حمام رفتن به قیمت جان دختر جوان تمام شد!


آیناز جونکی، دختر ۱۹ ساله‌ای که دچار مرگ مغزی شده بود، به چند بیمار زندگی بخشید.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛  10 بهمن ماه امسال بود که آیناز 19 ساله که همراه مادرش زندگی می‌کرد، قرار بود به حمام برود، تا برای مهمانی آخر هفته که منزل پدرش (زاوش جونکی) دعوت شده بود، آماده شود.

به گفته مادر آیناز، آیناز در خانه تنها بود و زمانی که به دنبالش می‌رود تا او را به خانه پدر آیناز برساند، متوجه بدن بی‌جان آیناز که رها شده بود می‌شود، مادرش ماجرا را به خانواده‌اش اطلاع می‌دهد و همکاران اورژانس با کمک شوهر خاله آیناز، با انجام عملیات احیاء به صورت تلفنی، اقدامات اولیه را انجام می‌دهند و سپس با حضور تکنسین‌های اورژانس عملیات احیاء به صورت کامل‌تری صورت می‌گیرد. هرچند با عملیات احیاء اولیه قلب او شروع به تپیدن کرد، اما  آیناز مجدد به کما رفت و چندین مرتبه در اورژانس بیمارستان، عملیات احیاء صورت گرفت و مستقیماً به اتاق ICU منتقل شد.

در این بین پدر آیناز نیز که از ماجرا خبردار شده بود به همراه خانواده در اورژانس بالای سر آیناز حضور پیدا کردند.

زوبین عموی آیناز می‌گوید: وقتی خبردار شدیم که آیناز را به اتاق ICU منتقل کردند، دست به دعا برداشتیم تا خدا دوباره او را به ما بدهد. آیناز فرزند بزرگ برادرم است. دختری مهربان که همه امید خانواده‌اش بود.

وی ادامه می‌دهد، که آیناز دختری سرزنده، شاداب و پرانرژی بود و همیشه در جمع خانواده باعث نشاط و شادی جمع بود و به قدری این ماجرا برای همه بهت آور و باور نکردنی بود که همه خانواده به هر دری زدند تا خبری خوب از پزشکان بشوند.

مرد جوان می‌گوید: چندروزی از بستری شدن دختر برادرم گذشت، همچنان امیدوار بودیم او دوباره به زندگی باز گردد، اما فایده‌ای نداشت و با وجود پیگیری از بهترین متخصصین و پزشکان. بالاخره اعلام کردند که او دچار مرگ مغزی شده و دیگر هیچ امیدی به بازگشتش به زندگی وجود ندارد.

این خبر هرچند واقعی، ولی آنقدر تلخ و غیر قابل باور بود که همه نزدیکان برای یافتن سر سوزنی امید، دست و پا می‌زدند. تا جایی که پدر بزرگ آیناز (پدر زاوش جونکی)، از پزشکان درخواست کرد که حتی در صورت امکان، آیناز را با همین دستگاه‌ها و تجهیزات به بیمارستان خصوصی یا حتی خانه منتقل کنند، تا برای همیشه آیناز را هر چند در حالت کما داشته باشیم، به امید روزی که چشم باز کند و مجدد فضای خانه را غرق شادی کند که متاسفانه این امر هم میسر نشد.

زوبین، عموی آیناز می‌گوید: با ماجرای اهدای عضو آشنا بودیم اما هیچ وقت این ماجرا برای خانواده و یا نزدیکان ما رخ نداده بود و در این شرایط سخت قرار نگرفته بودیم.

در همین زمان، برادرم (پدر آیناز) که همه‌ زندگی‌اش آیناز بود و روزهای سختی را سپری می‌کرد، یک روز صبح با این تصمیم وارد جمع بزرگان خانواده که همگی در لابی بیمارستان جمع بودند، حضور پیدا کرد و اعلام کرد: در صورتی که به هیچ وجه، هیچ راهی برای برگشتن آیناز به زندگی به هر طریقی وجود نداشته باشد، تصمیم دارم که قلب دخترم را اهدا کنم تا در سینه‌ فرد دیگری بتپد تا همیشه زنده بماند.

جونکی ادامه می‌دهد: پیرو تصمیم برادرم و تایید بقیه خانواده در این خصوص، با امضاء برگه‌های رضایت‌نامه توسط برادرم، آیناز به بیمارستان سینای تهران منتقل شد تا اعضای بدن او به بیماران نیازمند، اهدا شود.

و در آن روزهای سخت، همه اعضای خانواده، نزدیکان، فامیل و دوستان صمیمی آیناز که همگی این روزها را در بیمارستان سپری می‌کردند، برای آخرین دیدار و خداحافظی یک به یک بالای سر آیناز رفتند.

دکتر ساناز دهقانی؛ رئیس واحد فراهم‌آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا در این باره می‌گوید: پس از انتقال بیمار مرگ مغزی به اتاق عمل، تیمی از متخصصان با تلاش چند ساعته موفق شدند کبد،کلیه‌ها و نسوج او را به بیماران نیازمند پیوند بزنند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط