها، مسیرهای پیش روی جریان انقلاب را توضیح دهد.
این در حالی است که با گذشت 40 سال از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، نیاز به چنین تبیینی از جریان انقلاب اسلامی به عنوان یکی از کلانترین مقولات در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، بیش از پیش احساس میشود؛ چرا که عدم تبیین صحیح نسبت به چنین مسائلی، به مرور زمان ریزش جبهه فرهنگی را در پی خواهد داشت همچنان که رهبر معظم انقلاب در بیاناتی، به این تهدید اشاره کرده و فرمود: «یکى از کارهاى مهم شما جوانان عزیز این است که مبانى نظرى انقلاب را عمیقاً بشناسید. ما کسانى را دیدیم که با احساسات وارد این میدان شدند، بدون تکیهگاه نظرىِ مستحکم؛ با یک تندباد سرنگون شدند، راهشان عوض شد. آن کسانى مىتوانند در این حرکت و در این مسیر محکم بایستند که شناخت عمیقى از مبانى نظرى انقلاب داشته باشند.»
رهبر انقلاب در ادامه این سخنان، یکی از ویژگیهایی که سبب پایبندی به مبانی اسلام و انقلاب میشود، اعتقاد صحیح به مبانی نظری انقلاب معرفی کردند و ادامه دادند: «الْمُؤْمِنُ کَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکُهُ الْعَواصِفُ»؛ هیچ تندباد و طوفانى نمىتواند راه اینها را عوض کند، که چند خصوصیت داشته باشند»؛ از جمله این خصوصیات و مهمترین آنها، اعتقاد درست و آشنایى درست با مبانى نظرى این انقلاب است.» (06/ 03/ 1392)
این احساس نیاز نه از سر یک هیجان زودگذر بلکه در توحیدی دانستن ذات انقلاب اسلامی طبق بصیرتهای مطرح شده توسط امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبریاز یک سو و وظیفه خطیر فعالان جبهه حق از سوی دیگر در حراست از این انقلاب در این برهه زمانی و شرایط پیرامونی آن ریشه دارد.
باید مانند امام و رهبری انقلاب اسلامی را توحیدی بررسی کرد
* با این تبیین، معتقدید ما همچون امام راحل و رهبر معظم انقلاب نتوانستیم نگاه توحیدی نسبت به جریان انقلاب اسلامی داشته باشیم و این خود سبب ایجاد چالشهای بسیاری پیش روی ما شده است؟
همین طور است. خداوند بارها در مقاطع مختلف برحق بودن جریان انقلاب را پیش روی همگان قرار داده است تا حدی که برخی اندیشمندان دنیا از توصیف این رویداد اظهار عجز کردهاند و برخی کشورهای تحت ستم، از این حرکت برای تقابل با حاکمان مستبد خود الهام گرفتهاند و یا از کنار جریان انقلاب، جنبشهای اسلامی همچون حزبالله در لبنان، حشدالشعبی در عراق و حماس در فلسطین ایجاد شد که تمام اینها در بر هم زدن معادلات محورهای "عبری، غربی و عربی" نقش بسزایی ایفا کردهاند و در واقع مرزداران حریم انقلاب و ایران اسلامیمان بودهاند. منتها درد اصلی ما عدم تبیین مناسب و مبتنی بر محور توحید است.
امام خمینی بارها انقلاب را تحفهای الهی معرفی کردهاند که نور آن، قلوب مردم را متحول کرد. ایشان در بیانی فرمود: «مدعی این هستیم که یک نسیم روحانی از جانب خدای تبارک و تعالی به این کشور وزیده است یک بارقه الهی به این کشور تابیده است» (صحیفه امام؛ ج 16، ص 163).و یا در جای دیگر اشاره داشتند «تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است.» (صحیفه امام، ج21، ص 402)
همچنین نگاه توحیدی امام(ره) ستودنی است. ایشان اصرار دارند که هیچ فرد و گروهی آن را به خود نسبت ندهد. ایشان در جایی فرمود «مىخواهم عرض بکنم که نه جناح سیاسى الان میتواند بگوید که من کردم این کار را، تمام ایران را من به جنبش درآوردم، نه جناح روحانى؛ جنود خداست که این کار را کرده، امر خداست این کار و لهذا امید به آن است، مال بشر نیست که انسان بگوید پشتوانه ندارد. این کار، کار خداست.»
