بحران کرونا و تقاوت ایران و آمریکا در فرایند خدمترسانی به سالمندان و معلولان
نایب رئیس انجمن علمی کاردرمانی ایران گفت: آمریکا در اقدامی جنایتکارانه خدمترسانی به معلولان و سالمندان را به نوعی حذف کرده است اما در ایران خدمترسانی به این افراد همانند سایر اقشار است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، بحران پاندمی (همه گیری جهانی) ویروس کرونا در اغلب کشورهای جدای از مصیبتها و مشکلاتی که بوجود آورد و هم اکنون با سرعت در حال گسترش است، بُعد دیگری هم در بخش سلامت داشته و خواهد داشت و آن ارزیابی کارآمدی سیستمهای ارائه خدمات سلامت در سطوح مختلف از سیاستگذاری تا بخشهای عملیاتی، مداخلهای و اجرایی را در بر گرفته و مورد سنجش قرار میدهد.
اینکه در برخی از کشورها به علتهای مختلف از قبیل کمبود بودجه و امکانات درمانی، افزایش هزینههای درمان سربار بخش دولتی، کاهش چشمگیر نیروهای انسانی بخش درمان و... ناچار به هدف گذاری و اولویت بندی درمان بیماری کرونا شدند تا حدی قابل پیش بینی بود ولی اینکه کشورهای تدوین کننده کنوانسیون حقوق بشر افراد دارای معلولیت CRPD از جمله ایالات متحده آمریکا به یک باره در نخستین تصمیم (که ساده ترین آن است) بخشی از نیازمندترین و آسیب پذیرترین گروه جامعه را که شامل افراد دارای معلولیت ذهنی، سالمندان دچار زوال عقل و کودکان دارای اختلالات عصبی شدید هستند را در اولویتهای بعدی درمان کرونا قرار دهند و به نوعی آنان را حذف کنند، واقعا مایه شرمساری تاریخی است. شرمساری که در قرن گذشته نیز بر پیشانی حکومتهای استعمارگر به زشتی نقش بسته بود و یادمان نمیرود که در گیرودار بحران اقتصادی دهه 30 در آمریکا و در بحبوحه جنگ جهانی دوم در آلمان و بخشهای دیگر اروپا چه تعداد از جامعه افراد داری معلولیت و سالخوردگان با مجوزهای صادره از حکومت، به طرق مختلف از ادامه حیات منع شدند.
این گروه از نیازمندترین و پایدارترین جمعیتهای هدف دولتها هستند که نه تنها خود به مرز ناتوانی رسیدهاند و تا پایان عمر نیازمند خدمات هستند بلکه باورهای نادرست فرهنگی یک مانع عمده در بازتوانی این افراد است که در این چنین بحرانهایی خود را نمایان میسازد. اگرچه تا قبل از این بحران این عوامل بسیاری از برنامههای توانبخشی، باز توانی حرفهای، اشتغال، معیشت، اسکان و مسائل درمان و اجتماعی این گروه را در اغلب کشورها با شکست روبرو میساخته است.
بیدار شدن این تفکر شوم در ذهن دولتمردان زنگ خطری است برای بزرگترین اقلیت یک جامعه که مسیر سختی را تا جهت تغییر نگرش تصمیم سازان و آحاد جامعه در راه تحقق مطالبات و حقوق حقه خود طی کردهاند و این تصمیم
(سیاه) میتواند امیدهای این عزیزان را به عدم کارایی قوانین حمایتی و کنوانسیون حقوق بشر افراد دارای ناتوانی به یاس تبدیل کند. اما این روسیاهی برای غرب میتواند روی دیگری هم در این سوی جهان داشته باشد و آن تبلور و نمایش فرهنگ دینی و تمدن کهن انسان مدار این سرزمین است که با توجه به کاستیهای موجود و البته سوء مدیریتهای مشهود، با تکیه بر باورهای عمیق و ریشه دار فرهنگی، ملی و مذهبی جامعه و قوانین منشاء یافته از همین اصول متعالی، در این برحه تاریخی بحران کرونا از این گروه دردمند غافل نگشته و در ابتدای ورود این بلای قرن ضمن اولویت قرار دادن افراد دارای معلولیت و سالمندان و مراقبین آنها در اقدامات آگاهسازی، حمایتی و درمانی از طریق بخشهای دولتی و خصوصی و همچنین نهادها و سازمانهای غیر دولتی و مردم نهاد، در مسیر خدمات رسانی به آنان توجه ویژه کردهاند.اگرچه این خدمات هنوز نتوانسته موجبات رضایت این گروه بی صدا و نجیب را تأمین کند ولی نمیتوان ارزش این اقدام را نادیده انگاشت.
امید است در این شرایط بحرانی و مسیرسخت، تمامی ذی نفوذان این عرصه از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره) و ... و در راس آن هیئت محترم دولت و سازمان برنامه و بودجه در تأمین اعتبار لازم برای تامین هزینههای مرتبط و سربار با معلولیت این عزیان اهتمام ویژه ورزیده تا امیدوارانه به قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت کشور خود که ریشه در باورهای عمیق و نگرشهای متعالی مردم سرزمینمان به همنوعان خود دارد، ببالیم.
محمدرضااسدی- عضو هیئت مدیره مجمع انجمنهای علمی گروه پزشکی کشور و نایب رئیس انجمن علمی کاردرمانی ایران
انتهای پیام/