زخم عمیق تصمیمات لحظه‌ای بر آموزش‌وپرورش + مصادیق

تبعات  تصمیمات غیرکارشناسی بر دوش معلمان و به ویژه دانش‌آموزان که ۱۲ سال باید در این سیستم پر از آزمون و خطا تحصیل کنند، سنگینی می‌کند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ تبعات تصمیمات غیرکارشناسی بر پیکر آموزش وپرورش کم‌نیست، زخم این تصمیمات که یک شبه خلق و یک شبه هم حذف می شوند، مدت‌ها باقی می‌ماند.

تبعات  تصمیمات غیرکارشناسی بر دوش معلمان و به ویژه دانش‌آموزان که 12 سال باید در این سیستم پر از آزمون و خطا تحصیل کنند، بیش از هر فرد دیگری سنگینی می‌کند.

در چنین فضایی طبیعی است که مسیر تصمیمات و ریل سیاست‌گذاری‌ها از یک دولت به دولت دیگر و حتی از وزیری به وزیر دیگر تغییر کند؛ به عنوان مثال یک روز نظام آموزشی 5.3.4 است و روزی دیگر به نام تحول بنیادین نظام 6.3.3 اجرا می‌شود!

 در یک دولت دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلم مورد نیاز آموزش و پرورش تاسیس می‌شود اما دولت دیگر از اساس این سبک پذیرش دانشجو را نادرست می‌داند و با ترفندهای مختلف به دنبال شانه خالی کردن از بار دانشگاه فرهنگیان و تربیت معلم است، یک روز پس از سال‌ها انتظار، بررسی‌های کارشناسی و صرف زمان و انرژی بسیار طرح رتبه بندی معلمان مصوب می‌شود اما چند ماه بعد به آسانی حذف و از دستور کار خارج می‌شود تا قانون مدیریت خدمات کشوری اجرایی شود، یک روز از مبارزه با مافیای کنکور‌و ممنوعیت ورود کتاب‌های کمک آموزشی به مدارس خبر‌ می‌آید یا اینکه آموزش وپرورش، تلویزیون تعاملی سینا را برای آموزش‌های مجازی دانش‌آموزان راه‌اندازی می‌کند اما با آمدن وزیر جدید پرونده این موارد بسته و این بار شبکه اجتماعی دیگری با نام جدید جایگزین می‌شود!

 یک دولت تصمیم به هوشمندسازی مدارس می‌گیرد و به این بهانه هزینه‌هایی هم بر خانواده‌ها تحمیل می‌شود اما دولت دیگر آن را اقدام غیرکارشناسی و مدارس را گورستان کامپیوتر توصیف می‌کند!

 یک روز گفته می‌شود معلمان مازاد هستند و حتی از انتقال آنها به سایر دستگاه‌ها یاد می‌شود اما تنها دو یا سه سال بعد از کمبود معلم به عنوان بحران پیش روی آموزش و پرورش یاد می‌شود و... خلاصه آنکه این قصه سر دراز دارد...

اختلاف نظرها به تفسیر قوانین هم رسیده است

اختلاف نظرها به تفسیر قوانین هم رسیده است، نمونه آشکار آن را اواخر سال 98 در پرداخت عیدی به دانشجومعلمان دیدیم، در حالیکه تا سال‌های قبل به دانشجومعلمان عیدی تعلق نمی‌گرفت و حتی برای سال 98 نیز معاون آموزش و پرورش با استناد به بندهای قانونی گفت "دانشجومعلمان مشمول عیدی نمی‌شوند چون در حال تحصیلند" اما فردای همان روز، وزیر آموزش و پرورش از مشمول شدن دانشجومعلمان برای دریافت عیدی خبر داد و اتفاقا او هم به بندهای قانونی استناد کرد که براساس آن عیدی به این گروه تعلق می‌گیرد!

این موارد تنها وصف مختصری از اوضاع و احوال این روزهای تصمیم‌گیری و سیاستگذاری در عیال وارترین وزارتخانه کشور است، وزارتخانه‌ای که فعلا در سیبل تصمیمات مختلف و گاه متضاد روزگار سپری می‌کند و جالب آنکه این سبک از سیاست‌‌گذاری و برنامه ریزی برای نهادهای بالادستی همچون کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم آنقدر عادی شده است که حساسیتی نسبت به آن ندارند.

