اصفهان| تنها خواسته سردار شهید حاج علی باقری از همرزمان: دعا کنید من هم شهید شوم
شهدای بیادعا از خودگذشتگیهای زیادی از خود نشان دادند. این مردان آسمانی بدون اینکه درخواستی از زمینیها داشته باشند جنگیدند و تنها آسمانی شدن را آرزو میکردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، خانوادهها و همرزمان شهدا، کسانی که به گونهای یار و رفیق و همراه آنها بودند از نظم و قاطعیت این مردان خدایی میگویند، نظم در همه امور دنیوی و آمادهسازی اخروی و قاطعیت در عملیات و رودررویی با دشمنان در آنها دیده میشد.
سردار شهید حاج علی باقری فرمانده گردان امام حسین (ع) از لشکر امام حسین (ع) در سال 1342 در محله پزوه خوراسگان به دنیا آمد، والدینش به خاطر عشق و ارادت به امیرمؤمنان (ع)، نامش را علی نهادند.
وی در روزهای اول حمله نظامی ارتش بعث عراق به خاک وطن اسلامی پا در رکاب جنگ کرد و دلاورانه جنگید. در عملیات کربلای 4 این سردار عاشورایی پس از حضور در تمامی عملیاتها و بعد از سالها مقاومت، مبارزه و جهاد در راه خدا، در تاریخ چهارم دیماه سال 1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در جمع همسنگران شهیدش میهمان شد.
خاطرات همرزمان از سردار شهید
اکبر عنایتی از همرزمان شهید، درخصوص ویژگیهای شخصیتی وی اظهار داشت: شهید بسیار منظم بودند، این نظم شهید در همه امور دیده میشد، از آموزش تا همه امور زندگی و حتی لباس پوشیدن. شهید بسیار قاطع عمل میکردند و اخلاق بسیار خوبی داشتند.
اصغر اکبری از دیگر همرزمان شهید از خاطرات خود با او گفت: تعدادی از همرزمان تصمیم به جبهه رفتن داشتند با حاج علی به منزل ما آمده بودند، ما ضبطی از نوع قدیمی داشتیم از تکتک افراد سوال میکردیم که انگیزه شما از رفتن به جبهه چیست؟ هرکدام صحبت خاصی داشتند ما هم ضبط میکردیم من تمام مدت جدیت را در صورت ایشان میدیدم.
مرتضی شریعتی دیگر همرزم شهید بیان کرد: در موقعیتی به نام «مهدی» که گردانها در آنجا چادر زده بودند با چند تن از فرماندهان نشسته بودیم که حاج علی خبر شهادت عباس قربانی را آوردند که «بچهها عباس شهید شد. دعا کنید من هم شهید شوم.»
احمد جاننثاریون درخصوص شجاعتهای حاج علی باقری گفت: در عملیات والفجر 8 دشمن برای اینکه شهر فاو را پس بگیرد در کارخانه نمک مقاومت زیادی میکرد. چندین لشکر آمدند و در کارخانه نمک عملیات انجام دادند که در نهایت حاج علی به عنوان خط شکن عملیات صاحبالزمان (عج) که منجر به تثبیت خط فاو شد انتخاب شدند و شهید به همراه گردانش توانست ضربه سنگینی به دشمن وارد کند. یک گردان توانست کاری با دشمن بکند که بیش از یک تیپ از دشمن تلفات بگیرد.
برادر شهید که خود از همرزمان ایشان بودند، خاطرنشان کرد: ایشان بین من و دیگر همرزمان هیچ تفاوتی نمیگذاشتند. در دیدار آخر حاجی وقتی میخواست برود با من روبوسی و خداحافظی کرد، هر قدمی که برمی داشت به من نگاه میکرد و برای من دست تکان میداد چهار مرتبه این کار را تکرار کرد و در پیچ ناپدید شد.
به گزارش تسنیم، شهدا در دنیای فانی از امتحانهای زیادی سربلند بیرون آمدند که لایق رسیدن به این درجه شدند. امتحانهایی که شاید هر یک از ما حتی توانایی اندیشیدن به آنها را هم نداشته باشیم. این همان تفاوتهاست که یکی را آسمانی و دیگری را زمینی میکند.
انتهای پیام/163/ ت