رؤیت قلبیه خدای متعال در زمان کودکی امام حسین(ع)/ آیا طایفه جن از حضرت سیدالشهدا(ع) اجازه نابودی دشمنان را گرفتند؟
رؤیت حسی خدای متعال محال است، اما رؤیت ممکنه قلبیه به همه وجوهش ممکن است. این ماجرا در زمان کودکی امام حسین علیه السلام اتفاق افتاد و ماجرای این روایت امر خاصی است که خداوند میخواهد تنفیذ کند و امام حسین علیه السلام مشمول رحت خاصه شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، روایتها و مطالبی که در خصوص منزلت و شأن امام حسین علیه السلام در احادیث و سخنان عالمان و بزرگان دین عنوان شده، گوشههایی از مقام و شأن آن امام شهید را برای ما نمایش میدهد. امامی که از زمان تولد مورد تجلیل و عنایت خدای متعال و رسول خدا صلیالله علیه و آله قرار داشت و شهادت آن حضرت هم با اراده الهی و در سایه رحمت خدای متعال رقم خورد. آن طور که آیت الله العظمی بهجت از این شهادت و قیام عاشورا با تعبیر رحمت واسعه تعبیر فرمودند.
خبرگزاری تسنیم بخشهایی از سخنان آیتاللهالعظمی بهجت رحمهالله علیه را مورد بازخوانی قرار داده تا جایگاه و منزلت امام حسین علیه السلام مورد بازخوانی مجدد قرار بگیرد. سخنان این عالم بزرگوار و حکیم جلیلالقدر پس از تائید دفتر معظم له، در کتابی با عنوان «در محضر حضرت آیتالله بهجت» به کوشش محمدحسین رخشاد در قالب سه جلد توسط انتشارات موسسه فرهنگی سماء منتشر شده است.
امام حسین(ع) در آغوش رسول خدا(ص)
سؤال: در کتاب کامل الزیارات آمده است: روزی که امام حسین علیه السلام در دامان حضرت رسول صلیالله علیه و آله و سلم در خانه نشسته بود، آن حضرت خطاب به حضرت فاطمه سلامالله علیها فرمودند: «إِنَّ اَلْعَلِیَّ اَلْأَعْلَى تَرَاءَى لِی فِی بَیْتِکِ هَذَا فِی سَاعَتِی هَذِهِ فِی أَحْسَنِ صُورَةٍ وَ أَهْیَإِ هَیْئَةٍ وَ قَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ أَ تُحِبُّ اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ نَعَمْ قُرَّةُ عَیْنِی وَ رَیْحَانَتِی - وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِی وَ جِلْدَةُ مَا بَیْنَ عَیْنَیَّ فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى رَأْسِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بُورِکَ مِنْ مَوْلُودٍ عَلَیْهِ بَرَکَاتِی وَ صَلَوَاتِی وَ رَحْمَتِی وَ رِضْوَانِی.» به این معنی که «پروردگار بزرگ در این خانه تو و همین لحظه در بهترین صورت و آراستهترین هیئت خود را به من ارائه داد و فرمود: ای محمد! آیا حسین علیه السلام را دوست داری؟ عرض کردم: بله، او نور چشم من و مایه آسایش و میوه دل و پوست میان دو چشم من است. پس درحالیکه دست خود را بر سر امام حسین علیه السلام گذاشته بود، فرمود: ای محمد! چه مولود مبارکی! برکات و درودها و رحمت و خشنودی من بر تو باد.»
منظور از «وَضَعَ یَدَهُ عَلَى رَأْسِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ» و « إِنَّ اَلْعَلِیَّ اَلْأَعْلَى تَرَاءَى لِی» چیست؟
جواب: شاید منظور از «وَضَعَ یَدَهُ» دست مبارک خود رسول خدا صلیالله علیه و آله و ای ید رحمت حضرت حق باشد. منظور از «تَرَاءَى لِی» هم قطعاً رؤیت حسی که محال است، نیست. زیرا رؤیت مستحیل است، هم در دنیا و هم در آخرت. لذا نباید «کَرؤیَهِ بَعضَکُم بَعضا» (مانند دیدن شما همدیگر را) تأویل شود.
رؤیت ممکنه قلبیه به همه وجوهش ممکن است، هم در دنیا و هم در آخرت. این رویت هم نه با همه کس و یا همه جا یا برای هر کس است. بلکه ماجرای این روایت امر خاصی است که خداوند میخواهد تنفیذ کند و امام حسین علیه السلام مشمول رحمت خاصه گردد و معاهدهای است با رسولالله صلیالله علیه و آله حضرت فاطمه علیها السلام. مگر حضرت فاطمه سلامالله علیها راضی میشد؟! البته خدا هر چه بخواهد میکند و «فاعل مایَشاءُ لِما یَشاء» (هر چه را بخواهد و برای هر منظور که بخواهد، میکند) است و آنها تسلیم هستند و راضی و صابر هستند. منتهی به این ترتیب میخواهد از آنها امضا بگیرد.
چنانکه در روز عاشورا درباره حضرت امام حسین علیه السلام دارد که: «خَیرَ بَینَ النَّصر عَلی أعدائِهِ وَ بَینَ لِقاء الله تَعالی، فَاختارَ لِقاء الله تعالی.» یعنی «بین پیروزی بر دشمنان و ملاقات (با خداوند متعال) مخیر شد و آن حضرت ملاقات با خداوند متعال را برگزید.»
درخواست جنیان از امام حسین علیه السلام در قیام عاشورا
در روایت است که آن حضرت به کربلا نرسیده، طایفه جن آمدند و گفتند: اجازه دهید الان همه دشمنان شما را هلاک کنیم. چنین کاری را هم میتوانستند بکنند، ولی حضرت در جواب آنها فرمودند: « اذا أقمت بمکانی فبماذا یبتلی هذا الخلق المتعوس؟ و بماذا یختبرون؟ نَحْنُ وَ اللَّهِ أَقْدَرُ عَلَیْهِمْ مِنْکُمْ» به این معنی که: «اگر من در جای خود بمانم، پس این خلق نابود شده با چه چیز آزموده و مورد ابتلاء واقع شوند؟ به خدا سوگند، ما بهتر از شما میتوانیم آنها را نابود کنیم.»
با آن قدرت، اشدّ و سختترین بلاها را تحمل نمود. صبر آنها دلیل بر فوقالعاده بودن آنها در افراد بشر است و اینکه باید آنها یا نبی باشند و یا وصی نبی.
انتخاب شهادت با اختیار
حضرت سیدالشهدا علیه السلام با اختیار خود آن همه مصائب و شهادت و اسارت اهل و عیال خود را تحمل کرد. زیرا پیوسته و حتی در روز عاشورا بر آن حضرت عرضه میشد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند و یا لقاءالله و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است. ولی ایشان با اختیار خود آن مقامات عالیه را انتخاب کردند. (دلائل الامامه، صفحه 71؛ لهوف صفحه 101)
خدا میداند که آنها چه میدیدند! حضرت قاسم علیه السلام راجع به مرگ میگوید: «أحلی مِنَ العَسَل؛ از عسل شیرینتر است.» آیا این تعبیر شوخی است؟! ما نمیتوانیم درجات و مقامات آنها را تعقل و درک کنیم که چه خبر بوده و چه درک میکردند و چه میدیدند. همین قدر نقل شده که امام حسین علیه السلام مقامات اخروی آنها را به آنان نشان داد.
اینکه نقل شده عابس در روز عاشورا در میدان جنگ در برابر دشمن لخت شد و زره را از تن درآورد (بحارالانوار، جلد 45، صفحه 29) یک کار عادی و آسان نبود. خواست به دشمن بفهماند که ما از روی عقیده و مرام، راه شهادت را اختیار و انتخاب کردهایم، نه از روی ناچاری و اجبار و تهدید و اکراه و یا به جهت شرم و حیا. بلکه این مرام ما است و شجاعانه و عاشقانه و داوطلبانه میجنگیم و کشته میشویم و باکی از شهادت نداریم، و طرف مقابل عمر سعد بیچاره و دربند و اسیر ملک ری است.
حضرت ابوالفضل علیه السلام نیز با آن فداکاریهایش میخواست به آنان بفهماند که محبت خدا و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هر گونه دشواری و ناگواری و سختی در راه رسیدن به آن سهل و آسان و شیرین است.
بیشتر بخوانید: موانع ظهور از منظر آیتالله بهجت(ره)/ امام زمان (ع) از اهل ایمان گلایه دارد
انتهای پیام/