رابطه"قره العین" با جریان بابیه/ چرا بر ساخت مستندهای تاریخی در تلویزیون نظارت نمیشود؟
به گفته بسیاری از کتابهای تاریخی، ملامحمد برغانی معروف به شهید ثالث با توطئه طاهره قرهالعین به شهادت رسیده است، اما این مساله در جدیدترین مستند تلویزیون رسما تکذیب شد!
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، 13 بهمن 98 مستندی عجیب از شبکه خبر سیما پخش شد که توسط شبکه مستند سیما تولید شده بود. در این فیلم مستند که نامش «گهواره کهن تمدن» است به ماجرای شهادت شهید ثالث اشاره میشود. نکته عجیب این فیلم زمانی است که علیاکبر صالحی(رئیس سازمان انرژی اتمی) و کارشناسانی که در این مستند از آنها استفاده شده و در برابر دوربین قرار گرفته، روایتی متفاوت از شهادت شهید ثالث را بیان میکند. او به صورت رسمی هرگونه دسیسه برای ترور شهید ثالث از جانب فاطمه زرینتاج برغانی قزوینی معروف به قرهالعین را تکذیب کرده و حتی او را منتسب به فرقه بابیه نمیداند.
این موضوع در حالی است که با کمی جستجو در لابهلای کتابهای تاریخی میتوان اشتباه بودن این ادعا را به وضوح دید. برهمین اساس دو نفر از صاحبنظران در این زمینه اظهارات خود را بیان کردند تا ابعاد بیشتری از این ماجرا نمایان شود.
عبدالله شهبازی کارشناس عرصه تاریخ است. او در کانال تلگرامی خود ضمن اشاره به این فیلم مستند نوشته است: در این برنامه دو تن از اعضای خاندان صالحی، آقای علیاکبر صالحی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی و آقای محمد حسنین صالحی و البته دو کارشناس به نامهای آقایان مهدی نورمحمدی و سید مهدی حائری قزوینی سخن گفتند.
وی ادامه داد: خاندان صالحی از نسل ملا محمدصالح، برادر ملا محمدتقی برغانی قزوینی (شهید ثالث) است.
این کارشناس تاریخ به معرفی طاهره قرهالعین پرداخت و گفته: قره العین از چهرههای سرشناس اولیه بابیه بود. او در پی خنثی شدن طرح بابیان برای قتل ناصرالدین شاه در شکارگاه نیاوران (28 شوال 1268 ق./ 15 اوت 1852 م.) به همراه گروهی دیگر از بابیان متهم به تروریسم اعدام شد.
شهبازی صحبتهای مطرح شده در این فیلم مستند را خلاف واقع میداند: در مستند فوق برخی ادعاها از منظر تاریخی بسیار عجیب بود. آقای علیاکبر صالحی، برخلاف مستندات تاریخی متقن، از بیخ و بن منکر انتساب قره العین به بابیه و حتی به شیخیه شد ولی آقای محمد حسنین صالحی گفت: «خودم کم کم به این باور رسیدم که شاید خود قرةالعین هم بابیه را قبول کرده. شاید خیلی حرف سنگینی باشد من بیایم بگویم. شاید تا حدی این را [بابیگری را] پذیرفت تا قیام کند علیه ارتجاع و علیه ظلم حکومت آن زمان.» در این گفته، تأثیرپذیری آقای محمد حسنین صالحی از تبلیغات بابیان و بهائیان مشهود است که میکوشند بابیگری را جنبشی علیه استبداد قاجاریه جلوه دهند.
او تاکید کرد: ادعاهای نادرست آقای علیاکبر صالحی را میتوان ناشی از تعلق شدید او به مشهورترین فرزند ملاصالح قزوینی، دانست که لابد او را فخر خاندان خود میدانند، ولی سخنان آقای حائری قزوینی که در کسوت کارشناس و با عنوان «آیتالله» در برنامه حضور داشت به کلی ناموجه است. آقای حائری قزوینی مدعی شد که انتساب قرهالعین به بابیه «معلوم نیست» و نقش او در قتل شهید ثالث «غیرروشن» است و درباره آن «نمیتوان بطور قطعی نظر داد» و بدینسان برای ادعاهای بیپایه آقای علیاکبر صالحی پشتوانه فراهم آورد.
«سید کاظم موسوی» کارشناس فرق و جریانات انحرافی است. او ضمن اشاره به رابطه بین قرهالعین و بابیه در گفتوگو با تسنیم بیان داشت: پیش از آنکه به پرسش شما پاسخ داده باشم باید اشارهکنم جریانهای ضددینی در دوران قاجار بهواسطه استعمار و عوامل نفوذی آن در ایران و دیگر مناطق غرب آسیا جهت تضعیف اسلام خاصه تشیع شکلگرفته است. در حقیقت جریانهای ضد دینی ابزاری در اختیار قدرتهای سلطه هستند.
وی ادامه داد: اما در خصوص سؤال عرض کنم باید به چند سال قبل از ارتباط طاهره قرهالعین با جریان بابیه برگردیم. قرهالعین به دلیل اینکه در کانون علم و دانش دینی در کنار پدر و عموها قرارگرفته بود با آموزههای اسلام کاملاً آشنایی داشت. هنگامیکه شیخ احمد احسایی مدعی میشود و شروع به بیان اوهام خود میکند، قرهالعین بهواسطه عموی خود با اندیشههای احسایی آشنا و به مرور مرید او میشود. بعد از اینکه شیخ از سوی ملا محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث تکذیب میشود یک نوع عقده روانی نسبت به عمویش در ذهن او شکل میگیرد و این عقده روانی بعدها منجر به شهادت شهید ثالث میگردد. پس از ماجرای تکفیر شیخ احمد احسایی و مرگ او موجب مراوداتی با جانشین شیخ احمد که سید کاظم رشتی بود میشود. نامهنگاریهایی بین این دو ردوبدل میشود. لقب قرهالعین نیز از سوی سید کاظم رشتی به طاهره قرهالعین داده میشود.
موسوی با اشاره به تاثیرگذاری مستقیم در ایجاد فرقه بابیه توسط طاهره قرهالعین گفت: با این نامهنگاریها او علاقهمند میشود که سید کاظم رشتی را از نزدیک ببیند. او شوهر و سه فرزند خود را رها و برای دیدن سیدکاظم رشتی عازم کربلا میشود و در آنجا با مرگ سید روبهرو میشود. او در خانه سیدکاظم رشتی مستقر میشود و بعد از چهلم سیدکاظم رشتی، شاگردان او که تحت تأثیر آموزهها و القائات وی قرارگرفته بودند را پیرامون یافتن امام غائب بهسوی ایران و بر خی نقاط دیگر گسیل میدارد. تا امام را بیابند. در بین این افراد شخصی به نام ملا حسین بشرویهای که یکی از آدمهای سفارت انگلیس است و اسنادی پیرامون او وجود دارد که نشان از جاسوس بودن او میدهد به سمت شیراز روانه تا به سراغ علیمحمد شیرازی برود. این جوان شیرازی چند سال قبل شاگرد سید کاظم رشتی بوده است و افکارش را میشناختند. علیمحمد شیرازی در سال 1260 هجری قمری با تطمیع روحی روانی که از سوی ملا حسین بشرویهای صورت گرفت ادعای بابیت و نیابت امام غائب و در مدت کوتاهی ادعای امام زمانی میکند. بعد از ادعای آن جوانک شیرازی طاهره قرهالعین در عتبات عالیات شروع به تبلیغ ظهور امام زمان میکند. بنابراین میتوان گفت که ارتباط طاهره قرهالعین با باب نهتنها تبلیغ بوده است بلکه به دنبال ایجاد شکاف در میان جامعه شیعیان بوده است. این را یادآور شویم که قرهالعین هیچگاه علیمحمد شیرازی ملقب به باب را ندیده بود. اما با اندیشههای او و جریانهای بابی کاملاً آشنا و هماهنگ بود. و بخشی از این جریان را او مدیریت میکرده است. جالب است بدانید در سال 1264 هجری قمری قرهالعین همراه با میرزاعلی بارفروش و میرزا حسینعلی نوری در جریان بَدَشت ادعای نسخ اسلام میکند.
این کارشناس فرق و جریانات انحرافی با اشاره به نقش قرهالعین در شهادت شهید ثالث گفت: دقت داشته باشید که ایشان طراح ترور است. او چند روز قبل از اینکه این اتفاق رخ بدهد، طراحی ترور را انجام داده، شبانه توسط میرزا حسینعلی نوری که بعدها به بهاءالله معروف میشود از قزوین فرار میکند و به تهران میآید. عوامل قرهالعین صبحگاههان روزهای بعد فرار وی، ملا محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث را در محراب مسجد ترور میکنند.
سید کاظم موسوی چند منبع را نیز برای تایید صحبتهای خود معرفی کرد. این منابع نوشتاری به شرح زیر است؛
- کتاب قصص العلما، تألیف محمد بن سلیمان تنکابنی، کتابی است که شرححال علما و دانشمندان شیعه از قرن سوم تا قرن سیزدهم آمده است. در این کتاب شرح کاملی از تکفیر شیخ احمد احسائی و چگونگی شهادت شهید ثالث آمده است.
- کتاب بهاییان اثر محمدباقر نجفی؛ در این کتاب شرح کاملی از وقوع جریان شیخیه و بابیه و بهاییت آمده است.
- مجموعه کتاب گلشن ابرار خلاصهای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است و در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم زیرنظر پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام تألیف شده است. در جلد سوم این مجموعه، به زندگی شهید ثالث پرداخته شده است.
انتهای پیام/