گزارش| نگاهی به زندگی آیتالله خسروشاهی؛ از همراهی با نواب تا تبلیغ انقلاب در قلب اروپا
آیتالله خسروشاهی از همراهان شهید نواب صفوی و آیتالله کاشانی و از شاگردان آیتالله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بود که روز گذشته و در سن ۸۱ سالگی به دلیل ابتلا به کرونا دار فانی را وداع گفت.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم - روز گذشته ویروس کرونا جان یکی از مورخان و نویسندگان برجسته کشورمان آیتالله سیدهادی خسروشاهی را گرفت و ضایعهای جبران ناپذیر علمی را به کشور وارد کرد.
آیتالله سید هادی خسروشاهی در سال 1317 در تبریز به دنیا آمد و در سال 52 مرکز بررسیهای اسلامی قم را تاسیس کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به مدت دو سال، نماینده امام خمینی (ره) در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
در کارنامه خسروشاهی 5 سال سفیری ایران در واتیکان و سه سال ریاست نمایندگی ایران در مصر (قاهره) دیده میشود. او همچنین به مدت 6 سال فصلنامه «تاریخ و فرهنگ معاصر» و به مدت 35 سال هفتهنامه «بعثت» را منتشر کرد.
** شاگرد امام خمینی، همراه نواب و کاشانی
پدر وى، آیتالله سید مرتضى خسروشاهى، از علما و فقها و صاحب رساله آذربایجان و تحصیل کرده نجف بود. البته خاندان خسروشاهی یکی از خاندانهای علمی آذربایجان است که بیش از 200 سال آن خاندان با علم و فقاهت زندگی کرده و افراد بسیاری از این خاندان از چهرههای برجسته فقهی و علمی آذربایجان و کشور بودند.
سیدهادی خسروشاهی پس از به پایان رساندن تحصیلات مقدماتی در تبریز و پس از رحلت پدرش در سال 1342 و در پانزده سالگی عازم قم شد و در حوزه علمیه به تحصیل دروس سطح پرداخت.
دروس فلسفه، تفسیر، فقه و اصول را در حضور اساتیدی همچون آیتالله بروجردی (به مدت 4 ماه)، امام خمینی (ره)، آیتالله شریعتمداری، علامه طباطبایی و دیگر علمای حوزه آموخت و موفق به دریافت اجازاتی در امور حسبیه (منوط به اذن فقها) و همچنین در مراحل علمی بالاتر (اجتهاد) و نقل حدیث از علما و مراجع بزرگ نجف، قم و مشهد شد.
او از سال 1332، با اغلب مطبوعات اسلامى از جمله: مکتب اسلام، مکتب تشیع، معرف جعفرى، راه حق، نداى حق، وظیفه، مجموعه حکمت، نور دانش آیین اسلام، مسلمین، آستان قدس، نسل نو، نسل جوان، استوار پیکار، اندیشه، مهد آزادى و... همکارى داشت که مجموع مقالات مندرج در آنها بالغ بر صدها مقاله میشود.
خسروشاهی در خصوص مجله مکتب اسلام گفته است: «اول هر ماه که مجله منتشر میگردید، بنده همراه زنده یاد علی حجتی کرمانی، حدود یک صد نسخه از آن را برای عرضه به دانشجویان، به مسجد هدایت که امامت آن به عهدۀ آیت الله طالقانی بود ـ در خیابان اسلامبول تهران ـ میبردیم و به نگهبانان مسجد میسپردیم و چون قیمت مجله هم فقط ده ریال بود، موقع مراجعت میدیدیم که تمام نسخ آن به فروش رفته و نگهبان مسجد هم پول کامل آنها را یکجا تحویل میداد... مهمترین ویژگی مجله، آموزش و روشنگری و تربیت عملی جوانان اسلامگرا بود... اگر آمار دقیق جامعهشناسانهای تهیه شود، نقش مکتب اسلام و آموزشهای آن، در پیدایش نسلی که در قلب انقلاب قرار گرفتند روشن خواهد شد.»
خسروشاهی در سال 1352 مرکز «بررسىهاى اسلامى قم» را به مثابه واحدى از حوزه علمیه قم، تأسیس و به ثبت رساند و سپس در سال 1361، مرکز «فرهنگى اسلامى اروپا» را در رم (ایتالیا) تأسیس کرد که هر کدام از این دو مؤسسه دهها کتاب ارزشمند در زمینههاى اسلامى از جمله قرآن مجید و نهجالبلاغه را به زبانهاى عربى، انگلیسى، ایتالیایى، آلمانى و غیره ترجمه و منتشر ساختهاند. این اقدام در نشر فرهنگ اسلامى در سطح دنیا، از ارزش بالا و والایى برخوردار است.
فعالیتهای سیاسى استاد از سال 1332 پس از آشنایى نزدیک با آیتالله کاشانى، آیتالله طالقانى و شهید نواب صفوى آغاز شد. به همین دلیل از همان دوران تا زمان پیروزى انقلاب اسلامى، بارها در قم، تهران و تبریز دستگیر، زندانى و یا تبعید شده که آخرین بار در انارک یزد، به مدت 3 سال بود که با آغاز انقلاب اسلامى، همراه دیگران آزاد شد. سیدهادی خسروشاهی در تبعید به انارک یزد همراه با مرحوم آیتالله پسندیده و آیتالله مکارم شیرازى بود. همچنین گفته میشود که او به شدت علاقهمند به سیدجمال الدین اسدآبادی بود.
آیتالله خسروشاهی در کنار آیتالله پسندیده و آیتالله مکارم شیرازی
او علاوه بر اینکه از همراهان نواب صفوی بود، سالها در مورد تفکرات نواب و فدائیان اسلام تحقیق و نگارش کرد. خسروشاهی در مورد آشنایی خود با فدائیان اسلام گفته است: «بنده از سال 1330 در تبریز، با مطالعه روزنامههای وابسته به فداییان اسلام مانند اصناف، نبرد ملت و غیره، با نام فداییان اسلام آشنا شدم. .. در همان ایام، نامهای به شهید نواب صفوی نوشتم و کتاب (رهنمای حقایق) را درخواست کردم که در واقع مانیفست سازمان بود. چیزی نگذشت که کتاب، همراه نامهای از مرحوم سیدهاشم حسینی که مرد شماره 3 فداییان اسلام بشمار میرفت، دریافت کردم... این البته در مرحله نخستین بود، بعدها که به قم آمدم، آشنایی و روابط در قم و تهران بیشتر شد. و من البته عضو جمعیت نبودم، بلکه مانند بقیه طلاب دوستدار یا هوادار بودم.»
خسروشاهی انقلاب اسلامی را شکل کامل و ایده آل نوع حکومت مورد نظر شهید نواب صفوی میدانست و میگفت: « او (نواب صفوی) در حقیقت شصت سال قبل و پیش از همۀ جریانهای سیاسی ـ مذهبی، خواستار ایجاد و برقراری چنین نوع از حکومت بود.»
او در خصوص آشنایی با آیتالله کاشانی هم گفته است: «مشتاق دیدار با مرحوم آیتالله کاشانی بودم که این امر به مدد و همت مرحوم علی حجتی کرمانی میسر شد و او مرا به منزل آیتالله کاشانی در پامنار برد و معرفی کرد که پسر فلانی است. آیتالله کاشانی نام پدرم را که شنید، گفت: «خدا رحمتش کند. مرد متقی و باسوادی بود، اما مجتهد این عصر نبود، چون انتخابات را قبول نداشت و هیچوقت هم کارهای ما را تأیید نکرد. یکی از علل شکست نهضت ملی همکاری نکردن علمای بلاد از جمله تبریز بود.» گفتم: «آقا! من از همان تبریز به شما ارادت داشتم و همیشه هم با پدرم بحث میکردم، ولی ایشان میگفتند بزرگتر که شدی این مسائل را متوجه میشوی. بماند که هر چه بزرگتر شدم فهمیدم کنارهگیری روحانیون نه تنها دردی را دوا نمیکند، بلکه راه را هم برای دشمنان باز میکند.»
آیتالله کاشانی خندید و گفت: «حرفهای خوبی میزنی، ولی این حرفها به درد تبریز و قم نمیخورد! با اینجور افکار کار دست خودت میدهی و آخرش هم مثل ما متهم به جاسوسی برای انگلیس و خانهنشین میشوی.» گفتم: «آقا! تاریخ در باره حضرت علی(ع) قضاوت کرد و درباره شما هم خواهد کرد.» گفت: «آدم زنده را به دست دوستان نادان زنده به گور کنند که بعدها تاریخ قضاوت کند؟ تازه مگر تاریخ را ما مینویسیم یا آنها مینویسند؟ ما که به فکر اینجور کارها نیستیم. آنها هم تاریخ را هر جور که دلشان بخواهد مینویسند و ما هم زنده نیستیم که رفع اتهام کنیم. حالا هم که میدان و امکانی برای دفاع نیست. در دوره مصدق دیدید روزنامههای او با من چه کردند و چه چیزها که بر من نبستند. بعد از سرنگونی حکومت او هم که تا یک کلمه حرف حق زدم، شدم سید کاشی!» از این ملاقات جز تأثر و تأسف از اینکه چنین مرد عالم، مجتهد و عظیمالشأنی را اینطور خرد کرده باشند و ما مسلمان و زنده بودیم، بر دلم باقی نماند.»
خسروشاهی پس از مهاجرت از تبریز به قم در جلسات درس امام خمینی حضور پیدا کرد و به یکی از شاگردان ایشان تبدیل شد.
** مبلغ انقلاب اسلامی
سیدهادی خسروشاهی پس از پیروزى انقلاب، بیشترین همکارى قلمى را با روزنامه اطلاعات داشت و در سطح جهانى با شرکت در کنفرانسها و کنگرههاى اسلامى، در کشورهاى اروپایى و اسلامى از جمله: پاکستان، مصر، الجزایر، عربستان، سوریه، قطر، ترکیه، لبنان، ایتالیا، انگلیس، آلمان، سوئیس و... به عنوان نماینده امام خمینى(ره) و یا نماینده حوزه علمیه قم فعال بوده است.
البته او ابتدا به مدت دو سال نماینده امام خمینی (ره) در وزارت ارشاد اسلامی بود. سپس به عنوان سفیر ایران در واتیکان انتخاب شد و مدت 5 سال در خارج از کشور به فعالیت پرداخت. تاسیس مرکز «فرهنگی اسلامی اروپا» در رم و تاسیس ماهنامهای به زبان انگلیسی «انکوائری» و هفته نامهای به زبان عربی با عنوان «العالم» در لندن- با همکاری وزارت ارشاد اسلامی- از آثار این دوران است.
در ایتالیا، علاوه بر چاپ و نشر ترجمه قرآن مجید و نهج البلاغه به زبان ایتالیایی و نشر ماه نامهای به نام جهان نو- به زبان ایتالیایی- جمعا در مدت پنج سال 162 نوع کتاب و نشریه به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، ایتالیایی و فرانسوی، منتشر کرد که در سراسر جهان توزیع شده است.
خسروشاهی در مدت اقامت سه ساله در قاهره نیز علاوه بر حضور بر محافل علمی- سیاسی، سخنرانی و مصاحبه تلویزیونی و مطبوعاتی و دهها بار ملاقات با شیخ الازهر و مقامات علمی- سیاسی مصر، بالغ بر پنجاه جلد کتاب و نشریه، درباره ایران، تشیع و اهل بیت علیهالسّلام با همکاری و مساعدت ایشان در مصر منتشر شد که اقدام مهمی در راستای وحدت و تقریب بین مذاهب اسلامی بود.
مهمترین این آثار نهج البلاغه با مقدمه خود و شرح شیخ محمد عبده، اهل البیت علیهالسّلام فی مصر، صحیفه سجادیه، حقیقة علاقة عبدالناصر بالثورة الاسلامیة فی ایران، عبدالله بن سبا بین الواقع و الخیال، ادعیة اهل البیت علیهالسّلام، الامام علی بن ابی طالب علیهالسّلام، الامام الحسین علیهالسّلام، الامام جعفر الصادق علیهالسّلام و الطریق الی مذهب آل البیت علیهالسّلام و عقیدتنا و... است.
خسروشاهی علاوه بر زبان ترکی (آذری و اسلامبولی)، فارسی و عربی، به زبان انگلیسی و ایتالیایی هم آشنایی داشت.او پس از مراجعه به ایران از واتیکان، ضمن ادامه اشتغال در وزارت امور خارجه، در دانشگاههای تهران، از جمله دانشکده حقوق، دانشکده روابط بین الملل و غیره، به تدریس پرداخت.
او مدت سه سال هم رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مصر (قاهره) بود و در سال 1382 ش به ایران مراجعت کرد و به عنوان مشاور وزیر در دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی به تحقیق و بررسی پرداخت. وی در قسمت ارتقای مقام اعضای وزارت خارجه، راهنمای بعضی از افراد در تالیف رساله آنان بود و مدت شش سال نیز با نشر فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر به نشر حقایق و روشنگری زوایای تاریک تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام پرداخت.
خسروشاهی بخشهایی از خاطرات خود از سفر به کشورهای مختلف در راستای تبلیغ انقلاب اسلامی را منتشر کرده است که به عنوان مثال میتوان به انتشار خاطرات خسروشاهی از نجم الدین اربکان پدر اسلامگرایی در ترکیه اشاره کرد. او در این خاطرات به تقید این چهره محبوب ترک و اسلامی به انجام فرایض دینی، تلاش برای عزت و سربلندی مسلمانان و همچنین علاقه و دلبستگی او به انقلاب اسلامی ایران اشاره کرده بود.
انتهای پیام/