البته این وضعیت سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری در وزارت آموزش و پرورش به آن دلیل باید با حساسیت بیشتری بررسی شود که این وزارتخانه جمعیت زیادی مخاطب دارد، حدود 14 میلیون دانش‌آموز و والدین آنها با حدود 800 هزار پرسنل که تمام این تصمیمات آنها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

در دو اتفاق اخیر آموزش و پرورش نیز شاهد تصمیمات نادرست بودیم، مورد نخست مربوط به رتبه‌بندی معلمان و تلاش‌های بسیار برای تصویب آن بود که به آسانی سه ماه بعد از اجرا کنار گذاشته می‌شود تا  قانون مدیریت خدمات کشوری اجرا شود! این تصمیمات را جز با وصف "غیر کارشناسی" چگونه می‌توان تفسیر کرد؟!

پایان زودهنگام طرح رتبه‌بندی

پیش از این اجرای رتبه بندی به عنوان راه حلی برای ارتقای کیفیت آموزشی مطرح بود که براساس آن رتبه و حقوق معلمان براساس صلاحیت‌های حرفه‌ای آنها تعین می‌شد که پس از سال‌ها انتظار "حدود 6 سال" آذر ماه امسال مصوب شد اما دقیقا سه ماه بعد هم به راحتی کنار گذاشته شد.

دانشگاه فرهنگیان تضعیف می‌شود

موضوع دیگری هم که به تازگی نامه‌های آن در فضای مجازی منتشر شده است، تلاش برای واگذاری بخشی از وظایف دانشگاه فرهنگیان به دانشگاه پیام نور است.

دانشگاه فرهنگیان سال 91 با هدف تربیت معلم مورد نیاز آموزش وپرورش پایه‌گذاری شد اما هم‌اکنون زمزمه‌هایی از تغییر روش پذیرش دانشجو شنیده می‌شود هر چند که این ماجرا سابقه دارد و پیش از این "اواخر سال 96 "  تلاش شد تعهد خدمت دانشجومعلمان حذف شود که البته با مخالفت مجلس این اتفاق نیفتاد و حالا چند سال بعد تلاش می‌شود تا با کاستن از بار دانشگاه فرهنگیان در حوزه تربیت معلم به تدریج در مسیر تضعیف آن حرکت کرد.

البته سرنخ این تصمیم را می‌توان در صحبت‌های طاهره عدل بند معاون سازمان برنامه و بودجه دید که  بهمن 98 گفته بود: " با توجه به کمبود نیروی انسانی و با  هدف استفاده بیشتر از خدمات آموزشی معلمان، از سال آینده پذیرش در دانشگاه فرهنگیان مشروط بر اختصاص نیافتن دوره تحصیل در سابقه خدمتی دانشجویان است.این بخشنامه جدید شامل دانشجویان فعلی و فارغ التحصیلان نمی‌شود و از سال آینده اعمال خواهد شد".

البته دانشگاه فرهنگیان از دوره سرپرستی محمود مهرمحمدی از به کارگیری روش‌هایی برای تربیت دانشجومعلمان با همراهی سایر دانشگاه‌ها خبر‌ می‌داد هر چند که قرار بود این کار با همراهی سایر دانشگاه‌های مطرح در حوزه علوم انسانی و تربیت معلم رخ دهد، اما اینکه چگونه هم‌اکنون از میان دانشگاه‌های مطرح در حوزه علوم انسانی و تربیت معلم به دانشگاه پیام نور رسیده‌اند، خود موضوع تعجب‌آور دیگری است.

به گزارش تسنیم، این سبک از تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری علاوه بر تبعات منفی بر پیکره آموزش وپرورش، تبعات دیگری هم دارد همچون از دست رفتن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی معلمان، دانش‌آموزان و خانواده‌ها که از قضا آموزش و پرورش وظیفه اصلی آموزش و انتقال مفاهیمی همچون اعتماد، راستگویی و... و از همه مهمتر تربیت نیروی انسانی آینده کشور را بر عهده دارد که در آینده آنها باید در جایگاه تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری قرار بگیرند!

به هر حال انتظار می‌رود اگر تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان بار مالی دارد و تلاش‌ها برای کاستن از بار مالی است یا اگر قانون مدیریت خدمات کشوری به نام رتبه‌بندی اجرا شد، واقعیت‌های تصمیم‌گیری ها بیان شود.

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط