گفتگو| شهبازی: هدف "مجلسِ عدالتخواه" ایجاد جامعه عدالتطلب است/ میخواهیم صندلی مسئولیت را داغ کنیم
چهره شناخته شده فهرست مجلس عدالتخواه معتقد است در مجلس باید افرادی باشند که جیبشان را ببندند تا زبانشان در دفاع از حق باز باشد و وامدار نشده باشند.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- یکی از فهرستهای انتخاباتی که در روزهای گذشته منتشر شده، لیست «مجلس عدالتخواه» است که یکی از چهرههای شناخته شده این لیست محمدصادق شهبازی دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی و پژوهشگر انقلاب اسلامی است.
شهبازی با حضور در خبرگزاری تسنیم، به بیان نقطه نظرات خود و کاندیداهای این لیست پرداخته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
* عدالتخواهی هیچگاه بخشی از دو جریان نبوده است
تسنیم: لیست انتخاباتی عدالتخواهان که در روزهای گذشته منتشر شده بازتاب زیادی داشت. برخی میگفتند این لیست خروج نسل نویی از جریان اصولگرایی علیه سالخوردگان این جریان بود. شما به عنوان سرلیست این لیست، بنظرتان این جریان وابسته به کدامیک از دو جریان اصلی کشور است و یا اگر یک جریان و رویکرد جدیدی است، در کدام بخش از جغرافیای سیاسی ایران قرار میگیرد؟
شهبازی: بسم الله الرحمن الرحیم، اولا که لیست ما سرلیست ندارد و عدالتخواهی هیچوقت هیچ بخشی از اصولگرایی نبوده و به صورت یک جریان درآمدن عدالتخواهی در کشورما، به پیام قطعنامه امام(ره) برمیگردد که عدهای از بچههای نسل دوم انقلاب این گفتمان را ایجاد کردند، امثال آقای رحیمپور، جلیلی، دهنمکی و در دورهای هم مهدی نصیری و دیگران.
بعد ما نسل سومیها در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 به این نگاه و جریان پیوستیم و این نگاه از همان ابتدا نه بخشی از اصولگرایی بود و نه بخشی از اصلاحطلبی. این جریان میگفت در این دوگانه دعوای موجود در کشور، هیچ دعوای فکری وجود ندارد و اختلافی است که صرفاً منوط به این میشود چه کسی با چه کسی دوست و رفیق است. چرخشهای بزرگ این آقایان را که چپهای دهه 60، بودند و بعد لیبرالهای دهه 70 و 80 و نود شدند یا راستها هم که از اول انقلاب تا الان لیبرال بودند را میبینید.
در موضوعات مختلف در دهه 60 و 70 شعارهای از این دست میدادند و از اقتصاد و طرح تعدیل تا سیاست خارجی فضاهایی مانند رابطه با آمریکا را شروع کردند و هویت مشخصی ندارند. تنها هویت مشخص این دو جریان مقابله با یکدیگر است و اینان در کشور بنبستی ایجاد کردند که هیچ کسی انتهایش را نمیداند که چه میشود. اصلاحطلبان در هر انتخاباتی از اصولگرایان «دیو» میسازند و میگویند اگر اینها بیایند در خیابانها دیوار میکشند و اصولگرایان نیز میگویند اگر اینها بیایند دین را به باد میدهند. میبینیم که در موضوعات اساسی با هم اختلاف اساسی ندارند و هر دوی اینها مخالف مذاکره با آمریکا نیستند.
مجلسی به برجام رأی داد که مجلس اصولگرایان بود. اینها در موضوعات عدالت اجتماعی و نابرابری مسئله جدی ندارند و صرفا پروندههای فساد را از جریان مقابل عنوان میکنند؛ روزنامههای اصولگرا پرونده فیش نجومی و روزنامههای اصلاحطلب نیز پرونده املاک نجومی را بدون اینکه به پروندههای جناح خود کاری داشته باشند، میپردازند ولی عدالتخواهی مقابل این گفتمان است، حتی بالاتر از این است که خودش را در نفی این دو تعریف کند و گفتمانی را میگوید که این دو جریان در کشور، بهصورت اتوماتیک نفی میشوند.
* عدالتخواهی مسئله اصلی کشور را تبعیض در حوزههای مختلف میداند
عدالتخواهی گفتمانی است که میگوید مسائل اصلی چیز دیگریست و مسائل دست اول کشور مسائلی از جنس تبعیض در حوزههای مختلف است. این جریان میگوید حتی اگر در سیاست خارجی به برجام رسیدیم، ریشهاش تبعیضها و ناکارآمدیهای داخلی بود و اگر با این تبعیضها مقابله کنیم احتیاجی نیست به برجام برسیم کما اینکه در متن برجام میبینیم ذینفعان، اتاقهای بازرگانی هستند و در هسته اصلی اصولگرایان و اصلاحطلبان اتاق بازرگانیها را میبینیم. کسانی که از واردات سود میبرند و تجارت برایشان سود دارد و عدالتخواهی میخواهد این فضا را بشکند و این خروجی بر اصولگرایی نیست.
اصلا وجود عدالتخواهی نفی اصولگرایی و اصلاحطلبی است. این دو جناح در حقیقت یک جناح هستند و تفاوت اینها در میزان ریش و وضعیت حجابشان است و در چیزهای دیگری تفاوت بنیادی ندارند.
تسنیم: نقدی که به لیست عدالت خواهی میشود این است که عدالتخواهی عمدتا باید یک نهضت و جنبش اعتراضی باشد و اینکه عدالتخواهی خودش بخواهد با یک لیست 30 نفره در تهران وارد مجلس بشود، ممکن است در این ساختار ذوب شود و از بین برود. 30 نفر لیست عدالتخواه وارد مجلس میشوند ولی نتوانند کاری کنند و ممکن است عدهای ذوب در ساختار شوند و جریان عدالتخواهی از بین برود و زمینه برای دو جریانی که در خیلی مسائل اقتصادی با هم شریکِ هم هستند برای پیشبرد اهدافشان بازتر باشد.
شهبازی: آیا انحراف برای هرکسی امکان دارد؟ بله، امکان دارد ولی عدالتخواهی فرقی با بقیه جریانهای کشور دارد که یک جریانی است که پشتوانه 31 ساله دارد و این پشتوانه که یکسری روحانی فضای معرفتی را تکرار میکنند و یکسری استاد دانشگاه تئورییسازی میکنند و یکسری کانونهای تفکر که عدالتخواهان حرفدارترین جریان اداره کشور هستند و اگر لیستهای امروز را هم ببینید، بخشی از عدالتخواهان این برنامهها را نوشتهاند. حتی این برنامهای که عدالتخواهان منتشر کردند، کاملترین برنامه به نسبت به جریانهای مختلف بود.
* عدالتخواهی در همه دورههای گذشته در انتخاباتها حاضر بوده
بخشی دیگر نیز دانشجویان بودند، بخشی دیگر در فضای رسانه فعال هستند و بخشی هم هستههای مطالبهگری را هدایت میکنند. عدالتخواهی یک طیف و پیوستار کلی است ولی در همه دورههای گذشته در انتخاباتها حاضر بوده ولی هویتش آنقدر جدی نبوده، چون غالب افراد اصلی که به عنوان سردمداران عدالت بودند، تحفظ داشتند، خصوصا نسلدومیهای جریان عدالتخواهی را میبینید که هرکدامشان از اینکه در انتخابات حتی حمایت مصداقی از کسی نمایند هم وارد نمیشوند.
ما در سالهای اخیر مطالبهگری کردیم و تلاش کردیم بخشی از اصولگرایان و بخش کمتری از اصلاحطلبان را در مواردی همراه کنیم که اتفاقی در کشور بیفتد ولی دیدیم این اتفاقات نمیافتد و دغدغههای سیاسی و دغدغههای درجه 2 باعث شده هرچه تلاش میکنیم و گزارشهای کارشناسی مینویسیم به جایی نرسد. یکی از مهمترین کانونهای تفکر که بنام بچههای عدالتخواه شناخته شده بودند، بخاطر اعتراض به توافق پاریس و افایتیاف بود، با دستور مستقیم مسئولین دولت فعلی بودجهاش را قطع کردند که تعطیل شود.
* در مجلس باید افرادی باشند که جیبشان بسته و زبانشان باز باشد
ما در این سالها گزارش کارشناسی نوشتیم و مطالبهگری و صحبت کردیم ولی اتفاق زیادی در عمل در ساختار قدرت نیفتاده چون نمایندهای در ساختار قدرت که این مسئله را داشته باشد وجود نداشت. ما چه سازوکاری را دیدیم برای اینکه بتوان کار انجام داد؟ دو سازوکار، یکی اینکه ما میگوییم کسی که میخواهد نماینده مردم و انقلاب باشد نباید منفعت شخصی برای قدرت داشته باشد و مرامنامه شخصی که منتشر کردیم و گفتیم حقوق چند ده میلیونی مجلس را نمیگیریم و فقط آن بخشِ پایهاش را میگیریم و نه فرزندانمان را به مدرسههای غیر انتفاعی چند ده میلیونی میفرستیم. بعد از مرامنامه ما، مرامنامه شفافیت منتشر شد، اصل ماجرا این است که افرادی باشند که جیبشان را ببندند تا زبانشان در دفاع از حق باز باشد و وامدار نشده باشند.
* مجلس عدالتخواه پروژه فرعی ماست
این را بخشی از تضمین میبینیم و بخش دیگر را برای اینکه عدالتخواهی منحرف نشود، فعال کردن مطالبه مردمی میبینیم و مجلس عدالتخواه پروژه فرعی ماست و بلکه جامعه عدالتخواه، پروژه اصلی ماست و میخواهیم چندصد هزار نفر مشخصا فعلا در تهران از مردم تهران را منسجم کنیم. ممکن است نتوانیم در این انتخابات این را محقق کنیم ولی نهال آن را میکاریم و ممکن است الان ثمر داده و ممکن هم هست بعدا ثمر دهد.
اگر فردا بخواهیم با سیستم مالیاتی درگیر شویم، هسته اصلی اصولگرایان و اصلاحطلبان و هسته اصلی سودبرندگان که پزشکان متخصص که از قضا اکثرشان هم اصولگرایان هستند، وارداتچیها، وکلا و خامفروشها تحمل نمیکنند و این نیازمند مطالبه مردمی است. کمااینکه اگر توانستیم جلویافایتیاف را بگیریم -با وجود اینکه اصولگرایان و اصلاحطلبان میخواستند این تصویب شود-، این بود که مطالبه مردمی فعال شود و ما میخواهیم مطالبه مردمی را فعال کنیم.
* عدالتخواهی یک حزب نیست که پاسخگوی عملکرد همه باشد
تسنیم: نگاه به جریان عدالتخواهی در سالهای اخیر نگاه مثبتی بود و برخی در فضای مجازی شروع به فعالیتهایی در فضای مجازی کردند که انتشار تصاویر زندگی لاکچری مسئولان بود. متاسفانه به این روند ایراداتی وارد بود و گاهی اشتباهاتی داشت و در بعضی جاها این جریان آنقدر رادیکال شد که به جریان عدالتخواهی ضربه زد. وجه افتراق شما با آنها چیست و آیا شما آن جریان را تایید میکیند و رفتارهای آنها مورد تایید شماست؟
شهبازی: عدالت هم مانند دیگر آرمانها مثل استقلال و آزادی، یک آرمان عمومی و فطری است که آدمهای مختلف از زوایای مختلف درگیر این ماجرا هستند. ما نسل سومیها حدود دو دهه است در این حوزه فعالیت داریم. نسل دومیهای نیز حدود سه دهه است که فعالیت دارند و برخی نیز قبل از اینکه امام خمینی (ره) آن پیام معروف را صادر کنند در حال شکلگیری هستههایی بودند و اینگونه نیست که بگویم عدالتخواهی یک حزب است که هرکس در کشور به نام عدالتخواهی در حال فعالیت است، پاسخگوی عملکرد آن باشد.
