دولت برای بورس چه کار کند؟


همزمانی رکود و تورم در اقتصاد، مردم را برای محافظت از ارزش پول و یا پس‌انداز خود به‌سمت بازارهای مختلف پولی و مالی سوق می‌دهد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مرتضی عبدالحسینی طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشت : همزمانی رکود و تورم در اقتصاد، مردم را برای محافظت از ارزش پول و یا پس‌انداز خود به‌سمت بازارهای مختلف پولی و مالی یا به قولی trade سوق می‌دهد. در سال‌های اخیر با کاهش دنباله‌دار سود بانکی و ربودن گوی سبقت از سوی تورم، تمایلی برای نگهداری پول در بازار پولی(سیستم بانکی) نماند و عمدتا بازار‌های طلا، ارز، سکه و مسکن(بازار‌های مالی) بودند که به‌طور سنتی محافظی در برابر شوک‌های تورمی برای خانواده‌ها شناخته می‌شدند. این امر هرچند ریسک سبد خانوار‌ها را در برابر شوک‌های تورمی پایین می‌آورد اما منجر به اختصاص غیربهینه منابع کشور، عدم خلق ارزش(تولید) و در برهه‌هایی؛ تورم بالا می‌شد به‌طوری که در سال‌های اخیر شاهد خانه‌ها و دلار‌های زیادی بوده‌ایم که بدون ایجاد مزیت اقتصادی یا در گوشه‌ای مشغول خاک خوردن بودند و یا در بنگاهی مورد دلالی قرار می‌گرفتند، اما در ادامه، اضافه شدن سرمایه‌گذاری در بورس به سبد سرمایه‌گذاری خانوار‌ها اتفاق خوبی بود که در دو سال گذشته با رشد خیره‌کننده‌ای شاهد آن بوده‌ایم. موردتوجه قرار گرفتن این مسیر نه‌تنها در هدف اول؛ ضربه‌گیری برای شوک‌های تورمی و ارزی محسوب می‌شود بلکه در هدف دوم؛ با کمک به جذب مستقیم نقدینگی برای تقویت تولید شرکت‌های عضو بازار، می‌تواند به سودآوری و سرمایه‌گذاری در سطح اقتصاد کلان و به بازدهی مناسب در سطح خرد(سرمایه‌گذارن خرد و حقیقی) کمک کند. با تمام این توضیحات در روز‌های گذشته شاهد رشد‌های غیرمعقول و خیره‌کننده در بازار سرمایه بوده‌ایم که سوالاتی در ذهن بسیاری از فعالان و کارشناسان بازار سرمایه به‌وجود آورده است. درواقع به‌نظر می‌رسد که فعالان به سود در بازار بورس عادت کرده و همین مساله کارشناسان بازار سرمایه را نگران‌تر کرده است. این نگرانی‌ها عمدتا با هشدار‌هایی همراه بوده که خلاصه آن؛ غیرواقعی بالا رفتن قیمت‌ها و تشکیل حباب در بازار سرمایه است. از طرفی هم دولت درصدد عمق بخشی به بازار و همزمان استفاده از آن برای تامین کسری بودجه خود است که انتخاب نکردن سازوکاری صحیح برای این موضوع می‌تواند در کنار فعالیت‌های هیجانی مردم، پیش‌بینی‌های بدبینانه کارشناسان را تحقق ببخشد. درهمین رابطه در گزارش امروز در مصاحبه با مهدی سوری، کارشناس بازار سرمایه به بررسی ابعاد مختلف این مساله پرداخته‌ایم.

بورس 99 همه رکورد‌ها را زده است

در جریان معاملات بورس اوراق بهادار در سال جاری در مدت 28 روز معاملاتی، تعداد 178 میلیارد و 220میلیون سهم و حق‌تقدم به ارزش 172 هزار میلیارد تومان در 30 میلیون دفعه در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار گرفته است. شاخص کل نیز که معاملات امسال بورس را از ارتفاع 512 هزار و 900و احد آغاز کرده است، تاکنون با 466 هزار و 206 واحد رشد، معادل 90 درصد افزایش را به‌ثبت رسانده و به ارتفاع 979 هزار و 106 واحد رسیده است. از طرفی بازیگران حقیقی همانند روز‌های اخیر در نقش خریدار ظاهر شدند. در این مسیر روز یکشنبه و دوشنبه بیش از دو میلیارد و 500 میلیون سهم به ارزش دو هزار و 500 میلیارد تومان به پرتفوی حقیقی‌ها افزوده شد که در تاریخ معاملات بازار سهام بی‌نظیر بود.

دولت تمایلی برای هدایت نقدینگی به سمت تولید ندارد

دولت فعلی نشان داده بار فشار مالی و تامین کسری بودجه خود را بر مردم تحمیل می‌کند، مستقیم یا غیرمستقیم، دولت کنونی با انواع و اقسام تشویق‌ها به‌دنبال هدایت نقدینگی مردم به بازار بورس است تا منابع مالی آنها را تحت اختیار خود قرار دهد یا اینکه از طریق استقراض از بانک مرکزی یا شبکه بانکی و دستگاه‌هایی مثل صندوق بازنشستگی که به‌نوعی به دولت وابسته هستند منابع مالی مردم را به سمت خود سوق دهد. درواقع در تمام این فرآیندها بدهی دولت به شبکه بانکی روزبه‌روز بیشتر می‌شود. از طرفی حجم نقدینگی کشور به مرز 2500هزار میلیارد تومان رسیده است، سیل بزرگی که می‌تواند تولید را جا‌به‌جا کند و شرایط ویژه‌ای را برای جهش تولید رقم بزند. قطعا با عدم تغییر بسیاری از قوانین دست‌وپاگیر و سودهای بانکی بالایی که از تولید گرفته می‌شود نقدینگی کشور تمایلی به حرکت به سمت تولید ندارد، لذا تا زمانی که دولت برپایه همان سیاست‌های اقتصادی قبلی حرکت کند در به روی تولید گشوده نمی‌شود. عدم تغییر در سیاست‌های اقتصادی دولت به‌معنای عدم تغییر در روند تولید کشور است. بی‌گمان با جرات می‌توان گفت دولت تمایلی برای حرکت دادن سرمایه‌های مردم به سمت تولید ندارد. از این روست که با تشویق مردم برای سرمایه‌گذاری در بازار بورسی که بخشی از آن حبابی است درحال حاضر صرفا به‌دنبال تامین مالی بوده و تولید را در اولویت‌های بعدی قرار داده است. در ادامه مهدی سوری، کارشناس بازار سرمایه بیشتر در این خصوص توضیح داده است که دقیقا منظور از این اینکه گفته می‌شود تمایل یا اراده‌ای برای حرکت دادن نقدینگی به سمت تولید یا بخش مولد اقتصاد ندارد، چیست.

آیا بورس ایران ضدتولید است؟

باتوجه به دوقطبی‌های ایجاد شده در بازار سرمایه و گرفتار شدن مردم بین نظرات مختلف، پرونده بازار سهام نیاز به واکاوی بیشتری دارد. اقتصاددانان از حباب قیمتی صحبت می‌کنند که هرلحظه امکان ترکیدن آن وجود دارد و در مقابل آنها نیز کارشناسان مالی‌ای هستند که همچنان معتقد به فعالیت در این بازار بوده و از ادامه سود آن استقبال می‌کنند. درعین‌حال نیز برای رفع دغدغه‌های دوطرف نیز تا به‌حال اقداماتی از سوی دولت و سیاستگذاران انجام شده است. با توجه به اینکه مردم و دولت در وضعیت کنونی بازار نفع برده و شرکت‌ها نیز چشم‌انتظار ادامه این همکاری هستند، لازم است با بررسی نقش مردم و دولت، از اقدمات لازم برای آینده صحبت کرد. در این زمینه «فرهیختگان» با مهدی سوری، کارشناس بازار سرمایه به گفت‌وگو نشسته است. سوری نظرات قابل تاملی را درمورد نگرش فعلی به بورس در میان اقتصاددانان و کارشناسان مالی مطرح کرده است.

همه فعالیت‌های بورس به اقتصاد ایران کمک می‌کند

مهدی سوری در پاسخ به این سوال که آیا بورس ایران راهی به‌جز کمک به‌بخش مولد اقتصاد ایران، راه دیگری می‌رود، می‌گوید: «در روزهای پرشور معاملات سهام، شلوغی صف‌های دریافت کد بورس و پرداختن بسیاری از رسانه‌های غیراقتصادی به این بازار، مساله‌ای که کمتر از آن حرف زده می‌شود، رسالت واقعی بازار سرمایه، یعنی بخش مولد و کمک به آن است. درواقع سوالی که این روزها اذهان تخصصی اقتصاد و بازار سرمایه را به‌خود درگیر کرده است، چگونگی کمک این نوع بازار به بخش حقیقی و مولد اقتصاد است. برای پاسخ به این موضوع بهتر است بررسی را از رفتار افراد مختلف جامعه که شکل‌دهنده اجزای مختلف اقتصاد هستند، آغاز کنیم؛ افرادی که می‌توانند شامل شخصیت‌های حقوقی (شرکت‌ها)، حقیقی (مردم‌عادی) و یا دولت به‌عنوان بزرگ‌ترین بازیگر اقتصادی باشند. حرکت اقتصادی این گروه‌ها بسیار مهم است، به‌عنوان مثال زمانی که دائما درحال خرید از اقشار دستفروش هستیم، درحال حمایت از این نوع کسب‌وکاریم یا اینکه با ورود به بازار مسکن درحال حمایت از کسب‌وکارهای مرتبط با این حوزه قرار گرفته‌ایم. حال فرض کنیم که این گروه‌ها با ورود خود به بازار سرمایه به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به شرکت‌ها، کارخانه‌ها و بخش مولد اقتصاد کمک خواهند کرد که این کمک عمدتا از طریق عرضه‌های اولیه و شرکت سهامداران در افزایش سرمایه است. اما نکته بسیار مهمی که این روزها درمورد بازار سرمایه مقفول مانده، امکان کمک دائمی به اقتصاد و بخش حقیقی حتی در وضعیتی که حبابی خوانده می‌شود، است. درحال‌حاضر عمده فعالیت‌های بازار سرمایه در معاملات ثانویه درحال انجام است که همین مساله بسیار مهمی است که در کنار نکات منفی، نکات مثبتی نیز به‌همراه دارد. به‌عنوان نمونه زمانی که حباب قیمتی در بازار مسکن شکل می‌گیرد و قیمت‌ها را در این بازار بالا می‌برد، بسیاری از سرمایه‌گذاران علاقه‌مند به‌فعالیت در این حوزه می‌شوند، درواقع این نمونه را می‌توان به همه کالاها و بازارها تعمیم داد. با این اوصاف فعالیت‌های سفته‌بازانه در بازار سهام که ممکن است حباب قیمتی را نیز شکل دهد، توانایی ایجاد انگیزه برای راه‌اندازی خط‌های تولید جدید در بسیاری از سرمایه‌گذاران دور از بازار را خواهد داشت، چراکه در این حالت همانند بازار مسکن، ارزش شرکت‌ها بالا رفته است.»

توصیه‌هایی به تازه‌واردهای بورس

سوری درخصوص چگونگی رفتار اضلاع مختلف بازار سرمایه برای ادامه‌دار بودن رشد فعلی بورس نیز توصیه‌هایی برای افراد حقیقی دارد. وی معتقد است اینکه گفته می‌شود با ورود تعداد قابل توجه افراد حقیقی و فعالیت هیجانی آنها در بورس، حباب تشکیل شده است، البته این مساله به‌معنی موافقت با ایجاد شدن حباب در هیچ بازاری نیست، اما این نتیجه را به ما نشان می‌دهد که حتی فعالیت‌های نادرست در بازار سهام همانند بالارفتن قیمت شرکت‌ها می‌تواند برای اقتصاد، فوایدی نیز داشته باشد. اما درهرحال درچنین شرایطی این اشخاص تازه‌وارد و غیرحرفه‌ای هستند که عمدتا با گران خریدن سهام شرکت‌ها متضرر می‌شوند. برهمین‌اساس پیشنهاد تمام کارشناسان به افراد عادی، ورود آگاهانه به بازار سرمایه و یا استفاده از ظرفیت‌های غیرمستقیم سرمایه‌گذاری همانند صندوق‌ها است. همچنین حداکثر سرمایه‌ای که افراد برای خرید سهام و سرمایه‌گذاری درنظر می‌گیرند باید قسمتی از دارایی‌ها باشد که درصورت افت بازار سهام، ضربه‌ای به‌تمام آن وارد نکند. از طرفی هم حداقل سرمایه‌ای نیز که پیشنهاد می‌شود، مبغلی است که درصورت رشد بازار بتواند سود مناسبی را به سرمایه‌گذار برساند.

دولت چه کند؟

در کنار توصیه‌ها به افراد حقیقی و سرمایه‌گذار، به دولتمردان نیز توصیه می‌شود که استفاده از ظرفیت بازار سرمایه برای خصوصی‌سازی سالم و صحیح بسیار ارزشمند است. درواقع به‌جای جلوگیری از ورود نقدینگی به بازار سرمایه، بهتر است که ظرف بازار با عرضه شرکت‌های دولتی عمیق‌تر و گسترده‌تر شود. اما مهم است که دولت، بازار سرمایه را که هرچند محلی برای خصوصی‌سازی واقعی است، اما نباید وسیله‌ای برای تامین مالی کسری‌ها کند. گرچه رسالت بازار سرمایه تامین مالی است اما این نوع نگاه دولت به بازار سرمایه اگر دائمی و جبرانی شود، مشکل‌زا خواهد بود. به‌عنوان نمونه عرضه شرکت‌های دولتی که از روز گذشته ثبت‌نام و تخصیص آن از طریق صندوق‌ها آغاز شده است، واگذاری‌ای است که درنهایت مالکیت و مدیریت را در اختیار دولت نگه خواهد داشت. برهمین‌اساس تا مادامی که در این نوع عرضه‌ها، مدیریت و مالکیت نیز به بخش مردمی واگذار نشود، نه‌تنها تغییری صورت نگرفته، بلکه استفاده از ظرفیت بازار نیز صورت نپذیرفته است. از طرفی با توجه به نقدینگی موجود در جامعه و تعدد شرکت‌هایی که به این نقدینگی نیاز دارند، دولت باید زیرساخت‌های بازار سرمایه را جوابگو این حجم از معاملات کند. درواقع حالا که هم در طرف عرضه و هم تقاضا متقاضیانی وجود دارد باید زیرساخت اتصال این دو فراهم شود. این زیرساخت‌ها شامل دستورالعمل‌ها، قوانین و تقویت هسته معاملاتی بازار است. لازم به ذکر است که تبدیل شدن بازار سهام به بازوی تامین مالی دولت و همزمان، تشویق مردم از سوی دولتمردان، هر اتفاق نامناسبی در این بازار را تبدیل به مطالبه سرمایه‌گذاران خواهد کرد، بنابراین بازار همچنان لزوم توجه دولت را می‌طلبد.

مهم‌تر از حباب، هسته ناقص معاملاتی است

سوری می‌گوید که تاکنون عمده مباحث درخصوص فعالیت فعلی بورس ایران، مربوط به شکل‌گیری حباب بوده است، اما آن‌چه بیشتر از حباب قیمتی، وضعیت کنونی بازار سرمایه را تهدید می‌کند جوابگو نبودن هسته معاملاتی این بازار و دستورالعمل‌های سازمان بورس است. اگر بازار سرمایه نتواند به‌جذب فزاینده نقدینگی بپردازد، نه‌تنها رشد بازار سرمایه متوقف شده، بلکه امکان کوچ نقدینگی‌ها از بورس به بازارهای موازی مثل دلار و طلا وجود دارد. بنابراین حالا که سازمان بورس در سایه تحریم‌ها امکان خریداری هسته‌های جدید معاملاتی را ندارد، بهتر است که دولت به‌عنوان حامی و ذی‌نفع از این ظرفیت هرطورکه شده، اقدام به گسترده‌تر کردن و تقویت هسته معاملاتی بازار کند. کارشناسان دولت و حتی اقتصاد به‌خوبی واقف بر این مساله هستند که مدل رشد بازار همراه با ورود نقدینگی است که ادامه پیدا خواهد کرد و این وضعیت هسته معاملاتی، توانایی جذب حجم بیشتر از این مقدار نقدینگی را نخواهد داشت.

مهم‌ترین اقداماتی که تا به حال انجام شده است

شرکت اطلاع‌رسانی و خدمات سازمان بورس با فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی شهربه‌شهر، بخشی از مردم و افراد جامعه را با این بازار آشنا کرد و درواقع زمینه ورود تاریخی مردم و سرمایه‌های آنها را به بازار فراهم کرد. از طرفی نیز بانک مرکزی و وزارت اقتصاد با حمایت‌های قابل قبولی که از بازار بورس به‌عمل آوردند، به‌تقویت این سناریو کمک بزرگی کردند. در ادامه دولت نیز گام بزرگی با قبول واگذاری بخشی از شرکت‌ها و بنگاه‌های خود در راه تقویت بازار سرمایه برداشت، اما سازوکاری که برای این عرضه‌ها استفاده شد، مورد قبول عمده‌ای از کارشناسان مالی و اقتصادی نبود.

بازار سرمایه تبدیل به موسسات مالی ورشسکته نشود؟

موضوع بازار سرمایه با موسسات مالی بسیار متفاوت بوده، چراکه آن موقع مردم، پول خود را به‌امانت نزد موسسات سپرده بودند و پس از مدتی نیز خواستار اصل و فرع (سود) پول خود شده بودند. موسسات نتوانستند تعهدات خود را اجرایی کنند و همین باعث بروز اتفاقات تلخی شد، اما در بازار سهام افراد شخصا تصمیم‌گیر سرمایه‌ها و آورده خود هستند و اگر رفتار هیجانی خود را کنترل کنند و با آگاهی وارد این بازار شوند، در طولانی‌مدت همه آمارها نشان می‌دهد بازار بورس ایران با همه افت‌وخیزهایی که داشته، سودده‌ترین بازار مالی کشور طی 10 سال اخیر بوده است. بنابراین افزایش آگاهی‌ها و کنترل هیجانات از سوی سرمایه‌گذاران و توصیه‌هایی که در اینجا به دولت داشتیم، می‌تواند نگرانی‌ها درخصوص بورس را تاحدودی کم کند و شاهد اتفاقات بد نباشیم. همچنین توجه داشته باشیم مثبت و منفی بودن ذات بازار سهام است و طبیعی است کسی که وارد این بازار می‌شود، می‌داند که این بازار یک روز متعادل شده و همیشه صعود قدرتمند خود را ادامه نخواهد داد. از طرفی بدبینی‌ها نیز همیشه به بازار وجود داشته است، اما افراد باید بدانند که درصورت رعایت توصیه‌های گفته شده، می‌توانند حضوری فعال، دنباله‌دار و سودمند در بازار داشته باشند.

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها