ستارگان مدفون در تخت فولاد| روایت گریههای آیتالله عالم نجف آبادی در اثنای درس
آیتالله شیخ محمدحسن عالم نجفآبادی در تدریس، قناعت و معنویت کم نظیر بود، علاقه عجیبی به سادات داشت و در اثنای درس گاه منقلب میشد و گریه میکرد؛ این حالت ایشان آثار تربیتی فراوانی بر شاگردان داشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تخت فولاد مدفن بزرگان، دانشمندان، هنرمندان و عرفای بسیاری است که هنوز به درستی نزد مردم شناخته شده نیستند این افراد در عالم اسلام و انقلاب بسیار تاثیرگذار بودند و آثار با ارزشی نیز از خود به یادگار گذاشتهاند. همه ساله مسافران و گردشگران بسیاری برای بازدید از مجموعه بزرگ تخت فولاد به اصفهان میآمدند اما اکنون که بهدلیل شرایط بهداشتی حاکم بر کشور و استان اصفهان توصیههای بهداشتی مردم را از حضور در اماکن مذهبی، بقاع متبرکه و آرامستانها منع میکنند با مروری مجازی بر زندگینامه ستارگان مدفون در تخت فولاد از دور یاد عالمان و بزرگان دومین قبرستان بزرگ جهان اسلام را زنده میکنیم.
خبرگزاری تسنیم در ادامه سلسله گزارشهای «ستارگان مدفون در تخت فولاد» در این گزارش به معرفی آیتالله شیخ محمدحسن عالم نجف آبادی؛ عالم زاهد و فقیه میپردازد.
آیتالله شیخ محمدحسن عالم نجفآبادی عالم وارسته، فقیه عادل و زاهد فرزند محمدعلى، در حدود سال 1287 قمری در شهر نجفآباد به دنیا آمد. پدرش از اصناف متدیّن نجفآباد بود و در این شهر به پنبه فروشى اشتغال داشت، محمدحسن تحصیلات ابتدایى را در همان جا گذرانید. سپس عازم اصفهان شد و در اوان ورود به این شهر در مدرسه علمیه ذوالفقار سکونت گزید و در آنجا شروع به فراگیرى علوم نمود. پس از این که یک سال از اقامت وى در شهر اصفهان گذشت، با توجه به برخى رویدادها از جمله آتشسوزى مغازه پدرش در نجفآباد، ناچار به برگشتن به نجفآباد مىشود. ایشان با توجه به تمامى تنگناها به ویژه از جهت اقتصادى حاضر به تحمل سختىها میشود و به هر صورت به ادامه تحصیل در اصفهان میپردازد.
حاج شیخ محمدحسن عالم در ایام طلبگى در اصفهان از محضر میرزا بدیع دربامامى، آخوند ملا محمدحسین کرمانی، سید محمد مهدی درچهای، آقا سید محمدباقر درچهاى، آخوند ملا محمد کاشانى، آخوند ملا عبدالکریم گزى، حکیم جهانگیرخان قشقایى، میرزا علی محمد کاشفی نائینی و جمعى دیگر از فضلاى شهر خود بهره برده است.
بلاغی مینویسد: «عدهای از فضلای معاصر از جمله آقای حاج شیخ محمدحسن نجف آبادی مقیم مدرسه جده بزرگ از شاگردان اویند».
پس از مدتى سکونت در مدرسه ذوالفقار، راهى مدرسه علمیه ناصریه (واقع در گوشه جنوب غربى مسجد جامع عباسى) مىشود و در آنجا سکنى مىگزیند.
پس از مدتی عازم نجف اشرف میشود، از همراهان او عالم ربانى حاج شیخ غلامرضا یزدى(فقیه خراسانى) و ظاهراً آقا سید جمال گلپایگانى، بوده است. شیخ محمدحسن عالم در ابتداى ورود به نجف جایى را براى توقف و سکونت پیدا نمىکند و مدتى را در اطراف بارگاه ملکوتى امیرالمؤمنین على (ع) و یا روى سکوها استراحت مىکند و براى گذران زندگى هم با استنساخ کتب امرار معاش مىکرده است.
در حوزه متبرکه نجف اشرف از محضر علماى نامورى همچون آخوند ملا محمد کاظم خراسانى، سید محمدکاظم یزدى و شیخ الشریعه اصفهانی کسب فیض مىنماید و با تلاش و زحمت تمام در علوم به مرحله ارجمند مقام اجتهاد نائل مىآید و از مراتب والاى علمى و معنوى نیز بهرهمند مىگردد. همچنین وی در نجف از محضر حاج علی محمد نجف آبادی که خود از بزرگان عارفان توحیدی مکتب آخوند ملا حسینقلی همدانی بوده، استفاده میکند.
شفا یافتن آیتالله عالم نجف آبادی با تربت امام حسین (ع)
از جمله مسایلى که در نجف اشرف برای ایشان اتفاق افتاد، شفا یافتن وی با تربت امام حسین (ع) از بیماری سختی است که دچار شده بود.
آقا شیخ محمدحسن عالم نجفآبادى در بازگشت به اصفهان در مدرسه جده بزرگ، به درس عالم وارسته آقا سید میر محمد صادق مدرس خاتونآبادى حاضر مىشود و در زمانى که قصد ازدواج مىنماید، مطلب را با استادش مطرح میکند و ایشان نیز همشیرهزاده خود(دختر مرحوم حاج میرزا عبدالرزاق موسوى احمدآبادى) را پیشنهاد مىکنند و این مسئله محقّق مىشود. که ثمرة این ازدواج 9 فرزند که 6 پسر و 3 دختر بوده است.
شیخ محمدحسن عالم، سالها در مدرسه جده تدریس فقه و اصول مىکرد. در تدریس شرح لمعه معروفترین استاد حوزه محسوب میشد و جمع زیادى از فضلا و دانشمندان نیز که بعداً خود صاحب مقامات بالایى شدند، از شاگردان اویند.
گریههای آیتالله عالم نجف آباد در اثنای درس
از توفیقات پروردگار در حق او این بود که بیش از بیست دوره شرح لمعه شهیدین را توفیق تدریس یافت؛ در حالى که هر دوره آن حداقل چهار سال طول مىکشیده است. در تدریس علاوه بر درس، مواعظ اخلاقی مهم و ارزندهای را مطرح میکرد. وی در اثنای درس گاه منقلب میشد و گریه میکرد. این حالت ایشان آثار تربیتی فراوانی بر شاگردان داشت.
برخى از شاگردانش عبارتند از: سید احمد خوانسارى، حسینعلى منتظری، ابراهیم امینى، شیخ احمد فیاض فروشانى، سید روحالله خاتمى اردکانى، شیخ حیدرعلى محقق، ابوالقاسم پاینده، شهید عطأالله اشرفى اصفهانى، شیخ محمدتقى فشارکى، شیخ عبدالجواد جبلعاملى، حاج آقا مهدى فقیهایمانى، حاج آقا مسیح موسوى فریدنى، شیخ محمود سالک کاشانى،ابراهیم ریاضى، حاج آقا مجتبى میرمحمدصادقى، آقا میرزا هاشمى، نصراللّه قضایى، محمدعلى احمدیان، سید مصطفى فقیه ایمانی، دکتر سید شمسالدّین حسینى نائینى، شیخ ابوالفضل نجفى خوانسارى، سید بحرالعلوم میردامادى، شیخ احمد اهتمام، شیخ محمد حسن باقریان و شیخ محمدعلی صانعی نیک آبادی.
تواضع در تدریس، قناعت و معنویت کم نظیر آیتالله عالم نجف آبادی
از اوصاف ایشان که بسیار هم به آن مقید بود، احتیاط بسیار در مصرف وجوهات، تواضع در تدریس، قناعت و معنویت کم نظیر ایشان بود که در این مورد حکایتهایی نقل شده است. نماز جماعت او مشحون از افاضل و بزرگان بود.
ارتباط قلبى وی با حاج آقا رحیم ارباب و حاج میرزا علىآقا شیرازى بسیار قوى بود، صبحهاى پنجشنبه در منزلى نزدیک مسجد حکیم، که متعلق به حاج عبدالعلى ارباب، برادر حاج آقا رحیم بود و آیتالله ارباب در آن سکونت داشتند به همراه میرزا علی آقا شیرازى، آقا میرزا عباسخان شیدا، مستشار، آقا سید عباس دهکردى و دکتر محمد ریاحى شرکت داشتند. این جلسه معمولاً تا ظهر برقرار بود و مجلسى بسیار معنوى و روحانى بود.
علاقه آیتالله عالم نجف آبادی به سادات
علاقه شیخ محمّدحسن عالم به سادات بسیار عجیب بود که وصفناپذیر است. مؤلف کتاب «سادات اصفهان» در این باره مىنویسد: « بسیار شایسته است که از عالم جلیلالقدر و استاد توانا و انسان وارسته و عالىمقامى نام ببرم که همه سادات اصفهان خود را رهین خدمات او مىدانند. مرحوم آیتالله حاج شیخ محمّدحسن عالم نجفآبادى که با تألیف کتاب فضیلة السّیادة و فضائل السادات این قشر عظیم را به وظایف خود آشنا ساخته و دیگران را به احترامشان هشدار داد. جزاه الله عن الاسلام خیرالجزأ» وى جهت تکریم سادات دکمههاى سبزى درست کرده بود و به سادات مىداد که به لباسشان نصب کنند.
تألیفات عالم نجفآبادى: تقریرات درس خارج فقه آیتالله نائینی؛ «فضیلة السّیادة» که درباره اهمیّت، مقام و موقعیّت سادات بوده و در آخر چهل احادیث در باب منزلت آنان تبیین شده است؛ « ترجمة رسالة حقوق امام سجاد (ع)، که در پایان کتاب « «فضیلة السیادة» به چاپ رسیده است؛ تصحیح« قرب الاسناد و جعفریات».
ارتحال این عالم ربانى در شب سهشنبه 18 ربیعالاول 1384 قمری رخ داد و پیکرش را در بقعه تکیه کازرونى به خاک سپردند.
انتهای پیام/164/ش