صهیونیستها با "معامله قرن" به دنبال بازیابی اُبهت پوشالی خودند/ "نیل تا فرات"، محدوده دروغین باورهای تلمود است
دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس طرح "معامله قرن" را بازیابی اُبهت پوشالی صهیونیستها برشمرد و این طرح را در راستای پروژه یهود در ایجاد "اسرائیل بزرگ" معرفی کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آگاهی از برنامههای دشمنان قسمخورده دین، جز با شناخت مبانی فکری آنها حاصل نمیشود؛ چرا که هر حرکت و جنبشی تابع اندیشههای نهفته در آن است؛ همچنان که انقلاب اسلامی ایران با شعار مبارزه با ظلم بیگانگان و احیای اندیشههای ناب اسلام از جمله اندیشه مهدویت روی کار آمد.
با این نگرش، باید دید صهیونیستها به عنوان مهمترین دشمن دین و بشریت برگرفته از چه نوع اندیشهای به خود اجازه میدهد خون مردم مظلوم دنیا را مباح شمرده و آنها را سرکوب کند و از دیگر سو برای تثبیث موقعیت خود در منطقه به ویژه فلسطین دست به هرگونه جنایتی بزند.
محمدتقی تقیپور دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس طی گفتوگویی که با خبرگزاری تسنیم داشت، به برخی مبانی فکری یهود به ویژه یهودیت صهیونیست اشاره کرد. وی از جمله اندیشمندانی است که ورود صهیونیستها در منطقه غرب آسیا را مبتنی بر آموزههای دینی آنها در تلمود میداند؛ آموزههایی که مدعیست یهود باید بر جهان سروری یابد و طرح "معادله قرن" دقیقاً ریشه در این اعتقاد منحرفانه دارد.
از جمله عناوین اصلی مصاحبه اول عبارت بود از: "انقلاب اسلامی الگویی برای مبارزه با صهیونیزم" ، "در تفکر دینیِ یهودیت صهیونیسم همگان غیر از یهود حیوانند"، "معامله قرن" طرح نامشروع که ریشه در باور دینی صهیونیسم دارد"، "سردار سلیمانی ثمره انقلاب و الگوی مبارزه با صهیونیست بود".
وی همچنین در گفتوگوی قبلی به دو محور از تفکرات یهود اشاره کرد. "یَهُوَهپرستی" و تفکر "قوم برگزیده" جزو این دو محور شناخته میشدند.
حال مشروح قسمت دوم از مصاحبه با دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس را میخوانید.
* در گفتوگوی قبلی درباره اندیشه یهود و صهیونیستها و نقش این اندیشهها در راهبردهای آنها در منطقه و جهان سخن گفتید. در این باره اگر توضیح دیگری دارید بفرمایید استفاده میکنیم.
متأسفانه یهودیت و یا به تعبیری، یهودیت صهیونیست سابقه خوبی در تاریخ ندارد. در قرآن وقتی از بنیاسرائیل صحبت میشود، آنها را قومی معرفی میکند که با وجود آنکه خداوند آنها را از نعمات خاصه بهرهمند کرد، نه تنها کفران کردند بلکه پیامبران را کشتند؛ در آیه 21 سوره آلعمران درباره آنها میخوانیم: «إِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیم؛ کسانى که به آیات خدا کفر میورزند و پیامبران را بناحق میکشند، و کسانی را که امر به قسط میکردند به قتل میرسانند، آنان را از عذابى دردناک خبر بده.» اهلبیت(ع) این قوم را بنیاسرائیل و یهودیان معرفی میکنند. آنها پیامبران و دعوتکنندگان به قسط و عدالت را میکشتند.
در گزارش قبلی به دو محور اندیشهای یهود اشاره کردیم. مفهوم محوری سوم یهودیت، "سرزمین موعود" است. آنها میگویند سرزمین فلسطین، مرکز زمین و نقطه ثقل آن و سرزمینی است که به ما وعده داده شده است. مرکز حکومت خود را در این مکان میدانند. این مسئله در اندیشه یهود و برگرفته از متون مقدس تحریفشده آنها است.
نیل تا فرات محدوده دروغین باورهای تلمود
این مسئله از آنجایی اهمیت دارد که یکی از اسفار تلمود زندگی در آن سرزمین را به منزله ایمان فرض کردهاند. در تلمود که توسط علمای یهود نگاشته شد و به سند نژادپرستی یهود مشهور است، آمده: هرکس داخل ارض موعود زندگی کند، مؤمن شمرده میشود و هرکس بیرون آن زندگی کند، خدا با او نخواهد بود. در عین حال، یکی از مشکلات اساسی که در میان یهودیت وجود داشته است، مسئله تعیین دقیق حدود سرزمین موعود است.
آیات تورات در این باره مختلف است. در پیدایش 18:15 حدود این سرزمین بسیار گسترده ذکر شده و مابین نیل تا نهر فرات را در بر میگیرد. این در حالی است که در بخش 34 از سِفر، اعداد نقشهای برای سرزمین موعود ترسیم شده که بسیار محدودتر از حدود مذکور است و شامل فلسطین و مناطق اطراف آن میشود.
مفهوم محوری چهارم که تمام محورهای قبلی را پوشش میدهد، "ماشیحباوری" یا "مسیحا باوری" است. آنها معتقدند حضرت عیسی علیهالسلام پیغمبر نبود و ایشان را تکذیب و تکفیر کردند و به قول خودشان به صلیب کشیدند؛ آنها قائلند بر اساس وعدههای انبیای بنیاسرائیل و کتب آنها، ماشیح ظهور خواهد کرد.
یهودیان معتقدند نجاتدهنده آخرالزمان، مسیح (=ماشیح) به معنای "مسحشده" خداوند است که جهانِ مطلوب و درخشان آینده را میسازد. اکثر اندیشمندان یهود بر این باورند که ظهور مسیح و فعالیت او برای بهبود وضع جهان و برقراری صلح و آرامش میان همه اقوام و تأمین خواستها و نیازهای بشری، بخشی از نقشههای خداوند در آغاز آفرینش بوده است. براساس همین عقیده، لزوم وجود نجاتبخشی که کسی جز مسیح نیست، پیش از آفرینش کائنات به ذهن خداوند خطور کرده است
اما مسیحاباوری نزد اندیشمندان آنها یعنی چه؟
از یک نویسنده برجسته یهودی به نام «جولیوس گرینستون» نقل میکنم. او قبل از اینکه اسرائیل تأسیس شود، میگوید صهیونیزم با آنکه نزد هواداران خود مقدس است، اما توانایی ندارد جای آرمان مسیحایی را بگیرد. میگوید هدف صهیونیزم، تأسیس دولت یهودی در سرزمین فلسطین است. او مینویسد آرمان مسیحایی وعده میدهد یهود، قدرتی جهانی در فلسطین تأسیس خواهد کرد.
میگوید صهیونیزم حتی در بُعد سیاسی خود تنها یک آرمان را محقق خواهد کرد که همان ایجاد دولت یهودی و اسکان یهود در آنجاست. میگوید آرمان مسیحایی از آزاده کل یهودیان جهان گستردهتر و از تأسیس دولتی یهودی مستقل در فلسطین فراگیرتر است. عنوان میکند این حکومتی جهانی خواهد بود که در رأس آن فردی از نسل داوود در رأس این سلطنت جهانی قرار خواهد گرفت و کل عالم در مقابل وی کُرنش خواهد کرد.
* این تفکرشان با مسائل امروز ما چگونه ارتباط مییابد؟
اکنون درگیری ما با دشمن در منطقه با کدام دست از آنهاست؟ محور غربی، عبری و عربی که سر قله آنها اسرائیلند. چه کسی میداند این درگیری از کجا آغاز شده است؟ ما غافلیم. چرا؟
کارشناس ما، مورخ ما و پژوهشگر ما عمیق مطالعه نمیکند تا بخواهد به عمق تفکرات آنها پی ببرد.این چه تفکری است که بزرگترین دانشمندان، نخبگان و فرماندهان ما را از سر راه بر میدارد؟
حال برای آنکه بدانیم این درگیری از کجا آغاز شده از زبان یک یهودی میگویم. فردی به نام «شمعون کوهن» در پایگاه شبکه هفت تلویزیون اسرائیل در پنجم آذر سال 1398 یعنی اندک مدتی قبل از ترور شهید سلیمانی میگوید:
فرماندهی، تصمیمگیری و برنامهریزی دقیقاً کار سازمان اطلاعاتی صهیونیست جهانی یا «اینتلیجنس سرویس» بود. آمریکا یا ترامپ در این بین بازیچه و ابزارند. او از خاندان روچیلد است. داماد وی یعنی "جرارد کوشنر" گماشته آنها است که یهودی است. حالا او کشور به کشور پادویی میکند و به طرح مباحثی مثل "معامله قرن" میپردازد.
"شمعون کوهن" مرحله پنجم نبرد صهیون را با انقلاب میدانست
"شمعون کوهن" مطلبی را مطرح کرده که منتشر شده است. میگوید من با یک کارشناسِ قدیمی کارکشته و استراتژیست یهودی و اسرائیلی صحبت کردم که آیا بین ایران و اسرائیل نبردی صورت میگیرد؟ او گفته بله، نبردی شکل میگیرد. بعد شروع به طرح برخی از دورههای نبردِ اسرائیل با اعراب و مسلمانان میکند تا به انقلاب اسلامی میرسد. میگوید مرحله پنجم نبرد، از انقلاب ایران آغاز میشود. این شخص «آریه یتسحاقی یا اسحاقی» نام دارد. میگوید این مسئله صرفاً به دلیل آمادگی نیروهای ایران و گسترش حضور آنها در منطقه و جهان نیست که ما احساس خطر کنیم و تنها به دلیل موشکهای نقطهزن دارای برد مناسب و نیز جاهطلبیهای اضافی ایران نیست. معتقد است بر اساس نظریهای است که من اواخر دهه 1970 قرن گذشته یعنی بین 1960 تا 1970 ارائه کردم که تقریباً مربوط به 50 سال قبل است.
وی همچنین توضیح میدهد گرچه این نظریه مخالفانی هم دارد، اما از دیدگاه کارشناسان نظامی محکمهپسند است. این نظریه چیست؟ خانه توسعهیافته؛ یعنی اسرائیل بزرگ. میپرسد جدال اسرائیلی عربی و اسلامی چه زمانی آغاز شد؟ میگوید این جدال مانند برکهای از آب است که درون آن سنگی انداخته باشی. یعنی چه؟ این سنگ را چه کسی انداخته است؟ میگوید سنگی که در سال 1878 یعنی تاریخ تأسیس اولین شهرک یهودینشین پرتاب شد که 150 سال قبل است. نام این شهرک، میک و اسرائیل بود.
استراتژی یهود جهت تحکیم موقعیت خود در فلسطین
درگیریهایی که اکنون در سوریه، افغانستان، یمن و لبنان است؛ وضعیتی که برای ما ایجاد شده است تا ما را مشغول کنند، در راستای یک استراتژی است. کتابی در این زمینه با عنوان «استراتژی پیرامونی اسرائیل» نوشتیم. اسرائیل وقتی در سال 1948 تأسیس شد، استراتژیستهای یهودی دور هم نشستند و گفتند راهبرد اسکان یهودی از اطراف و اکناف عالم و ایجاد دولت یهودی تمام شد. حالا چه مرحلهای باید باشد؟ «پریفیرال؛peripheral» یعنی پیرامونی. به این معنا که پیرامون ما باید امن شود تا موقعیت ما تحکیم و تثبیت شود.
حال با توجه به این قاعده، اگر نا امنی در منطقه مشاهده میکنیم، به دلیل همین راهبردهای نظامی امنیتی است که صهیونیستها تدارک دیدند.
حال داعش چه نقشی دارد؟ از آنجایی که آنها در راهبرد نیل تا فرات شکست خوردند، برنامه بعدی خود را با عنوان داعش آغاز کردند. داعش در واقع همان مخفف "دولت اسرائیلی عراق و شام" بود.
امام خمینی از اندیشه تمدنی یهودیت صهیونیست آگاهی داشت
امام خمینی(ره) صاحب این اندیشه بود؛ دشمن را میشناخت که توانست با او به نبرد بپردازد. ایشان تفکر صهیونیست را میدانست که قدس را به راه انداختند. امام در بخشی از سخنان خویش فرمود: "حماسه مردم فلسطین پدیدهای تصادفی نیست، این همان آوای الله اکبر ما است که در ایران، شاه و در بیتالمقدس غاصبین و صهیونیستها را به نا امیدی کشاند" منظورشان همان انتفاضه اول در سال 1366 بود. و بعد میفرماید "خواب بنیاسرائیل در تصرف نیل تا فرات آشفته شد". در واقع امام سالها قبل با این تفکر تمدنی یهود به مقابله پرداختند و اسرار آنها را آشکار کردند.
ترور سردار سلیمانی نشانگر شکست آخرین راهبردهای امپراطوری صهیونیست
آنها در اوج بیداری اسلامی بدل زدند و گروههای تکفیری را تقویت کردند؛ ایجاد این گروههای تروریستی کار یک روز یا دو روز نبود بلکه دهها سال روی آنها کار کرده بودند، اما ما بعدها متوجه شدیم. به نام اسلام و با پرچم اسلام و با حمایت موساد وارد میدان شدند. این پروژهشان هم که شکست خورد، کینه و خصومت آنها شدت گرفت؛ با این نوع نگاه درخواهیم یافت دشمن همواره در موضع ضعف و انفعال بوده است. این شکستشان آنها را دیوانه و حیران کرد تا جایی که یکی از برترین نظامیان دنیا و از سرداران رشید اسلام یعنی حاج قاسم را به همراه ابومهدی مهندس ترور کردند. با این توضیح، ترور سردار سلیمانی نمایش انفعال جبهه صهیونیست جهانی بود. یعنی اوج استیصال و جنون امپراطوری جهانی صهیونیست و شکست آخرین راهبردهای آنها در منطقه.
* مقداری درباره طرح "معامله قرن" و جایگاه آن در پازل اندیشههای صهیون توضیح دهید.
آنچه جبهه باطل به عنوان "معامله قرن" یا "بیتالمقدس یکپارچه" مطرح کرده است ضمن آنکه قصد دارد قدس را به عنوان مرکز اسرائیل در نظر گیرد، مدعی است که فلسطین نباید ارتش و مرز داشته باشد؛ مرزها را باید صهیونیستها کنترل کنند. بیشترین درصد رود اردن و حفرههای زیرزمینی را همین شهرکنشینان صهیونیستی تصاحب کردند و تنها 30 درصد آن به استفاده فلسطینیها درمیآید؛ قصد محدودیت همین مقدار را هم دارند.
این طرح میگوید آوارگان حق بازگشت ندارند؛ همان آوارگانی که در سال 1948 باقی ماندند و تعداد آنها به چیزی حدود 8 میلیون نفر رسیده است. شهرکهای یهودینشین باید به رسمیت شناخته شوند؛
یعنی چه؟ خیلی از کشورهای اروپایی دنیا محصولات ساخت شهرکنشینان یهودی در اراضی سال 1967 را تحریم کرده بودند که تحت عنوان (بی دی اس) شناخته شد. این مسئله سبب ورشکستگی دولت اسرائیل میشود؛
جنبش (BDS) که نام آن برگرفته واژه «Boycott, Divestment, Sanctions» و اختصار سه کلمه به معنای (بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم) اسرائیل است، در سال 2005 فعالیت خود را توسط 171 سازمان غیرانتفاعی فلسطینی آغاز کرد. این جنبش با ایجاد مؤسسات غیرانتفاعی فعال در استرالیا، کانادا، آمریکا، فرانسه، انگلیس، اردن و آفریقای جنوبی به دنبال تحریم رژیم صهیونیستی در سه سطح اقتصادی، فرهنگی و آکادمیک است. از دیگر اهداف این جنبش، از بین بردن قدرت رژیم صهیونیستی، پایان دادن به اشغال و استعمار سرزمینهای اشغالی و به رسمیت شناختن حقوق اساسی شهروندان فلسطینی است. غرب نسبت به این طرح ابراز نگرانی دارد و معتقدند جنبش جهانی تحریم اسرائیل، تهدیدی استراتژیک برای رژیم صهیونیستی در آینده قلمداد میکند.
حالا در طرح معامله قرن عنوان کردند شهرکها باید ضمیمه اسرائیل شوند. این امر به اتحادیه اروپا مجوز میدهد کالای این شهرکها اسرائیلی محسوب میشود و تحریم برداشته میشود. از دیگر سو با این طرح هم قصد دارند نتانیاهو را از بحران در بیاورند؛ زیرا با رقابتی که با حزب سفید و آبی کردند، تقریباً آرای کمتری در نخست وزیری آورده است.
اما باطن ماجرا در راستای همان پروژه یهود در ایجاد "اسرائیل بزرگ" است. این طرح اوج استیصال و درماندگی جبهه باطل محسوب میشود؛ آنها که رویای نیل تا فرات را در سر میپروراندند، با شکست مواجه شدند و با تشکیل داعش محدوده تصرف خود را از عراق تا شام قرار دادند که در این طرح هم شکست خوردند و حالا سعی دارند آنچه را تصاحب کردند محکمکاری کنند تا از دستشان نرود.
صهیونیستها به هر دری میزنند تا اُبهت خود را حفظ کنند؛ آنها میدانند معادلات منطقه مانند گذشته نیست که به راحتی با تعدادی تانک همهجا را ناامن کنند؛ الان اسرائیل هجوم میآورد، با چند تا موشک از غزه پاسخ میگیرند. اکنون حماس به دستاوردی رسیده که با موشکهای خود میتوانند تلآویو و حیفا و حتی مرکز اتمی اسرائیل در دیمونا را مورد هدف قرار دهند.
در آخر خطاب به مسئولان میگویم جوانان ما از آنجا آسیبپذیرند که بسیاری از توطئهها و برنامههای دشمن را به آنها گوشزد نکردیم؛ نه در مدرسه، نه در دانشگاه و نه هیچ جای دیگری. دشمنشناسی ما ضعیف است. همین جوان روزی بزرگ میشود و پست و جایگاه میگیرد، اما غافل از اینکه ممکن است در پروژه صهیون هضم شوند.
انتهایپیام/