گفتوگو با ضابطیان درباره برنامهسازی و اجرا: تلویزیون باید دنبال ستارههای خودش باشد نه سلبریتیهای بیرونی!
برنامهساز و مجری باسابقه رادیو و تلویزیون به این نکته اشاره کرد که اگر تلویزیون در سال ۱۳۹۹ بتواند نیازهای جامعه را تشخیص بدهد، مبتنی بر آنها پیش برود و فکر نکند که جامعه است که باید از رسانه پیروی کند، میتواند گامهایی مؤثرتر بردارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از مشکلات امروز تلویزیون، توجه به کمّیتها در عرصه برنامهسازی، کپی از ایدههای قبلی داخلی و خارجی، غفلت از نیازمندیهای جامعه، فقدان ایدهپردازی و عدم استفاده از تهیهکنندگان و مجریان کاربلد است. هر روز هم شدّت و حدّت بیشتری پیدا میکند تا جایی که هیچ محتوای مؤثر و مفیدی برای مخاطب ندارد. میان برنامههای نوروزی هم کمتر به مضمون قابل توجه و خلاقیت و نوآوری رسیدیم. دعوت زیاد از سلبریتیها و حضورشان بهعنوان مجری، خانهنشینی کاربلدها و متخصصین، موضعگیریهای نادرست برخی از مهمانانی که برای آمدن به برنامه ارقام بالایی هم میگیرند جزو نقدهای جدی کارشناسان بهشمار میرود.
منصور ضابطیان جزو برنامهسازان و مجریان قدیمی رادیو و تلویزیون است که سالها برنامه رادیو شب را در تلویزیون داشت, سالها روی آنتن شبکه هفت سیما بود و چند صباحی این برنامه به شبکه شما نقل مکان کرد. در رادیو هم برنامههای متعددی را ساخته و اجرا کرده و امسال در عید نوروز با "فرش بنفشه" روی آنتن رفته است، برنامه نوروزی رادیو ایران بهتهیهکنندگی زهرا قائدی و محمد اسماعیلپور از دوم فروردینماه پخش خود را آغاز کرده است و تا 15 فروردینماه روی آنتن خواهد ماند.
او اعتقاد دارد که برنامهساز کاربلد، برنامهاش میگیرد و کیفیت به چشم مخاطب میآید، از این طریق هم جاذبه و هم عمق کیفیت در برنامهسازی به رخ کشیده میشود. اما متأسفانه برخی از برنامهسازان با جامعه و نیازمندیهای مردم بیگانهاند و سوژههایی را نشانهگذاری میکنند که جزو دغدغههای اصلی نیست. آرام آرام تلویزیون دایره برنامهسازان را تنگ میکند و کاربلدها از این دایره بیرون میروند، با این اتفاق، سرمایه متعلق به مردم و تلویزیون، هدر میرود و بسیاری از برنامهسازان خانهنشین هستند، یا کارهایی را که در شأنشان نیست انجام میدهند و مجموع این امر خوشایند نیست.
با منصور ضابطیان مجری و برنامهساز قدیمی رادیو و تلویزیون گفتوگویی داشتهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
فقط برنامهسازی و بحث اجرا در تلویزیون شوخی گرفته نشده است!
