نگاهی به چاقوکشی| کمدی ضدترامپ با قهرمانی مهاجر
چاقوکشی جزو آثار کمتر دیده شده سال گذشته هالیوود است که به نوعی در لایههای زیرین خود ترامپ را به سخره کشیده است.
خبرگزاری تسنیم-حمید صنیعیمنش
فیلم چاقوکشی بیشتر ادای دینی است به سینمای پلیسی الهام گرفته از آگاتا کریستی پلیسی نویس شهیر که او را بیشتر با کاراکتر محبوبش یعنی هرکول پوآرو میشناسیم. همیشه در داستانهای او خانوادهای متمول انگلیسی دارای اتفاقات مرموزی میشدند که عمدتاً هم یکی از اعضای خانواده در آن نقش داشت و مثلاً اقدام به قتل یا دزدی کرده بود.
فیلم Knives Out نیز دقیقا ملهم از همان فضای پلیسی و جنایی و خانوادگی است. خانهای بزرگ و عیانی که در آن پدربزرگی ثروتمند در حال زندگی است و فرزندان و خانوادهاش همه به نوعی وامدار و قرضبگیر اویند. پدربزرگ که میداند هیچکدام از این افراد لایق ثروت او نیستند بدون خبر و اطلاع رسانی آنان تمام ثروت خود را به نام خدمتکار مهاجر خود کرده است.
پدر بزرگ در طی اتفاقی مرموز به قتل میرسد و حالا کارگاهی از راه رسیده است تا پرده از این ماجرا بردارد.
فیلم چاقوکشی با تکیه بر عناصر پلیسی یک فیلم جذاب و سرپا ساخته است که در آن در لایههای زیرین خود حرفهای مهمتری از اینکه چه کسی پدربزرگ را کشته است دارد. اول اینکه فیلم به طور مشخصی به نفع مهاجران است و همینقدر کافی است که پدربزرگ از میان اعضای متعدد خانواده خود تنها «مارتا» این دختر جوان معصوم را لایق این همه ثروت میداند.
نمایی از فیلم چاقوکشی
مارتا باوجود اینکه مهاجر است و شاید در جامعهای کاملاً مدرن مانند آمریکا زندگی نکند در شخصیت، آداب و رفتار و حتی قوانین شهروندی از تمام اعضای این خانواده اصیل اشرافی جلوتر است. در نظر داشته باشیم این فیلم در سالی ساخته شد که قوانین ضدمهاجرتی ترامپ در اوج خود بود و منجر به اعتراض بسیاری از مردم جهان و آمریکای جنوبی نسبت به او شد.
بنابراین از این منظر فیلم مانند دیگر فیلمهای ساخته شده در سال اخیر در جریان ضدترامپیسم قرار دارد و قصد دارد تا علیه سرمایهداری لمپن حرکتی کرده باشد. چه دقیقاً اعضای خانواده همگی انسانهای دورو، خائن، بیادب و مانند خود ترامپ وراجند.
پیروزی مارتا به عنوان دختر مهاجر فیلم که اتفاقاً مادرش غیرقانونی وارد کشور شده است وعلیه تمام متمولان آمریکایی و در آخر صاحب مال و ثروت هنگفت آنان شدن بیشتر شبیه یک دهانکجی به تمام سرمایهداران هوادار ترامپ است. خصوصاً انتخاب دختری مهاجر در فیلم بسیار عامدانه است زیرا دست کارگردان برای انتخاب خدمتکاری فقیر و نیازمند از خود آمریکا بسیار راحت و ممکن بود اما چرا باید دختری مهاجر انتخاب شود؟
مارتا دختر جوان مهاجر فیلم
فیلم از سوی دیگر بسیار به علم و فرهنگ اهمیت داده است و برای آن احترام قائل است. اینکه پدربزرگ صاحب انتشارات بزرگی است که ثروت مذکور شاید به نوعی ماحصل این انتشارات باشد و همینطور وجود هزاران کتاب در سرتاسر خانه و در هرجای ممکن در بخش پنهان فیلم تماماً تبلیغ کتاب و فرهنگ مطالعه است.
چاقوکشی در ساختار فیلمنامه و روایت اگرچه بسیار خوب و به صورت خطی جلو میرود اما میتوان قاتل را تشخیص داد و او را پیشگویی کرد و از این نظر این نکته را میتوان ضعف فیلم تلقی کرد. علت این موضوع هم این است که ساخت فیلم پلیسی یا نگارش داستانی جنایی در صورتی با موفیقت روبرو خواهد شد و نویسنده و خالق آن را نامی خواهد کرد که به طور تخصصی و ممحض روی این فضای متمرکز کند.
آگاتا کریستی در تمام مدت زمان کار خود در خلق کاراکترهایی مانند پوآرو، خانم مارپل و... زیست کرد و داستانهایی نوشت که شاید مو لای درز بیشتر آنان نمیرود. در وقع نوشتن و خلق فضای پیچیده و لایه لایه که با داستانهای پلیسی و جنایی سروکار دارد شاید دشوارترین شیوه فیلمنامهنویسی در سینما باشد.
نویسنده این سبک آثار از میان هزاتوی مدنظرش شاید باید بارها رفته باشد تا بتواند بدون نقص و نشانهگذاری کار خود را تمام کند. اما در فیلم چاقوکشی از زمانی که رابطه نوه بزرگ پسری خانه یعنی ... با مارتا شروع میشود میتوان به او شک کرد و پی برد که احتمالاً دستی در کار است.
در حقیقت باید گفت راز موفیقت فیلمهای پلیسی پی بردن کارآگاه به ماجرای پشت پرده بدون ناشیگری شخصیت منفی و خرابکار است. پوآرو، شرلوک هلمز و... با هوش سرشار خود سرنخها را در کنار هم قرار میدهند و به واقعیت پی میبرند. طبیعتاً این شیوه خلق و روایت خود نیز به هوش سرشار نویسنده نیاز دارد تا بتواند این پیچیدگیها را آنقدر هنرمندانه رد کند که تا لحظه آخر فیلم بیننده نتواند معما را حل کند.
«چاقوکشی» یکی از فیلمهای خوب و جذاب هالیوود بود که میتوان آن را حرکتی ولو کوچک به نشانه اعتراض به ترامپ خواند.
انتهای پیام/