بین شکل دادن به هویت و جریانهای دیگر تفاوتهایی وجود دارد. جریان غالب اصولگرایی سخن از وحدت به میان میآورد و هر کس با هر سابقهای وارد میشود. وحدت اصولگرایی اکنون شبیه شتر گاو پلنگی است که از عدالتخواه تا رئیس سابق اتاق بازرگانی، از مخالف مذاکره با آمریکا تا موافق با آن و از موافق حجاب اجباری تا موافق حجاب اختیاری در آن حضور دارند. هدف هم مقابله با جناح مقابل است. این طیف تاکید بر وحدت دارد. طیف دیگر تاکید بر خلوص دارد و شاخصهها را مدام محدودتر میکنند تا افراد کمتر شوند.
منطق ما که تلاش کردهایم از منطق امام خمینی و رهبر انقلاب کسب بکنیم، وحدت در حین کثرت است؛ بدین معنا که هرکسی حتی از جریانهای سیاسی پای کار عدالت بیاید، استقبال میکنیم. کمااینکه اگر به لیستهای انتخابات از اصلاحطلبان تا اصولگرایان نگاه بیاندازید، از عدالتخواهان میبینید. در چنین شرایطی ما باید چکار بکنیم؟ آیا وحدت کنیم؟ خیر. چنین اتفاقی شدنی نیست. اینکه گفتمان عدالت تکرار بشود، مسائل نظام و مردم حل میشود، اما کافی نیست و انحراف ایجاد میشود.
در این بین کسانی هستند که کارهایی انجام میدهند که شاید ما قبول نداشته باشیم. ما به جای اینکه وقت خود را صرف این کنیم که وقت خود را صرف نقد دیگران کنیم، یا اینکه بگوییم با هر کسی که شعار عدالت بدهد، حاضریم کار جمعی انجام بدهیم، گفتمان معیار را گفتمان عدالت میدانیم.
ما گفتمان عدالت را به میدان آوردهایم و تلاش میکنیم، هرکس که به این گفتمان پایبندی دارد، بدان بپیوندد. یک عده پایبندیهای زیادی دارند و حداقلهایی را دارا هستند که با آنها میتوان همکاری کرد. کما اینکه ما اکنون یک لیست در تهران ارائه کردهایم که اکثریت این لیست نسبت به دو لیست دیگر قابل دفاع جدی هستند. اما ممکن است در گوشه و کنار کشور هم کارهای اشتباهی انجام بگیرد.
ما به جای اینکه با کارهای غلط مرزی بندی کنیم، میخواهیم یک الگوی درست وسط بگذاریم و به جای اینکه یک الک در دست بگیریم و دیگران را بیرون بیاندازیم، یک آهنربا به دست گرفتهایم و به دنبال جذب افراد هستیم. ما به دنبال ترسیم خط اصیل عدالتخواهی هستیم تا دیگران به آن بپیوندند. برخی را به دلیل حواشی که دارند، همراه نمیشویم و در یک لیست قرار نمیگیریم.
اما اینکه در کشور هر کس از ظن خود یار و همراه گفتمان عدالتخواهی شده است را رشد و پیشرفت گفتمان انقلاب میدانیم. خیلی خوب است که در شب انتخابات عدهای از اصولگرایان و اصلاحطلبان یاد عدالت افتادهاند. این باعث میشود که عدالت زنده بماند و به حاشیه نرود. اما راه اصلی زیاد کردن خالصها و جبهه کردن مجموعهای از این آدمهاست. طبیعی است که یک عده بیرون بمانند و آنان را درست ندانیم. راهش هم این نیست که تیربار در دست بگیریم و بگوییم هرکس که در گوشهای از کارش مشکلی دارد، به سوی او شلیک کنیم.
تسنیم: بحثی در فضای مجازی شکل گرفته بود مبنی بر اینکه عدالت مقدم بر ولایت است یا اینکه ولایت بر عدالت مقدم است. پاسخ شما به این بحث که شعار عدالتخواهی دارید، چیست و آیا این تفکیکی از اساس درست است یا باطل؟
شهبازی: این تفکیک اساساً یک تفکیک اسلامی - شیعی نیست. در منطق شیعه، اگر ولایت، عدالت نداشته باشد از جایگاه ولایت ساقط خواهد شد. همچنین بدون ولایت امکان تحقق عدالت وجود ندارد. این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند. در منطق شیعی بر خلاف منطق اشاعره و بنیامیه، عدالت ثبوتاً مقدم بر ولایت است.
بحث دوقطبی در دهه 70 وجود داشت که مشروعیت الهی یا مردمی است که رهبر انقلاب پاسخ دادند که من هم این بحثها را بلدم، اما مشروعیت ما وابسته به مبارزه با فقر، فساد و تبعیض است.
ما این سوال را از اساس غلط و زاییده ذهن کسانی میدانیم که یا ولایتمداریشان زیر سوال است یا اینکه میدانند در حوزه عدالت کارنامه غلطی دارند و برای اینکه آن را بپوشانند، این بحث را مطرح میکنند.
ولایت و عدالت متاسفانه به پوششی برای نفاق تبدیل شده است. تحت لوای ولایت، چیزهایی را به رهبری نسبت میدهند که بعد مشخص میشود دروغ بوده است.
* میخواهیم صندلی مسئولیت را داغ کنیم
تسنیم: موضوع عدالت از گذشته وجود داشته است و راجع به آن سخن گفته شده است و این موضوع برای مردم بسیار جذاب است. وجه جذابش هم افشاگری است. اما یکی از آفتهای عدالتخواهی، انحراف عدالتخواهان بوده است و از این رو مردم نسبت به چنین افرادی بیاعتماد شدند. راه جلوگیری از این آفت چیست و یا به مردم میتوان تضمین داد که عدالتخواهان همچنان بر مدار خود حرکت خواهند کرد؟
شهبازی: ما با برنامه وارد این انتخابات شدیم و سر آدمها و اینکه چه کسانی بهعنوان عدالت طلب مطرح میشدند بحث میکردیم. حتی افرادی که مرامنامه ما را امضا نکردند در لیستمان نگذاشتیم. تضمینی وجود ندارد و هیچکس را نمیتوانید تضمین کنید. ما در این مملکت قائم مقام رهبری را داشتیم که به عدالت و تقوایش معتقد بودند اما منحرف شده. ما اصل ماجرا را دو ضلع مرامنامه و داغ شدن صندلی مسئولیت میدانیم و عدالتخواهان آلوده صندلی قدرت نباشند و مدام زندگیاش شفاف باشد، مدام مثل مردم زندگی کنند و تبدیل به آدمی نشود که مسئلهای دارد.
* مطالبه مردمی ضامن سلامت همه است
آن بخش دگر مطالبه مردمی است. اینکه پروژه اصلی ما جامعه عدالتخواه است شعار الکی نیست. اگر میخواهیم جلوی انحراف خودمان و بقیه جریانها را بگیریم باید مطالبه مردمی باشد و مطالبه مردمی ضامن سلامت همه است و در سالهای اخیر در موضوعاتی توانستیم مسائل انقلاب را جلو ببریم که مطالبه مردمی وجود داشت.
همین حالا که گروههایی به عدالتخواهان نقد دارند و عملکرد ما از طرف کسانی نقد میشود که برچسبهای دروغین مثل ضدولایت فقیه و انحرافی به ما میزنند، عملکردمان از طرف جوانان نسل دوم و سوم و حتی چهارم هم نقد میشود که نشانه پویایی این جریان است. من که 16،17 سال است عدالتخواه شناخته میشوم پایم را کج بگذارم قبل از گروههای سیاسی، یک سری جوانان نسل چهارمی وجود دارند که من را نقد کنند و نشاندهنده رشد انقلاب است. فضایی وجود دارد که بخشهایی از حرکت ما را میبینند و نقد میکنند. این امکان انحراف منتفی نیست اما به نسبت بقیه جریانها جدی نیست و باید شفافیت و عدم وابستگی را آنقدر جدی کنیم که بشود بیشتر نقدش کنیم.
انتهای پیام/