گفتگو|ردادی: کرونا موجب قطع امید مردم به دولت ها شد/ ماهیت انقلاب اسلامی با تحولات پساکرونا انطباق دارد
یک جامعه شناس سیاسی معتقد است ماهیت انقلاب اسلامی حاوی پیام هایی است که با تحولات پساکرونایی انطباق دارد و طبعاً هر تمدن یا نظمی که انطباق و هماهنگی بیشتری با تحولات آتی جهان داشته باشد به شکل پیش فرض قادر به نقش آفرینی بیشتری در آینده خواهد بود.
محسن ردادی عضو هیئت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم ، در تحلیل جهان پساکرونا گفت: این روزها سناریوهای مختلفی درباره اینکه کرونا چه تأثیرات تمدنی در بر خواهد داشت، مطرح می شود که در پرداختن به این سناریوها نه باید اغراق کرد و نه باید آن را کوچک شمرد.
وی افزود: آنچه که تقریباً تمامی اندیشمندان بر آن متفق اند این است که بحران ناشی از ویروس کرونا یک بحران ساده نیست و جهانِ پس از کرونا با جهانِ پیش از آن یکسان نخواهد بود به علاوه اینکه نمی توان از اثرات تمدنی ناشی از کرونا نیز غافل شد. در این حوزه است که اختلاف نظرها بروز می کند و عده ای معتقدند که تحولات به سمت مارکسیزم حرکت می کند و برخی دیگر معتقد به تقویت دیکتاتوری دولت ها هستند ولی آنچه که مسلم است این است که تغییرات ناشی از کرونا در سطح جهان از سرعت قابل توجهی برخوردار بوده و شاهد هستیم تغییراتی که شاید بروز آنها چندین سال زمان نیاز داشت، تنها در طی چند هفته در حال وقوع است؛ تغییراتی که عمدتاً بر روی شناخت مردم و درک و فهم آنها و همچنین ارتباطی که با پدیده های اطراف خود می گیرند واقع شده است.
*اثرات تمدنی کرونا بر جوامع انسانی
ردادی با طرح کلیدواژه «امید و تکیه» در جهان پساکرونا تصریح کرد: واقعیت این است که اگر تا پیش از این شیوع این ویروس، سیل یا زلزله و یا جنگی رخ می داد چشم امید مردم به دولت ها بود و ملت ها معتقد بودند که دولتی هست که مدیریت این وضعیت نابسامان را بر عهده گرفته و شرایط را به مرور به حالت سابق باز گرداند و یک اینکه بازارها یا شرکت هایی هستند که حاضرند به محض تزریق پول به شما خدمات مختلف ارائه دهند و اگر جنگی آغاز شود حاضرند برای شما انواع و اقسام سلاح ها را ارسال کنند و مشکل آنها تنها تزریق نقدینگی است.
عضو هیئت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: اما در مسئله مواجهه کشورها با ویروس کرونا این حقیقت بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت که دولت ها بویژه دولی که تاکنون ادعای رهبری و هدایت جهان را داشتند بی اعتبار شدند و شرکت های چند ملیتی که تنها به دنبال سود خود بوده اند در تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی ملت ها اقدام سازنده ای صورت ندادند. در نقطه مقابل مسائلی همچون همیاری، دوستی و همراهی انسان ها که تاکنون تصور می شد با وجود دولت ها دیگر نیاز به آنها نیست، بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. به عبارت دیگر تکیه گاه اصلی ملت ها در حال متحول شدن است که این مسئله قطعاً می تواند اثرات تمدنی خاص خود را داشته باشد.
*کرونا موجب قطع امید مردم به دولت ها شده است
وی با اشاره به تغییراتی که در نگاه ملت ها به دین پس از بحران کرونا ایجاد می شود، گفت: برعکس عده ای که معتقدند کرونا الحاد را در سطح دنیا از بین خواهد برد بنده معتقدم که به هیچ وجه چنین واقعه ای رخ نخواهد داد چراکه طرفداران متعصب تفکرات الحادی اجازه تحقق چنین مسئله را نخواهند داد ولی طبعاً با قطع امید ملت ها از دولت ها این زمینه فراهم می شود که مردم به سمت دین و دین باوری سوق پیدا کنند. همانطوری که این روزها شاهدیم که در اکثر کشورها اعتقاد به دین و ظهور منجی بار دیگر به شکل جدی مطرح شده است.
ردادی خاطرنشان کرد: مسئله همدلی که امروز در کشورمان شاهد آن هستیم تنها در ایران بروز و ظهور پیدا نکرده و در دیگر کشورها نیز کم و بیش این روحیه قابل مشاهده است. به طور مثال در کشور ایتالیا راننده ای اعلام می کند که حاضر است پرستاران و کادر درمانی بیمارستان ها را به شکل رایگان جابجا کند یا روزنامه گاردین تصویری از کشور هند به چاپ رسانده که در آن هندی در مقیاس چندهزار نفری را در حال تهیه غذا برای کادر درمانی و اقشار بی بضاعت این کشور نشان می دهد. بنابراین یک نوع پیوستگی و همیاری در میان مردم دنیا در حال شکل گیری است. این در حالی است که در نقطه مقابل دولت ها روز به روز ضعف بیشتری در مسئله مقابله با کرونا از خود نشان می دهند. به طور مثال دولت کانادا که همواره به عنوان دولتی پیشگام در مدیریت امور مطرح است اعلام کرده که امروز نزدیک به 9 درصد به آمار کشته شده های کرونایی در این کشور اضافه شده که نشان می دهد این کشور نیز توان مدیریت مناسب در برابر این ویروس را ندارد.
عضو هیئت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: از سوی دیگر به نقل از روزنامه هافینگتون پست سران کشورهای اروپایی در رابطه با اهمالی که در کنترل ویروس کرونا داشته اند به شدت تحت فشار افکار عمومی و رسانه ها قرار گرفته اند.
ردادی عنوان کرد: اگر بخواهیم به شکل خوشبینانه به تحولات پساکرونا نگاه کنیم می توان اینطور گفت که جهان آینده جهانی است که مردم در شیوه اداره آن نقش بیشتری ایفا می کنند. در حالی که تاکنون نتایج جنگ دوم جهانی به ویژه در اروپا تکلیف اداره کنندگان جهان را مشخص کرده است. به طوری که کشورهای پیروز در این جنگ با تأسیس سازمان ملل متحد اداره امور در سراسر جهان را در اختیار خود گرفتند؛ بنابراین سازمان ملل به عنوان سازمانی که هم اکنون تمامی کشورهای دنیا زیرمجموعه آن قرار دارند، حاصل جنگی جهانی است که کشورهای پیروز در آن جنگ هدایت این سازمان را برعهده گرفته اند. به همین خاطر است که کشورهایی چون آلمان، ژاپن و ایتالیا علی رغم پتانسیل های اقتصادی بالا، جایی در میان کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل ندارند.
*ماهیت انقلاب اسلامی با تحولات پساکرونا انطباق دارد
وی گفت: در نقطه مقابل نظم کنونی،جهان فردا نتیجه آثار بلندمدتی است که ویروس کرونا بر کشورها وارد کرده است. تجربه ای که امروز در حال شکل گیری است این است که دولت ها، سلاح ها، کمپانی های چند ملیتی، پول و ثروت ناکارآمد شده و در نقطه مقابل همدلی، دلسوزی و همیاری ارزش هایی هستند که در حال ظهور دوباره هستند و در جهان آینده بیشتر ظهور و بروز نیز پیدا خواهند کرد و به جای قدرت دلار باید درباره قدرت همدلی که میان مردم به وجود می آید سخن بگوییم. البته همانطور که پس از پایان جنگ جهانی دوم مدتی به طول انجامید تا قدرت کشورهای پیروز این جنگ در جهان تثبیت شود، نمی توان انتظار داشت که بلافاصله پس از پایان بحران کرونا نظم جهانی دست خوش تغییرات گسترده شود.
*ناقوس خطر برای هویت لیبرالیسم از دهه های گذشته به صدا درآمده است
عضو هیئت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه سؤالی که این جا مطرح می شود این است که انقلاب اسلامی در کجای این تحولات قرار می گیرد، گفت: در پاسخ باید گفت با توجه به اینکه انقلاب اسلامی اساساً برخلاف نظم حاکم بر جهان که بر مبنای سلطه کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم بود، به پیروزی رسید و با ظهور خود، نوید پیروزی دیگر مستضعین و محرومان جهان را داد، می توان انقلاب اسلامی را همراستا با تحولات آینده جهان درنظر گرفت. البته قصد بیان این مسئله را ندارم که انقلاب اسلامی را اداره کننده دنیا معرفی کنم ولی ماهیت انقلاب اسلامی حاوی پیام هایی است که با تحول آینده دنیا انطباق دارد و طبعاً هر تمدن یا نظمی که انطباق و هماهنگی بیشتری با تحولات آتی جهان داشته باشد به شکل پیش فرض قادر خواهد بود که نقش آفرینی بیشتری داشته باشد.
وی تصریح کرد: همچنین می توان اینگونه پیش بینی کرد که لیبرالیسم و نئولیبرالیسم سرمایه داری در جهان آینده جایی در حکمرانی نخواهد داشت چرا که مردم جهان در دهه های گذشته به خوبی ضعف های این نوع حکمرانی را چه در رسیدگی به حال طبقات متوسط و محروم جامعه و چه در نحوه مواجهه با محیط زیست و برقراری عدالت لمس کرده اند. چه آنکه از حدود 20 سال پیش این هشدار به اداره کنندگان جهان غرب داده شده بود که فردگرایی حاکم بر جوامع غربی می تواند حاکمیت جهان را دست خوش تغییرات اساسی کند. به همین خاطر بود که بدیل هایی برای لیبرالیسم همچون جماعت گرایان به رهبری افرادی چون مایکل سندل ایجاد شد. گروه هایی که اعلام می کنند ضمن انتقاد از لیبرالیسم ولی صف خود را از مارکسیسها نیز جدا می کنند. بنابراین ناقوس خطر برای فردگرایی که از اصول هویت لیبرالیسم است از دهه های گذشته نیز به صدا در آمده بود.
ردادی یادآور شد: در عین حال باید این مسئله را نیز مورد تاکید قرار داد که مارکسیسم نیز نمی تواند آلترناتیوی برای عبور از لیبرالیسم در جهان پساکرونا باشد. چراکه ما شاهد بودیم که در اکثر کشورهای درگیر با کرونا توجه دلها به سوی خدا و معنویت بود و اینکه از علم تجربی که مهمترین دستاورد لیبرالیسم بوده عملاً کاری ساخته نبود. بنابراین به دلیل اینکه اصول هویتی مارکسیسم تأکید بر علم و بی خدایی است، به اضافه اینکه ملل مختلف در این چند دهه، خروجی تفکرات مارکسیستی را نیز در حکمرانی دیده اند که چیزی جز انتقال سیاست لیبرالیستی به دیکتاتوری مارکسیستی نبوده و همان کشورهایی که شعارهای مارکسیستی و حمایت از کارگران سر می دادند در عمل حتی بیش از کشورهای سرمایه داری به بدنه کارگری جامعه فشار آورده اند.
عضو هیئت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در جمع بندی اظهارات خود، گفت: آنچه که می توان در حال حاضر بیان کرد این است که تغییراتی در دنیا در حال وقوع است و این تغییرات بر پایه تغییر مبدأ میل انسانها از علم، ثروت و دولت به سمت معنویت، همیاری و همدلی است. بنابراین بر اساس یک سناریوی خوشبینانه جهان آینده، جهانی است که مردم نقش مؤثری در اداره آن ایفا می کنند. همچنین دولت های استکباری رو به افول می روند و قدرت های سیاسی امروز دیگر رهبران فردای جهان نخواهند بود و دیگر سلاح و دلار حرف پایانی را نخواهد زد و ارتباطات میان مردم جهان نقش بسزایی در اداره امور ایفا خواهد کرد.
انتهای پیام/