یادداشت| پشت‌پرده سفر ترامپ به هند

سفر ترامپ به دهلی‌نو نخستین سفر خارجی رئیس‌جمهوری آمریکا به منطقه شبه‌قاره و جنوب آسیا پس از به قدرت رسیدن وی در ایالات متحده بود.

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، بسیاری از تحلیلگران در مورد دلایل انتخاب هند از سوی ترامپ مطالب زیادی نوشتند اما اکنون که تب‌وتاب رسانه‌ها کم شده است می‌توان از زاویه‌ای دیگر به ماجرای این سفر نگاه و ابعاد پشت‌پرده آن را واکاوی کرد.

به‌نظر می‌رسد این هند بود که در این زمان حساس پس از سفر جنجالی «نارندرا مودی» به آمریکا دوباره به‌سمت واشنگتن چرخید تا بتواند از رقابت سنتی خود با چین در آسیا عقب نیفتد.

رقابتی که وسعت سرزمینی، جمعیت زیاد، بنادر متنوع و همسایگی با تعداد زیادی از کشورها، قرارگیری در منطقه راهبردی اقیانوس آرام (پاسیفیک)، صنعت پویا و مبتنی بر تولیدات متنوع، صنایع دفاعی رو به توسعه، جمعیت مهاجر تأثیرگذار، ایدئولوژی قابل توسعه و دهها عامل دیگر رقابتی را میان این دو کشور رقم زده است.

از طرفی، در دیگر سوی جهان با ابرقدرتی روبه‌رو هستیم که در قرن جدید میلادی شاهد فروریختن هژمونی خود بوده است و خوب می‌داند که دیگران نیز به نظاره این منظره نشسته‌اند. ایالات متحده به‌خوبی می‌داند که یا باید راه شوروی، آلمان نازی و فرانسه بناپارت را در پیش گیرد یا این که از تجربه امپراطوری 400ساله بریتانیا درس گیرد؛ یعنی اینکه یا با سر روی زمین سقوط کند یا اینکه محترمانه روی زمین بنشیند تا دیگران نیز همواره احترامش را حفظ کنند.

ایالات متحده می‌داند که در اوضاع فعلی باید جلوی رقیب خود یا به‌قولی جایگزین بعدی قدرت در دنیا یعنی چین را بگیرد و شاید بتواند از طریق هند رقیب سنتی اما ضعیف‌تر این کار را انجام دهد.

هند و دولت نارندرا مودی نیز به‌خوبی از نقشی که قرار است هند در آینده جهان بازی کند آگاه است بنابراین سعی می‌کند تا می‌تواند به جذب عناصر تأثیرگذار همچون آمریکا در این نقش بپردازد.

مقامات هندی به‌خوبی می‌دانند که ساختار صنعت چین مبتنی بر جمعیت و تولیدات انسان پایه‌گذاری شده است، همچنین علی‌رغم تلاش فراوان چینی‌ها تکنولوژی بومی این کشور توان رقابت با انواع غیربومی خود را ندارد؛ بنابراین انتقال فناوری از کشورهایی چون آمریکا و دیگر طرف‌هایی که از پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا در عرصه تکنولوژی در انواع مختلف آن به‌شمار می‌روند یکی از اولویت‌های مهم و از سیاست‌های کلان حکومت هند محسوب می‌شود.

 

حزب «بهاراتیا جاناتا» با پذیرش ریسک دعوت از ترامپ و برافروختن خشم میلیون‌ها فقیر و جامعه مسلمان در این برهه حساس در حقیقت چراغ سبزی را به او نشان داد تا به او اطمینان دهد در سخت‌ترین لحظات کنار آمریکا و در عرصه رقابت با رقیب آن یعنی چین خواهد ماند.

در طرف مقابل نیز دهلی‌نو روی کمک‌های واشنگتن در زمینه‌های عقد قراردادهای نظامی بلندمدت و سنگین کردن کفه ترازو به‌نفع این کشور در مجامع بین‌المللی حساب ویژه‌ای باز کرده است.

هند به‌خوبی می‌داند که انتقال سریع فناوری از آمریکا و کمک‌های تسلیحاتی به این کشور می‌تواند عملاً این کشور را نزدیک به چین کند و در کورس رقابت باقی نگه‌دارد و به‌عوض آن نیز یک پایگاه و نگهبان باوفای قدرتمند برای آمریکا در آسیا باشد.

در پایان باید به این نکته توجه داشت که این روزها فارغ از مسائل رقابت چین و آمریکا؛ تغییر اصول بنیادین هندوستان گاندی و جایگزینی اصول هند جدید مودی صرفاً در دهان‌کجی به جمعیت چندصدمیلیونی مسلمانان این کشور و دعوت از قاتلین به تاج‌محل خلاصه نمی‌شود بلکه این ترس جاماندن از رقابت ابرقدرت‌های دنیاست که هند را به این سمت و سو کشانده و دچار جنون کرده است.

واضح است که ماشین هند پیش از اینها از روی کشمیری‌ها به‌دستور صهیونیست‌ها و شخص نتانیاهو رد شده است و اینک نوبت ترامپ است که نقشه‌های خود را در این کشور پیاده کند. مطمئناً ترامپ در سفرش به دهلی‌نو برای نارندرا مودی نخست وزیر هند این را به اثبات رسانده است که عنصر بی‌رحمی همواره یکی از الزامات برای جولان غارتگری و نشان دادن قدرت به دیگران است و این نیز در فلسفه هندوئیسم مسلط بر هند جدید باید وجود داشته باشد که البته نمونه‌های این بی‌رحمی‌ها را در ماجراهای اخیر شمال شرق پایتخت به‌خوبی می‌توان یافت.

یادداشت: حسین محمدی 

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط