اسرائیل در قاره سیاه ۸ و پایانی| موازنه معکوس دموکراسی و عادی سازی با تل‌آویو

نگاهی به توزیع جغرافیایی نفوذ تل‌آویو در آسیا و آفریقا ثابت می‌کند هر گاه ارزش‌های دموکراتیک در این کشورها نادیده گرفته شده، حاکمیت‌ها مناسبات خوبی با رژیم صهیونیستی ایجاد کرده‌اند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، یکی از ارکان سیاست خارجی رژیم صهیونیستی از دیرباز افزایش ارتباط با کشورهای قاره سیاه است که از گذشته به عنوان ذخایر غنی معادن الماس و سرزمین‌های بکر کشاورزی و منابع و کانی‌های زمینی و زیرزمینی معروف بوده است. تل‌‌آویو طی سالهای گذشته تلاش کرده با تمام ابزارهای ممکن و پتانسیل‌های سیاسی و دیپلماتیک، دامنه نفوذ خود در میان کشورهایی را که همچنان در برابر رابطه با رژیم صهیونیستی مقاومت می‌کنند،گسترش دهد. گرچه فتنه‌های داخلی و فشار بر افکار عمومی و حاکمان کشورهای آپارتاید آفریقایی از مهمترین عوامل تاثیرگذاری سیاست اسرائیل در آفریقا بوده، اما طی سال‌های گذشته و با بهبود مناسبات امنیتی رژیم صهیونیستی با تعدادی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، پتانسیل این کشورها نیز در راستای آغاز مناسبات رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی به کار گرفته شده است. در این مقاله به بررسی اهداف رژیم صهیونیستی در نفوذ به آفریقا، ابزارهای منطقه‌ای تل‌آویو برای گسترش این نفوذ و بررسی تفصیلی حضور شرکت‌های تجاری و امنیتی رژیم صهیونیستی در قاره سیاه می‌پردازیم.

جمهوری کنگو:

رژیم صهیونیستی در دوران حاکمیت دیکتاتوری موبوتو و دوره حاکمان جدید از لوران کابیلا گرفته تا فرزندش جوزف کابیلا روابط راهبردی و همه‌جانبه با کنگو داشته است. کینشازا در دوره‌های مختلف برای کسب حمایت‌های نظامی و سیاسی در برابر رقبای داخلی و منطقه‌ای خود و همچنین برای دریافت مشروعیت جهانی در نزد قدرت‌های بزرگ نیاز مبرمی به آمریکا و رژیم صهیونیستی احساس کرده است.

کابیلای پدر و پسر طی دهه‌های گذشته برای مدت کوتاهی دست یاری به سوی لیبی دراز کردند، اما فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی باعث شد نتوانند اهداف خود را از تکیه بر این کشور به دست بیاورند. لذا بار دیگر به اردوگاه رژیم ‌صهیونیستی پناهنده شده و روابط خود را با تل‌آویو گسترش دادند. این روابط در زمینه‌های اقتصادی شامل انحصار استخراج صنعت و تجارت الماس و طلای این کشور قبال توجه است که در اختیار شرکت اسرائیلی «آی دی ای» قرار دارد.

در حال حاضر گارد ریاست جمهوری جوزف کابیلا رئیس‌جمهور فعلی این کشور تحت اشراف افسران و مستشاران نظامی اسرائیل است و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کنگو نیز توسط موساد و افسران اطلاعاتی امنیت داخلی رژیم صهیونیستی آموزش داده می‌شوند.

جمهوری دمکراتیک کنگو که یک سیزدهم قاره آفریقا را به خود اختصاص داده با 2345410 کیلومتر مربع، بعد از الجزایر، بزرگترین کشور قاره آفریقا و دهمین کشور وسیع جهان محسوب می شود.

یکی از مهم ترین شاخصه‌های کشور کنگو، رودخانه کنگو است. این رود با 4800 کیلومتر طول بعد از آمازون -7025کیلومتر- طولانی‌ترین و از نظر دبی، پر آب‌ترین رودخانه جهان است.

کنگو از جمله غنی‌ترین کشورهای جهان به شمار می‌آید. وجود معادن عظیم مس، کبالت، الماس، جنگل‌های انبوه و ارتباط با اقیانوس اطلس، این کشور را در زمره کشورهای ثروتمند جهان قرار داده است؛ اما به دلیل سیاست‌های ناهنجار و استعمار چند صد ساله، اقتصاد این کشور دچار ضعف مفرط است.

موبوتو سه‌سسکو، در سال 1965 بعد از کنار زدن ژوزف کاساوبو، رئیس جمهور قانونی کنگو، قدرت را در این کشور مهم آفریقا به دست گرفت. مقارن با به قدرت رسیدن موبوتو، وضعیت اقتصادی کنگو در بدترین شرایط بود، فقر، بیکاری، شیوع بیماریهای مهلک و ناامنی از جمله مهم ترین مشکلات دولت موبوتو بود. از آنجایی که موبوتو فردی نظامی بود، برای بقای خود به ارتشی نیرومند نیاز داشت. از اینرو بازسازی ارتش کنگو را در الویت خود قرار داد و برای رسیدن به این مهم، از کشورهای غربی و به ویژه اسرائیل درخواست کمک کرد.

براساس برنامه موبوتو، ایجاد گارد ریاست جمهوری به ارتش رژیم صهیونیستی واگذار شد. به دنبال توافقات انجام شده، کارشناسان نظامی رژیم صهیونیستی برای آموزش گارد ریاست جمهوری موبوتو عازم کنگو شدند. علاوه بر این، 250 نفر از نظامیان این کشور برای طی کردن آموزش های خاص راهی تل آویو شدند.

وجود معادن الماس و سایر فلزات گرانبها در کنگو سبب شد تا مقامات رژیم صهیونستی در اندک زمانی به مهم ترین تامین کننده آموزشهای نظامی و سلاح و تجهیزات ارتش کنگو تبدیل شوند.

دهه 1970 و 1980 اوج همکاریهای دو طرف بود و دولت موبوتو توانست در سایه حمایتهای نظامی و اقتصادی رژیم صهیونیستی، به یکی از مستبدترین دیکتاتوریها در آفریقا تبدیل شود.

با به قدرت رسیدن لوران کابیلا، دشمن دیرینه موبوتو، چنین به نظر رسید که روابط رژیم صهیونیستی و کنگو به پایان خود رسیده است. کابیلا بعد از به قدرت رسیدن، دست دوستی خود را به سمت معمر قذافی دراز کرد، اما دیکتاتور لیبی هرگز نتوانست تکیه‌گاه مناسبی برای کابیلا و فرزندش باشد. به همین خاطر بعد از به قتل رسیدن کابیلای پدر، کابیلای پسر دست دوستی خود را به سمت صهیونیست ها دراز کرد.

مقارن با به قدرت رسیدن ژوزف کابیلا، کنگو در بدترین شرایط سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی به سر می‌برد. در این زمان دان گرتلر، تاجر الماس معروف اسرائیلی، توانست به راحتی امتیاز استخراج الماس کنگو را نصیب خود کند. گرتلر با دریافت امتیاز بهره برداری از معادن الماس کنگو، بخش زیادی از نیازهای ارتش این کشور در زمینه خرید سلاح و تجهیزات جهت مقابله با شورشیان اوگاندایی و رواندایی را برطرف کرد.

وی طی دهه 2000 تا 2010 موفق شد تا بسیاری از معادن با ارزش کنگو را از دولت این کشور خریداری کند. گرتلر در سال 2012 با پرداخت 550 میلیون دلار به دولت کنگو، معادن مس این کشور را به طور یکجانبه خریداری کرد.

شرکت صهیونیستی موتورلا یکی از مهم ترین شرکتهای مخابراتی در مرکز و غرب آفریقا است. موتورلا با امضای یک قرار داد 20 میلیون دلاری در سال 2000، توسعه بخشی از سیستم‌های مخابراتی کنگو را بر عهده گرفت. به دنبال نفوذ موتورلا، دیگر شرکت مخابراتی اسراییل، آلویران نیز وارد کنگو شد.

شرکت نیکانور از جمله شرکتهای بزرگ صهیونیستی است که در بخش استخراج معادن قعالیت دارد. بر اساس قراردادی که در سال 2007 بین این شرکت و دولت کنگو به امضا رسید، استخراج معادن مس و کبالت در منطقه «کاناناگا» و «تیل وزمبه» در قبال 650 هزار دلار به این شرکت واگذار شد.

اریتره

استقلال اریتره در سال 1993 و با به قدرت رسیدن آسیاس افورکی حاصل تحولات منطقه پس از پایان جنگ سرد و نیز دخالت آمریکا و رژیم صهیونیستی بود. استقلال اریتره سیستم امنیتی کشورهای حوزه دریای سرخ و منطقه شاخ آفریقا را پیچیده کرد روابط همه جانبه رژیم صهیونیستی با حاکمیت اریتره و اهتمام فزاینده آمریکا به این منطقه بسترساز توسعه نقشه منطقه‌ای اریتره شد و توازن سنتی شاخ آفریقا بعد از روی کار آمدن این کشور را مختل کرد.

این کشور در ناحیه جنوب شرقی با کشور جیبوتی هم مرز است و در منتهی الیه آن، تنگه استراتژیک باب المندب قرار دارد که توسط دریای سرخ و خلیج عدن به اقیانوس هند متصل می شود.

اریتره کشوری در کرانه دریای سرخ در شمال شرقی آفریقا است. این کشور که پایتخت آن اسمره است، در سال 1993 با جدا شدن از اتیوپی مستقل شد. این کشور بیش از 900 کیلومتر در کرانه دریای سرخ ساحل دارد.

مساحت اریتره 117٬600 کیلومتر مربع و جمعیت آن نزدیک به 6 میلیون نفر است. برآورد می‌شود که حدود 50 تا 62٫5 درصد از مردم اریتره مسیحی و 36٫5 تا 50 درصد مردم این کشور مسلمان هستند.تیگرینیا، عربی و انگلیسی در این کشور حالت زبان‌های رسمی را دارند.

تنگه راهبردی باب‌المندب راه تماس آبی اریتره با یمن را تشکیل می‌دهد. اریتره و اتیوپی بین سال‌های 1998 تا 2000 میلادی درگیر جنگ مرزی تمام‌عیار بودند که حدود 80 هزار کشته برجا گذاشت.

اهمیت این کشور از نقطه نظر استراتژیکی با اهمیت دریای سرخ درهم آمیخته است. کانال سوئز در شمال دریای سرخ واقع شده و همه کشورهای اطراف به وسیله این کانال به دریای مدیترانه و کشورهای اطراف این دریا مرتبط می شوند.

بنابراین دریای سرخ برای کشورهای منطقه به منزله پلی است که به وسیله دریای مدیترانه، غرب اروپا و آفریقا را از طریق اقیانوس اطلس به اقیانوس هند در جنوب آسیا و شرق آفریقا پیوند می دهد. کشورهای اطراف دریای مدیترانه برای سهولت و تسریع در امر صادرات و واردات خود، باید از کانال سوئز عبور کنند و از طریق دریای سرخ از باب المندب و خلیج عدن بگذرند.

رژیم صهیونیستی در تقابل اریتره با اتیوپی از آنجا که اکثریت مردم اریتره را مسلمانان تشکیل می دادند و تل‌آویو روابط خوبی با اتیوپی داشت، به نفع اتیوپی وارد عمل شد. اما بعد از استقلال اریتره و خروج نظامیان اتیوپی در سال 1991 از این کشور مواضع خود را تغییر داد.

جنگ مرزی اریتره - اتیوپی کل منطقه شاخ آفریقا و جنوب دریای سرخ را از لحاظ امنیتی به مخاطره انداخته و بحران‌های محلی را تشدید کرده است. این تنش‌ها با تشویق رژیم صهیونیستی و بلند پروازی‌های افورکی انجام شده و نقش رژیم صهیونیستی در تحولات این کشور را تقویت کرده است.

اریتره به لحاظ راهبردی و سیاسی جایگاه ویژه ای در سیاست منطقه‌ای رژیم صهیونیستی دارد. این کشور آمادگی دارد تا به نیابت از رژیم اسرائیل برنامه‌ها و سیاست‌های راهبردی این رژیم را در شاخ آفریقا پیاده کند. به همین علت مناسبات دو طرف در زمینه های مختلف در حال توسعه و تکامل است و اریتره تسهیلات فوق‌العاده‌ای برای حضور نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در خاک خود داده است.

اهداف راهبردی رژیم صهیونیستی برای نفوذ در اریتره را می توان در موارد زیر برشمرد:

مقابله با اسلام‌گرایی در بعضی از کشورهای منطقه، به ویژه در سودان.

مقابله با جنبش‌های اسلامی در شمال آفریقا

کنترل و حفاظت از خطوط کشتیرانی منطقه‌به نفع رژیم صهیونیستی

امکان حرکت کشتیها از بندر ایلات در دریای سرخ به سوی آب‌های بین‌المللی از طریق دریای سرخ.

روابط سیاسی رژیم صهیونیستی و اریتره در سال 1993 زمانی آغاز شد که اسیاس افورکی، رئیس جمهور اریتره، جهت مداوا عازم تل آویو شد. در حقیقت بعد از اطلاع سفیر آمریکا در اریتره از شرایط بدنی افورکی، به وی پیشنهاد داد تا برای مداوا عازم تل‌آویو شود و جهت جلوگیری از تغیر نظر وی، یک فروند هواپیمای آمریکایی را در اختیارش قرار داد.

به فاصله یک هفته بعد از بهبودی افورکی و مراجعت از تل آویو، روابط دو طرف آغاز و اسرائیل موفق شد تا اجازه حضور کارشناسان نظامی خود در جزیره استراتژیک داهلاک را به دست آورد. سپس موافقتنامه ای نظامی بین دو طرف امضا شد که بر اساس آن آموزش و تسلیح ارتش اریتره که در جریان جنگ با اتیوپی دچار مشکلات فراوانی شده بود، بر عهده ارتش رژیم صهیونیستی قرار گرفت.

ارتش اریتره به پشتوانه این توافق نامه توانست با حمایت و پشتیبانی کارشناسان موساد در سال 1996 جزایر حنیش را از تصرف ارتش یمن خارج کند. اسرائیل بعد از این موفقیت ارتش اریتره، از مقامات این کشور درخواست کرد تا اجازه تاسیس پایگاه نظامی در جزیره فاطما نیز به آن داده شود که با موافقت افورکی به این مهم نایل شد.

با استقرار نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در دو جزیره مهم تنگه باب المندب، اسرائیل توانست احاطه کاملی بر چگونگی ورود و خروج کشتیهای کشورهای عربی به ویژه مصر، سودان، یمن و عربستان پیدا کند.

در فوریه سال 2000 یک هیئت سیاسی ، اقتصادی و نظامی اسرائیل به سرپرستی سفیر آن در اتیوپی، به اسمره پایتخت اریتره سفر کرد و با استقبال گرم افورکی روبرو شد و موافقت نامه های فراوانی در این سفر به امضای مقامات دو طرف رسید.

ساختن سد و ایجاد کانال برای رساندن آب به زمینهای کشاورزی و همچنین ایجاد و راه اندازی تاسیسات آبیاری قطره ای باعث شده تا کشاورزی این کشور به طور محسوس رونق بگیرد. یکی از مهم ترین پروژه های کشاورزی این کشور پروژه گاتلی gatli نام دارد.

گاتلی منطقه ای است در 72 کیلومتری اسمره ، حدود 100 هکتار از زمینهای این منطقه که استفاده چندانی از آن نمی شد، با اقدامات کارشناسان رژیم صهیونیستی به یکی از مهم ترین مراکز کشاورزی اریتره تبدیل شد.

علاوه بر کشاورزی، کارشناسان رژیم صهیونیستی نفوذ فراوانی در سایر زمینه ها اعم از مواد غذایی، کامپیوتر، حمل و نقل، ماشین آلات و ... دارند.

شرکت هوایی Arika ، یکی از شرکتهای هوایی رژیم صهیونیستی است که اخیرا دفتری در اسمره افتتاح و به انتقال مسافران اریتره ای پرداخته است. افرایم سنه از مسئولان این شرکت، با سفر به اسمره، قرارداد فی مابین این شرکت و شرکت هوایی اریتره را امضا کرد. بر اساس این قرارداد، این شرکت متعهد شد تا مسافران اریتره ای را به مناطق اشغالی و سایر کشورهای شرق آفریقا انتقال دهد.

دیگر شرکت صهیونیستی که اخیرا با دولت اریتره قرار داد امضا کرده، شرکت صهیونیستی «البیت سیستم» است که در زمینه فروش و تعمیر تجهیزات نظامی تخصص دارد. بر اساس موافقتنامه ای که بین مقامات این شرکت و مقامات وزارت دفاع اریتره منعقد شد، شرکت اسرائیلی موظف شد تا سیستم راداری هواپیماهای میگ 29 اریتره را که در اواخر دهه 1990 از روسیه خریداری شده است را بروز رسانی کند.

سومالی

بعد از فروپاشی حکومت زیاد باره در ژانویه 1991 و آغاز جنگ داخلی در این کشور، جامعه عشیره‌ای سومالی با مشکلات عدیده‌ای مواجه شد. دخالت‌های سازمان ملل متحد و آمریکا برای محدودسازی ابعاد جنگ داخلی باعث شده رژیم صهیونیستی در پرتو حضور نظامیان آمریکایی و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد فرصتی را برای نفوذ و ورود به سومالی پیدا کند.

تل‌آویو در اواخر سال 2001 در قالب سازمان‌های امداد‌رسانی و انسان دوستانه به نفوذ خود در سومالی گسترش داد. علاوه بر این که با حمایت مستقیم و غیر مستقیم اتیوپی و آمریکا با گروه‌های مختلف سومالیایی ارتباط برقرار کرد. در نتیجه این تحولات بود که مردم سومالی که پیش از این هر نوع مداخله رژیم صهیونیستی در خاک خود را بر نمی‌تابند، به خاطر فضای به وجود آمده در نتیجه جنگ داخلی و آشفتگی عمومی و اوضاع نابسامان کشور، کمک‌های مختلف از طرف‌های متعدد حتی رژیم صهیونیستی را با هر انگیزه‌ای که باشد، می‌پذیرند.

سنگال

سنگال یکی از کشورهای مهم آفریقایی است که طی سال‌های اخیر مناسبات دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را احیا کرده است. البته این کشور در کنار ونزوئلا و نیوزلند و مالزی پروژه محکومیت شهرک‌سازی رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطین را در سازمان ملل متحد مطرح کرده و خواستار تعلیق فعالیت‌های شهرک‌سازی اسرائیل در کرانه باختری شدند تا راه‌حل تشکیل دو دولت شرایط بهتری پیدا کند. داکار همچنین میزبان همایش بزرگی بود که هیئت‌های مدنی جهت اعلام همبستگی خود با اسیر فلسطینی برگزار کردند.

تانزانیا

روابط رژیم صهیونیستی با تانزانیا به دوره قبل از استقلال این کشور باز می‌گردد. عده ای از خانواده های یهودی، تحت حمایت همه جانبه استعمار انگلیس در این منطقه در بخش تجارت و خدمات فعالیت داشتند. پس از استقلال، روابط میان دو کشور به ویژه در بخش آموزش سندیکاهای کارگری و تعاونی های سوسیالیستی تانزانیا توسعه یافت. پس از دوران نایرره همکاری میان دو کشور ابعاد مختلفی به خود گرفت و در زمینه اقتصاد و نظامی نیز رشد چشمگیری داشت.

بروندی

کشور کوچک بروندی به خاطر موقعیت استراتژیک خود در منطقه دریاچه های بزرگ ( شرق آفریقا) در سیاست منطقه‌ای اسرائیل اهمیت ویژه‌ای دارد. این رژیم برای دستیابی به اهداف نظامی- امنیتی و اقتصادی- سیاسی در میان قبایل این کشور به ویژه قبیله بزرگ توتسی‌ها نفوذ قابل توجهی داشته است. تل‌آویو علاوه بر انحصار معادن الماس و طلای این کشور، در زمینه نظامی و امنیتی نیز قراردادهایی با بروندی به امضا رسانده که به موجب آن ارتش اسرائیل به نظامیان و پلیس این کشور کمک‌های آموزشی و فنی ارائه می‌دهد.

موریتانی

موریتانی یکی از کشورهای مخالف با سیاست‌های رژیم صهیونیستی در قاره آفریقا به شمار می رود. رژیم اسرائیل در ژوئن سال 2014 هیئتی را برای شرکت در اجلاس سران اتحادیه آفریقا در شهر مالابو واقع در گینه استوایی اعزام کرد. اسرائیل از طریق این هیئت سعی داشت خود را به عنوان ناظر اتحادیه مذکور مطرح کند اما محمد ولد عبدالعزیز رئیس‌جمهور موریتانی که در آن سال رئیس دوره‌ای اتحادیه آفریقا بود حضور این هیئت در جلسات اتحادیه آفریقا را رد کرد. موضع منفی برخی دیگر از کشورهای آفریقایی در قبال حضور رژیم صهیونیستی در این اجلاس باعث شد هیئت اسرائیلی از مرکز کنفرانس خارج شود.

روابط موریتانی با اسرائیل از سال 1999 و در زمان ریاست معاویه ولد سیدی احمد الطایع، رئیس جمهوری سابق موریتانی به رغم مخالفت‌های شدید مردمی برقرار بود تا این که محمد ولد عبد العزیز، رئیس جمهوری فعلی بر سر کار آمد و دستور به قطع کامل روابط با اسرائیل و تعطیلی سفارتخانه‌های موریتانی و اسرائیل در پایتخت‌های دو طرف داد. وی خبر این قطعی روابط را در نشست فوق‌العاده سران اتحادیه عرب در دوحه پایتخت قطر در ژانویه 2009 هم‌زمان با حمله اسرائیل به غزه اعلام کرد.

خانم الناها بنت مکناس، وزیر امور خارجه موریتانی در مارس همان سال در نشست اعضای حزب حاکم موریتانی اعلام کرد، روابط نواکشوط – تل‌آویو به طور کامل قطع شده و از تمام احزاب و جریان‌های سیاسی کشور حتی احزاب مخالف خواست که با پیوستن به دولت موریتانی باعث تقویت این موضع کشور در برابر اسرائیل شوند.

موازنه معکوس دموکراسی و ائتلاف با اسرائیل

علاوه بر کشورهای مهمی که نام برده شد، برخی دیگر از کشورهای آفریقایی نیز مناسبات خوبی با رژیم صهیونیستی دارند. این کشورها شامل گینه استوایی، غنا و زامبیا هستند. این روابط به حدی است که مطابق گزارش‌های موجود، در طول چند سال اخیر قراردادهایی به ارزش تقریباً یک میلیارد دلار در زمینه فروش تسلیحات رژیم صهیونیستی به کشورهای آفریقایی به امضا رسیده است.

سران کشورهای غیر دموکراتیک آفریقایی که عمدتا چندین دهه در این کشورها حاکمیت کرده‌اند، و از پشتوانه مردمی برخوردار نیستند، اعتقاد دارند در شرایطی که رژیم های عربی حاشیه خلیج فارس به دنبال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند، منطقی نیست که آنها به علت در پیش گرفتن مواضعی در حمایت از آرمان فلسطین، تحریم‌های خود ضد اسرائیل را با وجود فشارهای سنگین آمریکا و رژیم صهیونیستی ادامه دهند.

نگاهی به این کشورهای آفریقایی و رژیم‌های عربی حاشیه خلیج فارس نشان می‌دهد که حاکمیت‌ها هر اندازه که از بدنه اجتماعی مردم باشند و رویکردهایی دموکراتیک را دنبال کنند، به همان نسبت از سیاست‌های رژیم صهیونیستی تبری می‌جویند و سعی دارند خود را گرفتار هژمونی اسرائیل نکنند.

عکس این موضوع نیز صدق می‌کند. یعنی دولت‌های استبدادی که پشتوانه مردمی مناسبی ندارند، تلاش دارند برای ابقای حاکمیت و تاج و تخت خود تا حد ممکن به رژیم صهیونیستی و متحد اصلی آن یعنی آمریکا نزدیک شوند تا علاوه بر حفاظت امنیتی و سخت‌افزاری از حاکمیت خود، سیاست‌ همسوی این رژیم‌ها در محافل بین‌المللی را برای خود فراهم کنند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط