اسرائیل در قاره سیاه ۷| رژیم صهیونیستی و تجارت پرسود الماس در آفریقا
تلآویو طی چند دهه گذشته با برقراری روابط با برخی کشورهای آفریقایی خود را به یکی از قطبهای تجارت و قاچاق الماس در دنیا تبدیل کرده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، یکی از ارکان سیاست خارجی رژیم صهیونیستی از دیرباز افزایش ارتباط با کشورهای قاره سیاه است که از گذشته به عنوان ذخایر غنی معادن الماس و سرزمینهای بکر کشاورزی و منابع و کانیهای زمینی و زیرزمینی معروف بوده است. تلآویو طی سالهای گذشته تلاش کرده با تمام ابزارهای ممکن و پتانسیلهای سیاسی و دیپلماتیک، دامنه نفوذ خود در میان کشورهایی که همچنان در برابر رابطه با رژیم صهیونیستی مقاومت میکنند را گسترش دهد. گرچه فتنههای داخلی و فشار بر افکار عمومی و حاکمان کشورهای آپارتاید آفریقایی از مهمترین عوامل تاثیرگذاری سیاست اسرائیل در آفریقا بوده، اما طی سالهای گذشته و با بهبود مناسبات امنیتی رژیم صهیونیستی با تعدادی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، پتانسیل این کشورها نیز در راستای آغاز مناسبات رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی به کار گرفته شده است. در این مقاله به بررسی اهداف رژیم صهیونیستی در نفوذ به آفریقا، ابزارهای منطقهای تلآویو برای گسترش این نفوذ و بررسی تفصیلی حضور شرکتهای تجاری و امنیتی رژیم صهیونیستی در قاره سیاه میپردازیم.
لیبریا؛ الماس آفریقا در چنگال صهیونیستها
لیبریا کشوری در غرب آفریقا به پایتختی مونروویا است. این کشور در حاشیه شمالی خلیج گینه در غرب قاره سیاه قرار گرفته است. لیبریا در سال 1847 توسط بردگان آزاد شده ای که از آمریکا به قاره افریقا برگشته بودند بنیاد شده و یکی از قدیمی ترین جمهوریهای آفریقاست .
لیبریا اولین کشور آفریقا و سومین کشور جهان است که پس از شوروی و آمریکا در 14 ماه می 1948 رژیم صهیونیستی را در سازمان ملل به رسمیت شناخت و از جمله 33 کشور جهان می باشد که به قطعنامه تقسیم فلسطین رای مثبت داد . روابط مستحکم این کشور با آمریکا باعث شد تا از ابتدای اعلام موجودیت اسرائیل، روابط لیبریا و این رژیم در بالاترین سطح قرار داشته باشد . در سال 1954 رژیم صهیونیستی دفتر کنسولی خود را در مونروویا افتتاح کرد و در سال 1958 آن را به سفارت ارتقاء داد .
بن گورین نخستوزیر اسراییل و ویلیام نویمان رییس جمهور لیبریا نقش مهمی در پایه ریزی روابط دو طرف داشتند. در سال 1958 لیبریا اولین کشور آفریقایی بود که گلدا مایر وزیر خارجه وقت اسرائیل به آن سفر کرده و چندین توافقنامه محصول این دیدار بوده است. نویمان در سال 1962 به فلسطین اشغالی سفر کرد تا مناسبات کشورش با آن رژیم را گسترش دهد .
پس از درگذشت نویمان معاونش ویلیام تولبرت به مقام ریاست جمهوری این کشور رسید و در دوران او با جذب سرمایه گذاری خارجی استخراج آهن 65 درصد و تولید کائوچو بیش از 15درصد افزایش یافت . در زمان او مناسبات لیبریا با رژیم صهیونیستی همچنان مانند گذشته بود ، ولی تحت تاثیر مصوبات سازمان وحدت آفریقا و در پی جنگ اکتبر 1973 ، تولبرت مجبور به قطع روابط در 2 نوامبر 1973 شد . در 14 ژوئیه 1979 و در پی افزایش قیمتها و نارضایتیهای عمومی جبهه متحد پیشرفت لیبریا در مونروویا تظاهرات ضد دولتی وسیعی را تدارک دید . افزایش خشونتها و تنشها زمینه را برای یک کودتا نظامی فراهم ساخت و در 12 آوریل 1980 ساموئل دوئه که نظامی رده پایینی بود توانست با یک کودتای خونین تولبرت و اطرافیانش را کشته و خود با درجه ژنرالی به ریاست جمهوری لیبریا برسد .
ساموئل دوئه در ابتدای حکومتش حزب دموکراتیک ملی لیبریا را تشکیل داد و با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی یک دیکتاتوری نظامی را بر کشور حاکم ساخت. دوئه جهت تداوم رژیمش از مشاوران اسرائیلی دعوت کرد تا ارتش این کشور و خصوصا گارد ریاست جمهوری را آموزش دهند. بر این اساس تیمی از کارشناسان موساد جهت آموزش گارد ریاست جمهوری عازم لیبریا شدند تا دورههای مختلف نظامی را به نظامیان لیبریایی آموزش دهند.
در سال 1983 سر آغاز شروع مجدد روابط لیبریا و رژیم صهیونیستی بود در 22 اوت آن سال ساموئل دوئه اولین رییس جمهور افریقایی بود که بعد از درخواست مصر مبنی بر تعلیق روابط با اسرائیل، وارد تلآویو شد. وی در این سفر با مقامات صهیونیست از جمله اسحاق شامیر مذاکرات مفصلی داشت و توافقنامههای زیادی را به امضا رساند .دوران حکومت دوئه در لیبریا عصر طلایی روابط میان اسراییل و لیبریا بود و رژیم صهیونیستی در ازای خدمات نظامی و امنیتی به دیکتاتوری وی ، امتیازات زیادی در معادن الماس و آهن و تولید کائوچو به دست آورد.
تنش قبیلهای و بحران اقتصادی در سال 1990 زمینه را برای یک جنگ داخلی خونین و طولانی فراهم کرد که علاوه بر براندازی و ترور دوئه به کشته شدن حدود 250 تا 400 هزار نفر منتهی شد. جنگ داخلی لیبریا حدود یک دهه به طول کشید.
جنگ داخلی سیرالئون و لیبریا بهترین زمان برای رژیم صهیونیستی بود ، عمال این رژیم با برقراری ارتباط با شورشیان ضمن خرید هزاران قطعه الماس مرغوب که در اردوگاههای کار اجباری کشف و استخراج میشد، سلاح و تجهیزات مورد نیاز شورشیان را نیز تهیه میکردند ، در حقیقت مهمترین عاملی که باعث شد تا این جنگ خانمانسوز بیش از یک دهه طول بکشد و به کشته شدن صدها هزار نفر بینجامد، نقش فعال رژیم صهیونیستی در این درگیریها بود.
با پایان جنگ داخلی، در سال 2005 خانم الن جانسون سرلیف ملقب به بانوی آهنین آفریقا در این کشور به مقام ریاست جمهوری رسید، وی اولین زنی بود که در قاره سیاه با رای مردم به قدرت رسیده است.
مناسبات رژیم صهیونیستی و لیبریا در دوران ریاست جمهوری خانم سرلیف ترمیم و گسترش یافت ، سفر رییس جمهور لیبریا در 18 تا 20 نوامبر 2007 به فلسطین اشغالی و ملاقات با اولمرت نخست وزیر وقت این رژیم زمینه را برای گسترش مناسبات دوجانبه را فراهم آورد .
این مناسبات در زمینه کشاورزی و همکاریهای امنیتی و نظامی گسترش پیدا کرد. سرمایه گذاری صهیونیست ها در معادن الماس لیبریا پس از رفع تحریمهای بین المللی در سال 2008 افزایش یافت. رژیم صهیونیستی در سال 2010 مبلغ 7 میلیارد دلار صادرت الماس داشت که بخش زیادی از آن مربوط به الماسهای غرب آفریقا می باشد .
در سال 2010 شرکت صهیونیستی اورمات که در زمینه ساخت نیروگاه برق فعالیت میکند قرار داد تعمیر و ساخت نیروگاه مونروویا که در جریان جنگ داخلی این کشور تقریبا نابود شده بود را با دولت لیبریا به امضا رساند.
اوگاندا
سفر نتانیاهو به اوگاندا در جولای سال 2016 به مناسبت سالروز کشته شدن برادر بزرگترش جاناتان نتانیاهو در فرودگاه عنتیبی اوگاندا در سال 1976 بود. روابط کامپالا با تلآویو در دوران یوری موسونی رئیس جمهور کنونی این کشور گرم و صمیمی است. اوگاندا از سال 1994 تاکنون در اولویت اصلی رژیم صهیونیستی و دولتهای غربی قرار داشته است. در آن زمان اوگاندا عناصر ارتش خود را به سومالی , عراق و افغانستان ارسال کرد و در مقابل از کمک 750 میلیون دلاری آمریکا در سال بهرهمند شد که 170 میلیون دلار آن کمکهای نظامی بود. موسونی برخلاف رئیس جمهور فقید این کشور عیدی امین خود را متحد قوی اسرائیل نشان داده و بارها به سرزمینهای اشغالی سفر کرده است. رژیم صهیونیستی همچنین آموزش افسران اوگاندایی را نیز در برنامه کاری خود دارد و سلاحهای خود را به صورت دائمی به این کشور صادر میکند. در سازمان ملل متحد نیز اوگاندا همواره به نفع رژیم اسرائیل رای میدهد.
اوگاندا کشوری در حاشیهٔ دریاچه ویکتوریا واقع در شرق میانه آفریقا است. همسایههای آن عبارتند از: سودان جنوبی، کنگو، رواندا، بروندی، تانزانیا، کنیا. پایتخت اوگاندا کامپالا است.
جمعیت این کشور 37 میلیون و 870 هزار نفر است. زبان اول رسمی در اوگاندا انگلیسی و زبان رسمی دوم سواحلی است. واحد پول این کشور شیلینگ اوگاندا است. 85 درصد مردم این کشور مسیحی و 12 درصد مسلمان هستند.
نظام سیاسی اوگاندا جمهوری است و دارای پارلمان قانونگذاری است. یووری موسونی، رئیسجمهوری اوگاندا، در ژانویه 1986 و در پی جنگهای چریکی ششساله بر سر کار آمد. او نخستوزیر و دیگر وزیران را انتصاب میکند. شورای مقاومت ملی با 278 عضو نقش مشورتی دارد و متشکل است از 210 عضو که بهطور غیر مستقیم انتخاب شدهاند و 68 عضو منتصب از سوی رئیسجمهور است.
ادامه دارد ...