* برنامهسازی و بحث اجرا در تلویزیون شوخی گرفته شده است، زمانی تهیهکنندگی و برنامهسازی ابهت داشت. نظارت خیلی قویتر بود و امروز فراموش شده است، با این سؤال شروع کنیم؛ رادیو و تلویزیون برای رسیدن به بلوغ در برنامهسازی و توجه به کاربلدها چه کارکردی را داشته باشد؟
فقط برنامهسازی و بحث اجرا در تلویزیون شوخی گرفته نشده همه چیز انگار در همهجا شوخی گرفته شده است. وقتی از سرمایه انسانی باتجربه در هیچکجا یا در کمتر جایی استفاده میشود و بهراحتی ما سرمایههایمان را از دست میدهیم چه در تلویزیون و چه در دیگر جاهای کشور، طبیعی است که این اتفاق میافتد، از این رو، بسیاری از نیروهای کاربلد تلویزیون که الآن یا خانهنشیناند یا دلخورند و یا شرایط کار برایشان وجود ندارد و یا پولی در تلویزیون نیست که برای آنها موقعیتی فراهم شود. سرمایهگذاری عظیمی شده و الآن وقت میوه دادن آنهاست، سرمایه متعلق به مردم و و اما هیچ استفادهای از این میوهها نمیشود؛ متأسفانه این تجربهها انتقال پیدا نمیکند. انتقال تجربه توسط نسل برنامهساز گذشته به نسل بعدی خیلی میتواند مؤثر باشد همچنان که ما هم از نسل برنامهساز گذشته آموختیم. هرچند شما تکنیک، پول و امکانات داشته باشید تا آن فوت کوزهگری و تجربه لازم را در اختیار نداشته باشید نمیتوانید برنامهای بسازید که با بخش بزرگی از جامعه ارتباط برقرار کند.
تلویزیون باید ستارههای خودش را داشته باشد
* چرا آنقدر تلویزیون به سلبریتیها وابسته شدهاند و تریبون اجرا را از مجریان متخصص و کاربلد گرفتهاند و به بازیگران میسپرند و حتی پای خوانندگان به این عرصه باز شده است و انتقادها وجود دارد و اصلاً نتوانستهاند در این زمینه موفق باشند و کماکان تلویزیون روی این رویکرد تأکید دارد؟
من نباید پاسخ این سؤال را بدهم و قاعدتاً کسانی که در تلویزیون تصمیمگیرندهاند باید این پاسخ را بدهند؛ متأسفانه اتفاقی که در تلویزیون ما نمیافتد و در تلویزیون بیشتر نقاط جهان میافتد این است هر تلویزیون یا هر رسانهای باید استارهای خودش را تولید کند و در واقع ستارههای خودش را پرورش دهد و بعد در زمانهایی مثل این ایام که عید نوروز و یا مثلاً در مواقع خاصی که نیاز است مردم کاری را انجام بدهند این ستارههای خود این رسانهاند که به میدان میآیند، مردم را با تولید برنامه درست و اصولیشان سرگرم میکنند، نه کسانی که یکدفعه و یکشبه میآیند و چیزی میگویند و میروند. ما ستارههای خودمان را در تلویزیون یا تولید نمیکنیم یا اگر تولید میکنیم بیرحمانه آنها را به حاشیه میرانیم و از آنها استفاده نمیکنیم.
چقدر مجری خوب داریم به عرصه درست و اصولی اجرا و متعصب نسبت به سنتهایی چون شعرخوانی کمک میکنند؛ متأسفانه نیستند! چون عمده تهیهکنندگان ترجیح میدهند یک بازیگری بیاورند و مهم نیست شعر هم بخواند، فقط تنور برنامهسازی را گرم نگه دارد! من هیچگاه نمیگویم چنین رویهای نباشد و در تلویزیونهای جهان هم از بازیگران برای اجرا استفاده میکنند. اما نباید تلویزیون ما رسالتهای فرهنگیاش را فراموش کند.
دوست دارم پشت میکروفون رادیو بنشینم
* چرا کمتر در تلویزیون هستید و با برنامهای رادیویی بهنام "فرش بنفشه" برگشتید؛ و خبری از رادیو شب هم نیست؟
این را هم که در تلویزیون کمتر حضور دارم باید از مدیران تلویزیون پرسید. شرایط مناسبی فراهم نمیشود در تلویزیون که من بخواهم باشم. به هر حال رفتن به رادیو بهخاطر این نیست که در تلویزیون نیستم. در همه این سالها هر وقت توانستم در رادیو بودهام. رادیو رسانهای بسیار شریف و دوستداشتنی است و همچنان هم شریف و دوستداشتنی مانده است. کار کردن در رادیو برای من افتخار است و دوست دارم پشت میکروفون رادیو بنشینم. به هر حال رابطهای که میتواند با مخاطبش برقرار کند فرقی نمیکند از چه مدیایی باشد وقتی شما بتوانید محتوای خوب بدهید حتی از طریق رادیو هم میتوانند به صدای شما گوش بدهند.
