یادداشت| تغییرات مهم آکپارتی و تاثیر منفی آن بر ترکیه
حزب عدالت و توسعه به گواه بسیاری از موسسین این حزب از اهداف و آمال اولیه و منش سیاسی آغازین خود دور شده و حالا در چارچوب همان شرایط و گفتمانی قرار گرفته که پیشتر با آن مبارزه میکرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ حزب عدالت و توسعه (AKP) در مدتی کوتاه در ترکیه٬ تصویر جدیدی از یک حزب خدمتگزار به نمایش گذاشت که سیمای این کشور اسلامی را در بسیاری از حوزههای اقتصادی و سیاسی تغییر داد و ترکیه را به یکی از کشورهای مدعی و توانمند در حال توسعه تبدیل کرد.
گفتمان فرسوده کمالیسم و حزب جمهوری خلق٬ ملیگرایی تندخو و میلیتاریست ترکی٬ ساختار سست و ناتوان احزاب چپ و تفکر سوسیالیستی٬ جریان اسلامی نوپا و صدمه دیده نجم الدین اربکان و دیگر جنبشهای سیاسی٬ همگی در آخرین سالیان سده بیستم در ترکیه به بن بست رسیدند و در چنین فضایی بود که گروه قابل توجهی از شاگردان توانمند اربکان همچون عبدالله گل٬ بلنت آرنچ٬ رجب طیب اردوغان٬ نوعمان کورتولموش٬ حیاتی یازیجی٬ عبداللطیف شنر و چندین سیاستمدار دیگر٬ در برابر گروه سنتگرای حزب فضیلت قد علم کرده و پس از آن که در زمینه به قدرت رساندن عبدالله گل در حزب فضیلت به نتیجه دست نیافتند٬ راه خود را از آنان جدا کرده و حزب عدالت و توسعه را تاسیس کردند.
شرایط ترکیه در دوران ظهور آکپارتی
این حزب در همان آغاز راه٬ به خوبی میدانست که با چه تهدیدات و موانعی روبرو است. تهدیدات و موانع ریشهداری که شاید مهمترین آنها از این قرار بود:
اقتدار بی چون و چرای ژنرالها و فرماندهان ارتش که در تمام حوزهها توان مداخله و اعمال نظر داشتند.
ساختار دهشتناک قوه قضائیه که اغلب دادستانها و قضات آن٬ تابع دیدگاههای کمالیستی و ملی گرایانه تند و ضداسلامی بوده و غالباً به خواسته ژنرالها و چهرههای دولت پنهان عمل میکردند.
ساختار اجرایی فشل و به هم ریخته نظام اداری و اجرایی و مستولی شدن فساد مالی و اداری و بهکارگیری نیروهای بیکفایت در پستهای حساس و ایجاد یک نظام ناکارآمد و ناتوان.
مشکلات اقتصادی بزرگ، تورم، بیکاری و بدهکاری مبالغ سنگین به کشورهای خارجی.
سیاست خارجی مبهم و ناتوان و ضعف مفرط در دستگاه دیپلماسی.
نظام رسانهای یکجانبهگرا و ناتوان.
لاینحل باقی ماندن معضل کردها و تهدیدات و حملات گاه و بیگاه این گروه به شهرها و روستاهای ترکیه.
گرفتار شدن ترکیه در مشکلات روزمره٬ برنامه ریزیهای کوتاهمدت فاقد ضمانت تحقق و اجرا و نداشتن اسناد بالادستی و استراتژیهای روشن برای توسعه.
اینها تنها بخشی از مشکلات بزرگی بود که ترکیه را گرفتار کرده و در تمام حوزهها این کشور را به سوی بنبست و تنگنا سوق داده بود.
ویژگیهای مثبت آکپارتی در ایستگاه نخست
حزب عدالت و توسعه در شرایط دشواری کشور را تحویل گرفت و با صدها کارگزار توانمند و مستعد٬ قدم در راه نهاد. سران٬ کادرهای عالیرتبه٬ مسئولین میانی و کارگزاران رده پایینتر این حزب٬ از همان آغاز مسیر٬ در چند ویژگی و هدفگذاری٬ با هم اشتراک نظر و اشتراک عمل داشتند:
1.تکیه بر توان حزبی و گروهی و اعتماد به نفس در مواجهه با مشکلات کوچک و بزرگ. 2.پاکدستی و پرهیز از فساد مالی٬ رشوه٬ تجملگرایی و تبذیر. 3.پایبندی به اخلاق و مرام حزبی و سازمانی و برای درس گرفتن از شکستهای پیشین اسلامگرایان و تلاش برای بازگرداندن محافظهکاران به متن جامعه و ساختار سیاسی و اقتصادی کشور. 4.خدمت به فقرا و محرومین و بها دادن به خواستهها و مطالبات آنان. 5.بها دادن به مشورت و همفکری به عنوان یک اصل حیاتی و پرهیز از قربانی کردن مصالح و اعتبار حزب به پای فرد٬ خانواده و گروههای رانتمحور.
تلاشهای گل٬ اردوغان و دیگر رفقایشان نتیجه داد و ترکیه در دوران اقتدار حزب عدالت و توسعه٬ پیش از هر چیز در این حوزهها رشد کرد: 1.توسعه اقتصادی و خدمتگذاری و تلاش برای معرفی الگوی جدیدی از دولت کارآمد. 2.اجرای پروژههای عمرانی سنگین در مدت زمان کوتاه و مشروط به پرهیز از فساد و تبذیر. 3.پویایی در سیاست خارجی و دیپلماسی و بهکارگیری قدرت نرم. 4.بها دادن به آزادی بیان و پویایی نظام رسانهای ترکیه. 5.تربیت کادرها و مدیران توانمند برای توسعه خدمات و افزایش قدرت حزب در تمام مناطق کشور. 6.مواجهه با اندیشههای تند ملی گرایانه و نژادپرستانه و توجه به گفتمان شهروندی همسان.
تغییرات منفی نمایان شد
در چند سال اخیر٬ در ترکیه خیلی چیزها عوض شده و حالا حزب عدالت و توسعه نیز٬ دیگر همان حزب پویا و قدرتمندی نیست که با دنیایی از آمال و اهداف متعالی و کادرهای توانمند و ایثارگر به میدان آمده بود.
حزب عدالت و توسعه به گواه بسیاری از موسسین این حزب از اهداف و آمال اولیه و منش سیاسی آغازین خود دور شده و حالا در چارچوب همان شرایط و گفتمانی قرار گرفته که پیشتر با آن مبارزه میکرد.
در وصف ویژگیهای دوران نوین آکپارتی باید به ذکر مشکلات و عواملی بپردازیم که این حزب را اندک اندک به یک حزب خسته و فرسوده تبدیل میکند:
همچنان که عبدالله گل رئیس جمهور سابق ترکیه نیز چند روز پیش اعلام کرد٬ تبدیل شدن محافظهکاران اسلامگرای آکپارتی به ملی گرایان نسل جدید ترکیه٬ اتفاق عجیبی است که روی داده و موجب آن شده که به عوان مثال٬ اردوغان و باغچلی با وجود تمام تفاوتهای مبنایی و فکری٬ در یک چارچوب جای بگیرند.
آکپارتی٬ حالا از یک حزب قدرتمند خدمتگذار٬ تبدیل به حزبی شده که در آن٬ خانوادههای مقتدر و متنفذ٬ به گروههای رانتخوار جدیدی تبدیل شدهاند که روز به روز ثروتمندتر میشوند.
با آن که آکپارتی در آغاز راه٬ معتقد به صرفهجویی و پاکدستی بود٬ اما حالا اسراف٬ ریخت و پاش و سوءاستفادههای مالی کوچک و بزرگ و اشرافی گری و تجملپرستی٬ در زندگی و رفتار بسیاری از کادرها و سران و مدیران این حزب قابل مشاهده است و چنین چیزی انتقادات گسترده مردمی را به دنبال آورده است.
با آن که آکپارتی در آغاز مسیر٬ بارها از عدم استقلال دستگاه قضا گلایه کرده و کم مانده بود که خودش هم قربانی تصمیمات میلیتاریستی برخی قضات شده و تعطیل شود٬ حالا این حزب هم تبدیل به جریان قدرتمندی شده که استقلال قوه قضائیه را برنمیتابد و از این منظر٬ شایان انتقاد است.
در پایان باید گفت: با وجود تمام انتقاداتی که در مورد حزب عدالت و توسعه بیان شد و با وجود تغییرات منفی جدیدی که در این حزب روی داده٬ هنوز هم مجال و فرصت ترمیم و اصلاح وجود دارد و این حزب با وجود همه خطاها و مشکلاتی که دارد٬ همچنان از بیشترین شانس و مجال برای اداره ترکیه برخوردار است و اگر ارادهای جدی برای اصلاح مشکلات موجود به نمایش گذاشته شود٬ باز هم خواهد توانست به عنوان اصلیترین و قدرتمندترین جریان سیاسی ترکیه باقی بماند.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل سیاسی ترکیه
انتهای پیام/