وضعیت تاسفبار آگاهی مردم و پدیدآورندگان از حقوق مولف
در قوانین ایران جایگاه مولف به عنوان خالق اثر از چنان جایگاهی برخوردار است که هیچ کس جز او حق تغییر محتوا ، انتصاب اثر و انتشار آن را ندارد و بیشتر از آنکه قوانین دارای اشکال باشد، عدم آگاهی مردم و حتی پدیدآوران از حقوق خود تأسفآور است.
خبرگزاری تسنیم، سیدعباس حسینینیک*
روز جهانی کتاب و حق مولف، یک رویداد سالانه پیش بینی شده توسط یونسکو است که در 23 آوریل (سوم اردیبهشت) هر سال به منظور ترویج خواندن و احترام به حق مولف برگزار میشود.
پیشنهاد تعیین این روز را نخست اتحادیه بینالمللی ناشران و دولت اسپانیا به اجلاس بیست و هشتم یونسکو که از تاریخ 25 اکتبر تا 16 نوامبر 1995 در شهر پاریس برگزار شد، داد و سپس به پیشنهاد فدراسیون روسیه، عنوان (حق مولف) نیز به آن افزوده شد و توسط کشورهای شرکتکننده در همایش به تصویب رسید.
انتخاب این روز خاص به این دلیل است که سه تن از مشاهیر ادبیات جهان یعنی سروانتس، ویلیام شکسپیر، و اینکا گارسیلاسو دولاوگا در چنین روزی در سال 1616 بدرود حیات گفتهاند.
اما دلیل اهمیت گرامیداشت این روز و رابطه حق مولف با کتاب، ترویج کتابخوانی و توسعه فرهنگی چیست؟
چنانچه این فرایند و محورهای چهارگانه را از آخر به اول مورد بحث قرار دهیم، به اهمیت و نقش کلیدی حق مولف در این حوزه پی خواهیم برد:
بدون تردید یکی از مهمترین عوامل و ابزار توسعه فرهنگی، مطالعه و کتابخوانی است (محور چهارم) و سهم تأثیرگذاری آن از حیث عمق و ماندگاری بسیار بیشتر از عوامل و ابزارهای دیگر از قبیل فیلم، موسیقی و مانند آن است. (محور سوم)
اما ترویج کتابخوانی رابطه مستقیمی با مزیتهای جذاب کتاب دارد که همه جوانب اثر خوب را شامل میشود. کتاب خوب علاوه بر محتوای مناسب باید دارای بیان و ظاهر مناسب نیز باشد. (محور دوم)
مؤلف نقش اساسی در تولید محتوا دارد و این نقش با تضمین تأمین حقوق وی در خلق اثر فاخر دیده خواهد شد. (محور نخست) بنابراین نیروی محرکه اولیه برای آغاز این سلسله محورها، حقوق مولف است.
بدون تردید جوامعی که هر روز شاهد خلق آثار فاخر هستند، چه در حوزه دانش و چه در حوزه فرهنگ و هنر، جوامعی هستند که به حقوق پدیدآوران آنها اهمیت داده و مورد حمایت قرار دادهاند. این حمایت و احترام به حقوق پدیدآوران محدود به حقوق مادی و مالی آنها نیست بلکه قبل از آن که جنبه اقتصادی برای پدیدآوران دارای اهمیت باشد، جنبه معنوی و اخلاقی اثر برای آنها مهم بوده و انتظار دارند مورد حمایت و احترام قرار گیرد.
شایان ذکر است که در حقوق آفرینشهای ادبی و هنری، دو نظام با اصول و مبانی مختلف وجود دارد، یکی نظام حقوق مولف که از بطن نظام حقوق نوشته یا رومی ژرمنی زاییده شده و دیگری نظام کپی رایت که حاصل اندیشههای حقوق کامن لا و نظام کاپیتالیستی است.
نظام حق مولف چنان که از نامش پیداست به مولف و صاحب اثر اهمیت میدهد و نظام کپی رایت به تألیف و اثر، بدین معنا که نظام حق مؤلف نسبت به نظام کپی رایت به حقوق معنوی پدیدآور، اهمیت بیشتری داده و رعایت حقوق مؤلف و حمایت از او را در اولویت قرار میدهد. این دو دیدگاه نشئت گرفته از دو نظام سوسیالیستی و سرمایهداری است.
خاستگاه نظام حق مولف، کشورهای فرانسه و آلمان بوده و نظام کپی رایت در کشورهای انگستان و آمریکا طرحریزی شده است. اگرچه کنوانسیون برن بر اساس نظام حق مؤلف تدوین شده و لیکن تسلط نظام سرمایهداری آمریکا در جهان باعث شده اصطلاح (کپی رایت) از باب تغلیب برای این حقوق استفاده شود.
اما در خصوص نظام حقوقی موجود در کشور ایران باید اشاره شود که اصولا نظام حقوقی ما به دلیل اتکا به مبانی دینی (قرآن و احادیث) و تأثیر نصوص بر احکام حقوقی در زمره حقوق نوشته محسوب میشود. علاوه بر آن، از حدود صد سال پیش همزمان با تأسیس نظام حقوقی و قضایی نوین در ایران، مستشاران فرانسوی در کمیسیونهای تدوین قوانین مانند قانون مدنی یا قانون تجارت حضور داشته و در تدوین قوانین از نوآوریهای قوانین در فرانسه استفاده شده است.
به هر حال همچنان که نظام حقوقی ما، نظام حقوقی نوشته است، نظام حقوق آفرینشهای ادبی و هنری ما نیز نظام حق مولفی بوده و قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان در سال 1348 بر آن مبنا تدوین و تصویب شده است.
حمایت قانونگذار از پدیدآوران به نحوی حیثیتی و غیر مادی تلقی شده و بر این مبنا، قانونگذار مجازات نقض کنندگان حقوق پدیدآوران را حبس در نظر گرفته است. این روش در قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی (مصوب 1352) برای حمایت از مترجمان و ناشران که به تبع پدیدآوران دارای حقوقی میشود، تغییر یافته و با توجه به پررنگتر شدن انگیزههای مادی، جبران خسارت نیز به مجازات حبس برای ناقضان این حقوق اضافه شده است.
بنابراین در قوانین ما، جایگاه مولف یا پدیدآور به عنوان خالق اثر از چنان جایگاهی برخوردار است که هیچ کس جز او حق تغییر محتوا ، انتصاب اثر و انتشار آن را نداشته و بیشتر از آن که قوانین دارای اشکال و نقص باشد، عدم آگاهی عموم مردم و حتی پدیدآوران از حقوق خود تأسفبار است.
جامعه فرهنگی ما به عنوان مخاطبان پدیدآوران باید بدانند حقوق آنها با تکثیر کامل یا بخشی از آثارشان بدون اجازه آنها، نه تنها ممنوع و دارای پیگرد قانونی است بلکه برخلاف اخلاق عمومی و مصلحت جامعه است.
امروز نقض حقوق پدیدآوران محدود به تکثیرهای غیر قانونی آثار آنها به صورت فیزیکی و کاغذی نیست و متأسفانه از قابلیت های فضای مجازی برای این تخلفات و اعمال مجرمانه سوء استفاده شده و تأسف بارتر این که بعضی به تصور این که اشتراکگذاری فایل آثار پدیدآوران خدمتی به جامعه علمی و فرهنگی محسوب میشود، اقدام به تشکیل گروهها و کانالهای ارتباط جمعی کرده و حقوق مولفان را نقض میکنند.
این روز را بهانه قرار دهیم و همه هم پیمان گردیم که علاوه بر خود، دیگران را نیز مقیّد به رعایت حقوق کرده و تشویق کنیم.
*پژوهشگر حقوق آفرینشهای فکری
انتهای پیام/