مصاحبه| نویسنده آمریکایی: غرب تسلط خود بر جهان را از دست میدهد
یک نویسنده و تحلیلگر سیاسی آمریکایی گفت این احتمال وجود دارد که مورخان آینده به بحران ویروس کرونا بهعنوان دورهای نگاه کنند که غرب تسلط خود بر جهان را از دست میدهد.
«کوین بارت» نویسنده و تحلیلگر سیاسی آمریکایی مستقر در ویسکانسین در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم تأکید کرد: انتقال و تغییر جهانی قدرت بهطور آشکار بهسوی چین و شرق آسیا تشدید خواهد شد مگر آنکه قدرتهای غربی اقدامات افراطی و حداکثری را اتخاذ کنند، حتی در این صورت نیز تلاشهای بیپروا و وحشتناک غرب برای مهار چین احتمالاً با شکست روبهرو خواهد شد.
در ادامه متن کامل این مصاحبه را مشاهده میفرمایید:
تسنیم: رقابت پساکرونا میتواند بهخوبی مشخص کند که آیا آمریکا قادر خواهد بود بار دیگر بهگونهای قدرت خود را بازیابد که به این کشور اجازه آنچه را خودش رهبری جهان میخواند، مجدداً به دست آورد. گزارشهایی وجود دارد که پکن احتمالاً از اهرم مهم خود یعنی رونق اقتصادی سریعتر و تسلط بر بازارهای آسیایی استفاده خواهد کرد تا روند جهانیسازی بهشیوه چینی را تسریع بخشد، دیدگاه شما چیست؟
بارت: بحران ویروس کرونا نشاندهنده تشدید سرعت منازعه بین آمریکا و چین است. تصور میکنم ویروس کرونا بهاحتمال زیاد در یک آزمایشگاه تولید و بهطور عمدی منتشر شده است، آن هم بهعنوان بخشی از یک تلاش از سوی نخبگان غربی برای مختل کردن مسیر تاریخی حاکم، که برجستهترین ویژگی آن ظهور غیرقابل توصیف چین برای دستیابی به جایگاه قدرت جهانی است. اگر این طور باشد، و اگر برنامهریزان غربی عمداً این بحران جهانی را تشدید کرده باشند، آنگاه میتوانیم انتظار داشته باشیم که غرب با ایجاد این بحران پا را فراتر گذاشته و بهدنبال هدف قراردادن چین بوده است. دولت آمریکا تریلیونها دلار غرامت از چین تقاضا خواهد کرد و احتمالاً داراییها و سایر سرمایهگذاریهای چین در آمریکا را توقیف و ضبط خواهد کرد. آمریکا در اقدامات تحریکآمیز در دریای جنوبی چین، هنگکنگ و شاید تایوان مشارکت خواهد کرد و در تحولات منطقه دخالت میکند.
آمریکا بهطور دائم مردم خود را در یک وضعیت مبهم قرار میدهد تا مشخص نشود چهکسی مسئول این بحران و ادامه وضعیت فوقالعاده کنونی است. ممکن است حملات بیولوژیکی بیشتری را انجام دهد احتمالاً ویروسها و عوامل بیماریزای کشندهتر از کووید19. اساساً غرب برای آغاز جنگ جهانی سوم تلاش خواهد کرد در حالی که هنوز از نظر سختافزار نظامی برتری بیشتری دارد، بنابراین، مزیت اصلی چین از نظر بهبود اقتصادی منطقه شرق آسیا احتمالاً در یک فضای خصمانه رخ خواهد داد. این مسئله بدون توجه به اینکه چهکسی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر برنده خواهد شد، اتفاق خواهد افتاد.
تسنیم: صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که اقتصاد آمریکا در سال 2020 میلادی حدود 6 درصد افت خواهد کرد و افت اقتصادی منطقه یورو نیز به 7.5 درصد خواهد رسید، این در حالی است که صندوق بینالمللی پول رشد اقتصادی چین در سال 2020 را 1.2 درصد پیشبینی کرده است، آن هم پس از افت 6.7درصدی رشد اقتصادی چین در سهماه نخست. تنها گروهی از کشورهای جهان که پیشبینی شده رشد اقتصادی مثبتی خواهند داشت، کشورهای شرق آسیا با رشد حدود یک درصد است. این مسئله موجب نگرانی آمریکا و اروپا شده است. اخیراً امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه استدلال کرده است که طی ماههای آینده مشخص خواهد شد که آیا اتحادیه اروپا بهعنوان یک پروژه اقتصادی و سیاسی با فروپاشی روبهرو خواهد شد یا نه، آیا شما بر این باور هستید که افول سریعتر و شدیدتر اقتصادی آمریکا و اروپا و رونق کندتر آنها میتواند زمینه لازم برای انتقال قدرت از غرب به کشورهای شرق آسیا را فراهم کند؟
بارت: انتقال و تغییر جهانی قدرت بهطور آشکار بهسوی چین و شرق آسیا تشدید خواهد شد مگر آنکه قدرتهای غربی اقدامات افراطی و حداکثری را اتخاذ کنند که در پاسخ قبلیام به آن اشاره کردم، حتی در این صورت نیز تلاشهای بیپروا و وحشتناک غرب برای مهار چین احتمالاً با شکست روبهرو خواهد شد، بنابراین تصور میکنم این احتمال وجود دارد که مورخان آینده به بحران ویروس کرونا بهعنوان دورهای نگاه کنند که غرب تسلط خود بر جهان را از دست میدهد.
تسنیم: سناریوی بالقوهای وجود دارد که توسط دیلویت و سالسفورس مطرح شده است و از آن بهعنوان طلوع در شرق یاد میشود. آنها مینویسند "مرکز جهانی قدرت بهطور قاطع منتقل میشود، آن هم در شرایطی که چین و سایر کشورهای شرقی حکومت را بهعنوان قدرتهای اولیه در عرصه جهانی در اختیار میگیرند و این مسئله منجر به هماهنگی جهانی سیستم بهداشت و سایر نهادهای چندجانبه خواهد شد."، بهنظر شما چه عواملی میتواند در این انتقال قدرت نقش داشته باشد؟
بارت: عوامل متعددی موجب افزایش نقش چین در نهادهای جهانی میشود. بیشک نخستین عامل، موفقیت اقتصادی چین است که از نظر من عمدتاً بهخاطر آن است که 80 درصد مالکیت سیستم بانکی در اختیار بخش دولتی و عمومی است. سیستم بانکی خصوصی و ربوی غربی یک بخش مالی انگلی را به وجود آورده است که در حالی که یکسوم ارزش مصرفکنندگان و تولیدکنندگان واقعی را از بین میبرد، هیچ مشارکت واقعی در فعالیتهای اقتصادی ندارد.
عامل دیگر، ترجیح چین برای همکاری اقتصادی بهجای رویارویی نظامی است. این مسئله با خوی استکباری و خصمانه آمریکا تناقض دارد. نومحافظهکاران از 11 سپتامبر 2001 میلادی زمام قدرت را در آمریکا در دست گرفتهاند، شعار ماکیاولی آنها این بوده است که "بهتر است که از ما بترسند تا دوست داشته شویم." ولی در واقعیت، آمریکا بهدلیل کشتارهای گسترده در جنگهای خاورمیانه، بسیار بسیار مورد تحقیر و مورد نفرت جهانیان واقع شده است، درسی که اسرائیل نیز در نهایت در یک مسیر سخت آن را خواهد آموخت. کنار جنگطلبان غربی در مقابل منطق منشهای چینی، مسئله صلاحیت نسبی نیز وجود دارد. بسیاری از سرمایه گذاریهای بینالمللی غرب، که مهمترین آنها برای جنگهای نظامی است، با بیکفایتی شدیدی انجام شده است. واکنش غرب و بهخصوص آمریکا به ویروس کرونا بهخلاف واکنش مؤثرتر چین، این اختلاف فاحش در صلاحیت و شایستگی را بهنفع چین نشان داده است.
انتهای پیام/+