چرا باید همه تلویزیون برنامه تحویل سال داشته باشد؟
* با نگاهی به برنامههای تحویل سال و حتی ویژه نوروزی به این نکته میرسیم تعدد و کمّیت بر کیفیت تأثیر گذاشته است؛ واقعاً چرا باید همه تلویزیون برنامه تحویل سال پخش کند؟
تعدد شبکههای تلویزیونی و محدود بودن موضوعات و سوژههایی که برای مردم جذاب است طبیعتاً این اتفاق را ناگزیر بهوجود میآورد. من هم موافق نیستم شب عید بیست شبکه تلویزیونی برنامه سال تحویل دارند و اصلاً لزومی ندارد چنین اتفاقی بیفتد، نهایتاً سه شبکه با سمت و سوی مختلف سال تحویل داشته باشند. اما اینکه برنامههایی شبیه به هم ساخته میشوند یک نوع موازیکاری است. البته ناگفته نماند هر شبکهای برای خودش رسالت و مأموریت مجزایی دارد و ممکن است ویژهبرنامه خانواده شبکه یک با شبکه پنج متفاوت باشد و این فرق داشتن یا نداشتن بحث دیگری دارد اما نفس موازیکاری و شبیه به هم ساختن برنامهها ایراد و معضلی است که تلویزیون با آن دست و پنجه نرم میکند.
برنامهای میگیرد و مخاطب دارد که مبتنی بر نیازهای جامعه باشد
* رادیو و تلویزیون برای سال 1399 چطور باید گام بردارد و مخاطب امروز به چه برنامههایی نیاز دارد؟
برای شناخت مخاطب امروز کافی است یک نگاهی به دور و برمان بیندازیم. برنامهای در رادیو و تلویزیون و یا هر رسانه دیگری اصطلاحاً میگیرد و مخاطب دارد که مبتنی بر نیازهای جامعه باشد. نیازسنجی جامعه میتواند توسط کارگروههای مختلف صورت بگیرد. گرچه بهنظر من خیلی سخت نیست درک نیازهای جامعه؛ اگر تلویزیون در سال 1399 بتواند این نیازهای جامعه را تشخیص بدهد و مبتنی بر آنها پیش برود و فکر نکند که جامعه است که باید از رسانه پیروی کند فکر میکنم که بتواند گامهایی مؤثرتر بردارد.
اولین راه مؤثر برای برقراری ارتباط با مخاطب؛ "ساخت برنامه خوب"
* صداوسیما برای حفظ مخاطب خودش و تأثیرگذار بودن چه اقدامات رسانهای را در دستور کارشان قرار دهند؟
ساخت برنامه خوب، ساخت برنامه خوب، ساخت برنامه خوب؛ صداقت با مخاطب و درنظر گرفتن آن و حضور درست و مؤثر مخاطب در تلویزیون، مؤثرترین راهها برای برقراری این رابطه. جدای از آن فراموش نکنیم که به هر حال تلویزیون یک وسیله سرگرمیساز است و سرگرمیسازی باید به کمک بیاید تا آنچه را میخواهیم بگوییم و تأثیری را که میخواهیم بر جامعه بگذاریم داشته باشیم و نباید این مسئله را فراموش کنیم که فیلمها، سریالها، کارتونها، انیمیشنها و برنامهها محملی باید باشد که پیامها درست به مردم برسد. این را بدانید که با پیامهای مستقیم مردم خیلی رابطهای ندارند.
انتهای پیام/+