این نوع تبیین در نگاه رهبر انقلاب وجود دارد. ایشان در سخنانی، جریان انقلاب را دست برتر خداوند دانستند و گفتند «سى و دو سال از عمر نکبت[فاجعه غصب فلسطین]، بدین ترتیب سپرى شد؛ ولى ناگهان دست قدرت خداوند ورق را برگردانید. پیروزى انقلاب اسلامى در ایران در سال 1979- 1357 هجرى شمسى- اوضاع این منطقه را زیر و رو کرد و صفحهى جدیدى را گشود.» (بیانات در تاریخ 1390/07/09)
باید از نگرشهای تکبعدی نسبت به انقلاب فاصله گرفت
* شما در صحبتهای خود اشاره داشتید «باید بتوان مسیر پشت سر گذاشته شده آن را دقیق توضیح داد و تهدیدها و فرصتهای آینده و مسیر پیش روی آن را مشخص کرد»؛ اما برای دستیابی به این امر حتماً باید پایه و ارکان تحقیقی و پژوهشی داشت. رویکردهایی که پیش گرفتید چه رویکردی بود؟
اگر معتقدیم انقلاب ما اسلامی است، باید پایههای آن را در قرآن و روایات بیابیم؛ در غیر این صورت ادعای ما صرفاً مبتنی بر احساسات و یا صرفاً "فهم قلبی" است که البته در جای خود خوب است، اما کافی نیست. در این مسیر، باید از نگرشهای سطحی و تکبُعدی به انقلاب اسلامی فاصله گرفت و در یک سطح متعالی و مرتفع، نگاهی چندوجهی، منظومهای و کامل به انقلاب اسلامی را مبنا قرار داد؛ چرا که هیچ یک از آن نگرشهای سطحی، تقلیلگرایانه و تک بعدی، توان پشتیبانی مستمر و پاسداری از انقلاب اسلامی به عنوان جریانی پیوسته و در حال تکاپو را ندارد.
همچنین در فضایی که دانش آیندهپژوهی سعی دارد با بررسی تمام احتمالهای ممکن برای آینده یک پدیده، راههای دستیابی به آینده مطلوب را برای آن پدیده روشن کند، ما معتقدیم قرآن با ویژگی «تبیاناً لِکُلّ شیء» بودن خود، عالیترین تحلیل و نگرش را نسبت به پدیده جریان انقلاب اسلامی در معرض قرآنپژوهان قرار داده است و میتوان با استفاده از معارف ناب عترت (ع) که مفسرین حقیقی قرآنند، به تصویر دقیق و صحیحی از جریان انقلاب اسلامی و آینده آن دست یافت.
از این رو شایسته است با نگاهی روشمند به قرآن که زبان مشترک و مقبول تمام مسلمانان است، مبانی این تحول عظیم را در قرآن کریم بررسی کنیم؛ برخی از سرفصلهایی که در این زمینه نیاز داریم به آنها دست یابیم، عبارتند از:
1- تبیین قرآنی ماهیت جریان انقلاب اسلامی و جایگاه آن در برنامه خداوندی
2- تبیین قرآنی مقاطع کنونی و پیشروی انقلاب اسلامی
3- رفتارشناسی قرآنی همراهان و دشمنان جریان انقلاب اسلامی
4- زیر ساختهای لازم برای برنامهریزی عملی و جریانسازی متناسب با مقاطع پیشرو به سوی تمدن نوین اسلامی
نگرش نورانی به جریان انقلاب اسلامی از منظر امام و رهبر انقلاب
* متوجه شدیم شما در زمینه انقلاب اسلامی تحقیقات قرآنی ارائه دادهاید. در این باره بیشتر توضیح دهید.
ببنیید، همان طور که اشاره داشتم در تفکر امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب تمام رویدادها از منظر توحیدی باید نگریسته شود، به ویژه جریانی مانند انقلاب اسلامی که تحولی عظیم و مثبت در پهنه عالم ایجاد کرد و به تبع آن، عداوت دشمنان گسترش یافت؛ یعنی نبردی بین نور با ظلمت. این دو رهبر الهیِ انقلاب اسلامی، بر اساس آیات سوره صف، انقلاب را جریانی نورانی معرفی کردند که مدام این نور در حال تکامل است. ما بر این اساس، پس از بررسیهایی که انجام دادیم، این نوع تحلیل را مبتنی بر همین اصل دریافتیم. به عنوان مثال امام (ره) سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با آگاهی از آینده انقلاب ضمن نامهای به علمای یزد در اردیبهشت سال 42 اشاره داشتند «من مصمم هستم که از پا ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم و یا در پیشگاه مقدس حق تعالی با عذر وفود کنم(وارد شوم). شما هم، ای علمای اسلام، مصمم شوید؛ و بدانید پیروزی با شماست؛ و اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ و لَو کَرِهَ الکَافِرُون» اشاره ایشان به آیه8 سوره صف است.
