تفسیری از امام جواد (ع) درباره کیفیت حضور یاران امام زمان در عصر ظهور
امام جواد علیهالسلام در فضایی از حضور مدعیان دروغین مهدویت به تبیین اندیشه مهدویت پرداختهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اعتقاد به مهدویت از اساسیترین اعتقادات شیعه است. به باور شیعیان عدم ایمان به مهدویت مساوی با انکار تمام رسالت انبیا و ولایت ائمه(ع) است. از این جهت در گام اول ایمان به امام غایب و در گام بعد مطالعه و تفکر درباره ملحقات آن مثل آخرالزمان و ظهور مورد تأکید آیات و روایات است. هرچند عموم شیعیان نسبت به امام عصر(عج) اعتقاد راسخ یافته و با همین تفکر مقابل استکبار جهانی ایستادگی به خرج دادهاند، اما در گام دوم که همان تفکر و تدبر درباره آخرالزمان و ظهور است، جامعه نخبگانی ورود جدی نداشتهاند.
این در حالی است که از صدر اسلام تا دوران ائمه علیهمالسلام، مهدویت، آخرالزمان و ظهور از اصلیترین مسائل تاریخ اسلام محسوب میشد تا حدی که حتی دشمنان به طمع دستیابی به قدرت، سعی کردند خود را مصداق منجی معرفی کنند؛ به این صورت که فضای فکری و جوّ قالب بر مردم در سالهای پایانی حکومت بنیامیه به قدری ملتهب و مناسب قیام بود که افراد مختلف به امید رهایی از حکومت ظالمانه و غاصبانه بنیامیه، دست به قیامهای متعددی زدند که در این بین موضوع جانشینی یکی از خاندان رسول خدا به عنوان مهدی از جایگاه ویژهای برخوردار بود؛ از مهمترین این قیامها میتوان به قیام زید بن علی، قیام معاویه طالبی، قیام خراسانیان، قیام نفس زکیه و روی کار آمدن عباسیان اشاره کرد که در این بین، عباسیان اقدامات وسیعی در نسبت دادن جریان منجی به خاندان خود به خرج دادند.
آنها برای مشروعیتبخشی به خلافت خود و جلب رأی عموم مسلمانان، دست به جعل و تحریف روایات زدند و بر خلاف روایات صحیحی که نسل مهدی(عج) را به پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین میرسانند، روایاتی جعل کردند که امام عصر (عج) را از نسل عباس، عموی پیامبر معرفی میکرد؛ از جمله این روایات، حدیث خزاعی است که گفت: المَهدیُّ مِن وُلدِ العَباس. مهدی از فرزند عباس است. این جریان همچنان به عنوان یکی از اصلیترین مسائل روز در طول خلافت پادشاهان عباسی جریان داشت.
از این رو دوران امام جواد علیهالسلام نیز از این قاعده مستثنی نبود؛ به عنوان نمونه محمد بن قاسم بن عمر بن علی بن الحسین، از قیامکنندگان زیدی در دوره معتصم در طالقان قیام کرد و کشته شد. پیروان او درباره وی ادعای مهدویت کردند و مدعی شدند او نمرده و در آینده ظهور خواهد کرد.
از دیگر جریانات مدعیان دروغین مهدویت، واقفیه بودند؛ آنها از جمله گروههایی بودند که ادعای مهدویت کردند؛ آنان ضمن توقف بر امام موسی بن جعفر علیهالسلام به عنوان آخرین امام، ادعا کردند آن حضرت همان مهدی موعود است که در غیبت به سر برده و رجعت خواهد کرد.
این شرایط ناخودآگاه جوّ جامعه اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داده بود. ائمه علیهمالسلام نیز در هر دورهای با شیوههای مختلف به مبارزه با این تفکر میپرداختند؛ بیان روایاتی درباره ویژگی مهدی موعود، کیفیت ولادت ایشان، ویژگیهای عصر غیبت و آخرالزمان، برکات عصر ظهور، بیان کیفیت رجعت و سایر موارد در قالب احادیث و ادعیه از این شیوهها محسوب میشد. این اقدامات از سویی سبب جلوگیری از انحراف جامعه اسلامی در حوزه معارف امامت و مهدویت میشد و راه را به روی مدعیان دروغین میبست و از دیگر سو مسلمانان به ویژه شیعیان را با معارف ناب مهدویت آشنا میکرد.
در یکی از این نمونهها میخوانیم حضرت عبدالعظیم حسنى گفت: «به امام جواد (ع) گفتم: امیدوارم شما قائم اهلبیت محمد باشید؛ کسى که زمین را پر از عدل و داد کند همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد. فرمود: اى ابوالقاسم هیچیک از ما نیست جز آنکه قائم به امر خداى تعالى و هادى به دین الهى است، اما قائمى که خداى تعالى توسط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک و آن را پر از عدل و داد کند. او کسى است که زمین برایش در پیچیده و هر دشوارى برایش هموار شود و از اصحابش 313 تن به عدد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان قول خداى تعالى است که فرمود: «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ هر کجا که باشید، خداوند همگى شما را [به سوى خود باز] مىآورد؛ در حقیقت، خدا بر همه چیز تواناست.»
و چون این تعداد از اهل اخلاص به گرد او فراهم آیند، خداى تعالى امرش را ظاهر کند و چون عقد که عبارت از 10 هزار مرد باشد، کامل شد به اذن خداى تعالى قیام کند و دشمنان خدا را بکشد تا خداى تعالى خشنود شود؛ فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ فَإِذَا کَمَلَ لَهُ الْعَقْدُ وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یَزَالُ یَقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ حَتَّى یَرْضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.»
عبدالعظیم حسنی گفت «اى سرورم چگونه مىداند که خداى تعالى خشنود شده است؟ فرمود: در قلبش رحمت مىافکند و چون به مدینه درآید لات و عزّى را بیرون کشیده و آن دو را بسوزاند؛ یُلْقِی فِی قَلْبِهِ الرَّحْمَةَ فَإِذَا دَخَلَ الْمَدِینَةَ أَخْرَجَ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى فَأَحْرَقَهُمَا.»
بیان کیفیت ظهور در روایت امام جواد(ع) به عبدالعظیم حسنی
یا در دیگر روایت، عبدالعظیم حسنی (ع) میگوید بر مولاى خود امام جواد علیهالسلام وارد شدم و مىخواستم از قائم پرسش کنم که آیا مهدى هم اوست یا غیر او. امام آغاز سخن کرد و فرمود: اى ابوالقاسم، قائم ما همان مهدى است کسى که باید در غیبتش او را انتظار کشند و در ظهورش او را فرمان برند و او سومین از فرزندان من است؛ یَا أَبَاالْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِی.
سوگند به کسى که محمد را به نبوّت مبعوث فرمود و ما را به امامت مخصوص کرد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خداوند آن روز را طولانى کند تا در آن قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد؛ وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْیَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فِیهِ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
و خداى تعالى امر او را در یک شب اصلاح فرماید چنان که امر موسى کلیمالله را اصلاح فرمود، او رفت تا براى خانوادهاش شعلهاى آتش بیاورد اما زمانی که برگشت، او رسولِ نبی بود؛ وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ کَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ کَلِیمِهِ مُوسَى(ع) إِذْ ذَهَبَ لِیَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِی. (کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص377)
انتهایپیام/