«تذکرةالاولیا» را حسینکُردی بخوانیم یا ویتگنشتاینی؟
محمدرضا شفیعی کدکنی، مصحح «تذکرةالاولیا»ی عطار نیشابوری معتقد است در زبان عاطفی و هنری عطار ظرایفی هست که فهم آنها گاه نیازمند اندیشیدن بسیار و دانستههای بسیاری در حوزه معارف اسلامی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی از کتاب ارزشمند «تذکرةالاولیا»ی عطار حاصل حدود 50 سال تأمل و تحقیق او بر اندیشهها و آرا و آثار این شاعر و عارف بلندآوازه ایرانی است. او هرچند معتقد است در تصحیح تذکرةالاولیا «شق القمر» نکرده است، اما اذعان دارد که یکی از دغدغههای عمرش گردآوری نسخههای کهن و اصیل تذکره بوده و حدود 30 سال زمان صرف تصحیح این اثر کرده است.
شفیعی در زمانهای که برخی از اهالی ادب، در دوره عسرت قرار دارند و به توصیف زلف یار مشغولند، تلاش کرده تا جان ایرانیان را با میراث گذشته آگاه کند؛ امری که احتمالاً تأثیرپذیرفته از شخصیت و روش کار استادش است. علاقهمندی شفیعی کدکنی به مجموعه آثار و مواریث برآمده از مکتب عرفانی خراسان از کلاسهای زندهیاد استاد فروزانفر آغاز شد، وقتی که استاد شاگردش را به تحقیق و مطالعه درباره آثار ابوسعید ابوالخیر، عارف نامی اهل مهینه مرو مکلف کرد. این آغاز راهی بود که شفیعی کدکنی را به تحقیقی همهجانبه و طولانیمدت درباره چهرههای عرفانی خراسان بزرگ کشاند و نخستین طلیعه آن در تصحیحهای شفیعی از دو کتاب ذکراحوال و آثار «ابوسعید ابوالخیر» و «اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید» دیده شد. شفیعی در این کتابها بسیاری از مشکلات درباره زندگی، آثار، شخصیتها و روایتها درباره زندگی ابوسعید ابوالخیر را حل و تصویری روشن و همهجانبه از این عارف نامی ارائه کرد.
تلاش چند دههای شفیعی کدکنی در نمایاندن وجوه پنهان و معرفی مواریث گذشته، او را به تکسوار این وادی تبدیل کرده است. مصطفی محدثی خراسانی در اینباره میگوید: شفیعی در کنار سرودههای سرشار از آب و خرد و روشنی از همان سنین جوانی دیگر رسالت تاریخی خویش را در حفظ و پیرایش و ویرایش میراث گرانسنگ ادب فارسی مییابد و با عزم و ارادهای پولادین گام در راهی میگذارد که اکنون بیش از شش دهه است که تکسوار این وادی شکوهمند است و بخش قابل توجهی از این میراث ارجمند را برای همیشه درمقابل تحریف و تخریب و تخدیش، بیمه کرده است.
حالا تصحیح او از «تذکرةالاولیا» که چکیده چند دهه فکر و مطالعه اوست بر یکی از ارزشمندترین آثار ادبیات عرفانی، آینهای است روشن از زندگی و زمانه شاعری و عارفی که هم بنام و بلندآوازه است و هم کمترین اطلاعات از زندگی او در دست است. به بهانه روز بزرگداشت عطار نیشابوری نگاهی گذرا انداختهایم به آرای شفیعی کدکنی درباره این شاعر همشهریاش.
شفیعی در بخشی از مقدمه این کتاب که خود به مثابه یک تحقیق کامل میتواند دستگیر علاقهمندان باشد و اطلاعات نابی از زندگی و زمانه شاعر ارائه دهد، درباره اطلاعات تاریخی در رابطه با زندگی عطار مینویسد: زندگی عطار در میان بزرگان فرهنگ ایران، ناشناختهترین زندگی است، زیرا از جزئیات زندگی شخصی او تقریباً هیچ اطلاعی در دست نیست. وقتی افسانهها را- که حاصل تخیل مردمان قرنها بعد از وفات اوست- به یک سوی نهیم، جز نام خودش و نام پدرش و زادگاهش و طبعاً محل دفن او چیز دیگری باقی نمیماند، در صورتی که از پدرش و نام زادگاهش و طبعاً محل دفن او چیز دیگری باقی نمیماند؛ در صورتی که از سنایی- که یک قرن پیشتر از او میزیسته- نکتههای بسیاری میدانیم که درباره عطار عشری از را هم نمیدانیم. آنچه از زندگینامه عطار تقریباً مسلم است این است که:
1.نام وی فریدالدین محمد است و نام پدرش ابراهیم و نام جدش اسحاق.
2.وی از اهالی نیشابور بزرگ بوده است و در رَبع شامات و ولایت رُخ و دِهِ کدکن زاده شده است و در شادیاخ نیشابور او را به خاک سپردهاند که هماینک مزارش در آنجا زیارتگاه است.
3.وی مرید شیخ جمالالدین محمد بن محمد نغندری طوسی معروف به «امام الربانی» بوده است. ...
از نیشابور خیام تا نیشابور عطار
شفیعی در مقدمه این کتاب با نگاهی خالی از تعصب و اغراق به زندگی و آرای عطار پرداخته و تلاش دارد محقق صادقی باشد؛ چنانکه پیش از این نیز رویه او چنین بوده است. به عنوان نمونه او در بخشی تحت عنوان «از نیشابور خیام تا نیشابور عطار» مینویسد: نیشابور خیام، نیشابور عصر شکوفایی تمدن ایران اسلامی است و چشماندازی است متنوع از «دانش» و «فلسفه» و «هنر» و «دین» و «عرفان». نه «دین» برای «دانش» مزاحمتی داشته است و نه «دانش» برای دین؛ به یک معنی صفآرایی «اعتزال» و «اشعریت» نوعی صفآرایی معتدل بوده است؛ یا اگر بدبینانه بنگریم باید بگوییم هنوز زور هیچ کدام از دو سوی در حد تهاجم به آن سوی دیگر نبوده است. اما وقتی به نقطه پایانی این دوره، که روزگار عطار است، میرسیم، افزونطلبی مردان دین را در حوزه کار ارباب دانش بیش و بیشتر میبینیم و عملاً دانش را مغلوب زیادتخواهی ارباب دین.
عطار نقطه پایانی این مرحله از تاریخ نیشابور است هم از آنگونه که خیام، به نوعی آغاز شکوفایی دانش و فلسفه بود. عطار به لحاظ عرفانی (نگاه هنری به دین) اوج یکی از سه قله شعر عرفانی است در کنار سنایی و مولانا. ما با همه ستایشی که از نبوغ هنری و عرفانی او داریم، نمیتوانیم دلآزردگی خویش را از ستمی که او و همرزمانش نسبت به خرد ایرانی- که خیام نماینده آن بود- داشتهاند، پنهان کنیم، وقتی که او میگوید:
«کاف» کفر اینجا به حق المعرفه
دوستتر دارم ز «فا»ی فلسفه
ذک
دو روش برای خواندن تذکرةالاولیا
شفیعی تذکرةالاولیا را «نمایشگاه دائمی نگاههای هنری الهیات اسلامی» میداند و مشتاقان را به لذت بردن از خواندن این کتاب دعوت میکند. او با اشاره به تجربهاش در تدریس این کتاب مینویسد: تذکرةالاولیا کتابی است که به دو گونه میتوان آن را خواند: هم مثل کتاب حسین کُرد قابل خواندن است هم به مانند تراکتاتوسِ ویتگن اشتاین. در قرائت نخستین کافی است چشم خود را روی سطرها سفر دهیم و حوادث را دنبال کنیم، که مثلاً چگونه حلاج را بر دار کردهاند یا وقتی به گفتاری از نوع سخن جنید درباره اخلاص رسیدیم که میگوید: «فرض فی فرض و فرضٌ فی نقل»، بگوییم «آری،همان است که من میفهمم. مقصودش لابد شیرینی نُقل است» و با مراجعه به فرهنگ عمید معنی کلمات آن را به دست آوریم. در قرائت دوم، روی هر سطر، گاه، میتوان روزها اندیشید. درست است که اینجا قلمرو زبان ارجاعی و بیان منطقی نیست اما در همین زبان عاطفی و هنری هم ظرایفی وجود دارد که فهم آن ظرایف گاه به اندیشیدن بسیار نیاز دارد و به دانستههای بسیاری در حوزه معارف اسلامی. درین قرائت دوم یک فعل یا حرف اضافهای که همراه آن فعل به کار رفته است میتواند روزها وقت مصحح کتاب و خواننده جدی آن را بگیرد.
من ادعا ندارم که تمام پرسشهای خواننده جدی را پاسخ گفتهام ولی متجاوز از 40 سال، یکی از مشغلههای ذهنی من فهم عبارات این کتاب و تصحیح آن بوده است. بارها و بارها آن را در دوره دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران به دانشجویان درس دادهام و متوجه شدهام که بسیاری از دانشجویان دوره دکتری هم آن را به مانند کتاب حسین کرد مطالعه کردهاند- دانشجویان دوره دکتری دانشگاه تهران که با فاصله چشمگیری نسبت به اقران خودشان در دانشگاههای دیگر قرار دارند و به راستی برترین استعدادهای این رشتهاند.
لطف خواندن این کتاب که به همت 50 ساله فرزند خلف آن پیر نیشابور دست داده، این فرصت را فراهم آورده تا مشتاقان ادب فارسی و فرهنگ ایرانی به قدر تشنگی خود از دریای کلام عطار بنوشند.
انتهای پیام/