ایشان همچنین ضمن پیامی خطاب به آیتالله سید محسن حکیم نوشتند: «اینک دستگاه جبار برای اطفای نور حق به هر وسیله در کوشش است و اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ و لَو کَرِهَ الکَافِرُون.»
جالب است که رهبر معظم انقلاب نیز از این زاویه به تبیین انقلاب اسلامی پرداختند. ایشان در بیاناتی اشاره داشتند «فشارهایی که بر ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در طول این سی سال وارد کردند، به خاطر این بود که این انقلاب را از این جایگاه رفیع، از این خاستگاه معنوی و ملکوتی و انسانساز پائین بیاورند. البته بدیهی است که نتوانستند و بدیهی است که نخواهند توانست «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون» (88/1/26)
رهبر انقلاب در سخنانی دیگر با تأکید بر نگاه قرآنی به جریان انقلاب اسلامی فرمود «آنچه به عنوان مسألهای قرآنی و اسلامی عرض میشود، به نظر من با آن مطلبی که برای ملت عزیز ایران شنیدنش در این ایام لازم است، منطبق است. آن نکته قرآنی این است که در آیات متعدّدی از قرآن کریم، خدای متعال وعده فرموده است که دین خدا و دین حق را در مقابل کارشکنیها و دشمنیها و حسادتها و کینهورزیهای دشمنان در طول زمان، حفظ خواهد کرد. این آیه شریفهای که مربوط به سوره «صف» است، یکی از آن آیات است: «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ» ... دشمنان میخواهند پُف کنند و نور خدا را خاموش کنند! نور خدا طبعاً از همه آنچه که در ذهن بشر میگنجد، قویتر است.»
برای پیمودن گام دوم انقلاب نیاز به تبیین قرآنی داریم
ما نیز به بهانه گام دوم انقلاب یا به تعبیری پلکان دوم انقلاب، پایه مطالعات خود را بر این اساس، بر سوره صف قرار دادیم و در محافل مختلف در معرض نظر اندیشمندان گذاشتیم؛ با این رویکرد، برای پیمودن گامهای بعدی انقلاب باید منظری صحیح و منطبق با آیات وحیانی قرآن داشت و لا غیر. بر این اساس دریافتیم، اگر انقلاب اسلامی مقطعی از برنامه تام شدن نوراللّه باشد، یعنی تعبیر قرآنیِ «وَ اللَّهُ مُتِمُ نُورِه»، پس حال که شروع شده است، ادامه دارد، جلو میرود و به مقاطع بعدی خود میرسد و اگر معتقدیم از جنس نور و مقطعی از برنامه تام شدن نور باشد، دیگر هیچ دشمنی نمیتواند آن را خاموش کند.
یا به عنوان مثال خداوند در آیه 14سوره صف میفرماید «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ کَما قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوارِیِّینَ مَنْ أَنْصاری إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَنی إِسْرائیلَ وَ کَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذینَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرین؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، یاران خدا باشید، همان گونه که عیسىبنمریم به حواریّون گفت: «یاران من در راه خدا چه کسانىاند؟» حواریّون گفتند: «ما یارانِ خداییم.» پس طایفهاى از بنىاسرائیل ایمان آوردند و طایفهاى کفر ورزیدند و کسانى را که گرویده بودند، بر دشمنانشان یارى کردیم تا چیره شدند.»؛ در واقع خداوند میفرماید تا یک مقطعی به خاطر ایمانی که داشتید یاریتان کردیم. آیندهی پیش روی شما مواجه شدن با فاسقان و ظالمان بنیاسرائیل و اذنابشان است که در این سوره تبیین شده است؛ از این رو از این پس باید خودتان عامل نصرت خداوند علیه دشمنانتان شوید؛ یعنی باید انصار الله باشید.
ادامه دارد ...
انتهایپیام/